گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۲۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۹۶: خط ۹۶:
<span id='link226'><span>
<span id='link226'><span>


==وجه اينكه فرمود آدم را با دو دستم آفريدم ==
«'''قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَك أَن تَسجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَىَّ أَستَكْبرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ'''»:
قَالَ يَإِبْلِيس مَا مَنَعَك أَن تَسجُدَ لِمَا خَلَقْت بِيَدَى أَستَكْبرْت أَمْ كُنت مِنَ الْعَالِينَ
 
اينكه در اين آيه خلقت بشر را بدست خود نسبت داده ، و فرموده : ((چه مانعت شد از اينكه براى چيزى سجده كنى كه من آن را با دستهاى خود آفريدم (( به اين منظور بوده كه براى آن شرافتى اثبات نموده ، بفرمايد: هر چيز را به خاطر چيز ديگر آفريدم ، ولى آدم را به خاطر خودم . همچنان كه جمله ((و نفخت فيه من روحى : و از روح خود در او دميدم (( نيز اين اختصاص را مى رساند و اگر كلمه ((يد(( را تثنيه آورد، و فرمود: ((يدى : دو دستم (( با اينكه مى توانست مفرد بياورد براى اين است كه به كنايه بفهماند: در خلقت او اهتمام تام داشتم ؛ چون ما انسانها هم در عملى هر دو دست خود را به كار مى بنديم كه نسبت به آن اهتمام بيشترى داشته باشيم ، پس جمله ((خلقت بيدى (( نظير جمله ((مما عملت ايدينا(( است .
اين كه در اين آيه، خلقت بشر را به دست خود نسبت داده، و فرموده: «چه مانعت شد از اين كه براى چيزى سجده كنى كه من، آن را با دست هاى خود آفريدم»، به اين منظور بوده كه براى آن شرافتى اثبات نموده، بفرمايد: هر چيز را به خاطر چيز ديگر آفريدم، ولى آدم را به خاطر خودم.  
ولى بعضى از مفسرين گفته اند مراد از كلمه ((يد(( قدرت است ، و تثنيه آوردن آن تنها تاءكيد را مى رساند، مانند آيه ((ثمّ ارجع البصر كرتين (( روايتى هم بر طبق اين تفسير وارد شده .
 
همچنان كه جملۀ «وَ نَفَختُ فِيهِ مِن رُوحِى: و از روح خود در او دميدم» نيز، اين اختصاص را مى رساند. و اگر كلمۀ «يد» را تثنيه آورد، و فرمود: «يَدَىُّ: دو دستم»، با اين كه مى توانست مفرد بياورد، براى اين است كه به كنايه بفهماند: در خلقت او، اهتمام تام داشتم. چون ما انسان ها هم، در عملى هر دو دست خود را به كار مى بنديم، كه نسبت به آن، اهتمام بيشترى داشته باشيم. پس جملۀ «خَلَقتُ بِيَدَىَّ»، نظير جمله «مِمّا عَمِلَت أيدِينُا» است.
 
ولى بعضى از مفسران گفته اند: مراد از كلمۀ «يد»، قدرت است، و تثنيه آوردن آن، تنها تأكيد را مى رساند. مانند آيه «ثُمّ ارجِعِ البَصَرَ كَرّتَين». روايتى هم بر طبق اين تفسير، وارد شده.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۴۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۴۴ </center>
بعضى ديگر گفته اند: مراد از دو دست نعمتهاى دنيا و آخرت است ممكن هم هست بگوييم منظور از آن يكى مبدا پيدايش بدن و يكى ديگر مبدا پيدايش روح است ، و يا يكى صورت آدمى ، و ديگر معناى اوست ، و يا يكى صفات جلال خدا، و ديگرى صفات جمال اوست . و ليكن همه اينها معانى هستند كه از ناحيه لفظ آيه هيچ دلالتى بر هيچ يك از آنها نيست .
بعضى ديگر گفته اند: مراد از «دو دست»، نعمت هاى دنيا و آخرت است. ممكن هم هست بگوييم: منظور از آن، يكى مبدأ پيدايش بدن و يكى ديگر، مبدأ پيدايش روح است. و يا يكى صورت آدمى، و ديگر معناى اوست. و يا يكى صفات جلال خدا، و ديگرى صفات جمال اوست. وليكن همه اين ها، معانى هستند كه از ناحيه لفظ آيه، هيچ دلالتى بر هيچ يك از آن ها نيست.
<span id='link227'><span>
<span id='link227'><span>
==معناى جمله : استكبرت ام كنت من العالين كه استفهام توبيخى از ابليس درباره سجدهنكردنش براى آدم است ==
==معناى جمله : استكبرت ام كنت من العالين كه استفهام توبيخى از ابليس درباره سجدهنكردنش براى آدم است ==
و جمله ((اءستكبرت ام كنت من العالين (( استفهامى است توبيخى ، معنايش اين است كه : آيا سجده نكردنت از اين بابت است كه عارت مى شد، و خود را از اين كار بزرگتر مى دانستى ؟ و يا اينكه به راستى شاءن تو اجل از اين عمل بود. و تو از كسانى بودى كه قدر و منزلتشان بالاتر از آن است كه ماءمور به سجده بر آدم شوند؟ و از همين جا بعضى از مفسرين استفاده كرده اند كه : معلوم مى شود خداى تعالى مخلوقاتى عالى دارد كه مقامشان اجل از آن است كه براى آدم سجده كنند، بندگانى هستند مستغرق در توجه به سوى پروردگارشان ، و هيچ چيزى را به جز او درك نمى كنند.
و جمله ((اءستكبرت ام كنت من العالين (( استفهامى است توبيخى ، معنايش اين است كه : آيا سجده نكردنت از اين بابت است كه عارت مى شد، و خود را از اين كار بزرگتر مى دانستى ؟ و يا اينكه به راستى شاءن تو اجل از اين عمل بود. و تو از كسانى بودى كه قدر و منزلتشان بالاتر از آن است كه ماءمور به سجده بر آدم شوند؟ و از همين جا بعضى از مفسرين استفاده كرده اند كه : معلوم مى شود خداى تعالى مخلوقاتى عالى دارد كه مقامشان اجل از آن است كه براى آدم سجده كنند، بندگانى هستند مستغرق در توجه به سوى پروردگارشان ، و هيچ چيزى را به جز او درك نمى كنند.
۱۳٬۷۲۸

ویرایش