گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۲۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۱۹۵: خط ۱۹۵:
خداى تعالى فرمود: اى محمّد! گفتم: لبيك پروردگار من. فرمود: هيچ ميدانى «مَلَأ أعلى»، در چه چيز مخاصمه مى كردند؟ عرضه داشتم: منزّهى تو اى خدا، من هيچ چيز زائد بر آنچه تو يادم داده اى، نمى دانم.  
خداى تعالى فرمود: اى محمّد! گفتم: لبيك پروردگار من. فرمود: هيچ ميدانى «مَلَأ أعلى»، در چه چيز مخاصمه مى كردند؟ عرضه داشتم: منزّهى تو اى خدا، من هيچ چيز زائد بر آنچه تو يادم داده اى، نمى دانم.  


آنگاه رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» فرمود: پس خداى سبحان، دست خود را - يعنى دست قدرت خود را - بين دو سينه ام نهاد. و من برودت و خنكى آن را در بين دو شانه ام، احساس كردم. آنگاه فرمود: از آن به بعد، هرچه از گذشته و آينده از من پرسيد، جوابش را دانا بودم. پس مجددا از من پرسيد: اى محمّد! «مَلَأ أعلى» در چه چيز مخاصمه كردند؟ عرضه داشتم: در سه چيز: اول در آنچه كه كفّاره گناهان مى شود. دوم در آنچه درجات آدمى را بالا مى برد. سوم در آنچه حسنات شمرده مى شود...
آنگاه رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» فرمود: پس خداى سبحان، دست خود را - يعنى دست قدرت خود را - بين دو سينه ام نهاد. و من برودت و خنكى آن را در بين دو شانه ام، احساس كردم. آنگاه فرمود: از آن به بعد، هرچه از گذشته و آينده از من پرسيد، جوابش را دانا بودم.  
 
پس مجددا از من پرسيد: اى محمّد! «مَلَأ أعلى» در چه چيز مخاصمه كردند؟ عرضه داشتم: در سه چيز: اول در آنچه كه كفّاره گناهان مى شود. دوم در آنچه درجات آدمى را بالا مى برد. سوم در آنچه حسنات شمرده مى شود...


و در مجمع البيان آمده كه ابن عباس، از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» روايت كرده كه فرمود: پروردگارم به من فرمود: هيچ مى دانى كه «مَلَأ أعلى»، در چه چيز مخاصمه كردند؟  
و در مجمع البيان آمده كه ابن عباس، از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» روايت كرده كه فرمود: پروردگارم به من فرمود: هيچ مى دانى كه «مَلَأ أعلى»، در چه چيز مخاصمه كردند؟  
خط ۲۰۳: خط ۲۰۵:
و اما درجات، آن نيز سه چيز است: اول: به صداى بلند و واضح سلام كردن. دوم: اطعام طعام. و سوم: نماز خواندن در تاريكى شب كه همه در خوابند.
و اما درجات، آن نيز سه چيز است: اول: به صداى بلند و واضح سلام كردن. دوم: اطعام طعام. و سوم: نماز خواندن در تاريكى شب كه همه در خوابند.


مؤلف: اين روايت را، صدوق هم در خصال، از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» نقل كرده، ولى آنچه در اين جا تفسير كفّارات قرار گرفته، در روايت او تفسير درجات واقع شده و به عكس، آنچه در اين جا، تفسير درجات قرار گرفته، در آن روايت، تفسير كفّارات واقع شده.
مؤلف: اين روايت را، صدوق هم در خصال، از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» نقل كرده، ولى آنچه در اين جا تفسير «كفّارات» قرار گرفته، در روايت او تفسير «درجات» واقع شده و به عكس، آنچه در اين جا، تفسير «درجات» قرار گرفته، در آن روايت، تفسير «كفّارات» واقع شده.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۴۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۴۹ </center>
و در الدر المنثور هم، حديث مجمع البيان را به طرق بسيارى، از عده اى از صحابه، از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» روايت كرده، كه البته در مضامين آن ها اختلاف مختصرى هست.
و در الدر المنثور هم، حديث مجمع البيان را به طرق بسيارى، از عده اى از صحابه، از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» روايت كرده، كه البته در مضامين آن ها اختلاف مختصرى هست.
خط ۲۲۱: خط ۲۲۳:
و در اين قصه، روايات ديگرى نيز هست، كه ما آن ها را در ذيل اين قصه، در سوره «بقره» و «اعراف» و «حجر» و «إسراء» آورده ايم، بدان جا مراجعه شود.
و در اين قصه، روايات ديگرى نيز هست، كه ما آن ها را در ذيل اين قصه، در سوره «بقره» و «اعراف» و «حجر» و «إسراء» آورده ايم، بدان جا مراجعه شود.


و از كتاب جوامع الجامع، از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» روايت شده، كه فرمود: براى متكلّف (كسى كه چيزى را براى خود قائل است كه اهل آن نيست)، سه علامت است: اول آن كه با مافوق خود در مى افتد. دوم اين كه به كارهايى اقدام مى كند و آرزوهايى در سر مى پروراند، كه هرگز به آن ها نمى رسد. و سوم اين كه چيزهايى مى گويد، كه علمى بدان ندارد.
و از كتاب جوامع الجامع، از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» روايت شده، كه فرمود: براى متكلّف (كسى كه چيزى را براى خود قائل است، كه اهل آن نيست)، سه علامت است: اول آن كه با مافوق خود در مى افتد. دوم اين كه به كارهايى اقدام مى كند و آرزوهايى در سر مى پروراند، كه هرگز به آن ها نمى رسد. و سوم اين كه چيزهايى مى گويد، كه علمى بدان ندارد.


مؤلف: نظير اين روايت را، مرحوم صدوق، در كتاب خصال، از امام صادق «عليه السلام»، از لقمان نقل كرده كه در ضمن وصيت هايش به فرزندش فرموده است. و نيز از طرق اهل سنت، نظير آن نقل شده. و در بعضى از اين روايات، به جاى «يُنَازِعُ مَن فَوقَهُ: با مافوق خود در مى افتد»، عبارت «يُنَازِلُ مَن فَوقَهُ: با مافوق خود هماوردى مى كند» آمده.
مؤلف: نظير اين روايت را، مرحوم صدوق، در كتاب خصال، از امام صادق «عليه السلام»، از لقمان نقل كرده كه در ضمن وصيت هايش به فرزندش فرموده است. و نيز از طرق اهل سنت، نظير آن نقل شده. و در بعضى از اين روايات، به جاى «يُنَازِعُ مَن فَوقَهُ: با مافوق خود در مى افتد»، عبارت «يُنَازِلُ مَن فَوقَهُ: با مافوق خود هماوردى مى كند» آمده.
۱۳٬۷۲۸

ویرایش