گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۱۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۳۷: خط ۱۳۷:
<span id='link132'><span>
<span id='link132'><span>


==مقصود از عبادالله المخلصين و اينكه رزق معلوم دارند و... ==
==جایگاه ویژه و مقام والای «مُخلَصين»، در بهشت برین ==
قرآن كريم اين وعده را بندگان مخلص خدا ناميده ، و عبوديت خداى را براى آنان اثبات كرده و معلوم است كه : عبد، نه مالك اراده خودش است ، و نه مالك كارى از كارهاى خودش ، پس اين طايفه اراده نمى كنند، مگر آنچه را كه خدا اراده كرده باشد، و هيچ عملى نمى كنند مگر براى خدا.
قرآن كريم، اين عده را «بندگان مخلص» خدا ناميده، و عبوديت خداى را براى آنان اثبات كرده، و معلوم است كه: عبد، نه مالك اراده خودش است، و نه مالك كارى از كارهاى خودش. پس اين طايفه اراده نمى كنند، مگر آنچه را كه خدا اراده كرده باشد، و هيچ عملى نمى كنند، مگر براى خدا.


آنگاه اين معنا را براى آنان اثبات كرده كه مخلص - به فتحه لام - هستند، و معنايش اين است كه : خدا آنان را خالص براى خود كرده ، غير از خدا كسى در آنان سهيم نيست ، و ايشان جز به خداى تعالى به هيچ چيز ديگرى علقه و بستگى ندارند، نه به زينت زندگى دنيا و نه نعيم آخرت ، و در دل ايشان غير از خدا چيز ديگرى وجود ندارد.
آنگاه اين معنا را براى آنان اثبات كرده كه «مُخلَص» - به فتحه لام - هستند، و معنايش اين است كه: خدا آنان را خالص براى خود كرده. غير از خدا كسى در آنان سهيم نيست، و ايشان، جز به خداى تعالى، به هيچ چيز ديگرى علقه و بستگى ندارند. نه به زينت زندگى دنيا و نه نعيم آخرت، و در دل ايشان، غير از خدا، چيز ديگرى وجود ندارد.


و معلوم است كسى كه اين صفت را دارد، التذاذش به چيز ديگرى است غير از آن چيرهايى كه سايرين از آن لذت مى برند و ارتزاقش نيز به غير آن چيرهايى است كه سايرين بدان ارتزاق مى كنند، هر چند كه در ضروريات زندگى از خوردنى ها، نوشيدنيها و پوشيدنيها با سايرين شركت دارد.
و معلوم است كسى كه اين صفت را دارد، التذاذش به چيز ديگرى است، غير از آن چيزهايى كه سايرين از آن لذت مى برند و ارتزاقش نيز، به غير آن چيزهايى است كه سايرين بدان ارتزاق مى كنند. هرچند كه در ضروريات زندگى از خوردنى ها، نوشيدنی ها و پوشيدنی ها، با سايرين شركت دارد.


با اين بيان اين نظريه تاءييد مى شود كه : جمله ((اولئك لهم رزق (( معلوم اشاره دارد به اينكه در بهشت رزق ايشان كه بندگان مخلص ‍ خدايند غير از رزق ديگران است و هيچ شباهتى بر رزق ديگران ندارد، اگر چه نام رزق ايشان و رزق ديگران يكى است ، و ليكن رزق ايشان هيچ خلطى با رزق ديگران ندارد.
با اين بيان، اين نظريه تأييد مى شود كه: جملۀ «أولَئِكَ لَهُم رِزقٌ مَعلُوم» اشاره دارد به اين كه در بهشت، رزق ايشان كه بندگان مُخلَص خدايند، غير از رزق ديگران است و هيچ شباهتى بر رزق ديگران ندارد. اگرچه نام رزق ايشان و رزق ديگران يكى است، وليكن رزق ايشان، هيچ خلطى با رزق ديگران ندارد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۰۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۰۵ </center>
پس معناى جمله ((اولئك لهم رزق (( معلوم اين است كه : ايشان رزقى خاص و معين و ممتاز از رزق ديگران دارند. پس معلوم بودن رزق ايشان ، كنايه است از ممتاز بودن آن ، همچنان كه در آيه ((و ما منا الا له مقام (( معلوم نيز اشاره به اين امتياز شده . و اگر در آيه مورد بحث با كلمه ((اولئك (( كه مخصوص اشاره به دور است ، به ايشان اشاره كرده ، براى اين است كه دلالت كند بر علو مقام ايشان .
پس معناى جملۀ «أُولَئِكَ لَهُم رِزقٌ مَعلُومٌ»، اين است كه: ايشان، رزقى خاص و معين و ممتاز از رزق ديگران دارند.  


و اما تفسيرى كه بعضى از مفسرين براى آيه مورد بحث كرده اند كه : ((مراد از ((رزق (( معلوم بندگان مخلص (( اين است كه : آثار مخصوصى دارد، از آن جمله اين است كه : قطع و منع نمى شود، منظره اى زيبا، طعمى لذيذ و بويى خوش دارد((. و نيز آن تف سير ديگر كه گفته اند: ((مراد اين است كه : وقت معلومى دارد؛ چون كه آيه ((و لهم رزقهم فيها بكرة و عشيا(( آن را افاده مى كند((. و نيز آن تفسير ديگرى كه بعضى كرده و گفته اند: ((مراد از رزق معلوم بهشت است ((. هيچ يك تفسير متقن و صحيح نيست .
پس معلوم بودن رزق ايشان، كنايه است از ممتاز بودن آن، همچنان كه در آيه «وَ مَا مِنّا إلّا لَهُ مَقَامٌ مَعلُومٌ» نيز، به اين امتياز، اشاره شده. و اگر در آيه مورد بحث، با كلمه «أُولَئِكَ» - كه مخصوص اشاره به دور است - به ايشان اشاره كرده، براى اين است كه دلالت كند بر علوّ مقام ايشان.


از اينجا اين نكته نيز روشن مى شود كه اگر كسى جمله ((الا عباد اللّه المخلصين (( را استثنا از ضمير در ((ماتجزون (( بگيرد، - همان طور كه در سابق هم اشاره كرديم - بى وجه نيست .
و اما تفسيرى كه بعضى از مفسران براى آيه مورد بحث كرده اند كه:


«'''فواكه و هم مكرمون فى جنات النعيم'''» - كلمه ((فواكه (( جمع ((فاكهه (( است كه به معناى هر ميوه اى است كه به اصطلاح امروز به عنوان دسر خورده مى شود، نه به عنوان غذا، و اين آيه بيان همان رزق معلوم مخلصين است ، چيزى كه هست خداى تعالى جمله ((و هم مكرمون (( را ضميمه اش كرد تا بر امتياز اين رزق و اين ميوه از رزقهاى ديگران ، دلالت كند و بفهماند: هر چند ديگران نيز اين ميوه ها را دارند، اما مخلصين اين ميوه ها را با احترامى خاص دارند، احترامى كه با خلوص و اختصاص مخلصين به خدا مناسب باشد و ديگران در آن شريك نباشند.
«مراد از «رزق معلوم» بندگان مخلص، اين است كه: آثار مخصوصى دارد. از آن جمله، اين است كه: قطع و منع نمى شود. منظره اى زيبا، طعمى لذيذ و بويى خوش دارد».  


و در اينكه كلمه ((جنات (( را به كلمه ((نعيم (( اضافه كرده باز براى اين است كه به همين احترام خاص اشاره كرده باشد.
و نيز آن تفسير ديگر، كه گفته اند: «مراد اين است كه: وقت معلومى دارد؛ چون كه آيه «وَ لَهُم رِزقُهُم فِيهَا بُكرَةً وَ عَشِيّاً» آن را افاده مى كند».
 
و نيز آن تفسير ديگرى كه بعضى كرده و گفته اند: «مراد از رزق معلوم، بهشت است»؛ هيچ يك، تفسير متقن و صحيح نيست.
 
از اين جا، اين نكته نيز روشن مى شود كه: اگر كسى جملۀ «إلّا عِبَادَ اللّه المُخلَصِين» را، استثناء از ضمير در «مَا تُجزَونَ» بگيرد - همان طور كه در سابق هم اشاره كرديم - بى وجه نيست.
 
«'''فَوَاكِهُ وَ هُم مُكرَمُون فِى جَنّاتِ النّعِيم'''» - كلمه «فواكه»، جمع «فاكهه» است، كه به معناى هر ميوه اى است كه به اصطلاح امروز، به عنوان دسر خورده مى شود، نه به عنوان غذا. و اين آيه، بيان همان رزق معلوم مخلَصين است. چيزى كه هست، خداى تعالى جملۀ «وَ هُم مُكرَمُون» را ضميمه اش كرد تا بر امتياز اين رزق و اين ميوه از رزق هاى ديگران، دلالت كند و بفهماند: هرچند ديگران نيز اين ميوه ها را دارند، اما مخلَصين، اين ميوه ها را با احترامى خاص دارند. احترامى كه با خلوص و اختصاص مخلَصين به خدا، مناسب باشد و ديگران در آن شريك نباشند.
 
و در اين كه كلمه «جَنّات» را، به كلمه «نعيم» اضافه كرده، باز براى اين است كه به همين احترام خاص اشاره كرده باشد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۰۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۰۶ </center>
در تفسير آيه ((فاولئك مع الّذين انعم اللّه عليهم و نيز آيه و اتممت عليكم نعمتى (( و موارد ديگر گفتيم كه : حقيقت اين نعمت عبارت است از: ولايت و آن اين است كه : خود خداى تعالى قائم به امور بنده اى بوده باشد.
در تفسير آيه «فَأُولَئِكَ مَعَ الّذِينَ أنعَمَ اللّهُ عَلَيهِم»، و نيز آيه «وَ أتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتِى»، و موارد ديگر گفتيم كه: حقيقت اين نعمت، عبارت است از: «ولايت» و آن، اين است كه: خود خداى تعالى، قائم به امور بنده اى بوده باشد.


«'''على سرر متقابلين'''» - كلمه ((سرر(( جمع ((سرير(( است ، كه به معناى تختى است كه رويش مى نشينند. و رو در رو بودن تختهاى مخلصين معنايش اين است كه : آنان در بهشت دور يكديگ رند و با هم مانوسند، به روى يكديگر نظر مى كنند، بدون اينكه پشت سر هم را ببينند.
«'''عَلى سُرُرٍ مُتَقَابِلِين'''» - كلمۀ «سُرُر»، جمع «سرير» است، كه به معناى تختى است كه رويش مى نشينند. و رو در رو بودن تخت هاى مخلَصين، معنايش اين است كه: آنان در بهشت، دور يكديگرند و با هم مأنوس اند. به روى يكديگر نظر مى كنند، بدون اين كه پشت سرِ هم را ببينند.
<span id='link133'><span>
<span id='link133'><span>


۱۳٬۷۸۶

ویرایش