تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۳۳: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
ظاهرا گويندگان اين سخن، همان «غَاوُون» هستند و منظور از «اختصام»، به طورى كه از چند جاى قرآن بر مى آيد، جدالى است كه ميان خود آنان و شيطان ها واقع مى شود. | ظاهرا گويندگان اين سخن، همان «غَاوُون» هستند و منظور از «اختصام»، به طورى كه از چند جاى قرآن بر مى آيد، جدالى است كه ميان خود آنان و شيطان ها واقع مى شود. | ||
«'''تَاللهِ إن كُنَّا لَفِى ضَلَالٍ مُبِينٍ '''» - در اين جمله، به گمراهى خود اعتراف مى كنند، و خطاب در جملۀ «إذ نُسَوِّيكُم بِرَبِّ | «'''تَاللهِ إن كُنَّا لَفِى ضَلَالٍ مُبِينٍ '''» - در اين جمله، به گمراهى خود اعتراف مى كنند، و خطاب در جملۀ «إذ نُسَوِّيكُم بِرَبِّ العَالَمِين»، به آلهه و بت هايشان است، كه با خود آنان در آتش قرار مى گيرند. ممكن هم هست خطاب به شيطان ها و يا به هر دو باشد. و نيز احتمال دارد خطاب به رؤساى گمراهان باشد، كه عوام از ايشان پيروى مى كردند، ولى وجه اول، از همه بهتر است. | ||
«'''وَ مَا أضَلَّنَا إلَّا المُجرِمُون '''» - ظاهرا، هم صاحبان آن سخن و هم اين سخن، هر دو منظورشان از مجرمان، غير خودشان است. يعنى آن پيشواى ضلالت كه اينان در دنيا او را پيروى كردند، و نيز داعى به سوى ضلالت و شرك، كه ايشان را به سوى شرك دعوت كردند، و همچنين پدرانشان كه ايشان از آنان تقليد نمودند، و دوستانى كه اينان را شبيه خود نمودند، همه اين ها مجرمانند و «مجرمان»، به طورى كه از آيات قيامت بر مى آيد، عبارتند از: كسانى كه قلم قضاء بر مجرميت آنان و به دوزخ درآمدنشان رفته است، و خداى تعالى درباره آنان فرموده: «وَ امتَازُوا اليَومَ أيُّهَا المُجرِمُون». | «'''وَ مَا أضَلَّنَا إلَّا المُجرِمُون '''» - ظاهرا، هم صاحبان آن سخن و هم اين سخن، هر دو منظورشان از مجرمان، غير خودشان است. يعنى آن پيشواى ضلالت كه اينان در دنيا او را پيروى كردند، و نيز داعى به سوى ضلالت و شرك، كه ايشان را به سوى شرك دعوت كردند، و همچنين پدرانشان كه ايشان از آنان تقليد نمودند، و دوستانى كه اينان را شبيه خود نمودند، همه اين ها مجرمانند و «مجرمان»، به طورى كه از آيات قيامت بر مى آيد، عبارتند از: كسانى كه قلم قضاء بر مجرميت آنان و به دوزخ درآمدنشان رفته است، و خداى تعالى درباره آنان فرموده: «وَ امتَازُوا اليَومَ أيُّهَا المُجرِمُون». | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
كلمۀ «حميم»، به طورى كه راغب مى گويد، به معناى خويشاوندى است كه نسبت به آدمى مشفق باشد. | كلمۀ «حميم»، به طورى كه راغب مى گويد، به معناى خويشاوندى است كه نسبت به آدمى مشفق باشد. | ||
و اهل دوزخ، این سخن را به عنوان حسرت مى گويند. حسرت از اين كه نه رفيق دلسوزى دارند، كه ايشان را شفاعت كند و نه دوستى كه به دادشان برسد. و اين كه فرمود: «ما از شافعان، هیچ کس | و اهل دوزخ، این سخن را به عنوان حسرت مى گويند. حسرت از اين كه نه رفيق دلسوزى دارند، كه ايشان را شفاعت كند و نه دوستى كه به دادشان برسد. و اين كه فرمود: «ما از شافعان، هیچ کس | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۰۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۰۸ </center> | ||
اشاره است به اين كه در آن روز شافعانى هستند و گرنه، هيچ نكته اى در كار نبود كه اقتضاء كند شافع را به لفظ جمع بياورد. بلكه جا داشت بفرمايد: ما شافع نداريم. و در روايت هم آمده كه اين سخن را وقتى از درِ حسرت مى گويند كه مى بينند ملائكه و انبياء و بعضى از مؤمنان، ديگران را شفاعت مى كنند. | نداریم»، اشاره است به اين كه در آن روز شافعانى هستند و گرنه، هيچ نكته اى در كار نبود كه اقتضاء كند شافع را به لفظ جمع بياورد. بلكه جا داشت بفرمايد: ما شافع نداريم. و در روايت هم آمده كه اين سخن را وقتى از درِ حسرت مى گويند كه مى بينند ملائكه و انبياء و بعضى از مؤمنان، ديگران را شفاعت مى كنند. | ||
«'''فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ'''»: | «'''فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ'''»: |