گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱۰ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱۲}}
__TOC__
__TOC__


خط ۸: خط ۱۰:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۲۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۲۶ </center>
علاوه بر اين مشركين احكامى را كه بدعت نهاده و در بين خود باب كرده بودند به خداى سبحان نسبت مى دادند و مى گفتند اين احكام احكام خدا است ، همچنانكه قرآن كريم به اين معنا اشاره نموده و مى فرمايد: «'''و اذا فعلوا فاحشة قالوا وجدنا عليها آباءنا و اللّه امرنا بها'''».
علاوه بر اين مشركين احكامى را كه بدعت نهاده و در بين خود باب كرده بودند به خداى سبحان نسبت مى دادند و مى گفتند اين احكام احكام خدا است ، همچنانكه قرآن كريم به اين معنا اشاره نموده و مى فرمايد: «'''و اذا فعلوا فاحشة قالوا وجدنا عليها آباءنا و اللّه امرنا بها'''».
وَ مَا ظنُّ الَّذِينَ يَفْترُونَ عَلى اللَّهِ الْكذِب يَوْمَ الْقِيَمَةِ...
وَ مَا ظنُّ الَّذِينَ يَفْترُونَ عَلى اللَّهِ الْكذِب يَوْمَ الْقِيَمَةِ...
از آنجا كه پاسخ از استفهام سابق كه پرسيد: «'''اللّه اذن لكم ام على اللّه تفترون '''» از مورد كلام معلوم بود، و آن اين بود كه : نه ، خداى تعالى به آنان اذن نداده بلكه به خدا افتراء بستهاند، اينك در آيه مورد بحث و خامت عاقبت امر اين پاسخ را بيان مى كند، مى فرمايد: افتراء بستن به خداى تعالى به حكم بداهت عقلى از گناهان بزرگ است ، و قهرا اثر بدى خواهد داشت . و يا از باب تهديد مى فرمايد: «'''اينها كه بر خداى تعالى افتراء ميبندند فكر ميكنند چه وضعى در قيامت دارند'''»؟
از آنجا كه پاسخ از استفهام سابق كه پرسيد: «'''اللّه اذن لكم ام على اللّه تفترون '''» از مورد كلام معلوم بود، و آن اين بود كه : نه ، خداى تعالى به آنان اذن نداده بلكه به خدا افتراء بستهاند، اينك در آيه مورد بحث و خامت عاقبت امر اين پاسخ را بيان مى كند، مى فرمايد: افتراء بستن به خداى تعالى به حكم بداهت عقلى از گناهان بزرگ است ، و قهرا اثر بدى خواهد داشت . و يا از باب تهديد مى فرمايد: «'''اينها كه بر خداى تعالى افتراء ميبندند فكر ميكنند چه وضعى در قيامت دارند'''»؟
و اما جمله «'''ان اللّه لذو فضل على الناس و لكن اكثرهم لا يشكرون '''»، شكايت و عتابى است كه بوسيله آن اشاره شده به عادت نكوهيده مردم ، كه بيشترشان نعمتهاى الهى را كفران مى كنند، و در مقابل عطيه و نعمتى كه او به آنان ارزانى داشته شكر نميگزارند. و منظور از «'''فضل '''» در اين جمله همان عطيه الهى است ، چون گفتگو درباره رزقى بود كه خدا براى بشر نازل كرده و رزق هم فضل است ، و اينكه مردمى پاره اى از عطاياى خداى تعالى را بر خود حرام كرده اند، كفران آن نعمت و بجا نياوردن شكر آن است .
و اما جمله «'''ان اللّه لذو فضل على الناس و لكن اكثرهم لا يشكرون '''»، شكايت و عتابى است كه بوسيله آن اشاره شده به عادت نكوهيده مردم ، كه بيشترشان نعمتهاى الهى را كفران مى كنند، و در مقابل عطيه و نعمتى كه او به آنان ارزانى داشته شكر نميگزارند. و منظور از «'''فضل '''» در اين جمله همان عطيه الهى است ، چون گفتگو درباره رزقى بود كه خدا براى بشر نازل كرده و رزق هم فضل است ، و اينكه مردمى پاره اى از عطاياى خداى تعالى را بر خود حرام كرده اند، كفران آن نعمت و بجا نياوردن شكر آن است .
و با برگشتن ذيل آيه به صدر آن ، افتراء بر خداى تعالى از مصاديق كفران نعمت خدا مى شود، و معناى آن چنين مى شود: خداى تعالى داراى فضل و عطاء بر مردم است . و ليكن بيشتر مردم كفرانگر نعمت و فضل اويند، بنابراين آنها كه نعمت خدا و رزق او را كفران نموده ، از باب كفرانگرى نعمت و فضل اويند، بنا بر اين آنها كه نعمت خدا و رزق او را كفران نموده ، از باب كفرانگرى ، پاره اى از عطاياى او را بر خود حرام مى كنند، و اين تحريم را به خدا افتراء ميبندند فكر مى كنند در قيامت چه وضعى خواهند داشت ؟
و با برگشتن ذيل آيه به صدر آن ، افتراء بر خداى تعالى از مصاديق كفران نعمت خدا مى شود، و معناى آن چنين مى شود: خداى تعالى داراى فضل و عطاء بر مردم است . و ليكن بيشتر مردم كفرانگر نعمت و فضل اويند، بنابراين آنها كه نعمت خدا و رزق او را كفران نموده ، از باب كفرانگرى نعمت و فضل اويند، بنا بر اين آنها كه نعمت خدا و رزق او را كفران نموده ، از باب كفرانگرى ، پاره اى از عطاياى او را بر خود حرام مى كنند، و اين تحريم را به خدا افتراء ميبندند فكر مى كنند در قيامت چه وضعى خواهند داشت ؟
وَ مَا تَكُونُ فى شأْنٍ وَ مَا تَتْلُوا مِنْهُ مِن قُرْءَانٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلا كنَّا عَلَيْكمْ شهُوداً ...
وَ مَا تَكُونُ فى شأْنٍ وَ مَا تَتْلُوا مِنْهُ مِن قُرْءَانٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلا كنَّا عَلَيْكمْ شهُوداً ...
راغب گفته : كلمه «'''شان '''» به معناى حال و امرى است كه بر وفق و به صلاحيت پيش مى آيد، و اين كلمه استعمال نمى شود مگر در احوال و امور بزرگ همچنانكه در آيه ( «'''كل يوم هوفى شاءن '''» در همين معنا آمده .
راغب گفته : كلمه «'''شان '''» به معناى حال و امرى است كه بر وفق و به صلاحيت پيش مى آيد، و اين كلمه استعمال نمى شود مگر در احوال و امور بزرگ همچنانكه در آيه ( «'''كل يوم هوفى شاءن '''» در همين معنا آمده .
و در جمله «'''و ما تتلوا منه من قرآن '''» ظاهرا ضمير «'''منه '''» به خداى سبحان برميگردد، و حرف «'''من '''» در اول ، ابتدايى و نشوى ، و در دوم بيانى است ، و معناى جمله اين است : تو اى پيامبر! هيچ چيز كه نام آن قرآن باشد، يعنى ناشى از ناحيه خدا باشد، نميخوانى مگر آنكه خدا شاهد و ناظر آن است .
و در جمله «'''و ما تتلوا منه من قرآن '''» ظاهرا ضمير «'''منه '''» به خداى سبحان برميگردد، و حرف «'''من '''» در اول ، ابتدايى و نشوى ، و در دوم بيانى است ، و معناى جمله اين است : تو اى پيامبر! هيچ چيز كه نام آن قرآن باشد، يعنى ناشى از ناحيه خدا باشد، نميخوانى مگر آنكه خدا شاهد و ناظر آن است .
خط ۲۷: خط ۲۹:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۲۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۲۹ </center>
و هيچ چيز از ساحت مقدس او غايب نيست ، و او هر چيزى را در كتابى حفظ و ضبط كرده و از آن كتاب چيزى زايل نمى شود. ما در سابق (جلد هفتم ) در تفسير آيه «'''و عنده مفاتح الغيب '''» مطالبى مربوط به اين بحث ايراد كرديم .
و هيچ چيز از ساحت مقدس او غايب نيست ، و او هر چيزى را در كتابى حفظ و ضبط كرده و از آن كتاب چيزى زايل نمى شود. ما در سابق (جلد هفتم ) در تفسير آيه «'''و عنده مفاتح الغيب '''» مطالبى مربوط به اين بحث ايراد كرديم .
أَلا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يحْزَنُونَ ...
أَلا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يحْزَنُونَ ...
اين آيه جمله اى است استينافيه (يعنى سخنى از نو آغاز كرده ) چيزى كه هست با غرض سوره كه همان دعوت به ايمان آوردن به كتاب خدا و تشويق اعتقاد به توحيد خدا به معناى وسيعش مى باشد، ارتباط دارد.
اين آيه جمله اى است استينافيه (يعنى سخنى از نو آغاز كرده ) چيزى كه هست با غرض سوره كه همان دعوت به ايمان آوردن به كتاب خدا و تشويق اعتقاد به توحيد خدا به معناى وسيعش مى باشد، ارتباط دارد.
و از آنجا كه مطلب اهميت داشته ، آيه را با لفظ «'''أ لا: آگاه و به هوش ‍ باشيد'''» افتتاح كرده ، و اين كلمه به منظور هشدار بكار مى رود، و خداى سبحان در اين آيه و دو آيه بعدش مطلب مهمى آورده و آن عبارت است از معرفى اوليايش و بيان آثارى كه ولايت آنان دارد و خصائصى كه مختص به ايشان است .
و از آنجا كه مطلب اهميت داشته ، آيه را با لفظ «'''أ لا: آگاه و به هوش ‍ باشيد'''» افتتاح كرده ، و اين كلمه به منظور هشدار بكار مى رود، و خداى سبحان در اين آيه و دو آيه بعدش مطلب مهمى آورده و آن عبارت است از معرفى اوليايش و بيان آثارى كه ولايت آنان دارد و خصائصى كه مختص به ايشان است .
خط ۷۰: خط ۷۲:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۳۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۳۶ </center>
نفع و ضرر، نجات و هلاكت ، راحت و خستگى ، لذت و درد و نعمت و بلاء يكسان ، و درك اولياى خدا درباره آنها شبيه به هم باشد، چون عقل انسانى بلكه شعور عام حيوانى هم اين معنا را نمى پذيرد، بلكه معنايش ‍ اين است كه اولياى خدا براى غير خداى تعالى هيچ استقلالى در تاءثير نمى بينند و مؤ ثر مستقل را تنها خداى تعالى مى دانند و مالكيت و حكم را منحصر در خداى عزوجل دانسته ، در نتيجه از غير آن جناب نمى ترسند، و جز از چيزى كه خدا دوست مى دارد و مى خواهد كه از آن برحذر باشند و يا به خاطر آن اندوهگين شوند، برحذر نشده و اندوهگين نمى گردند.
نفع و ضرر، نجات و هلاكت ، راحت و خستگى ، لذت و درد و نعمت و بلاء يكسان ، و درك اولياى خدا درباره آنها شبيه به هم باشد، چون عقل انسانى بلكه شعور عام حيوانى هم اين معنا را نمى پذيرد، بلكه معنايش ‍ اين است كه اولياى خدا براى غير خداى تعالى هيچ استقلالى در تاءثير نمى بينند و مؤ ثر مستقل را تنها خداى تعالى مى دانند و مالكيت و حكم را منحصر در خداى عزوجل دانسته ، در نتيجه از غير آن جناب نمى ترسند، و جز از چيزى كه خدا دوست مى دارد و مى خواهد كه از آن برحذر باشند و يا به خاطر آن اندوهگين شوند، برحذر نشده و اندوهگين نمى گردند.
لَهُمُ الْبُشرَى فى الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ فى الاَخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكلِمَتِ اللَّهِ ذَلِك هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
لَهُمُ الْبُشرَى فى الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ فى الاَخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكلِمَتِ اللَّهِ ذَلِك هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
خداى تعالى در اين آيه شريفه اولياى خود را بشارتى اجمالى مى دهد، بشارتى كه در عين اجمالى بودن مايه روشنى چشم آنان است ، حال اگر منظور از جمله «'''لهم البشرى '''» انشاى بشارت باشد، و معنايش اين باشد: «'''بشارت باد آنان را كه ...'''» در نتيجه معنايش اين خواهد بود كه اين بشارت هم در دنيا براى آنان واقع مى شود و هم در آخرت واقع خواهد شد، و اگر انشاء نباشد بلكه خبر باشد، و خواسته باشد بفرمايد: «'''خداى تعالى بزودى اولياى خود را در دنيا و آخرت بشارت مى دهد'''» و بعدها بشارت در دنيا و آخرت واقع مى شود، ولى آيا آن نعمتى هم كه بشارت آن را داده تنها در آخرت تحقق مى يابد، و يا هم در دنيا و هم در آخرت ؟ آيه شريفه از آن ساكت است .
خداى تعالى در اين آيه شريفه اولياى خود را بشارتى اجمالى مى دهد، بشارتى كه در عين اجمالى بودن مايه روشنى چشم آنان است ، حال اگر منظور از جمله «'''لهم البشرى '''» انشاى بشارت باشد، و معنايش اين باشد: «'''بشارت باد آنان را كه ...'''» در نتيجه معنايش اين خواهد بود كه اين بشارت هم در دنيا براى آنان واقع مى شود و هم در آخرت واقع خواهد شد، و اگر انشاء نباشد بلكه خبر باشد، و خواسته باشد بفرمايد: «'''خداى تعالى بزودى اولياى خود را در دنيا و آخرت بشارت مى دهد'''» و بعدها بشارت در دنيا و آخرت واقع مى شود، ولى آيا آن نعمتى هم كه بشارت آن را داده تنها در آخرت تحقق مى يابد، و يا هم در دنيا و هم در آخرت ؟ آيه شريفه از آن ساكت است .
و اينكه فرمود: «'''لا تبديل لكلمات اللّه '''» اشاره است به اينكه اين بشارت قضاى حتمى الهى است . و در كلام خداى تعالى مواردى ديگر نيز هست كه در آن موارد به مؤ منين بشارتهائى داده كه بر اولياى خدا منطبق است ، مثل اين آيه كه مى فرمايد: «'''و كان حقا علينا نصر المومنين '''»، و اين آيه كه مى فرمايد: «'''انا لننصر رسلنا و الذين آمنوا فى الحيوة الدنيا و يوم يقوم الاشهاد'''»، و اين آيه كه مى فرمايد: «'''بشريكم اليوم جنات تجرى من تحتها الانهار'''»، و آياتى ديگر از اين قبيل .
و اينكه فرمود: «'''لا تبديل لكلمات اللّه '''» اشاره است به اينكه اين بشارت قضاى حتمى الهى است . و در كلام خداى تعالى مواردى ديگر نيز هست كه در آن موارد به مؤ منين بشارتهائى داده كه بر اولياى خدا منطبق است ، مثل اين آيه كه مى فرمايد: «'''و كان حقا علينا نصر المومنين '''»، و اين آيه كه مى فرمايد: «'''انا لننصر رسلنا و الذين آمنوا فى الحيوة الدنيا و يوم يقوم الاشهاد'''»، و اين آيه كه مى فرمايد: «'''بشريكم اليوم جنات تجرى من تحتها الانهار'''»، و آياتى ديگر از اين قبيل .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۳۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۳۷ </center>


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱۰ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱۲}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش