الْأَرْحَام

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

(به فتح اوّل و كسر دوّم) رحم زن. محل رشد جنين. جمع آن ارحام است [آل عمران:6]. [لقمان:34]. رحم به معناى فوق در قرآن هميشه جمع آمده است. به قوم و خويش از آن جهت رحم و ارحام گفته‏اند كه آنها از يك رحم خارج شده‏اند (مفردات) يعنى ريشه همه يك رحم است. ذورحم يعنى صاحب قرابت و ذوى الارحام يعنى صاحبان قرابت. [نساء:1]. يعنى از خدا و از ارحام بترسد و قطع رحم نكنيد، مراد از ارحام، خويشان است. [انفال:75]. نظير اين آيه، آيه [احزاب:6] است. به موجب اين دو آيه وارث شخص متوفّى‏فقط ارحام اوست نه ديگران و در ميان ارحام هم بعضى ار بعض ديگر برتر است و با وجود ارحام نزديك ارحام ديگر ارث نمى‏برند مثلاً با وجود اولاد، فرزند اولاد و با وجود برادران برادرزادگان ارث نمب يرند مؤمنين و مهاجران و غى هم با آنكه دوست و رفيق برادر پيمانى شخص‏اند باز حقّى در ارث ندارند مگر آن كه بطور احسان چيزى با آنها داده شود و اين كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» بالاتر از خود مؤمنان بر آنهاست و زنانش مادران مؤمنين‏اند اينها هيچ يك سبب ازث نمى‏شود و تركه فقط مال ارحام است. در الميزان ازدّرالمنثور نقل مى‏كند كه ابن عباس گويد: رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» ميان صحابه برادرى افكند و گفت كه بعضى ارث ببرند تا اين آيه نازل شد «وَ اَوْلُوا الْاَرْحامِ بَعْضُهُمْ اَوْلى بِبَعضٍ فِى كِتابِ اللّهِ» و توارث بانسب برقرار گرديد. در مجمع از امام باقر «عليه السلام» نقل شده كه با برادرى ارث مى‏بردند (تا آيه آن را نسخ كرد). الميزان ذيل آيه دوم مى‏گويد: اين توراثى را كه در صدر اسلام بوسيله هجرت و موالات در دين بود نسخ مى‏كند. اهل بيت «عليهم السلام» با آيه «اُولُوا الْاَرْحامِ» آن طور كه گذشت فتوى داده‏اند در صافى از كافى نقل مى‏كند چون يكى از غلامان آزاد كرده على «عليه السلام» فوت مى‏كرد و وارث داشت امام چيزى از تركه او اخذ نمى‏كرد و مى‏فرمود: «وَ اَوْلُوا الْاَرْحامِ بَعْضُهُمْ اَوْلى بِبَعضٍ».

کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...