النمل ٧٤

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ إِنَ‌ رَبَّکَ‌ لَيَعْلَمُ‌ مَا تُکِنُ‌ صُدُورُهُمْ‌ وَ مَا يُعْلِنُونَ‌

ترجمه

و پروردگارت آنچه را در سینه‌هایشان پنهان می‌دارند و آنچه را آشکار می‌کنند بخوبی می‌داند!

|و بى‌ترديد پروردگار تو آنچه را سينه‌هايشان پنهان مى‌دارد و آنچه را آشكار مى‌كنند مى‌داند
و در حقيقت، پروردگار تو آنچه را در سينه‌هايشان نهفته و آنچه را آشكار مى‌دارند نيك مى‌داند.
و همانا خدای تو بر آنچه (خلق) در دلها پنهان کنند یا آشکار سازند به همه آگاه است.
و به راستی پروردگارت آنچه را سینه هایشان پنهان می دارد و آنچه را آشکار می کند، می داند،
و پروردگار تو مى‌داند كه چه چيز را در دل نهان كرده‌اند و چه چيز را آشكار مى‌سازند.
و بی‌گمان پروردگارت آنچه در دلهایشان دارند و آنچه را آشکار می‌کنند می‌داند
و همانا پروردگار تو آنچه را سينه‌هاشان پنهان مى‌دارد- در دل نهان مى‌دارند- و آنچه را آشكار مى‌كنند مى‌داند.
پروردگارت محقّقاً آگاه است از چیزهائی که سینه‌هایشان در خود نهان می‌دارند، و از چیزهائی که ایشان آشکار می‌سازند.
و همانا پروردگار تو آنچه را در سینه‌هایشان نهفته دارند و آنچه را آشکار می‌دارند همواره می‌داند.
و هر آینه پروردگار تو می‌داند آنچه را نهان کند سینه‌های ایشان و آنچه آشکار کنند

And your Lord knows what their hearts conceal, and what they reveal.
ترتیل:
ترجمه:
النمل ٧٣ آیه ٧٤ النمل ٧٥
سوره : سوره النمل
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تُکِنُّ»: نهان می‌دارد. پنهان می‌نماید (نگا: بقره / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ «74»

و البتّه پروردگارت، آنچه را در سينه‌هاشان پنهان دارند و آنچه را آشكار مى‌نمايند، (به خوبى) مى‌داند.

جلد 6 - صفحه 451

نکته ها

هنگامى كه انبيا مردم را در مورد قيامت يا قهر خداوند هشدار مى‌دادند، مردم زمان وقوع قيامت را مى‌خواستند ولى از آن جا كه زمان قيامت را جز خدا كسى نمى‌داند، انبيا پاسخ نمى‌دادند و تنها نسبت به اصل قهر الهى به مردم هشدار مى‌دادند، نه زمان آن.

آنچه در سينه‌هاست؛ «ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ» قبل از كارهاى علنى؛ «ما يُعْلِنُونَ» آمده و اين مى‌تواند به چند دليل باشد:

الف: افكار و نيّت‌هاى درونى، انگيزه‌ى كارهاى بيرونى است و لذا مقدّم شده است.

ب: دانستن باطن افراد مهم‌تر از دانستن ظاهر آنان است.

ج: علم خداوند به اهداف و افكار باطنى، براى منكران معاد تهديد بيشترى دارد.

پیام ها

1- كفّاربراى مشاهده‌ى عذاب، شتابى همراه با مسخره دارند. «مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ»

2- ندانستن جزئيّات يك حقيقت، دليل بر انكار اصل آن نيست. (اگر زمان وقوع قيامت را نمى‌دانيم، اصل آن را تكذيب نكنيم). «مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ»

3- ريشه‌ى سؤال از زمان وقوع قيامت، شك در نبوّت است. «إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ»

4- پاسخ دادن به هر سؤالى لازم نيست. (كفّار از پيامبر مى‌خواستند وقت عذاب را معيّن كند، ولى آن حضرت تعيين نمى‌كردند). «عَسى‌ أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ»

5- عجله‌ى مردم در نزول عذاب بر كافران، حكمت خدا را تغيير نمى‌دهد. عَسى‌ أَنْ يَكُونَ‌ ... الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ‌

6- دنيا جاى كيفر كامل نيست. «بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ»

7- كيفرهاى الهى داراى نظام و زمان‌بندى و مرحله به مرحله است. «رَدِفَ لَكُمْ»

8- بيم و اميد، در كنار هم سازنده است. رَدِفَ لَكُمْ‌ ... إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ‌

9- در پى بودن قهرالهى نسبت به كفّار حتمى نيست، آنان مى‌توانند با توبه وتغيير موضع، نجات يابند. عَسى‌ ... ( «عَسى‌» به معناى بازبودن راه بازگشت است)

10- چشيدن گوشه‌اى از عذاب دنيوى مى‌تواند وسيله‌ى هوشيارى وتوبه و

جلد 6 - صفحه 452

نوعى فضل الهى باشد. «رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ»

11- تأخير در كيفر، يكى از شيوه‌هاى تربيت ونشانه‌ى لطف الهى وفرصتى براى توبه است. «إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ»

12- اكثريّت ناسپاس، مسير لطف خدا را تغيير نمى‌دهد. لَذُو فَضْلٍ‌ ... أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ‌

13- در علم خدا شك نكنيد. «إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ»

14- وقتى كه خداوند همه چيز را مى‌داند، گناه و نفاق براى چه؟ «لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ» مخفى يا علنى بودن امور، در علم خداوند تأثيرى ندارد.

15- ربوبيّت خداوند، مستلزم آگاهى كامل اوست. «رَبَّكَ لَيَعْلَمُ»

16- علم خداوند به نهان و آشكار، ضامن عمل به وعده‌هاى اوست، پس عجله نكنيد. مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ ... تَسْتَعْجِلُونَ‌ ... إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ‌ ...

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ (74)

وَ إِنَّ رَبَّكَ‌: و بدرستى كه پروردگار تو، لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ‌: هر آينه مى‌داند آنچه مى‌پوشاند آن را سينه‌هاى كفار از كينه و حسد و مكر و خدعه نسبت به تو اى پيغمبر. وَ ما يُعْلِنُونَ‌: و آنچه آشكار مى‌كنند از عداوت و تكذيب و عناد و

جلد 10 - صفحه 78

انكار تو. حاصل آنكه تمام امورات نهانى و آشكارا و باطنى و ظاهرى كفار و معاندين را خدا مى‌داند، پس ايشان را بر آن عمليات سزا و جزا خواهد داد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ (67) لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ (68) قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ (69) وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ (70) وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (71)

قُلْ عَسى‌ أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ (72) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ (73) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ (74) وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (75)

ترجمه‌

و گفتند آنانكه كافر شدند آيا چون باشيم خاك و پدران ما آيا همانا مائيم بيرون آورده شدگان‌

بتحقيق وعده داده شديم اين را ما و پدرانمان پيش از اين نيست اين مگر افسانه‌هاى پيشينيان‌

بگو سير كنيد در زمين پس بنگريد چگونه بود انجام كار گناهكاران‌

و اندوهگين مباش بر آنها و مباش در تنگدلى از آنچه مكر ميكنند

و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان‌

بگو نزديك است كه از پى آيد شما را پاره‌اى از آنچه در رسيدنش شتاب داريد

و همانا پروردگار تو صاحب تفضّل است بر مردمان و ليكن بيشترشان شكر نميكنند

و همانا پروردگار تو ميداند آنچه را پنهان ميدارد سينه‌هاشان و آنچه را آشكار ميكنند

و نيست هيچ پنهانى در آسمان و زمين مگر كه هست در كتابى آشكار.

تفسير

بعد از شنيدن وعده معاد در آيات سابقه كفارى كه منكر آن بودند بمجرّد استبعاد استفهام انكارى نموده گفتند آيا ميشود چنين امرى كه ما بعد از مردن و خاك شدن و همچنين پدرانمان كه مردند و خاك شدند دو مرتبه زنده شده و از قبر بيرون بيائيم اين وعده‌اى است كه براى مصالحى بما و پدرانمان داده و ميدهند و از قبيل افسانه‌هاى پيشينيان، دروغى است كه براى سرگرمى يا اغراض ديگرى ميسازند و مى‌پردازند ولى اصلى ندارد و چون ادّعاء آنها مجرّد از دليل بود خداوند هم بحبيب خود دستور فرمود كه فقط در جواب آنها تهديد و تخويف فرمايد و امر بگردش در زمين و مشاهده ديار مخروبه اقواميكه مخالفت‌


جلد 4 صفحه 163

با انبيا نمودند و بعذاب الهى گرفتار شدند نمايد و آنكه محزون نباشد از بقاء آنها بر كفر و دلتنگ نگردد از مكر و حيله آنها در ضدّيت و معاندت با آنحضرت چون خداوند هميشه حافظ و نگهدار او است و تكرار همزه استفهام براى تأكيد انكار است و بحذف همزه اولى و بحذف هر دو و ائنّنا بدو نون و ضيق بكسر ضاد نيز قرائت شده است و چون بر سبيل انكار و استهزاء ميگفتند نميدانيم اين وعده عذابى كه اهل ايمان بما ميدهند چه زمان محقّق خواهد شد اگر راست ميگويند خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه در جواب آنها بفرمايد نزديك است چيزى نميگذرد كه بشما و اصل خواهد شد بعضى از آن عذاب موعودى كه شما طالب تعجيل آن هستيد و مقصود از آن بعض ظاهرا قتل و أسر در بدر باشد و از بعض ديگر عذاب بعد از مرگ اعمّ از قبر و قيامت كه بموقع خودش بآنها خواهد رسيد و نيز گوشزد فرمايد كه تأخير عذاب كسانيكه استحقاق آنرا پيدا كرده‌اند بمقتضاى فضل الهى است بر بندگان كه شايد توبه نمايند و استحقاق مغفرت پيدا كنند ولى بيشتر مردم نادانند و بر تفضّل الهى شكر گذارى نميكنند و تعجيل ميكنند در امريكه بر ضرر آنها است و آنكه خدا ميداند كه انكار و استكبار آنها از قبول دين حق براى عداوتى است كه در ضمير آنها از پيغمبر خدا جاى گرفته و احيانا اظهار ميكنند و مجازات خواهد فرمود آنقوم عنود را بعد اوت مكنونه در قلب و مكشوفه از اقوال و اعمالشان و تمام امور خفيّه‌اى كه از خلق پوشيده است در آسمان و زمين اعمّ از خصلتهاى زشت و زيبا و غيرها در لوح محفوظ و امّ الكتاب ثبت و نزد خدا و پيغمبر و ائمه اطهار واضح و آشكار است و بهيچ وجه نميشود امرى را از خداوند و آن ذوات مقدّسه مخفى و مستور داشت و اين از علومى است كه خداى عليم بايشان كرامت فرموده و براى وراثت كتاب اين خاندان را از بين بندگان صالح خود برگزيده است بلكه نفوس مقدّسه ايشان همان كتاب مبين است كه خفاياى ارضيّه و سماويّه در آن بظهور ميرسد و اللّه اعلم بحقائق الامور.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَيَعلَم‌ُ ما تُكِن‌ُّ صُدُورُهُم‌ وَ ما يُعلِنُون‌َ (74)

و بدرستي‌ ‌که‌ پروردگار تو ‌هر‌ آينه‌ ميداند آنچه‌ ‌که‌ سينه‌هاي‌ ‌آنها‌ پنهان‌ ميكند و آنچه‌ ظاهر و آشكار ميكنند.

وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَيَعلَم‌ُ چون‌ علم‌ الهي‌ عين‌ ذات‌، ‌غير‌ محدود و ‌غير‌ متناهي‌ ‌است‌ چيزي‌ ‌بر‌ ‌او‌ مخفي‌ و مستور نيست‌ وَ ما يَعزُب‌ُ عَن‌ رَبِّك‌َ مِن‌ مِثقال‌ِ ذَرَّةٍ فِي‌ الأَرض‌ِ وَ لا فِي‌ السَّماءِ (يونس‌ ‌آيه‌ 61) لا يَعزُب‌ُ عَنه‌ُ مِثقال‌ُ ذَرَّةٍ فِي‌ السَّماوات‌ِ وَ لا فِي‌ الأَرض‌ِ (سبأ ‌آيه‌ 3) عزب‌ بمعني‌ پنهان‌ ‌است‌ إِن‌َّ اللّه‌َ لا يَخفي‌ عَلَيه‌ِ شَي‌ءٌ فِي‌ الأَرض‌ِ وَ لا فِي‌ السَّماءِ (آل‌ عمران‌ ‌آيه‌ 5) وَ ما يَخفي‌ عَلَي‌ اللّه‌ِ مِن‌ شَي‌ءٍ فِي‌ الأَرض‌ِ وَ لا فِي‌ السَّماءِ (ابراهيم‌ ‌آيه‌ 38) لا يَخفي‌ عَلَي‌ اللّه‌ِ مِنهُم‌ شَي‌ءٌ (مؤمن‌ ‌آيه‌ 16) إِنَّه‌ُ يَعلَم‌ُ الجَهرَ وَ ما يَخفي‌ (اعلي‌ ‌آيه‌ 7) لا تَخفي‌ مِنكُم‌ خافِيَةٌ (الحاقه‌ ‌آيه‌ 18) و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌.

ما تُكِن‌ُّ صُدُورُهُم‌ كن‌ّ بمعني‌ پنهان‌ كردن‌ و پوشانيدن‌ و مصون‌ نمودن‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌در‌ وصف‌ حوريان‌ ميفرمايد كَأَنَّهُن‌َّ بَيض‌ٌ مَكنُون‌ٌ (و الصافات‌ ‌آيه‌ 49) ‌يعني‌ مصون‌ و ‌در‌ وصف‌ قرآن‌ ميفرمايد إِنَّه‌ُ لَقُرآن‌ٌ كَرِيم‌ٌ فِي‌ كِتاب‌ٍ مَكنُون‌ٍ لا يَمَسُّه‌ُ إِلَّا المُطَهَّرُون‌َ (واقعه‌ ‌آيه‌ 76‌-‌ ‌الي‌ 78) ‌يعني‌ بآنچه‌ ‌در‌ سينه‌هاي‌ ‌خود‌ پنهان‌ ميكنند مثل‌ منافقين‌ ‌که‌ كفر و شرك‌ و عناد قلبي‌ ‌خود‌ ‌را‌ پنهان‌ كردند و اظهار اسلام‌ و همچنين‌ اشخاصي‌ ‌که‌ ‌با‌ مؤمنين‌ نفاق‌ ميكنند ظاهر دوست‌ باطن‌ دشمن‌ ‌که‌ بدترين‌ صفات‌ نفاق‌ ‌است‌ و ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ موارد ميآيد ‌که‌ ظاهر ‌با‌ باطن‌ تغاير دارد ظاهرا عادل‌ باطنا فاسق‌ ظاهرا سخي‌ و باطنا بخيل‌ ظاهرا متواضع‌ باطنا متكبر لكن‌ ‌اينکه‌ ‌براي‌ فريب‌ دادن‌ مردم‌ ‌است‌ مثل‌ اينها مثل‌ شيطان‌ ‌است‌ مكر و خدعه‌ و حيله‌ و تقلب‌ و نحوه‌ اينها اما ‌بر‌ خداوند مخفي‌ نيست‌ ‌از‌ ‌ما ‌في‌ الضمير ‌هر‌ كس‌ مطلع‌ ‌است‌ عالم‌ السر و الخفيات‌ وَ ما يُعلِنُون‌َ و آنچه‌ اظهار ميكنند.

سؤال‌: خداوند تبارك‌ و ‌تعالي‌ ‌که‌ علمش‌ بهمه‌ چيز احاطه‌ دارد: وَ أَن‌َّ اللّه‌َ قَد أَحاطَ بِكُل‌ِّ شَي‌ءٍ عِلماً (طلاق‌ ‌آيه‌ 12) ‌پس‌ نامه‌ عمل‌ و شهادت‌ ملائكه‌ و شهادت‌ اعضاء و جوارح‌ و حساب‌ و ميزان‌ چه‌ فايده‌ دارد!

جلد 14 - صفحه 181

جواب‌: ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌خود‌ انسان‌ و ‌بر‌ اهل‌ محشر بالحس‌ و الوجدان‌ مكشوف‌ شود بعين‌ اليقين‌ و ‌لو‌ ‌بر‌ فرض‌ علم‌ اليقين‌ ‌هم‌ داشته‌ باشند و يكي‌ ‌از‌ اسامي‌ قيامت‌ يَوم‌َ تُبلَي‌ السَّرائِرُ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 74)- و اگر تصور می‌کنند تأخیر مجازات آنها به خاطر آن است که خداوند از نیات سوء و اندیشه‌های زشتی که در سر می‌پرورانند بی‌خبر است، اشتباه بزرگی است چرا که: «پروردگار تو آنچه را سینه‌هاشان در خود پنهان می‌دارد و آنچه را آشکار می‌کنند به خوبی می‌داند» (وَ إِنَّ رَبَّکَ لَیَعْلَمُ ما تُکِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما یُعْلِنُونَ).

او به همان اندازه از خفایای درونشان آگاه است که از اعمال برون، و اصولا پنهان و آشکار و غیب و شهود برای او یکسان است.

نکات آیه

۱ - خداوند، آگاه به نیات و اندیشه هاى پنهان در سینه هاى مردمان و دانا به گفتارها و کردارهاى آشکار آنان (و إنّ ربّک لیعلم ما تکنّ صدورهم و ما یعلنون)

۲ - تأخیر کیفر مجرمان و اعطاى مهلت به آنان، ناشى از فضل و رحمت الهى است نه معلول نا آگاهى او به اسرار و اعمال زشت آنها. (و یقولون متى هذا الوعد... و إنّ ربّک لذو فضل... و إنّ ربّک لیعلم) از ارتباط این آیه با دو آیه پیشین، استفاده مى شود که نازل نشدن عذاب بر کافران، نتیجه فضل خدا است; نه این که او از سخنان گستاخانه و تعجیل آنان در عذاب بى اطلاع بوده است.

۳ - ربوبیت خدا، مستلزم آگاهى کامل او از نهان و آشکار خلق (و إنّ ربّک لیعلم)

۴ - علم خدا به مواضع فکرى و عملى مردم در قبال پیامبر(ص)، تضمینى بر تحقق وعده ها و وعیدهاى او (و یقولون متى هذا الوعد ... و إنّ ربّک لیعلم) مطرح ساختن علم الهى به نهان و آشکار خلق (پس از آیات مربوط به وعده عذاب) مى رساند که خداوند به اتکاى علم خویش، موضع گیرى مردم را در قبال پیامبر(ص) جزا خواهد داد.

۵ - اهمیت نیت و انگیزه هاى درونى انسان، در مقایسه با گفتار و کردار ظاهرى وى (و إنّ ربّک لیعلم ما تکنّ صدورهم و ما یعلنون) تقدم عبارت «ما تکنّ صدورهم» بر «ما یعلنون» مى تواند از آن جهت باشد که اسرار و انگیزه هاى درونى انسان ها، از اهمیت بیشترى برخوردار است.

۶ - کردار و گفتار ظاهرى آدمیان، داراى ریشه در اعماق روح و باطن آنان (و إنّ ربّک لیعلم ما تکنّ صدورهم و ما یعلنون) تقدم «ما تکنّ» بر «ما یعلنون» مى تواند از آن جهت باشد که نیت ها و انگیزه هاى درونى، منشأ اصلى کردار و گفتار آدمى است.

۷ - علم خداوند، به آشکار و نهان آدمیان، هشدارى است به حق ستیزان. (و إنّ ربّک لیعلم ما تکنّ صدورهم و ما یعلنون) با توجه به بُعد هشدارى و تهدیدى آیات پیشین، تذکر دادن به علم خداوند مى تواند هشدار دیگرى به مجرمان و حق ستیزان باشد.

۸ - علم خداوند به توطئه هاى کافران، مایه ناکامى آنان در دستیابى به اهدافشان (و لاتکن فى ضیق ممّا یمکرون ... و إنّ ربّک لیعلم ما تکنّ صدورهم و ما یعلنون) طرح علم خدا به اسرار نهانى و کارهاى آشکار توطئه گران علیه دین و رسالت پیامبر(ص)، اشاره به این نکته دارد که آنان در هر حال در منظر خدا هستند و نمى توانند چیزى را از او مخفى کرده و به اهداف شان برسند. این بیان، مى تواند تعلیلى باشد بر آنچه که قبلاً در ضمن «و لاتکن فى ضیق ممّا یمکرون» آمده است.

موضوعات مرتبط

  • انسان: رازهاى انسان ۱
  • حق: هشدار به حق ستیزان ۷
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۳; آثار رحمت خدا ۲; آثار علم خدا۴، ۸; آثار فضل خدا ۲; حتمیت وعده هاى خدا ۴; حتمیت وعیدهاى خدا ۴; علم غیب خدا ۱، ۳، ۷
  • علم غیب: آثار علم غیب ۸
  • عمل: منشأ عمل ۶
  • کافران: منشأ شکست کافران ۸
  • مجرمان: منشأ تأخیر کیفر مجرمان ۲; منشأ مهلت به مجرمان ۲
  • نیت: اهمیت نیت ۵

منابع