گمنام

النحل ١١٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۸٬۲۶۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۶: خط ۲۶:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۴۰#link357 | آيات ۱۱۲ - ۱۲۸،سوره نحل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۴۰#link357 | آيات ۱۱۲ - ۱۲۸،سوره نحل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۴۰#link358 | مثلى متضمن هشدار نسبت به كفران نعمت و زنهار از عذاب مترتب بر آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۴۰#link358 | مثلى متضمن هشدار نسبت به كفران نعمت و زنهار از عذاب مترتب بر آن]]
خط ۴۲: خط ۴۳:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۴۱#link371 | (روايت در ذيل آيات : ((ضرب الله مثلا...))، ((ان ابراهيم كان امة ...))، ((ادعو الىسبيل ربك )) و ((ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم ...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۴۱#link371 | (روايت در ذيل آيات : ((ضرب الله مثلا...))، ((ان ابراهيم كان امة ...))، ((ادعو الىسبيل ربك )) و ((ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم ...))]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۶۵#link105 | آيه ۱۱۲ - ۱۱۴]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۶۵#link105 | آيه ۱۱۲ - ۱۱۴]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۶۵#link106 | تفسير :]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۶۵#link106 | تفسير :]]
خط ۵۰: خط ۵۳:
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۶۵#link110 | ۳ - لباس گرسنگى و ناامنى]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۶۵#link110 | ۳ - لباس گرسنگى و ناامنى]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۶۵#link111 | ۴ - كفران نعمت و تضييع مواهب الهى]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۶۵#link111 | ۴ - كفران نعمت و تضييع مواهب الهى]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالًا طَيِّباً وَ اشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ «114»
پس، از آن چيزهاى حلال و پاكيزه‌اى كه خداوند روزى شما كرده بخوريد، و اگر تنها او را مى‌پرستيد نعمت خدا را شكرگزاريد.
===نکته ها===
اسلام خوردن چيزى را اجازه مى‌دهد كه هم طيّب باشد و هم حلال. چيزهايى مثل شراب و گوشت خوك ممنوع است، چون ذاتاً خبيث و ناپاك است. و چيزهايى كه با پول غصبى خريدارى شود، گرچه خودش طيّب باشد، ممنوع است چون حرام است.
اكنون كه كفران نعمت‌ها و تكذيب انبيا سبب قهر و عذاب خداست، پس بجاى كفران وكفر، از نعمت‌هاى حلال بهره‌گرفته وحلال‌وار بخوريد وشكرگزار باشيد.
===پیام ها===
1- در اسلام رياضت و رهبانيّت نيست. «فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ»
2- مصرف، در چارچوب حلال مجاز است، نه هر چه بدست آمد. فَكُلُوا ... حَلالًا طَيِّباً
3- دستورات دين مطابق فطرت است. خوردنى‌هايى كه مطابق طبع انسان باشد، مجاز است. فَكُلُوا ... طَيِّباً
4- دينِ جامع، دستوراتش نيز جامعيّت دارد. هم طهارت ظاهرى را شرط مصرف مى‌داند، «طَيِّباً» هم طهارت باطنى و حقوقى را. «حَلالًا»
5- روزى را نعمت وهديه الهى بدانيم، نه محصولِ زرنگى خود. رَزَقَكُمُ اللَّهُ‌ ... نِعْمَتَ اللَّهِ‌
6- خوردن براى خوردن نيست، براى انجام وظايف است. فَكُلُوا ... وَ اشْكُرُوا ... تَعْبُدُونَ‌
7- عبادت وبندگى بدون شكر نعمت‌ها نمى‌شود. وَ اشْكُرُوا ... إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ‌
تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 593
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً وَ اشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ (114)
بعد از آن خطاب به اهل ايمان نموده مى‌فرمايد.
فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ‌: پس بخوريد اى مؤمنان از آنچه خدا روزى دهد شما را. در بعضى اخبار آمده كه: قريش در حين قحطى، كسى را خدمت حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرستادند كه اگر مردان با تو دشمنى كردند اطفال و زنان را گناه چيست كه از قحطى به مردن نزديكند. حضرت دستورى فرمود تا چيزى از طعام به مكه بردند و اين آيه را بر ايشان خواندند كه بخوريد از آنچه خدا روزى ساخته. حَلالًا طَيِّباً: در حالى كه بى‌شبهه حرمت و پاك از نجاست است. در انوار گفته: حق تعالى امر فرمود اهل مكه را به خوردن آنچه بر ايشان حلال كرده، و به شكرانه آنچه انعام فرموده بعد از اخبار كفر و كفران ايشان و تهديد بر كفران. و اصحّ آنكه: حق تعالى بر سبيل اباحه، امر بهمه بندگان فرموده كه بخوريد روزيهاى حلال و لذيذ را كه بر شما انعام‌
----
«1» مجمع البيان، جلد 3، صفحه 390.
جلد 7 - صفحه 297
نموده‌ايم. وَ اشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ‌: و سپاسدارى كنيد نعمت خداى متعال را. إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ‌: اگر هستيد كه خداى را مى‌پرستيد يا اوامر او را فرمان مى‌بريد و اطاعت مى‌كنيد.
تنبيه: محققين بيان فرموده‌اند: (الواجبات الشّرعيّة الطاف فى الواجبات العقليّة) يعنى واجبات شرعيه، الطاف هستند در واجبات عقليه. به اين معنى كه: اگر عقل احاطه پيدا نمايد به جهات محسنات و مقبحات كاملا به مثل احاطه شرع، هر آينه قبل از آمدن شرع، حكم نمايد؛ و علت ناتوانى او قصور او باشد. بنابراين يكى از احكام شرعيه، وجوب شكر منعم حقيقى ذات احديت الهى است كه عقل هم اذعان دارد به اينكه شكر منعم واجب است عقلا، و چون خداى تعالى منعم تمام نعم باشد، پس به حكم عقل شكرگزاريش واجب خواهد بود.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجادِلُ عَنْ نَفْسِها وَ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (111) وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ (112) وَ لَقَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ وَ هُمْ ظالِمُونَ (113) فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً وَ اشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ (114) إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (115)
ترجمه‌
روز كه ميآيد هر كسى با آنكه مجادله ميكند براى خودش و وفا كرده ميشود بهر كس آنچه بجا آورد و آنها ستم كرده نميشوند
و زد خدا مثلى كه بلدى بود امن و آرام ميآمد آنرا روزيش فراوان از هر جا پس كفران نمودند بنعمتهاى خدا پس چشانيدشان خدا اثر لباس گرسنگى و ترس را براى آنچه بودند كه ميكردند
و بتحقيق آمد آنها را پيغمبرى از خودشان پس تكذيب نمودند او را پس گرفت آنها را عذاب در حاليكه بودند ستمكاران‌
پس بخوريد از آنچه روزى داد شما را خدا حلال پاكيزه و شكر كنيد نعمت خدا را اگر باشيد كه او را ميپرستيد
جز اين نيست كه حرام كرد بر شما مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه بانگ زده شود براى غير خدا به آن پس كسيكه مضطرّ شود در حاليكه نه ستمكار باشد و نه متعدى پس همانا خداوند آمرزنده مهربان است..
----
جلد 3 صفحه 322
تفسير
ظرف در صدر آيه يا متعلّق است بغفور رحيم در آيه سابقه يا به اذكر مقدّر و مراد روز قيامت كبرى است كه مردم در پيشگاه الهى حاضر ميشوند و هر كس حجّت باطلى اقامه مينمايد براى رفع تقصير از خود و عذر غير موجّهى ميآورد براى ترك اطاعت خويش و كسى بفكر كسى نيست روز وا نفسا است و جزاى اعمال بد و خوب آنها بدون كم و زياد بآنها داده ميشود و در اين باب بر آنها ستم نميشود كه از عمل خيرشان چيزى كاسته يا بر عمل شرّشان چيزى افزوده شود و ممكن است عين اعمال بآنها مسترد شود بصورت زشت و زيبا و خداوند مثلى زده است براى اهل مكّه كه در بلدى بودند امن و مورد اطمينان از هجوم دشمن باحترام كعبه با وسعت رزق چون از طائف و غيره انواع فواكه و اطعمه بآن جا حمل ميشد و مرفّه البال زندگانى مينمودند پس كفران نعمت كردند و بت پرست شدند و خداوند چشانيد بآنها و مقدّر كرد براى اهالى آن گرسنگى و ترس را كه مانند لباس بر بدنشان احاطه داشت براى اعمال بدشان و آمد از طرف خداوند نزد آنها پيغمبرى از اهل بلد خودشان پس تكذيب نمودند او را و معذب بعذاب مذكور شدند با آنكه ستمكار بودند بر خودشان و بعضى گفته‌اند عذابشان در جنگ بدر بود و آنكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نفرين فرمود آنها را و از خداوند خواست كه هفت سال بقحطى مبتلا شوند مانند اهل مصر در زمان حضرت يوسف عليه السّلام بعلاوه منع فرمود از آنكه آذوقه بآن جا حمل شود و از ترس مسلمانان جرئت مسافرت براى تجارت نداشتند و از گرسنگى مردار و خون ميخوردند و قمّى ره فرموده اينها قومى بودند كه نهر آبى داشتند و با وفور نعمت و رفاهيّت زندگانى ميكردند پس كفران نعمت نمودند و استنجاء كردند بخمير براى آنكه نرم باشد پس نهرشان خشك شد و گرفتار قحطى شدند بطوريكه همان خميرهائى كه خودشان را با آنها پاك كرده بودند بين خودشان قسمت ميكردند و ميخوردند و اين بنظر حقير منافى با بيان سابق نيست چون مثل با ممثّل بايد مطابق باشد حال آنها هم با اهل مكّه مطابق است در كفران نعمت و تبديل آن بعقوبت و پس از انقضاء ايّام شدّت و محنت و قبول اسلام خداوند از نظر رحمت و رأفت نعمت خود را براى آنها عودت داد و اباحه فرمود بصيغه امر كه بخوريد از آنچه روزى داد شما را خدا از غنائم وافر و سائر نعم كه حلال و پاكيزه‌
----
جلد 3 صفحه 323
است براى شما و شكر نعمت خدا را بجا آوريد اگر عبادت مينمائيد خداوند يگانه را و دست از بت پرستيدن برداشته‌ايد و طالب رضاى خدا و خوشنودى پيغمبر او هستيد فقط حرام شد بر شما مردار و خون و گوشت خوك و حيواناتى كه در وقت كشتن آنها نام بتها برده شود و باسم غير خدا آنرا ذبح كنند آنهم در صورت اختيار نه اضطرار بتفصيلى كه در سوره بقره ذيل همين آيه گذشت و اينجا بمناسبت مقام تكرار شده است ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَكُلُوا مِمّا رَزَقَكُم‌ُ اللّه‌ُ حَلالاً طَيِّباً وَ اشكُرُوا نِعمَت‌َ اللّه‌ِ إِن‌ كُنتُم‌ إِيّاه‌ُ تَعبُدُون‌َ (114)
‌پس‌ تناول‌ كنيد ‌از‌ آنچه‌ خداوند بشما روزي‌ فرموده‌ ‌آن‌ ‌هم‌ ‌از‌ راه‌ حلال‌ نه‌ ‌از‌ راه‌ حرام‌ و ‌از‌ مأكولات‌ طيبه‌ نه‌ ‌از‌ خبائث‌ ‌اگر‌ ‌از‌ شرك‌ بيرون‌ آمده‌ايد و خداي‌ يگانه‌ ‌را‌ عبادت‌ ميكنيد فَكُلُوا مِمّا رَزَقَكُم‌ُ اللّه‌ُ ‌که‌ خداوند مكه‌ ‌را‌ بدعاء حضرت‌ ابراهيم‌ مركز وفور نعمت‌ قرار داده‌ وَ إِذ قال‌َ إِبراهِيم‌ُ رَب‌ِّ اجعَل‌ هَذَا البَلَدَ آمِناً ‌الي‌ ‌قوله‌ فَاجعَل‌ أَفئِدَةً مِن‌َ النّاس‌ِ تَهوِي‌ إِلَيهِم‌ وَ ارزُقهُم‌ مِن‌َ الثَّمَرات‌ِ لَعَلَّهُم‌ يَشكُرُون‌َ ابراهيم‌ ‌آيه‌ 39 و 40.
و نيز ميفرمايد أَ وَ لَم‌ نُمَكِّن‌ لَهُم‌ حَرَماً آمِناً يُجبي‌ إِلَيه‌ِ ثَمَرات‌ُ كُل‌ِّ شَي‌ءٍ رِزقاً مِن‌ لَدُنّا قصص‌ ‌آيه‌ 57 (حلالا) ‌در‌ خبر داريم‌ خداوند ‌بر‌ ‌هر‌ ‌که‌ روزي‌ مقدر فرموده‌ ‌از‌ حلال‌ معين‌ ‌شده‌ و لكن‌ ‌اگر‌ ‌از‌ ممر حرام‌ دست‌ آورد كسر گذارده‌ مي‌شود و زياده‌ ‌از‌ روزي‌ بدست‌ نميآورد.
(طيبا) مقابل‌ خبيث‌ و فرق‌ ‌بين‌ خبيث‌ و حرام‌ اينست‌ ‌که‌ خبيث‌ بذاته‌ حرامست‌ مثل‌ خمر و نجاسات‌ و متنجسات‌ و حيوانات‌ حرام‌ گوشت‌ و اشياء مضره‌ و نحو اينها
جلد 12 - صفحه 201
و حرام‌ بذاته‌ حرام‌ نيست‌ لكن‌ ‌از‌ راه‌ حرام‌ بدست‌ مياورد ‌از‌ راه‌ سرقت‌ غصب‌ ظلم‌ كسب‌ حرام‌ و امثال‌ اينها وَ اشكُرُوا نِعمَت‌َ اللّه‌ِ شكر نعمت‌ بداني‌ ‌از‌ جانب‌ ‌او‌ ‌است‌ و بمصرفي‌ ‌که‌ ‌او‌ خواسته‌ صرف‌ كني‌ و بزبان‌ شكر گذار باشي‌ و سجده‌ شكر كني‌ شكر قلبي‌ لساني‌ جوارحي‌ و ‌در‌ مقابلش‌ بنده‌گي‌ كني‌ ‌که‌ ميفرمايد إِن‌ كُنتُم‌ إِيّاه‌ُ تَعبُدُون‌َ شرك‌ نياوري‌ بجميع‌ اقسام‌ شرك‌ ذاتي‌ صفتي‌ افعالي‌ عبادتي‌ نظري‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 114)- با مشاهده چنین نمونه‌های زنده و روشنی شما در راه آن غافلان و ظالمان و کفران کنندگان نعمتهای الهی گام ننهید «شما از آنچه خدا روزیتان کرده است حلال و پاکیزه بخورید و شکر نعمتهای او را به جا آورید اگر او را می‌پرستید» (فَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلالًا طَیِّباً وَ اشْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ).
این داستان احتمالا مربوط به گروهی از بنی اسرائیل بوده است که در منطقه آبادی می‌زیستند و بر اثر کفران نعمت گرفتار قحطی و ناامنی شدند.
شاهد این سخن، حدیثی است که از امام صادق علیه السّلام نقل شده که فرمود:
«گروهی از بنی اسرائیل آن قدر زندگی مرفهی داشتند که حتی از مواد غذایی
ج2، ص606
مجسمه‌های کوچک می‌ساختند و گاهی با آن بدن خود را نیز پاک می‌کردند، اما سر انجام کار آنها به جایی رسید که مجبور شدند همان مواد غذایی آلوده را بخورند و این همان است که خداوند در قرآن فرموده: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً ...» و این هشداری است به همه افراد و ملتهایی که غرق نعمتهای الهی هستند تا بدانند هرگونه اسراف و تبذیر و تضییع نعمتها جریمه دارد جریمه‌ای بسیار سنگین.
این هشداری است به آنها که همیشه نیمی از غذای اضافی خود را به زباله‌دانها می‌ریزند.
و هشداری است به آنها که مواد غذایی را در خانه‌ها برای مصرف شخصی و در انبارها برای گرانتر فروختن، آن قدر ذخیره می‌کنند که می‌گندد و فاسد می‌شود اما حاضر نیستند به نرخ ارزانتر در اختیار دیگران بگذارند! آری! اینها همه در پیشگاه خدا مجازات و جریمه دارد و کمترین مجازات آن سلب این مواهب است.
}}


|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس