المطففين ٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۴۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

آیا آنها گمان نمی‌کنند که برانگیخته می‌شوند،

آيا آنان فكر نمى‌كنند كه برانگيخته مى‌شوند
مگر آنان گمان نمى‌دارند كه برانگيخته خواهند شد؟
آیا آنها نمی‌دانند که (پس از مرگ برای مجازات) بر انگیخته می‌شوند،
آیا اینان یقین ندارند که حتماً بر انگیخته می شوند؟
آيا اينان نمى‌دانند كه زنده مى‌شوند.
آیا اینان نمی‌دانند که برانگیخته خواهند شد
آيا اينان گمان نمى‌برند كه برانگيخته خواهند شد،
آیا اینان گمان نمی‌برند که دوباره زنده می‌گردند (و باید حساب و کتاب چنین افزایش و کاهشی را پس بدهند؟).
آیا ایشان گمان نمی‌دارند که بی‌گمان برانگیختگانند،
آیا نپندارند که ایشان برانگیختگانند


المطففين ٣ آیه ٤ المطففين ٥
سوره : سوره المطففين
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَبْعُوثُونَ»: برانگیختگان. زنده‌شدگان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ «1» الَّذِينَ إِذَا اكْتالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ «2» وَ إِذا كالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ «3» أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ «4» لِيَوْمٍ عَظِيمٍ «5» يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ «6»

واى بر كم‌فروشان. كسانى كه هرگاه از مردم پيمانه بگيرند كامل مى‌گيرند. و هرگاه به ايشان پيمانه دهند يا برايشان (كالايى را) وزن كنند، كم مى‌گذارند. آيا آنان گمان ندارند كه برانگيخته خواهند شد؟ براى روزى بزرگ. روزى كه مردم در پيشگاه پروردگار جهانيان (براى پاسخ به كارهايشان) خواهند ايستاد.

نکته ها

«وَيْلٌ» به معناى هلاك و عذاب است و بر اساس روايات، نام درّه‌اى در دوزخ يا درى از درهاى آن مى‌باشد.

«طفيف» و قليل به يك معناست و «تطفيف» به معناى كاستن و كم گذاشتن است و ريشه آن از «طف» به معناى كنار است. به فروشنده‌اى كه از كنار اجناس مى‌زند، «مطفف» گويند.

ابن مسعود نقل مى‌كند كه هر كس از نمازش بكاهد مشمول اين آيه است. «1»

كم فروشى هر صنفى متناسب با خودش مى‌باشد: معلم، كارگر، نويسنده، فروشنده،


«1». تفسير نمونه.

جلد 10 - صفحه 414

مهندس، دكتر و ديگر مشاغل، هر كدام در انجام وظيفه خود كوتاهى كنند، كم فروشند.

كم‌فروش، خود را زرنگ مى‌داند، مردم را دوست ندارد، خدا را رازق نمى‌داند و ظلم اقتصادى به جامعه مى‌كند.

كم فروشى از گناهان كبيره است، زيرا وعده عذاب براى آن آمده است.

امكانِ كم فروشى يا حساسيّت در كيل بيش از وزن است، لذا در يك آيه فقط از كيل و در آيه پس از آن، ابتدا مجدداً از كيل و سپس وزن، سخن به ميان آمده است.

در روايات مى‌خوانيم: هرگاه مردم گرفتار گناه كم‌فروشى شوند، زمين روئيدنى‌هاى خود را از مردم باز مى‌دارد و مردم به قحطى تهديد مى‌شوند. «1»

انضباط و دقّت اقتصادى، در رأس برنامه‌هاى اصلاحى انبياست. چنانكه حضرت شعيب به قوم خود فرمود: «أَوْفُوا الْكَيْلَ وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِيمِ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ» «2» پيمانه را (در معامله) كامل و تمام بدهيد و از كم كنندگان و خسارت زنندگان نباشيد و با ترازوى درست وزن كنيد و كالاهاى مردم را كم ندهيد و روى زمين مفسدانه عمل نكنيد.

پیام ها

1- خطر را با كلماتِ هشدار دهنده اعلام كنيد. «وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ»

2- مال حرام از راه كم‌فروشى، عامل سقوط انسان است. «وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ»

3- تفاوت گذاردن در گرفتن و دادن كم فروشى است. آنچه بر خود نمى‌پسندى بر ديگران مپسند. اكْتالُوا ... يَسْتَوْفُونَ‌- كالُوهُمْ‌ ... يُخْسِرُونَ‌

4- كم فروشى نسبت به هر كس، گرچه مسلمان نباشد، نارواست. «عَلَى النَّاسِ»

5- بالاتر از گناه، انس گرفتن با گناه است، به گونه‌اى كه كم فروشى شغل انسان شود. «يُخْسِرُونَ» (فعل مضارع، نشانه استمرار است.)

6- براى جلوگيرى از مفاسد اقتصادى، بايد ياد معاد را در دل‌ها زنده كنيم. «أَ لا


«1». تفسير الميزان.

«2». شعراء، 181- 183.

جلد 10 - صفحه 415

يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ»

7- اعتقاد به معاد حتّى در حدّ گمان بازدارنده است. «أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ»

8- حوادث روز قيامت، بزرگ و هولناك است. «لِيَوْمٍ عَظِيمٍ»

9- براى كم‌فروشى و حق الناس بايد پاسخ‌گو باشيم. «يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ»

10- كيفر و مجازاتِ مجرمان، از شئون ربوبيّت خداست. «يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ «4»

بعد از آن به جهت تعجيب فرمايد:

أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ‌: آيا گمان نمى‌برند اين جماعت كم‌فروشان، أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ‌: به درستى كه ايشان برانگيختگان و زنده شوندگانند.


«1» تفسير ابو الفتوح رازى، (چ اسلاميه)، ج 12 ص 21.

«2» تفسير مجمع البيان (چ 1403 هج)، ج 5، ص 452 (با اندكى اختلاف)

جلد 14 - صفحه 97


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ «1» الَّذِينَ إِذَا اكْتالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ «2» وَ إِذا كالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ «3» أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ «4»

لِيَوْمٍ عَظِيمٍ «5» يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ «6» كَلاَّ إِنَّ كِتابَ الفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ «7» وَ ما أَدْراكَ ما سِجِّينٌ «8» كِتابٌ مَرْقُومٌ «9»

وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «10» الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ «11» وَ ما يُكَذِّبُ بِهِ إِلاَّ كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ «12» إِذا تُتْلى‌ عَلَيْهِ آياتُنا قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «13» كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ «14»

كَلاَّ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ «15» ثُمَّ إِنَّهُمْ لَصالُوا الْجَحِيمِ «16» ثُمَّ يُقالُ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «17»

ترجمه‌

واى بر كم فروشان‌

آنانكه چون ميستانند به پيمانه از مردم تمام مى‌ستانند

و چون پيمانه ميكنند براى دادن مال آنان يا وزن مى‌نمايند زيان ميرسانند

آيا گمان ندارند آن گروه كه آنها بر انگيخته ميشوند

در روزى بزرگ‌

روز كه مى‌ايستند مردم نزد پروردگار جهانيان‌

نه چنين است همانا نوشته اعمال گناهكاران در مكان پست و زندان سخت است‌

و چه ميدانى تو چيست زندان سخت آن‌

نوشته‌ئى است واضح نوشته شده‌

واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان‌

آنانكه تكذيب ميكنند روز جزا را

و تكذيب نميكند آنرا مگر هر متجاوز گناهكارى‌

چون خوانده ميشود بر او آيات ما گويد افسانه‌هاى پيشينيان است‌

نه چنين است بلكه احاطه كرده بر دلهاشان آنچه بودند كه عمل ميكردند

نه چنين است همانا آنها از پروردگارشان در چنين روز محروم شدگانند

پس همانا آنها در افتادگانند بدوزخ‌

پس گفته ميشود اين است آنچه كه بوديد آنرا تكذيب مينموديد.

تفسير

قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه نازل شد بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در


جلد 5 صفحه 359

وقت ورود بمدينه طيّبه و اهل آن در آن روز بدترين مردم بودند در كيل نمودن و بعد خوب شدند و آن عمل را ترك كردند و ويل نقل شده كه نام چاهى است در جهنّم و ظاهرا كلمه عذاب و تهديد است يعنى واى بحال كم فروشان كه وقتى ميخواهند بكيل و پيمانه مال خود را از مردم بگيرند كاملا استيفاء حق خودشان را مينمايند و وقتى بخواهند مال مردم را بكيل و وزن تحويل بدهند كمتر ميدهند و زيان ميرسانند بصاحب مال آيا يقين ندارند كه آنها در روز بزرگى مبعوث ميشوند براى حساب و جزا چنانچه از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده و آن روزى است كه مردم در پيشگاه الهى مى‌ايستند و در عرق خودشان غوطه ورند و از تنگى جا قادر بر حركت نيستند چنانچه مستفاد از روايات وارده در اين مقام است نبايد كم فروشى كنند و از روز جزا غافل باشند همانا كتاب و نامه اعمال گناهكاران در سجّين است كه ظاهرا براى مبالغه در سجن و بمعناى زندان سخت است و خداوند براى اهميّت بسختى آن فرموده و چه ميدانى تو كه سجّين چيست و چه جاى بدى است و قمّى ره نقل فرموده كه آنچه خداوند نوشته براى فجّار از عذاب در سجين است و از امام باقر عليه السّلام نقل فرموده كه سجين طبقه هفتم زمين است و علّيّين آسمان هفتم است و در مجمع از آن حضرت نقل نموده كه امّا اهل ايمان پس بالا برده ميشود اعمال و ارواحشان بسوى آسمان و باز ميشود براى ايشان درهاى آن و امّا كافر پس بالا برده ميشود كار و روحش ولى چون بآسمان رسد منادى حق ندا كند كه فرود آوريد او را بسوى سجين و آن واديى است در حضرموت كه نامش برهوت است و مستفاد از نقل كافى از امام كاظم و قمّى ره از امام صادق عليهما السلام آنست كه سجّين مقام اعداء و ستمكاران بائمه اطهار است و توضيح زيادترى از اين آيات در آيات آتيه بيايد ان شاء اللّه تعالى و آن كتاب كه در سجّين است كتابى است نوشته شده واضح و آشكار كه شياطين از آن آگاه و آنرا ميخوانند واى در روز قيامت بحال كسانيكه منكر روز جزا بودند و منكر آن روز نميشود مگر هر متجاوز از حقّ و حقيقت كه بسيار گناهكار و متجرّى و بى‌مروّت باشد كه چون قرآن بر او خوانده شود گويد مسطورات بى‌اصل پيشينيان است نه چنين‌


جلد 5 صفحه 360

است و نبايد تفوّه بآن شود بلى گناهان آنها غلبه و احاطه بر دلهاشان نموده چنانچه در كافى و عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه نيست هيچ بنده مؤمنى مگر آنكه در قلبش نقطه سفيدى است پس چون گناه كند در آن نقطه نقطه سياهى ظاهر گردد پس اگر توبه نمود آن نقطه زائل ميگردد و اگر اصرار در گناه پيدا كرد آن نقطه سياه زياد ميشود تا ميپوشاند آن سفيدى را و چون پوشاند آنرا هرگز صاحبش رجوع بهيچ خيرى ننمايد و اين مراد است از قول خداوند كلا بل ران على قلوبهم ما كانوا يكسبون حقّا و قطعا آنها از رحمت و ثواب و كرامت پروردگارشان در آن روز محجور و ممنوع و محجوبند چنانچه از روايات ائمه اطهار استفاده ميشود و فرموده‌اند چون خداوند حالّ در مكان نيست تا كسى از خود او محجوب شود پس آنان فرود آيندگان و گداخته شوندگان در آتش جهنّم خواهند بود پس براى مزيد خفّت و ملامت بآنها گفته شود اين جهنّمى است كه شما در دنيا تكذيب مينموديد آنرا و منكر بوديد و در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه مراد امير المؤمنين عليه السّلام است و ظاهرا مشار اليه كلمه هذا را بيان فرموده و اشاره بآنست كه انكار ولايت هم مانند انكار معاد موجب خلود در آتش است و اللّه اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ لا يَظُن‌ُّ أُولئِك‌َ أَنَّهُم‌ مَبعُوثُون‌َ «4»

آيا گمان‌ نميكنند اينها ‌که‌ محققا ‌آنها‌ فرداي‌ قيامت‌ مبعوث‌ ميشوند و ‌از‌ ‌آنها‌ مؤاخذه‌ ميكنند. انسان‌ بحكم‌ عقل‌ ‌در‌ جميع‌ امور دنيوي‌ ‌خود‌ ‌از‌ ‌هر‌ چه‌ يقين‌ بضررش‌

جلد 18 - صفحه 35

دارد ‌ يا ‌ ظن‌ بضرر ‌ يا ‌ احتمال‌ ضرر دهد و ‌لو‌ وهم‌ ‌باشد‌ ‌که‌ احتمال‌ ضعيف‌ ‌باشد‌ اجتناب‌ ميكند ‌که‌ دفع‌ ضرر مقطوع‌ و مظنون‌ و محتمل‌ بحكم‌ عقل‌ واجب‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌اگر‌ احتمال‌ حيوان‌ گزنده‌ مثل‌ عقرب‌ و مار ‌در‌ فراشش‌ دهد ‌تا‌ يقين‌ بدفعش‌ پيدا نكند ‌در‌ ‌آن‌ فراش‌ نميرود، ‌ يا ‌ احتمال‌ قطّاع‌ طريق‌ ‌در‌ راه‌ بدهد ‌ يا ‌ گرفتار دشمن‌ شود ‌از‌ ‌آن‌ طريق‌ نميرود گيرم‌ يقين‌ بقيامت‌ نداشته‌ باشند و ‌از‌ فرمايشات‌ انبياء و نصوص‌ قرآن‌ يقين‌ پيدا نكنند ‌لا‌ اقل‌ احتمال‌ صدق‌ ميدهند ‌ يا ‌ مظنه‌ پيدا ميكنند ‌ يا ‌ احتمال‌ ضعيف‌ بايد اجتناب‌ كنند ‌که‌ ميفرمايد مثل‌ اينكه‌ يقين‌ بخلاف‌ دارد:

أَ لا يَظُن‌ُّ أُولئِك‌َ أَنَّهُم‌ مَبعُوثُون‌َ

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 4)- سپس آنها را با این جمله استفهام توبیخی، مورد تهدید قرار می‌دهد:

«آیا آنها گمان نمی‌کنند که برانگیخته می‌شوند»؟! (ا لا یظن اولئک انهم مبعوثون).

نکات آیه

۱ - انسان ها، در قیامت برانگیخته خواهند شد. (ألا یظنّ أُولئک أنّهم مبعوثون)

۲ - قیامت، روز کیفر دیدن کم فروشان (ألا یظنّ أُولئک أنّهم مبعوثون)

۳ - اعتقاد به معاد، حتى در حد گمان، بازدارنده انسان از خیانت در سنجش کالاى دیگران (ألا یظنّ أُولئک أنّهم مبعوثون)

۴ - ضرورت تلاش براى بالا بردن آگاهى هاى خویش درباره معاد و تقویت ایمان به آن (ألا یظنّ أُولئک أنّهم مبعوثون)

۵ - کم فروشى، گناهى در خور منکران معاد است و صدور آن از باورداران آخرت مایه شگفتى است. (ألا یظنّ أُولئک أنّهم مبعوثون)

۶ - کم فروشان، از رحمت خداوند دور و محروم اند. (أُولئک) اسم اشاره «اُولئک»، براى مشارالیه بعید به کار مى رود که در آیه شریفه، گویاى دورى کم فروشان از خداوند است.

موضوعات مرتبط

  • انسان: حشر اخروى انسان ها ۱
  • ایمان: اهمیت ایمان به معاد ۴
  • خدا: محرومان از رحمت خدا ۶
  • خیانت: موانع خیانت ۳
  • عقیده: آثار عقیده به معاد ۳
  • قیامت: آثار ظن به قیامت ۳; حشر در قیامت ۱; ویژگیهاى قیامت ۲
  • کم فروشان: کیفر اخروى کم فروشان ۲; محرومیت کم فروشان ۶
  • کم فروشى: گناه کم فروشى ۵
  • معاد: اهمیت علم به معاد ۴; شگفتى کم فروشى مؤمنان به معاد ۵; کم فروشى مکذبان معاد ۵

منابع