المائدة ٩٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۲۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

خداوند، کعبه -بیت الحرام- را وسیله‌ای برای استواری و سامان بخشیدن به کار مردم قرار داده؛ و همچنین ماه حرام، و قربانیهای بی‌نشان، و قربانیهای نشاندار را؛ این‌گونه احکام (حساب شده و دقیق،) بخاطر آن است که بدانید خداوند، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، می‌داند؛ و خدا به هر چیزی داناست.

خداوند، كعبه آن خانه حرمت دار و نيز ماه‌هاى حرام و قربانى‌هاى بى‌نشان و نشاندار را مايه قوام كار مردم قرار داده است. اين بدان سبب است كه بدانيد خداوند هر چه را كه در آسمان‌ها و زمين است مى‌داند و خدا به همه چيز واقف است
خداوند [زيارت‌] كعبه بيت الحرام را وسيله به پا داشتن [مصالح‌] مردم قرار داده، و ماه حرام و قربانيهاى بى‌نشان و قربانيهاى نشاندار را [نيز به همين منظور مقرّر فرموده است‌]، اين [جمله‌] براى آن است تا بدانيد كه خدا آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است مى‌داند، و خداست كه بر هر چيزى داناست.
خدا کعبه را خانه حرام قرار داد برای نگهبانی مردم، و نیز ماه حرام را قرار داد و نیز هَدْی و قلائد (قربانی نشان‌دار و بی‌نشان) را قرار داد، تا بدانید که خدا به هر چه در آسمانها و زمین است آگاه است و خدا به همه چیز داناست.
خدا، [زیارتِ] کعبه، آن خانه با حرمت، و ماه های حرام، و قربانی های بی نشان، و قربانی های نشان دار را وسیله قوام و برپایی [زندگی، معیشت و سامان دنیا و آخرت] مردم قرار داد. این [شرایع و احکام] برای آن است که بدانید: یقیناً خدا آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمین است می داند؛ و قطعاً خدا به همه چیز داناست.
خدا كعبه، بيت الحرام، را با ماه حرام و قربانى بى‌قلاده و قربانى با قلاده قوام كار مردم گردانيد، تا بدانيد كه خدا هر چه را كه در آسمانها و زمين است مى‌داند و او بر هر چيزى آگاه است.
خداوند [زیارت‌] کعبه را که بیت‌الحرام است، و نیز ماه‌[های‌] حرام را و [رسم‌] قربانیهای نشاندار و قربانیهای قلاده‌دار، همه را مایه قوام [دین و دنیای‌] مردم قرار داده است، آری تا بدانید خداوند هر چه را که در آسمانها و زمین است می‌داند و به هر چیزی آگاه است‌
خداوند، كعبه، خانه شكوهمند، را وسيله برپايى مردم قرار داد و [نيز] ماه حرام- شكوهمند- و قربانى‌هاى بى‌نشان و قربانيهاى گردنبنددار را. اين براى آنست كه بدانيد خدا آنچه را در آسمانها و در زمين است مى‌داند و خداوند به هر چيزى داناست- آنچه حلال و حرام مقرّر مى‌كند از روى علم است-.
خداوند، کعبه، (یعنی) بیت‌الحرام، و ماههای حرام، و قربانیهای بی‌نشان و نشاندار را وسیله‌ای برای سامان بخشیدن (به کار دنیوی و اخروی) مردم قرار داده است. این بدان خاطر است که بدانید که خداوند مطّلع از هر آن چیزی است که در آسمانها و زمین است، و بدانید که خداوند همه‌چیز را می‌داند.
خدا کعبه -بیت‌الحرام- را وسیله‌ی قیام [:به پاخاستن] مردمان قرار داده و ماه حرام و قربانی‌های نشان‌دار را (نیز به همین منظور مقرّر فرموده). این برای آن است تا بدانید خدا بی‌گمان آنچه را در آسمان‌ها و آنچه را در زمین است می‌داند و همواره خدا بر هر چیزی بسیار داناست.
گردانید خدا کعبه آن خانه محترم را ایستادگیی برای مردم و ماه محترم را و قربانی و دامهای قلاّده بگردن را این تا بدانید خدا می‌داند آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است و آنکه خدا است به هر چیز دانا


المائدة ٩٦ آیه ٩٧ المائدة ٩٨
سوره : سوره المائدة
نزول : ٩ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْبَیْتَ الْحَرَامَ»: عطف بیانِ کعبه و مراد همه حَرَم است. «قِیَاماً»: قوام. وسیله پایداری و مایه پابرجائی. «الشَّهْرَ الْحَرَامَ»: ماه حرام، که مراد جنس آن، یعنی: ذُوالقعده و ذوالحجّه و المحرّم و رجب است (نگا: مائده / و توبه / ). «الْهَدْیَ»: و «الْقَلآئِدَ»: (نگا: مائده / . «ذلِکَ»: این احترام بدان خاطر است که.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ ذلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ «97»

خداوند، كعبه‌ى بيت‌الحرام را وسيله‌ى سامان‌بخشى و قوام مردم قرار داده و نيز ماه حرام و قربانى‌هاى بى‌نشان و نشان‌دار را (وسيله‌ى برپايى مردم قرار داده است) اين براى آن است كه بدانيد خداوند آنچه (از اسرار) در آسمان‌ها و زمين است مى‌داند و خداوند به هر چيز آگاه است.

نکته ها

«قيام»، وسيله‌ى پايدار بودن است، مانند ستون ساختمان و عمود خيمه. «1»

امام صادق عليه السلام فرمود: خانه‌ى خدا را بيت‌الحرام مى‌نامند، به خاطر آن كه ورود كفّار به آنجا حرام است. «2»

«هدى»، قربانى بى‌نشان است و «قلائد»، قربانى‌هاى نشاندار.

مركزيّت، امنيّت، قداست، عبادت، قدمت، وحدت، سياست و برائت، معرفت، سادگى، صفا، خلوص، دورى از جدال، شهوت و فسوق در حج است.

ماههاى حرام عبارتند از: رجب، ذيقعده، ذيحجّه و محرّم كه جنگ در آنها ممنوع است.


«1». مفردات راغب.

«2». تفسير نورالثقلين.

جلد 2 - صفحه 377

اجتماع ميليونى مسلمانان در مكّه، بدون تشريفات وامتيازات وبدون جدال لفظى و نزاع عملى در مكانى مقدّس، از امتيازات اسلام است و اگر منافع گوناگونى كه در پرتو مراسم حج حاصل مى‌شود از قبيل: حلاليّت طلبيدن هنگام رفتن، ديد و بازديد، رونق تجارى، پرداخت خمس و زكات، آشنايى با معارف و امّت‌ها، قرار گرفتن در قديمى‌ترين مركز توحيد، هم‌ناله شدن با انبيا و پا جاى پاى آنها قرار دادن، توبه كردن در صحراى عرفات و مشعر، به ياد قيامت افتادن، مانور سياسى و برائت از كفّار و ساير بركات را در نظر بگيريم، مى‌فهميم كه اين برنامه‌هاى حج برخاسته از علم بى‌نهايت خدايى است كه بر همه چيز هستى آگاه است و هرگز علم محدود نمى‌تواند دستورى به اين جامعيّت و جذّابيّت صادر كند.

پیام ها

1- حج، مايه‌ى ثبات و قوام است. «قِياماً لِلنَّاسِ»

2- سامان‌بخشى امور، نياز به تجمّع، وحدت، عبادت، احترام و حرمت، «بيت الحرام» و آرامش و امنيّت‌ «الشَّهْرَ الْحَرامَ»، و كارهاى پنهان و بى‌نشان و با نشان‌ «الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ» و تأمين غذاى مورد نياز دارد. «قِياماً لِلنَّاسِ»

3- كسى حقّ قانونگذارى دارد كه از تمام هستى آگاه باشد. «يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ»

4- مسجد و مسلخ، وسيله‌ى قوام دين و دنياى مردم است. الْكَعْبَةَ ... الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ امام صادق عليه السلام فرمود: «جَعَلها اللّه لدينهم و معيشتهم» «1»

5- حجّى كه سبب قوام جامعه نباشد حج واقعى نيست. الْكَعْبَةَ ... قِياماً لِلنَّاسِ‌

6- اگر جامعه‌ى ثبات داشته باشد، زمينه‌ى خداشناسى در آن رشد مى‌كند. قِياماً ... لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ‌ ...


«1». تفسير برهان.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 378

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ ذلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ (97)

چون حق تعالى ذكر حرمت حرم نمود، در عقب آن ذكر بيت الحرام و شهر

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 184

حرام را مى‌فرمايد:

جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ‌: قرار داد خداى تعالى كعبه را كه بيت حرام و خانه محترم است‌ قِياماً لِلنَّاسِ‌: آن چيزى كه قائم است به آن امور بندگان در دين بواسطه آنكه قيام حج و مناسك به آن است و ايمنى از كشتن و غارت. به عبارت اخرى بيت الحرام سبب پايدارى در امر معاش و معاد ايشان است كه ترسان به آن ملتجى، و ضعيف در آن ايمن مى‌گردد، و تجار در آن تحصيل ربح كنند، و حجاج و عمار به آن توجه نمايند از تمام اطراف زمين. على بن ابراهيم- از ائمه هدى عليهم السّلام روايت كرده: ما دامت الكعبة قائمة و يحجّ النّاس اليها لم يهلكوا. «1» وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ‌: و قرارداد ماه حرام را نيز رابطه قوام مهمّات مردمان، به اين وجه كه امور دنيا و آخرت را در او سازند، و آن ماه ذى الحجه كه معظم مناسك حج در آن گذارند. و يا مراد جميع اشهر حرم كه مردمان در آن به مناسك حج قيام مى‌نمايند و از قتل و غارت ايمن‌اند و آن چهار ماه است: سه مجتمع ذى القعده و ذى الحجه و محرم و يكى متفرد و آن ماه رجب است. و تسميه كعبه به بيت الحرام بسبب آنست كه حرام است در آن قتال و محرمات. مروى است هر كه به مكه رود و مناسك آن بجا آورد، بدن او بر آتش جهنم حرام گردد. «2» وَ الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ: گردانيد قربانى و ذوات القلايد را سبب قيام امور بندگان، زيرا محتاجان و مسافران به آن منتفع شوند. و مراد به ذوات القلائد شتر و شبه آن از چهار پا كه نعل را بر آن معلق سازند تا مميز شود از غير، و معلوم شود كه آن صدقه است. ذلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ‌: آنچه مذكور شد از جعل يا امر به حفظ حرمت حرم و غير آن، براى آنست كه تا بدانند بتحقيق خداى تعالى‌ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ‌: مى‌داند آنچه در آسمانها و زمينها است، چه تشريع احكام به جهت دفع ضرر قبل از وقوع آن و جلب منافع‌


«1» تفسير قمّى، جلد اوّل، صفحه 187.

«2» احاديث مربوط به فضل حجّ و آثار آن در كتاب شريف جامع احاديث الشيعه، جلد 10، ابواب فضائل الحج، باب اوّل، صفحات 149 تا 168 گردآورى شده است.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 185

مترتبه بر آن دليل حكمت شارع و كمال علم اوست. وَ أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ‌: و بدرستى كه حق تعالى به همه چيز داناست. پس آنچه مقرر فرمايد از حلال و حرام، از روى علم و مصلحت باشد. حاصل آنكه حق تعالى وضع احكام فرمود براى مصالح عباد، زيرا ذات سبحانى عالم به تمام امور و البته عالم باشد به مصالح بندگان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ ذلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ (97)

ترجمه‌

قرار داد خدا كعبه را كه خانه محترم است قوام امر مردم و ماه حرام و قربانى بى‌قلاده و با قلاده را اين براى آنستكه بدانيد كه خدا مى‌داند آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است و آنكه خدا بهمه چيز دانا است.

تفسير

خداوند كعبه را كه خانه محترم الهى است و احترامات آن اعم از واجب و مستحب در كتب فقهيه ذكر شده است و ضرورى دين اسلام است و ماه ذو الحجه را كه مهمّ‌ترين ماه‌هاى حرام است و قربانى را كه برسم هديه به پيشگاه الهى حاضر مينمايند خواه قلاده‌دار باشد خواه بى‌قلاده موجب قوام امر معاش و معاد اهل اسلام قرار داد چون زيارت آنرا بر هر مسلمان مستطيع در مدت عمر يكمرتبه واجب و بر عموم اهل اسلام مستحب فرموده و باين وسيله تأمين فرموده مصالح اجتماعى و انفرادى و سياسى و اقتصادى و دينى و دنيوى آنها را كه در سالى يكمرتبه در موعد مخصوص مسلمانان در مكان مخصوص جمع شوند و باين وسيله با يكديگر آشنا و موءتلف و مأنوس كردند و براى العين مشاهده نمايند كه همه تابع يك پيغمبر و يك كتاب و معترف بيك خدا و يك قبله و يك دينند و اگر محتاج شوند كه با يكديگر متحد شوند در دفع اعداء دين اتحاد و اتفاق نمايند و اهل آنجا را كه بواسطه فقدان وسائل طبيعى ارتزاق در مضيقه معاشند از منافع خودشان بهره‌مند نمايند با آنكه آن بيت از قديم مزار و معبد انبياء عظام و مورد توجه ربوبى بوده و موطن پيغمبر اكرم (ص) و مولد ولىّ مكرم شده لذا زيارتش موجب برآمدن حاجات و غفران سيئات و ارتفاع درجات است و كسى تا باسرار حج كه بيانش در اين مختصر نگنجد واقف نشود نميداند احاطه علمى خداوند بمصالح بندگان چه اندازه است و وقتى دانست ميداند كه خداوند متعال عالم است بتمام موجودات آسمانى و زمينى و مصالح آنها و ميداند كه هيچ چيز از احاطه علمى خداوند خارج نيست.


جلد 2 صفحه 276

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


جَعَل‌َ اللّه‌ُ الكَعبَةَ البَيت‌َ الحَرام‌َ قِياماً لِلنّاس‌ِ وَ الشَّهرَ الحَرام‌َ وَ الهَدي‌َ وَ القَلائِدَ ذلِك‌َ لِتَعلَمُوا أَن‌َّ اللّه‌َ يَعلَم‌ُ ما فِي‌ السَّماوات‌ِ وَ ما فِي‌ الأَرض‌ِ وَ أَن‌َّ اللّه‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ءٍ عَلِيم‌ٌ (97)

قرارداد فرمود خداوند كعبه‌ معظّمه‌ ‌را‌ ‌که‌ بيت‌ اللّه‌ حرام‌ ‌است‌ ‌براي‌ قيام‌ مردم‌ ‌در‌ اطراف‌ ‌آن‌ بامور عبادي‌ و استفاده‌ معاشي‌ ‌که‌ بآزادي‌ و امنيت‌ اشتغال‌ داشته‌ باشند و همچنين‌ شهر حرام‌ قرار داده‌ ‌که‌ جدال‌ و قتال‌ ‌در‌ ‌آن‌ حرام‌ ‌است‌ و هدي‌ ‌را‌

جلد 6 - صفحه 475

‌که‌ معين‌ ميكنند ‌براي‌ قرباني‌ ‌در‌ مني‌ ‌از‌ شتر و گاو و گوسفند ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ افعال‌ مني‌ ‌است‌ حرام‌ ‌است‌ تصرف‌ ‌در‌ ‌آن‌ و قلائد ‌که‌ ‌در‌ حج‌ قران‌ ‌است‌ ‌که‌ نعلي‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ نماز ميكنند قلاده‌ ميكنند ‌در‌ گردن‌ ‌آن‌ قرباني‌ ‌که‌ همراه‌ ميآورند و ‌اينکه‌ حكم‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ بدانيد خداوند عالم‌ عالم‌ ‌است‌ بآنچه‌ ‌در‌ آسمانها و زمين‌ ‌است‌ و محققا ‌خدا‌ بكل‌ّ شيئي‌ عليم‌ ‌است‌.

جَعَل‌َ اللّه‌ُ گذشت‌ ‌که‌ مراد جعل‌ تشريعي‌ ‌است‌ نه‌ تكويني‌ الكعبة مفعول‌ جعل‌ ‌است‌ البَيت‌َ الحَرام‌َ بيان‌ الكعبة ‌است‌ ‌يعني‌ كعبه‌ بيت‌ الحرام‌ ‌است‌ و مراد اطراف‌ كعبه‌ ‌است‌ ‌تا‌ حدود حرم‌ قياما مفعول‌ ثاني‌ ‌است‌ چون‌ جعل‌ دو مفعولي‌ ‌است‌ مي‌گويي‌: جعلت‌ زيدا قائما، و مراد قيام‌ بوظائف‌ ‌است‌ چه‌ وظائف‌ عبادي‌ مثل‌ نماز، طواف‌، ساير عبادات‌ ‌از‌ اعمال‌ حج‌ و عمره‌ و ‌غير‌ اينها و چه‌ وظائف‌ معاشرتي‌ ‌از‌ انواع‌ تجارات‌ و مكاسب‌ و ساير ضروريات‌ معاشي‌ ‌که‌ آنجا ‌را‌ محل‌ امن‌ قرارداد لِلنّاس‌ِ عام‌ ‌است‌ شامل‌ مقيمين‌ ‌در‌ حرم‌ و واردين‌ ‌در‌ ‌آن‌ ميشود.

وَ الشَّهرَ الحَرام‌َ الف‌ و لام‌ جنس‌ ‌است‌ شامل‌ اشهر حرم‌ ميشود ‌که‌ رجب‌ و ذي‌ القعده‌ و ذي‌ الحجه‌ و محرم‌ ‌باشد‌ چنانچه‌ ميفرمايد مِنها أَربَعَةٌ حُرُم‌ٌ ذلِك‌َ الدِّين‌ُ القَيِّم‌ُ فَلا تَظلِمُوا فِيهِن‌َّ أَنفُسَكُم‌ توبه‌ ‌آيه‌ 36.

و الهدي‌ ‌آن‌ قرباني‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ اعمال‌ حج‌ ‌است‌ شتر، گاو، گوسفند ‌که‌ معين‌ ميشود ‌که‌ بايد ‌در‌ مني‌ روز عيد ذبح‌ شود، سه‌ قسمت‌ شود يك‌ قسمت‌ ‌براي‌ ‌خود‌ ‌بر‌ دارد و يك‌ قسمت‌ صدقه‌ و يك‌ قسمت‌ هديه‌ ‌که‌ امروزه‌ بسيار كار مشكليست‌ و القلائد ‌که‌ ‌در‌ حج‌ قران‌ هدي‌ ‌را‌ همراه‌ ‌خود‌ ميآورند و نعل‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌او‌ نماز گذارده‌ بطور قلاده‌ ‌در‌ گردن‌ ‌آن‌ مياندازند ‌که‌ هيچگونه‌ تصرفي‌ ‌در‌ ‌آن‌ جايز نيست‌ حَتّي‌ يَبلُغ‌َ الهَدي‌ُ مَحِلَّه‌ُ بقره‌ ‌آيه‌ 196 ذلِك‌َ لِتَعلَمُوا أَن‌َّ اللّه‌َ يَعلَم‌ُ ما فِي‌ السَّماوات‌ِ وَ ما فِي‌ الأَرض‌ِ.

جلد 6 - صفحه 476

(اشكال‌)

بعض‌ معترضين‌ اعتراض‌ كردند ‌که‌ جعل‌ ‌اينکه‌ احكام‌ چه‌ دلالتي‌ دارد ‌بر‌ اينكه‌ خداوند عالم‌ بجميع‌ ‌ما ‌في‌ السموات‌ و ‌ما ‌في‌ الارض‌ ‌است‌ و مفسرين‌ جوابهايي‌ داده‌اند ‌که‌ تمامش‌ مخدوش‌ و بي‌ربط ‌است‌ و تمام‌ مبني‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ جملات‌ قبل‌ ‌را‌ دليل‌ ‌بر‌ علم‌ ‌خدا‌ ‌بما‌ ‌في‌ السموات‌ و الارض‌ بگيرند و ابدا همچه‌ دلالتي‌ ندارد

جواب‌

و تحقيق‌ ‌در‌ جواب‌ اينست‌ ‌که‌ قضيه‌ ‌بر‌ عكس‌ ‌است‌ چون‌ تمام‌ خطابات‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ آيات‌ بمؤمنين‌ ‌است‌ و مؤمن‌ بايد بداند و معتقد ‌باشد‌ ‌بر‌ اينكه‌ خداوند ميداند آنچه‌ ‌در‌ آسمانها و آنچه‌ ‌در‌ زمين‌ ‌است‌ وَ أَن‌َّ اللّه‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ءٍ عَلِيم‌ٌ بلكه‌ علم‌ ‌غير‌ متناهي‌ ‌است‌ و ‌اگر‌ همچه‌ اعتقادي‌ ندارد مسلّما ‌از‌ ايمان‌ خارج‌ ‌است‌ و مشمول‌ ‌اينکه‌ خطابات‌ نيست‌ و زماني‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ عقيده‌ ‌را‌ پيدا كرد ميداند ‌که‌ تمام‌ احكام‌ الهيه‌ ‌از‌ روي‌ حكمت‌ و مصلحت‌ و مطابق‌ علم‌ جعل‌ ‌شده‌ مخصوصا اعمال‌ حج‌ ‌که‌ بسيار حكمتش‌ ‌از‌ اذهان‌ عامه‌ بلكه‌ خاصه‌ دور ‌است‌ ‌حتي‌ ‌در‌ مجلسي‌ بودم‌ ‌که‌ جماعتي‌ ‌از‌ علماء و دانشمندان‌ تشريف‌ داشتند و بحث‌ ‌آنها‌ ‌در‌ قرباني‌ مني‌ ‌که‌ متجاوز ‌از‌ يك‌ مليون‌ شتر و گاو و گوسفند بي‌مصرف‌ ميشود و تبذير مال‌ ‌است‌ غافل‌ ‌از‌ اينكه‌ لَن‌ يَنال‌َ اللّه‌َ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لكِن‌ يَنالُه‌ُ التَّقوي‌ مِنكُم‌ حج‌ ‌آيه‌ 37، ‌پس‌ معناي‌ لِتَعلَمُوا اينست‌ ‌که‌ بايد بدانيد ‌که‌ خداوند عالم‌ ‌بما‌ ‌في‌ السموات‌ و الارض‌ و عالم‌ بهر چيزي‌ ‌است‌ و ايراد باحكام‌ الهي‌ نگيريد و بدانيد بدون‌ حكمت‌ نيست‌ و ‌لو‌ ‌شما‌ حكمتش‌ ‌را‌ بدست‌ نياوريد و نفهميد و حكماء گفتند (عدم‌ الوجدان‌ ‌لا‌ يدل‌ ‌علي‌ عدم‌ الوجود) نفهميدن‌ حكمت‌ دليل‌ ‌بر‌ بي‌حكمتي‌ نيست‌.

برگزیده تفسیر نمونه


نکات آیه

روایات و احادیث

۱- کعبه داراى نقشى مهم در قیام و قوام زندگى انسانها (جعل اللّه الکعبة البیت الحرام قیماً للناس) برداشت فوق را فرمایش امام صادق (ع) تأیید مى کند که درمورد آیه فوق فرمودند: جعلها اللّه لدینهم و معیشهم.[۱]

۲- کعبه داراى حرمتى خاص و منزلتى بلند در پیشگاه خداوند. (جعل اللّه الکعبة البیت الحرام)

۳- لزوم حفظ حرمت کعبه و ماههاى حرام (جعل اللّه الکعبة البیت الحرام قیماً للناس و الشهر الحرام)

۴- مرکزیت کعبه براى قوام مردمان، لطف الهى به ایشان (جعل اللّه الکعبة البیت الحرام قیماً للناس) لحن آیه حکایت از امتنان خداوند بر بندگان دارد.

۵- نقش کعبه و ماههاى حرام در قوام و ثبات جوامع منوط به حفظ حرمت آنها از سوى انسانها است. (جعل اللّه الکعبة البیت الحرام قیماً للناس)

۶- کعبه از آن تمامى مردم نه قشر و طایفه اى خاص (جعل اللّه الکعبة البیت الحرام قیماً للناس)

۷- ماههاى حرام و قربانیهاى بى نشان و بانشان حج، داراى نقشى خاص در قوام و برپایى جوامع (جعل اللّه الکعبة .... قیماً للناس و الشهر الحرام و الهدى و القلئد) الشهر الحرام و ما بعد آن عطف بر «الکعبة» و در حقیقت آنها نیز مفعول اول براى «جعل» مى باشند و مفعول دوم آن یعنى «قیماً للناس» به قرینه ماقبل حذف شده است.

۸- تأثیر حج در قوام و برپایى جوامع* (جعل اللّه الکعبة ... قیماً للناس و الشهر الحرام و الهدى و القلئد) ماه حرام به قرینه ذکر کعبه و هدى و قلائد بدان جهت مایه قوام جامعه شمرده شده است که مناسک حج در آن واقع مى شود بنابراین «قیماً للناس» در حقیقت

۱- . تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۳۴۶، ح ۲۱۱; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۵۰۵، ح ۱. ثمره مناسک حج است.

۹- حجى که عامل قوام و برپایى جوامع نباشد حج واقعى نیست.* (جعل اللّه الکعبة البیت الحرام قیماً للناس)

۱۰- نقش اساسى تر کعبه در قوام جامعه نسبت به ماههاى حرام و قربانى حج (جعل اللّه الکعبة البیت الحرام قیماً للناس و الشهر الحرام و الهدى و القلئد) تقدیم ذکرى کعبه و نیز حذف «قیماً للناس» نسبت به «الشهر الحرام ...» اشاره به این دارد که نقش ماههاى حرام و قربانى حج و ... در قوام جوامع بواسطه کعبه مى باشد.

۱۱- آگاهى انسانها به علم گسترده خداوند، از اهداف بیان نقش کعبه و ماههاى حرام و قربانى در قوام جامعه (جعل اللّه ... ذلک لتعلموا إنّ اللّه یعلم ما فى السموت و ما فى الارض) «ذلک» مى تواند اشاره به بیان مطالب یاد شده باشد، یعنى خداوند فلسفه ایجاد کعبه و نیز احکام مربوط به آن را بیان کرد تا انسانها بدانند افعال خداوند و احکام او عالمانه و داراى اهدافى والاست و این را نشان و علامتى از علم گسترده خداوند بشمارند.

۱۲- دستیابى اهل ایمان به جامعه اى با قوام در پرتو حراست از حرمت کعبه و انجام مناسک حج، موجب آگاهى آنان به علم گسترده و همه جانبه خداوند. (جعل اللّه ... ذلک لتعلموا إنّ اللّه یعلم ما فى السموت و ما فى الارض) برداشت فوق بر این مبناست که «ذلک» اشاره به خود حقایق بیان شده باشد نه بیان آن حقایق، یعنى آنگاه که انسانها در پرتو احترام به کعبه و ماههاى حرام و انجام مناسک آن به جامعه اى با قوام رسیدند، در مى یابند که خداوند داراى علمى گسترده است.

۱۳- خداوند آگاه به تمامى آنچه در آسمانها و زمین است. (إنّ اللّه یعلم ما فى السموت و ما فى الارض)

۱۴- گزینش کعبه از میان تمامى نقاط زمین براى انجام مناسک حج، نشان آگاهى خداوند به نظام آسمانها و زمین* (جعل اللّه الکعبة ... ذلک لتعلموا إنّ اللّه یعلم ما فى السموت و ما فى الارض) ارتباط عمیق بین جعل کعبه و خصوصیات آن با آگاهى خداوند بر آسمانها و زمین این احتمال را در ذهن ترسیم مى کند که آیه ناظر به ویژگیهاى منطقه اى و جغرافیایى کعبه باشد.

۱۵- فرمان به انجام مناسک حج و محترم شمردن کعبه براى رسیدن به جامعه اى با قوام، فرمانى برخاسته از علم گسترده خداوند (جعل اللّه الکعبة ... ذلک لتعلموا إنّ اللّه یعلم ما فى السموت و ما فى الارض) چون توجه به نقش کعبه و ماههاى حرام و قربانى در قوام جامعه آدمى را به علم خداوند رهنمون مى سازد،الزاماً باید جعل آنها براى تأمین این هدف، عالمانه باشد.

۱۶- آسمانها متعدد هستند. (یعلم ما فى السموت)

۱۷- خداوند خواهان جامعه اى با قوام و استوار براى بندگان خویش (جعل اللّه الکعبة البیت الحرام قیماً للناس)

۱۸- جامعه قوام یافته در پرتو تعالیم دین، جامعه اى آماده براى شناخت خداوند و صفات او (قیماً للناس ... یعلم ما فى السموت و ما فى الارض و إنّ اللّه بکل شىء علیم) برداشت فوق بر این اساس است که «ذلک» اشاره به «قیماً للناس» باشد. یعنى هدف از اینکه خداوند مى خواهد جامعه انسانى داراى ثبات باشد این است که زمینه خداشناسى و علم انسانها به اسماء و صفات الهى فراهم آید.

۱۹- تشریع احکام در صلاحیت کسى است که داناى به عالم هستى باشد. (جعل اللّه الکعبة البیت الحرام قیماً للناس ... و إنّ اللّه بکل شىء علیم) خصوصیات تشریعى کعبه، ماههاى حرام و قربانى و دیگر مناسک حج و حکمتهاى بیان شده براى آنها، مایه آگاهى به علم گسترده خداوند دانسته شده است و این معنا در صورتى قابل تحقق است که تشریع چنین قوانین از غیر او بر نیاید.

۲۰- همه چیز در حیطه علم گسترده خداوند (و إنّ اللّه بکل شىء علیم)

۲۱- ممنوعیت ورود مشرکان به خانه خدا، سبب نامگذارى آن به بیت اللّه الحرام (جعل اللّه الکعبة البیت الحرام) از امام صادق (ع) نقل شده که در پاسخ سؤال از سبب نامگذارى خانه خدا به بیت اللّه الحرام فرمود: لانه حرم على المشرکین ان یدخلوه.[۲]

موضوعات مرتبط

  • آسمان: تعدد آسمان ۱۶ ; نظام آسمان ۱۴
  • احکام: تشریع احکام ۱۹
  • اماکن مقدّس:۲، ۵
  • بیت اللّه الحرام:۲۱
  • جامعه: پسندیده ۱۸ ; زمینه قوام جامعه ۱۲ ; عوامل قوام جامعه ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱ ; قوام جامعه ۱۵، ۱۷
  • حج: آثار حجّ ۸، ۹، ۱۲ ; فواید قربانى حجّ ۷، ۱۰، ۱۱
  • حرم: احکام حرم ۲۱
  • خانه همگانى:۶
  • خدا: اوامر خدا ۱۵ ; علم خدا ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۲۰ ; لطف خدا ۴ ; مشیت خدا ۱۷
  • خداشناسى: زمینه خداشناسى ۱۸
  • دین: و عینیّت ۱۸
  • زمین: نظام زمین ۱۴
  • زندگى: عوامل قوام زندگى ۱، ۴
  • علم: آثار علم ۱۱ ; اهمیّت علم ۱۹ ; زمینه علم ۱۲
  • قانونگذارى: شرایط قانونگذارى ۱۹
  • کعبه: جایگاه کعبه ۶ ; قداست کعبه ۲، ۳، ۵، ۱۲، ۱۴، ۱۵ ; نامگذارى کعبه ۲۱ ; نقش کعبه ۱، ۴، ۵، ۱۰، ۱۱، ۱۲
  • ماههاى حرام: فواید ماههاى حرام ۵، ۷، ۱۰، ۱۱ ; قداست ماههاى حرام ۳، ۵
  • محرمات:۲۱
  • مشرکان: و کعبه ۲۱
  • مؤمنان: و جامعه ۱۲

منابع

  1. علل الشرایع، ص ۳۹۸، ح ۱، ب ۱۳۹; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۸۰، ح ۴۰۱.
  2. علل الشرایع، ص ۳۹۸، ح ۱، ب ۱۳۹; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۸۰، ح ۴۰۱.