المائدة ٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۴۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! شعائر و حدود الهی (و مراسم حج را محترم بشمرید! و مخالفت با آنها) را حلال ندانید! و نه ماه حرام را، و نه قربانیهای بی‌نشان و نشاندار را، و نه آنها را که به قصد خانه خدا برای به دست آوردن فضل پروردگار و خشنودی او می‌آیند! اما هنگامی که از احرام بیرون آمدید، صیدکردن برای شما مانعی ندارد. و خصومت با جمعیّتی که شما را از آمدن به مسجد الحرام (در سال حدیبیه) بازداشتند، نباید شما را وادار به تعدّی و تجاوز کند! و (همواره) در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید! و (هرگز) در راه گناه و تعدّی همکاری ننمایید! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید که مجازات خدا شدید است!

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! حرمت شعائر الهى، و ماه حرام و قربانى‌هاى بى‌نشان و نشاندار، و زائران بيت الحرام را كه از پروردگارشان جوياى وسعت معاش و خشنودى او هستند، نشكنيد. و چون از احرام بيرون آمديد [مى‌توانيد] شكار كنيد، و البته نبايد دشمنى جماعتى ك
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، حرمت شعاير خدا، و ماه حرام، و قربانى بى‌نشان، و قربانيهاى گردن‌بنددار، و راهيان بيت الحرام را كه فضل و خشنودى پروردگار خود را مى‌طلبند، نگه داريد. و چون از احرام بيرون آمديد [مى‌توانيد] شكار كنيد، و البتّه نبايد كينه‌توزىِ گروهى كه شما را از مسجد الحرام باز داشتند، شما را به تعدّى وادارد. و در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد، و در گناه و تعدّى دستيار هم نشويد، و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت‌كيفر است.
ای اهل ایمان، حرمت شعائر خدا (مناسک حج) و ماه حرام را نگه دارید و متعرض هَدْی و قلائد (قربانیان حاجیان چه علامت‌دار و چه بدون علامت) نشوید و تعرض زائران خانه محترم کعبه را که در طلب فضل خدا و خشنودی او آمده‌اند حلال نشمارید، و چون از احرام بیرون شدید (می‌توانید) صید کنید. و عداوت گروهی که از مسجد الحرام منعتان کردند شما را بر ظلم و بی‌عدالتی وادار نکند، و باید با یکدیگر در نیکوکاری و تقوا کمک کنید نه بر گناه و ستمکاری. و از خدا بترسید که عقاب خدا سخت است.
ای اهل ایمان! [هتکِ حرمتِ] شعایر خدا [مانند مناسک حج] و ماه های حرام [رجب، ذوالقعده، ذوالحجه ومحرم] و قربانی بی نشان، و قربانی نشان دار و قاصدان [و راهیان به سوی] بیت الحرام را که فضل و خشنودی پروردگارشان را می طلبند، حلال مشمارید. و چون از احرام بیرون آمدید [اگر مایل باشید، می توانید] شکار کنید. و کینه توزی و دشمنی گروهی که شما را از [ورود به] مسجد الحرام بازداشتند وادارتان نکند که [به آنان] تعدّی و تجاوز کنید. و یکدیگر را بر انجام کارهای خیر و پرهیزکاری یاری نمایید، و یکدیگر را بر گناه و تجاوز یاری ندهید؛ و از خدا پروا کنید که خدا سخت کیفر است.
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، شعاير خدا و ماه حرام و قربانى را چه بدون قلاده و چه با قلاده حرمت مشكنيد و آزار آنان را كه به طلب روزى و خشنودى پروردگارشان آهنگ بيت‌الحرام كرده‌اند، روا مداريد. و چون از احرام به در آمديد صيد كنيد و دشمنى با قومى كه شما را از مسجدالحرام بازداشتند وادارتان نسازد كه از حد خويش تجاوز كنيد، و در نيكوكارى و پرهيز همكارى كنيد نه در گناه و تجاوز. و از خداى بترسيد كه او به سختى عقوبت مى‌كند.
ای مؤمنان حرمت شعائر الهی و ماههای حرام و قربانیهای نشاندار و قربانیهای قلاده‌دار و زائران بیت‌الحرام را که از پروردگارشان جویای گشایش معاش و خشنودی او هستند، نگه دارید، و چون از حال احرام بیرون آمدید می‌توانید به شکار بپردازید، و دشمنی با مردمی که شما را از مسجدالحرام باز می‌دارند، بر آنتان ندارد که تجاوز کاری کنید، و در نیکی و پارسایی همدستی کنید نه در گناه و ستمکاری، و از خدا پروا کنید که خداوند سخت کیفر است‌
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، [شكستن حرمت‌] نشانه‌هاى خدا- مناسك حج- را روا مداريد و نه [شكستن حرمت‌] ماه حرام و نه قربانى بى‌نشان و نه قربانيان گردنبند بسته- نشاندار- و نه آهنگ‌كنندگان بيت الحرام- خانه شكوهمند يعنى كعبه- را كه از پروردگار خويش بخشش و نيكويى و خشنودى مى‌جويند. و چون از احرام بيرون آمديد شكار توانيد كرد. و دشمنى با قومى كه از مسجد الحرام- نمازگاه شكوهمند- بازتان داشتند شما را بر آن ندارد كه از اندازه درگذريد. و يكديگر را بر نيكوكارى و پرهيزگارى يارى دهيد، و يكديگر را به گناهكارى و ستم بر ديگران يار مباشيد و از خدا پروا كنيد، كه خدا سخت كيفر است.
ای مؤمنان! (حرمت‌شکنی) شعائر (دین) خدا را برای خود حلال ندانید (بدین صورت که هرگونه که بخواهید بدان دست ببرید و در آن تصرّف کنید) و نه ماه حرام را (بدین معنی که در آن بجنگید)، و نه قربانیهای بی‌نشان و نه قربانیهای نشانداری را (که به بیت‌الله هدیّه می‌گردند، بدین گونه که متعرّض چنین حیواناتی یا صاحبان آنها بشوید) و نه کسانی را که آهنگِ آمدن به خانه‌ی خدا را دارند و به دنبال لطف و خوشنودی خدایند (بدین معنی که آنان را از آمدن بدانجا بازدارید و یا این که با ایشان بجنگید). هر وقت که از احرام به در آمدید و از سرزمین حرم خارج شدید، شکار کنید (و شکار کردن برای شما بلامانع خواهد بود). دشمنیِ قومی که شما را از آمدن به مسجدالحرام باز داشتند، شما را بر آن ندارد که تعدّی و تجاوز کنید. در راه نیکی و پرهیزگاری همدیگر را یاری و پشتیبانی نمائید، و همدیگر را در راه تجاوز و ستمکاری یاری و پشتیبانی مکنید. از خدا بترسید. بیگمان خداوند دارای مجازات شدیدی است.
هان ای کسانی که ایمان آوردید! حرمت شعائر خدا و ماه حرام و قربانی (بی‌نشان) و قربانی‌های نشانه‌دار و راهیان بیت‌الحرام را - در حالی که فضل و خشنودی پروردگار خود را می‌طلبند - نگه دارید. و چون از احرام و یا حرم بیرون آمدید (می‌توانید) شکار کنید. و هرگز مبادا کینه‌توزی گروهی که شما را از مسجدالحرام بازداشتند، به تجاوزتان وادارد. و در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید و در گناه -تأخیراندازنده از خیر- و در دشمنی، همکاری نکنید. و از (خشم) خدا پروا نمایید که خدا همواره سخت‌کیفر است.
ای آنان که ایمان آوردید روا ندارید شعارهای خدا و نه ماه حرام را و نه قربانی و نه اشتران قلاّده‌دار و نه پویندگان خانه حرام را که می‌جویند فضلی از پروردگار خود و خوشنودیی و هنگامی که برون شدید از احرام پس شکار کنید و واندارد شما را کینه گروهی که بازداشتند شما را از مسجد حرام بر آنکه ستم کنید و کمک کنید همدیگر را بر نکوکاری و پرهیزکاری و کمک نکنید بر گناه و ستم و بترسید خدا را همانا خدا است سخت‌شکنجه‌


المائدة ١ آیه ٢ المائدة ٣
سوره : سوره المائدة
نزول : ١١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لا تُحِلُّوا»: حلال مکنید. مباح ندانید. «شَعَآئِرَ»: جمع شَعِیرَة، علائم. مراد خود عبادات است که انجام آنها نشانه خوشنودی خدا از انجام‌دهندگان عبادات است، و نشانه‌هائی هستند که بدانها راه هدایت از ضلالت باز شناخته می‌شود. از قبیل: مناسک حجّ و سائر فرائض و احکام شریعت. «الشَّهْرَ الْحَرَامَ»: ماه حرام. مراد هر چهار ماه حرام است، یعنی: ذوالقعده، ذوالحجّه، محرّم، رجب (نگا: توبه / ). «الْهَدْیَ»: حیوانات بی‌نشانی که به بیت‌الله هدیّه می‌شود. «آمِّینَ»: قصدکنندگان. روندگان. «لا یَجْرِمَنَّکُمْ»: شما را وادار نسازد. «شَنَآنُ»: بغض. دشمنانگی. «الْعُدْوَانِ»: تعدّی و تجاوز. ظلم و ستم.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- حفظ شعایر الهى، از وظایف مؤمنان (یایها الذین ءامنوا لاتحلوا شعر اللّه) «احلال» «مصدر تحلّوا» به معناى مباح شمردن است و مباح شمردن شعایر الهى به این است که حرمت و احترام آنها حفظ نشود.

۲- هتک حرمت شعایر الهى، حرام و گناه است. (یایها الذین ءامنوا لاتحلوا شعر اللّه)

۳- مناسک حج، از شعایر الهى است.* (لاتحلوا شعر اللّه) «شعائر» جمع «شعیرة» به معناى علامت است. و احتمالا مراد از آن، علایم و مناسک حج باشد.

۴- حرامها و حلالهاى الهى (همانند حلیت چهارپایان و حرمت صید در حال احرام)، از شعایر الهى است.* (أحلت لکم بهیمة الانعم ... لاتحلوا شعر اللّه) از مصادیق شعایر الهى، با توجه به آیه قبل، حلالها و حرامهاى الهى است.

۵- هتک حرمت ماههاى حرام، هَدْى (قربانى بى نشان حج) و قلائد (قربانى با نشان حج)، حرام و گناه است. (لاتحلوا ... و لاالشهر الحرام و لاالهدى و لاالقلئد) «قلائد» جمع قلادة به معناى گردنبند است و مراد از آن گوسفند، شتر و گاوى است که به منظور قربانى کردن در حج، علامتى را بر گردن آن مى آویزند. و لفظ «الشهر الحرام» اگر چه مفرد است ولى مراد از آن جنس است. بنابراین شامل تمامى ماههاى حرام مى شود.

۶- هتک حرمت علامتهاى ویژه قربانى حج، حرام و گناه است. (و لاتحلوا ... و لاالقلئد) بنابر اینکه مراد از «قلائد»، خود علامت باشد، نه حیوان داراى علامت.

۷- عدم جواز هتک حرمت راهیان خانه خدا و سلب امنیت از آنان (لاتحلوا ... و لا ءآمین البیت الحرام) «آمین» جمع «آم» به معناى قصد کننده است و مراد از قصد کنندگان بیت الحرام، راهیان حج هستند.

۸- اهمیت ویژه قربانى در مراسم حج* (و لاالهدى و لاالقلئد) ذکر قربانى با تفصیل آن (با نشان و بى نشان) از میان سایر مناسک حج، بیانگر اهمیت خاص آن است.

۹- کعبه، خانه و جایگاهى مقدس و سزاوار احترام خاص (لاتحلوا ... و لا ءآمین البیت الحرام)

۱۰- ماههاى حرام، قربانیهاى بى نشان و بانشان حج و نیز نشانه هاى قربانى، از شعایر الهى (لاتحلوا شعر اللّه و لاالشهر الحرام و لاالهدى و لاالقلئد) بنابر اینکه امور یاد شده از باب ذکر خاص بعد از عام (شعر اللّه) باشد.

۱۱- راهیان خانه خدا، از شعائر الهى (لاتحلوا شعر اللّه ... و لا ءآمین البیت الحرام) بنابر اینکه امور یاد شده از باب ذکر خاص بعد از عام (شعر اللّه) باشد و راهیان خانه خدا از جمله آنها هستند.

۱۲- علامتهاى راهیان خانه خدا، از شعایر الهى (لاتحلوا شعر اللّه ... و لاالقلئد)

۱۳- اهمیت خاص مسجد الحرام، حج و مناسک آن (یایها الذین ءامنوا لاتحلوا ... و لا ءآمین البیت الحرام)

۱۴- دستیابى حاجیان به پاداشهایى از جانب خدا و جلب رضایت او از اهداف تشریع حج و عمره است. (و لا ءآمین البیت الحرام یبتغون فضلا من ربهم و رضوناً) مراد از «فضلا» مى تواند ثواب و پاداش باشد و مى تواند مقصود از آن درآمدهاى مالى باشد. در برداشت فوق معناى اول لحاظ شده است. گفتنى است «آمین البیت الحرام = راهیان خانه خدا» شامل حاجیان و معتمران مى شود.

۱۵- کسب مال و تجارت به هنگام سفر بسوى خانه خدا، امرى مشروع و مجاز بر حاجیان و معتمران (ءآمین البیت الحرام یبتغون فضلا من ربهم) چنانچه مراد از «فضلا» رزق و روزى و درآمدهاى مادى باشد، ابتغاء فضل به معناى کسب درآمد به وسیله تجارت و مانند آن است.

۱۶- روزیها و بهره هاى مادى، از تفضلات الهى بر مردم (یبتغون فضلا من ربهم)

۱۷- دستیابى مردم به روزى و درآمدهاى مادى، پرتوى از ربوبیت خداوند نسبت به آنان (یبتغون فضلا من ربهم)

۱۸- حج، وسیله اى براى جلب رضایت خداوند (یبتغون فضلا من ربهم و رضوناً) توصیف راهیان حج به جلب کنندگان رضوان الهى به این معناست که حج و حرکت بسوى آن، از عوامل دستیابى به رضایت خداوند است.

۱۹- اهتمام اسلام به امور مادى و معنوى مردم (یبتغون فضلا من ربهم و رضوناً)

۲۰- روزى و سود در تجارت، به دست خداوند است.* (یبتغون فضلا من ربهم) «من» نشویه در «من ربهم» بیانگر آن است که روزیها از جانب خداوند است.

۲۱- تلاش براى تجارت و امرار معاش، امرى پسندیده و مورد ترغیب خداوند (یبتغون فضلا من ربهم) از اینکه تجارت و به دست آوردن درآمدهاى مادى در ردیف جلب رضایت الهى قرار گرفته است، برداشت فوق به دست مى آید.

۲۲- ربوبیت خداوند، منشأ تفضل او به بندگان خویش (یبتغون فضلا من ربهم)

۲۳- لزوم برقرارى امنیت اقتصادى براى حجاج در ایام حج (لاتحلوا شعر اللّه ... و لا ءآمین البیت الحرام یبتغون فضلا من ربهم) از مصادیق مورد نظر براى حفظ حرمت راهیان حج، به قرینه «یبتغون فضلا من ربهم»، حفظ امنیت اقتصادى آنان است.

۲۴- حرمت صید و شکار در حال احرام و جواز آن پس از خروج از احرام (و إذا حللتم فاصطادوا)

۲۵- عداوت و دشمنى مشرکان با مسلمانان در صدر اسلام (و لایجرمنکم شنئان قوم) بنابر اینکه «شنئان» (بغض و عداوت)، اضافه به فاعل «قوم» شده باشد، نه به مفعول. به قرینه (ان صدوکم) که بیان دشمنى آن قوم است.

۲۶- لزوم احترام به حقوق انسانها، حتى دشمنان کینه توز (و لایجرمنکم شنئان قوم ان صدوکم)

۲۷- خداوند، فراخوان مسلمانان صدر اسلام به پرهیز از تجاوز و تعدى به مشرکان (و لایجرمنکم شنئان قوم ... ان تعتدوا)

۲۸- حرمت تجاوز و تعدى، حتى به دشمنان (و لایجرمنکم شنئان قوم ان صدوکم ... ان تعتدوا)

۲۹- جلوگیرى مشرکان از ورود مسلمانان صدر اسلام به مسجدالحرام (ان صدوکم عن المسجدالحرام)

۳۰- جلوگیرى مشرکان از ورود مسلمانان به مسجدالحرام، مایه خشم و کینه مؤمنان نسبت به آنان (و لایجرمنکم شنئان قوم ان صدوکم عن المسجدالحرام)

۳۱- خشم و کینه، زمینه تجاوز و ستم به دیگران (و لایجرمنکم شنئان قوم ... ان تعتدوا) بنابر اینکه «قوم» مفعول براى «شنئان» باشد و فاعل آن (کم) حذف شده باشد یعنى خشم و کینه شما نسبت به طائفه اى نباید باعث تجاوز و تعدى به آنان شود.

۳۲- لزوم رعایت عدالت در انتقام (و لایجرمنکم ... ان تعتدوا)

۳۳- احساسات دینى نباید بهانه تعدى و ظلم شود. (و لایجرمنکم شنئان قوم ان صدوکم عن المسجدالحرام ان تعتدوا) بنابر اینکه «ان صدوکم» به تقدیر «لام»، بیانگر علت کینه مسلمانان نسبت به مشرکان باشد. یعنى جلوگیرى از ورود به مسجدالحرام، که یک مسأله دینى است و موجب دشمنى شده، نباید بهانه تعدى و تجاوز قرار گیرد.

۳۴- انجام عمره و زیارت خانه خدا، امرى مرسوم در نزد مشرکان عصر بعثت (و لاءآمین البیت الحرام ... و لایجرمنکم شنئان قوم ان صدوکم) در شأن نزول آیه آمده است که مشرکان براى عمره و زیارت خانه خدا راهى مکه بودند و مسلمانان خواهان هجوم به آنان شدند، در آن هنگام این آیه نازل شد. (مجمع البیان) جمله «و لایجرمنکم» این معنا را تأیید مى کند.

۳۵- اسلام، فراخوان مردم به برقرارى صلح و امنیت اجتماعى در میان خویش* (یأیها الذین ءامنوا ... ان تعتدوا)

۳۶- لزوم تعاون و همکارى در انجام کارهاى نیک و سیر به سوى تقوا و پرهیزگارى (و تعاونوا على البر و التقوى)

۳۷- لزوم همکارى و تعاون در مراسم حج، بر اساس نیکى و تقوا (لایجرمنکم ... عن المسجدالحرام ان تعتدوا و تعاونوا على البر و التقوى) از مصادیق مورد نظر براى «برّ» و «تقوى»، به قرینه فرازهاى پیشین، مناسک حج و مسایل پیرامون آن است.

۳۸- برقرارى مقررات الهى اجتماعى در جامعه، مرهون تعاون و همکارى است. (اوفوا بالعقود ... تعاونوا على البر و التقوى) فرمان خداوند به تعاون در انجام کارهاى نیک پس از بیان مقررات اجتماعى الهى (اوفوا بالعقود ... لاتحلوا ...)، رهنمودى براى پیاده کردن آن مقررات است.

۳۹- حرمت تعاون و همکارى در گناه و تجاوز (و لاتعاونوا على الاثم و العدون)

۴۰- جلوگیرى از انجام حج، گناه و تجاوز است. (و لا ءآمین البیت الحرام ... و لاتعاونوا على الاثم و العدون)

۴۱- لزوم رعایت تقواى الهى (واتقوا اللّه)

۴۲- تقوا، زمینه ساز همکارى در نیکیها، فراخوانى یکدیگر به تقواپیشگى و پرهیز از تعاون بر گناه و تجاوز است. (واتقوا اللّه) جمله «اتقوا اللّه» پس از امر به تعاون در کارهاى نیک و نهى از همکارى در گناه، مى تواند اشاره به راهى جهت تحقق امر و نهى یاد شده باشد.

۴۳- تعدى و تجاوز حتى به دشمنان، تعاون در گناه و تجاوز و ترک همکارى در کارهاى نیک، حاکى از بى تقوایى است. (لایجرمنکم ... و لاتعاونوا على الاثم و العدون واتقوا اللّه)

۴۴- ضرورت رعایت تقوا حتى نسبتِ به دشمنان (لایجرمنکم شنئان قوم ان صدوکم عن المسجدالحرام ان تعتدوا ... واتقوا اللّه)

۴۵- کیفر و مجازات خداوند، شدید است. (إنّ اللّه شدید العقاب)

۴۶- خداوند، شدید العقاب است. (إنّ اللّه شدید العقاب)

۴۷- همکارى در گناه و تجاوز، گناهى بزرگ و موجب کیفر و مجازاتى سخت (و لاتعاونوا على الاثم و العدون ... إنّ اللّه شدید العقاب) تهدید به عذاب شدید، نشانه بزرگى گناه است.

۴۸- توجه به کیفر سخت الهى، زمینه ساز تقواپیشگى و پرهیز از همکارى در گناه (و لاتعاونوا على الاثم و العدون واتقوا اللّه إنّ اللّه شدید العقاب)

موضوعات مرتبط

  • احرام: محرّمات احرام ۴، ۲۴
  • احکام:۲، ۴، ۵، ۶، ۱۵، ۲۴، ۲۸ زمینه احکام ۲، ۴، ۵، ۶، ۱۵، ۲۴، ۲۸ ۳۸
  • اسلام: و مادیّات ۱۹ ; اسلام و معنویات ۱۹ ; تاریخ صدر اسلام ۲۵، ۲۷، ۲۹، ۳۰، ۳۴
  • اسماء و صفات: شدید العقاب ۴۶
  • اماکن مقدس:۹، ۱۳
  • امنیّت: اقتصادى ۲۳ ; اهمیت امنیّت اجتماعى ۳۵
  • انتقام: عدالت در انتقام ۳۲
  • انسان: روزى انسان ۱۶، ۱۷ ; نیازهاى مادى انسان ۱۹ ; نیازهاى معنوى انسان ۱۹
  • بغض: آثار بغض ۳۱
  • بی‌تقوایى: نشانه هاى بی‌تقوایى ۴۳
  • تجارت: تشویق به تجارت ۲۱ ; سود تجارت ۲۰
  • تجاوز: اجتناب از تجاوز ۲۷ ; تعاون بر تجاوز ۳۹، ۴۲، ۴۳، ۴۷ ; حرمت تجاوز ۲۸ ; زمینه تجاوز ۳۱، ۳۳ ; موارد تجاوز ۴۰
  • تعاون: آثار تعاون ۳۸ ; ترک تعاون ۴۳ ; تعاون حرام ۳۹ ; زمینه تعاون ۴۲
  • تعصب دینى:۳۳
  • تقوا: آثار تقوا ۴۲ ; اهمیّت تقوا ۴۱، ۴۲ ; تعاون بر تقوا ۳۶، ۳۷ ; دعوت به تقوا ۴۲ ; زمینه تقوا ۴۸
  • چهارپایان: حلیت چهارپایان ۴
  • حاجیان: امنیّت حاجیان ۷ ; فضایل حاجیان ۱۱ ; نشانه هاى حاجیان ۱۲ ; هتک حرمت حاجیان ۷
  • حج: آثار حجّ ۱۸ ; احکام حجّ ۳، ۱۵ ; امنیّت در حجّ ۲۳ ; اهمیّت حجّ ۳، ۱۳ ; اهمیّت قربانى حجّ ۸ ; تجارت در حجّ ۱۵، ۲۳ ; تعاون در حجّ ۳۷ ; فلسفه حجّ ۱۴ ; فواید مادى حجّ ۱۴ ; فواید معنوى حجّ ۱۴ ; قربانى حجّ ۱۰ ; ممانعت از حجّ ۴۰ ; هتک قربانى حجّ ۵، ۶
  • حقوق: اهمیّت رعایت حقوق ۲۶
  • خدا: اوامر خدا ۲۷ ; حدود خدا ۳۸ ; ربوبیّت خدا ۱۷، ۲۲ ; رضایت خدا ۱۴ ; فضل خدا ۱۴، ۱۶، ۲۰ ; کیفرهاى خدا ۴۵، ۴۸ ; منشأ فضل خدا ۲۲ ; موجبات رضایت خدا ۱۸
  • دشمنان: تجاوز به دشمنان ۲۸، ۴۳ ; حقوق دشمنان ۲۶، ۲۸، ۴۴ ; دشمنان مسلمانان ۲۵
  • دشمنى: آثار دشمنى ۳۱ ; عوامل دشمنى ۳۰
  • روزى: منشأ روزى ۲۰
  • شعائر: احترام به شعائر ۱ ; حرمت هتک شعائر ۲ ; موارد شعائر ۳، ۴، ۱۰، ۱۱، ۱۲
  • صلح: اهمیّت صلح ۳۵
  • صید: احکام صید ۲۴ ; صید جایز ۲۴ ; صید حرام ۴، ۲۴
  • ظلم: زمینه ظلم ۳۱
  • عدالت: اهمیت عدالت ۳۲
  • علم: آثار علم ۴۸
  • عمره: تجارت در عمره ۱۵ ; عمره مفرده ۳۴
  • عمل: پسندیده ۲۱
  • عواطف: کنترل عواطف ۳۳
  • کار: تشویق به کار ۲۱
  • کعبه: احترام به کعبه ۹ ; زیارت کعبه ۳۴ ; قداست کعبه ۹
  • کیفر: مراتب کیفر ۴۵، ۴۷ ; موجبات کیفر ۴۷
  • گناه: تعاون بر گناه ۳۹، ۴۲، ۴۳، ۴۷ ; گناه کبیره ۴۷ ; موارد گناه ۲، ۵، ۶، ۴۰ ; موانع تعاون بر گناه ۴۸
  • مال: کسب مال ۱۵، ۱۷
  • ماههاى حرام:۱۰ هتک ماههاى حرام ۱۰ ۵
  • مباحات:۴
  • محرّمات:۲، ۵، ۶، ۲۸، ۳۹
  • مردم: حقوق مردم ۲۶
  • مسجدالحرام: اهمیت مسجدالحرام ۱۳ ; ممانعت از مسجدالحرام ۲۹، ۳۰
  • مسلمانان: صدر اسلام ۲۷ ; مسلمانان و مشرکان ۲۷
  • مشرکان: دشمنى با مشرکان ۳۰ ; رسوم مشرکان صدر اسلام ۳۴ ; عبادات مشرکان ۳۴ ; مشرکان صدر اسلام ۲۵ ; مشرکان و مسلمانان ۲۵، ۲۹، ۳۰
  • معاش: اهمیت تأمین معاش ۲۱
  • مقررات: اجتماعى ۳۸
  • مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۱
  • نظام جزایى:۳۲
  • نیکى: تعاون بر نیکى ۳۶، ۳۷، ۴۲

منابع