الصافات ٣٣

از الکتاب
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
کپی متن آیه
فَإِنَّهُمْ‌ يَوْمَئِذٍ فِي‌ الْعَذَابِ‌ مُشْتَرِکُونَ‌

ترجمه

(آری) همه آنها [= پیشوایان و پیروان گمراه‌] در آن روز در عذاب الهی مشترکند!

|پس بى‌ترديد [همه‌] ايشان در آن روز در عذاب مشتركند
پس، در حقيقت، آنان در آن روز در عذاب شريك يكديگرند!
و در آن روز آنها همه در عذاب مشترکند.
پس بی تردید همه نان در آن روز در عذاب شریک اند،
در آن روز، همه در عذاب شريكند.
آنگاه ایشان در چنین روزی در عذاب مشترکند
پس بى‌گمان همه ايشان در آن روز در عذاب شريكند.
در نتیجه آنان در آن زمان (همگی، اعم از راهبران و پیروان) در عذاب، با یکدیگر و مشترکند.
در نتیجه، آنان در آن روز بی‌چون در (ژرفای) عذاب شریک یکدیگرند!
پس آنانند در آن روز در عذاب شریک‌شدگان‌

On that Day, they will share in the punishment.
ترتیل:
ترجمه:
الصافات ٣٢ آیه ٣٣ الصافات ٣٤
سوره : سوره الصافات
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مُشْتَرِکُونَ»: با یکدیگر اشتراک دارند. با همدیگرند.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَأَغْوَيْناكُمْ إِنَّا كُنَّا غاوِينَ «32» فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ «33»

پس ما شما را گمراه كرديم (امّا نه با قهر) زيرا كه ما خود نيز منحرف بوديم. پس آنان در آن روز، در عذاب الهى مشتركند.

پیام ها

1- پيشوايان كفر، هم به گمراهى خود اعتراف مى‌كنند و هم مسئوليّت اغفال و گمراه كردن پيروان خود را مى‌پذيرند. «فَأَغْوَيْناكُمْ» ولى مسئوليّت قهر و غلبه و سلطه را نمى‌پذيرند. «ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ»

2- زمينه و عامل انحراف، از درون منحرفان است نه بر اثر فشار بيرون. «كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ»

3- بالاخره پيشوايان شرك در روز قيامت به توحيد و ربوبيّت الهى اعتراف مى‌كنند. «قَوْلُ رَبِّنا»

4- در دنيا وعده و وعيد خداوند به گوش سران شرك رسيده است و از روى تعمّد منكر شده‌اند. «قَوْلُ رَبِّنا»

5- انسان موجودى آزاد از جبر اجتماعى و فرهنگى است. «بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ»

6- گمراه بودن، زمينه‌ى گمراه كردن است. «فَأَغْوَيْناكُمْ إِنَّا كُنَّا غاوِينَ»

7- خداوند در عذاب پيشوايان و پيروان كفر عادل است. «فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ»

8- مردم عادى هم در پديد آمدن نظام و يا افراد فاسد و هم در رشد و تقويت و

جلد 8 - صفحه 26

بقاى ظلم آنان مؤثّرند. زيرا اگر سهم يا اثرى نداشته باشند در عذاب شريك نمى‌بودند. «فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ (33)

فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ: پس بدرستى كه متبوعان و تابعان در آن روز، فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ‌: در چشيدن عذاب مشترك هستند همچنانكه در شرك و گمراهى شريك بودند، يعنى مخاصمه آنها با هم هيچ فايده نخواهد داشت و همه ايشان در عذاب جهنم مخلد باشند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَحَقَّ عَلَيْنا قَوْلُ رَبِّنا إِنَّا لَذائِقُونَ (31) فَأَغْوَيْناكُمْ إِنَّا كُنَّا غاوِينَ (32) فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ (33) إِنَّا كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ (34) إِنَّهُمْ كانُوا إِذا قِيلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ (35)

وَ يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَتارِكُوا آلِهَتِنا لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ (36) بَلْ جاءَ بِالْحَقِّ وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ (37) إِنَّكُمْ لَذائِقُوا الْعَذابِ الْأَلِيمِ (38) وَ ما تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (39) إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ (40)

ترجمه‌

پس لازم شد بر ما وعده پروردگار ما همانا ما چشندگانيم‌

پس گمراه كرديم شما را همانا ما بوديم گمراهان‌

پس بدرستيكه آنها در چنين روز در عذاب شريكانند

همانا ما اين چنين رفتار ميكنيم با گناهكاران‌

بدرستيكه آنها بودند كه وقتى گفته ميشد بآنها نيست معبودى جز خداوند تكبّر و سركشى مينمودند

و ميگفتند آيا همانا ما ترك‌كنندگان باشيم خدايان خود را براى شاعرى ديوانه‌

نه چنين است بلكه آورد دين حقّ را و تصديق نمود پيمبران را

همانا شما هر آينه چشندگان عذاب دردناكيد

و جزا داده نميشويد جز آنچه بوديد كه ميكرديد

مگر بندگان خدا كه خالص شدگانند.

تفسير

بعد از معارضه گمراه‌شدگان با گمراه كنندگان كه در آيات سابقه ذكر شد گمراه كنندگان اوّلا اقرار نموده‌اند كه ما مستحق عذاب شديم و لازم شد كه بچشيم طعم آتش جهنّم را كه خداوند قول داده بود بكفار بچشاند و ثانيا اعتراف كرده‌اند كه ما گمراه‌شدگان را گمراه نموديم چون خودمان گمراه بوديم خواستيم آنها را هم مثل خودمان كنيم تا امثال ما در دنيا كم نباشند ولى خدا بآنها عقل داده بود نبايد گوش بحرف ما بدهند بايد بعقل خودشان رجوع نمايند و دريابند بطلان قول ما را و خدا فرموده هر دو دسته امروز با يكديگر در عذاب شريكند نهايت آنكه گمراه كنندگان بيشتر براى گناه گمراه شدن و گمراه كردن و بعدا خدا ميفرمايد ما كلّيّه گناهكاران را باين نحو مجازات ميكنيم كه عذر غير موجّه آنها را نمى‌پذيريم چه رسد بمشركين مكّه چون آنها اشخاصى بودند كه وقتى پيغمبر صلى اللّه عليه و اله بآنها فرمود بگوئيد لا اله الا اللّه رستگار شويد تكبّر و سركشى و تعصّب بيجا و عناد و لجاج وادار نمود آنها را كه بگويند آيا ما دست از بتها و معبودهاى خود و پدرانمان برداريم بقول يكنفر شاعر ديوانه با آنكه ديده بودند معجزات او را و او دين حق ثابت محقّق بادلّه و براهين عقليّه آورده بود و تصديق نموده بود انبياء سابق را بقول و بوجود خود و كتابش چون منطبق بودند با معرّفى ايشان از آندو در كتب خودشان و بطريقه‌اش كه دعوت بتوحيد نمود چنانچه انبياء عليهم السلام مينمودند و از اعاظم ايشان حضرت ابراهيم و اسمعيل عليهما السلام جدّ اعلاى اينها بودند كه مؤسّس توحيد در عالم شدند و اين ناخلفان‌


جلد 4 صفحه 430

مشرك شدند پس ميگوئيم بايد بچشيد عذاب اليم آتش دائم جهنّم را و دم نزنيد اين جزاى اعمال شما است كه مرتكب شديد نه زيادتر از آن چون خداوند زياده از ميزان استحقاق جزا نميدهد مگر به بندگان خالص شده از لوث معاصى كه بفضل خود بآنها زيادتر از ميزان استحقاق هم جزاء ميدهد و بنابراين استثناء متّصل و مستثنا مفهوم از كلام است يا خطاب بعموم بندگان ميباشد و محتمل است منقطع باشد يعنى شما معذّب خواهيد بود ليكن بندگانيكه خالص نمودند وجود خود و نيّات خودشان را براى عبادت و اطاعت خدايا خدا ايشانرا موفّق بخلوص نيّت فرموده براى خود مثاب و مأجورند بتفصيلى كه بيايد انشاء اللّه تعالى.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَإِنَّهُم‌ يَومَئِذٍ فِي‌ العَذاب‌ِ مُشتَرِكُون‌َ (33)

‌پس‌ محققا ‌آنها‌ رؤساء و اتباع‌ ‌در‌ عذاب‌ شريك‌ هستند.

‌آنها‌ ‌از‌ جهت‌ اضلال‌ و اينها ‌از‌ جهت‌ ضلالت‌ ولي‌ ممكن‌ ‌است‌ و اللّه‌ العالم‌ اينكه‌ بگوئيم‌ عذاب‌ اضلال‌ كننده‌ بسا چندين‌ هزار برابر ‌است‌ ‌بر‌ عذاب‌ گمراه‌ ‌شده‌ زيرا عذاب‌ ضلالت‌ ‌خود‌ ‌را‌ دارد بعلاوه‌ عذابي‌ ‌که‌ اتباع‌ ‌آنها‌ دارند ‌بر‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ بار ميشود ‌پس‌ اشتراك‌ ‌در‌ عذاب‌ ‌را‌ دو نحوه‌ ميتوان‌ ‌گفت‌ يك‌ نحوه‌ مراد اشتراك‌ ‌در‌ اصل‌ عذاب‌ ‌است‌ ‌که‌ تمام‌ معذب‌ هستند و ‌لو‌ درجات‌ عذاب‌ ‌آنها‌ ‌از‌ شدت‌ و ضعف‌ و كثرت‌ و قلت‌ مختلف‌ ‌باشد‌ و نحوه ديگر آنكه‌ بگوئيم‌ تمام‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ عذاب‌ ضلالت‌ ‌خود‌ ‌را‌ دارند و ‌هم‌ عذاب‌ اضلال‌ ديگران‌ ‌را‌ زيرا ‌هر‌ ‌که‌ ‌در‌ ضلالت‌ افتاد ‌در‌ مقام‌ ‌است‌ ‌که‌ يك‌ دسته‌ ديگر ‌را‌ ‌هم‌ مسلك‌ ‌خود‌ كند و ‌لو‌ ‌هر‌ قدر پست‌ و بي‌ اعتبار ‌باشد‌ ‌لا‌ اقل‌ اطفال‌ ‌خود‌ و زنهاي‌ ‌خود‌ و بستگان‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌هم‌ مسلك‌ ‌با‌ ‌خود‌ ميكنند چنانچه‌ بالحس‌ و العيان‌ مشاهده‌ ميكنيم‌ اغلب‌ بلكه‌ صد ‌در‌ نود اولاد يهود يهودي‌ ميشوند اولاد نصاري‌ نصراني‌ ميشوند اولاد مخالفين‌ مخالف‌ ميشوند اولاد مشركين‌ مشرك‌ ميشوند بلكه‌ ‌در‌ ميان‌ مؤمنين‌ اولاد تارك‌‌-‌ الصلاةها تارك‌ الصلاة هستند اولاد فسقه‌ فاسق‌ اولاد ظلمه‌ ظالم‌ اولاد مكشوفات‌ مكشوفه‌ اولاد اهل‌ ساز و لهويات‌ اولاد مؤمنين‌ متدينين‌ مؤمن‌ متدين‌ و هكذا فعلله‌ و تفعلله‌ و لذا ‌در‌ خبر دارد ميفرمايد

‌کل‌ مولود يولد ‌علي‌ الفطرة و انما

جلد 15 - صفحه 142

ابواه‌ يهودانه‌ و ينصرانه‌

بلكه‌ همين‌ موضوع‌ ‌را‌ مدرك‌ ‌خود‌ قرار دادند ‌در‌ مقابل‌ انبياء ‌که‌ گفتند بَل‌ قالُوا إِنّا وَجَدنا آباءَنا عَلي‌ أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلي‌ آثارِهِم‌ مُهتَدُون‌َ إِنّا وَجَدنا آباءَنا عَلي‌ أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلي‌ آثارِهِم‌ مُقتَدُون‌َ زخرف‌ آيه 22 و 23 و ‌در‌ همين‌ سوره‌ آيه 67 ميفرمايد إِنَّهُم‌ أَلفَوا آباءَهُم‌ ضالِّين‌َ فَهُم‌ عَلي‌ آثارِهِم‌ يُهرَعُون‌َ

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 33)- سرنوشت این پیشوایان و آن پیروان: به دنبال بیان مخاصمه پیروان و پیشوایان گمراه در قیامت در کنار دوزخ که در آیات گذشته آمد، در این آیه سرنوشت هر دو گروه را یک جا بیان کرده، و عوامل بدبختی آنها را شرح می‌دهد که هم بیان درد است و هم ذکر درمان.

نخست می‌فرماید: «همه آنها [پیشوایان و پیروان گمراه] در آن روز در عذاب الهی مشترکند» (فَإِنَّهُمْ یَوْمَئِذٍ فِی الْعَذابِ مُشْتَرِکُونَ).

البته اشتراک آنها در اصل عذاب مانع تفاوتها و اختلاف درکات آنها در دوزخ و عذاب الهی نیست، چرا که مسلما کسی که مایه انحراف هزاران انسان شده است هرگز در مجازات، همسان یک فرد عادی گمراه نخواهد بود.

نکات آیه

۱ - مشترک بودن رهبران شرک و کفر اغواگر با توده هاى مشرک و کافر اغوا شده در کیفر و عذاب دوزخ (فإنّهم یومئذ فى العذاب مشترکون)

۲ - محیط ناسالم و نظام اجتماعى فاسد، موجب تبرئه انسان گمراه و مردم فاسد از مجازات الهى نمى شود. (فإنّهم یومئذ فى العذاب مشترکون) اشتراک مردم گمراه با رهبران گمراه کننده - که معمولاً نظام اجتماعى مردم را نیز در دست دارند - در مجازات الهى، مى تواند گویاى حقیقت بالا باشد.

۳ - مردم گمراه و فاسد، در پیدایش نظام اجتماعى فاسد و ظاهر شدن رهبران گمراه گر و انحراف ساز در جامعه، مؤثر بوده و داراى نقش اند. (فإنّهم یومئذ فى العذاب مشترکون) مشترک بودن عذاب مردم اغوا شده با رهبران اغواگر خود، مى رساند که اغوا شدن مردم، هرچند به وسیله رهبران آنان است; ولى آنان نیز در این گمراهى نقش داشته و مؤثر بوده اند. گفتنى است که نقش آنان مى تواند در رابطه با پیدایش نظام فاسد و ظهور رهبران گمراه کننده در جامعه باشد.

موضوعات مرتبط

  • جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۳; نقش جامعه فاسد ۲
  • رهبران: زمینه پیدایش رهبران گمراه ۳; کیفر اخروى رهبران شرک ۱; کیفر اخروى رهبران کفر ۱; کیفر اخروى رهبران گمراه ۱
  • فساد: زمینه فساد اجتماعى ۳
  • کافران: کیفر اخروى کافران ۱
  • گمراهان: حتمیت کیفر گمراهان ۲
  • مردم: آثار گمراهى مردم ۳
  • مشرکان: کیفر اخروى مشرکان ۱

منابع