الشورى ١٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۲۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

آیینی را برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم این بود که: دین را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید! و بر مشرکان گران است آنچه شما آنان را به سویش دعوت می کنید! خداوند هر کس را بخواهد برمی‌گزیند، و کسی را که به سوی او بازگردد هدایت می‌کند.

|براى شما از [احكام‌] دين همان را تشريع كرد كه به نوح توصيه كرده بود، و [نيز] آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه را كه به ابراهيم و موسى و عيسى توصيه نموديم كه دين را برپا داريد و در آن تفرقه نكنيد. بر مشركان آنچه بدان دعوتشان مى‌كنى، گران است [و از توحي
از [احكام‌] دين، آنچه را كه به نوح در باره آن سفارش كرد، براى شما تشريع كرد و آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه را كه در باره آن به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش نموديم كه: «دين را برپا داريد و در آن تفرقه‌اندازى مكنيد.» بر مشركان آنچه كه ايشان را به سوى آن فرا مى‌خوانى، گران مى‌آيد. خدا هر كه را بخواهد، به سوى خود برمى‌گزيند، و هر كه را كه از در توبه درآيد، به سوى خود راه مى‌نمايد.
خدا شرع و آیینی که برای شما مسلمین قرار داد حقایق و احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی هم آن را سفارش نمودیم که دین خدا را بر پا دارید و هرگز تفرقه و اختلاف در دین مکنید. مشرکان را که به خدای یگانه و ترک بتان دعوت می‌کنی (قبولش) بسیار در نظرشان بزرگ می‌آید. (باری از انکار آنها میندیش که) خدا هر که را بخواهد به سوی خود (و مقام رسالت خویش) برمی‌گزیند و هر که را به درگاه خدا به تضرّع و دعا باز آید هدایت می‌فرماید.
از دین آنچه را به نوح سفارش کرده بود، برای شما تشریع کرد و آنچه را به تو وحی کردیم؛ و آنچه ابراهیم و موسی و عیسی را به آن توصیه نمودیم [این است] که دین را برپا دارید و در آن فرقه فرقه و گروه گروه نشوید. بر مشرکان دینی که آنان را به آن می خوانی گران است. خدا هر کس را بخواهد به سوی [این] دین جلب می کند، و هر کس را که به سوی او بازگردد هدایت می کند،
براى شما آيينى مقرر كرد، از همان گونه كه به نوح توصيه كرده بود و از آنچه بر تو وحى كرده‌ايم و به ابراهيم و موسى و عيسى توصيه كرده‌ايم كه دين را بر پاى نگه داريد و در آن فرقه فرقه مشويد. تحمل آنچه بدان دعوت مى‌كنيد بر مشركان دشوار است. خدا هر كه را خواهد براى رسالت خود بر مى‌گزيند و هر كه را بدو باز گردد به خود راه مى‌نمايد.
در دین شما، هر آنچه به نوح سفارش کرده بود، مقرر داشت، و نیز آنچه به تو وحی کرده‌ایم، و آنچه به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کرده‌ایم، که دین را برپا بدارید، و در آن اختلاف نورزید، آنچه مشرکان را به آن می‌خوانی، بر ایشان دشوار آید، خداوند است که هرکس را بخواهد به راه خویش برمی‌گزیند و هرکس را که روی به درگاه او آورد، به سوی خویش هدایت می‌کند
براى شما از دين چيزى را مقرر كرد كه نوح را بدان سفارش كرده بود و نيز آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه ابراهيم و موسى و عيسى را به آن سفارش كرديم كه اين دين را برپا داريد و در آن پراكندگى و اختلاف مكنيد آنچه بدان مى‌خوانى بر مشركان گران و دشوار است. خدا هر كه را خواهد به سوى خود- يعنى براى رسالت خود- برمى‌گزيند و هر كه را [به دل‌] به او بازگردد به سوى خود راه مى‌نمايد.
خداوند آئینی را برای شما (مؤمنان) بیان داشته و روشن نموده است که آن را به نوح توصیه کرده است و ما آن را به تو وحی و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش نموده‌ایم (به همه‌ی آنان سفارش کرده‌ایم که اصول) دین را پابرجا دارید و در آن تفرقه نکنید و اختلاف نورزید. این چیزی که شما مشرکان را بدان می‌خوانید (که پابرجا داشتن اصول و ارکان دین است) بر مشرکان سخت گران می‌آید. خداوند هر که را بخواهد برای این دین برمی‌گزیند و هر که (از دشمنانگی با دین دست بکشد و) به سوی آن برگردد، بدان رهنمودش می‌گرداند.
از کل دین، آنچه را که به نوح درباره‌ی آن سفارش کرد، برایتان راهی بگشود. و آنچه را به تو وحی کردیم و آنچه را که درباره‌ی آن به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش نمودیم که: «دین را بر پا بدارید و در آن از یکدیگر جدا نشوید.» بر مشرکان آنچه که ایشان را سوی آن فرامی‌خوانی، گران می‌آید. خدا هر که را بخواهد، سوی خود برمی‌گزیند و هر که را به او برگشت پیاپی می‌کند، سوی خود راه می‌نماید.
آئین نهاد برای شما از کیش آنچه اندرز داد بدان نوح را و آنچه وحی فرستادیم بسوی تو و آنچه توصیه کردیم بدان ابراهیم و موسی و عیسی را که بپای دارید دین را و پراکنده نشوید در آن گران است بر مشرکان آنچه خوانیشان بدان خدا گزیند بسوی خویش هر که را خواهد و رهبری کند به خویش هر که را بازگردد


الشورى ١٢ آیه ١٣ الشورى ١٤
سوره : سوره الشورى
نزول : ١٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«شَرَعَ»: بیان داشته است. روشن نموده است. «الَّذِی»: ذکر چنین موصولی اشاره به اهمّیّت دین اسلام دارد که جامع همه اصول و ارکان ادیان آسمانی است. چرا که (الَّذِی) در میان موصولات اصل، و آئین اسلام نیز در میان ادیان خدا اصل است. «یَجْتَبِی إِلَیْهِ»: برای تبلیغ دین به عنوان پیغمبر برمی‌گزیند. برای گزینش دین خود انتخاب می‌نماید، مرجع ضمیر (ه) خدا یا دین خدا است. «یَهْدی إِلَیْهِ»: به سوی خود یا آئین خود هدایت می‌کند. مرجع ضمیر (ه) باز هم خدا یا دین خدا است. «یُنِیبُ»: (نگا: غافر / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - هماهنگى آیین اسلام با دین نوح، ابراهیم، موسى و عیسى(ع) (شرع لکم من الدین ما وصّى به نوحًا ... و ما وصّینا به إبرهیم و موسى و عیسى)

۲ - پیشینه و قدمت تاریخى ادیان توحیدى و شریعت هاى آسمانى (شرع لکم من الدین ما وصّى به نوحًا)

۳ - تشریع دین از سوى خداوند، در جهت منافع و مصالح انسان است. (شرع لکم من الدین) با توجه به لام «لکم» - که براى انتفاع است - و نیز از این که آیه در مقام امتنان است، مطلب بالا استفاده مى شود.

۴ - نوح، ابراهیم، موسى، عیسى(ع) و پیامبراسلام(ص)، پیامبران اولواالعزم و داراى شریعت (شرع لکم من الدین ما وصّى به نوحًا ... و موسى و عیسى)

۵ - اتحاد و اشتراک ادیان الهى، در شریعت و روش هاى اصولى (شرع لکم من الدین)

۶ - دین نوح، اولین شریعت آسمانى است.* (شرع لکم من الدین ما وصّى به نوحًا) آیه شریفه در مقام بیان ادیان پیشین است. تعبیر «شرع لکم... أوحینا إلیک» مى تواند ناظر به اولین و آخرین شرایع آسمانى باشد.

۷ - مرتبت والاى پیامبر(ص)، در مقایسه با پیامبران اولواالعزم پیشین (ما وصّى به نوحًا و الذى أوحینا إلیک و ما وصّینا به إبرهیم) از تقدیم «الذى أوحینا إلیک» بر جمله «ما وصّینا به إبراهیم...» برداشت یاد شده استفاده مى شود. گفتنى است که در این صورت تقدیم «ما وصّى به نوحاً» نه از باب تعظیم; بلکه به منظور بیان اولین شریعت آسمانى است.

۸ - تفاوت نحوه ابلاغ و انزال پیام هاى دینى، به پیامبراکرم(ص) و انبیاى پیشین.* (ما وصّى به ... و الذى أوحینا إلیک) با توجه به تفاوت مواد و محتواى دو واژه «وصیت» و «وحى»، برداشت یاد شده به دست مى آید.

۹ - اسلام علاوه بر معارف و احکام شریعت هاى پیشین، دربردارنده آموزه هایى فزون تر (شرع لکم ... و الذى أوحینا إلیک و ما وصّینا به إبرهیم) توصیه در جایى به کار مى رود که امور بسیار مهم و اساسى مورد نظر باشد. بنابراین تغییر تعبیر از توصیه به وحى در مورد اسلام، نشان دهنده آن است که اسلام علاوه بر امور توصیه شده، امور دیگرى را نیز در بر دارد.

۱۰ - باقى ماندن معارف و احکام پر اهمیت ادیان پیشین در شریعت اسلام (شرع لکم ... و ما وصّینا به إبرهیم) با توجه به معناى «وصّینا» (سفارش پیاپى و مؤکد) مى توان استفاده کرد که دستورات مؤکد و مهم ادیان پیشین در شریعت اسلام باقى مانده است.

۱۱ - احکام شریعت هاى آسمانى، براساس علم گسترده و لایزال الهى است. (إنّه بکلّ شىء علیم . شرع لکم من الدین ما وصّى به نوحًا)

۱۲ - تشریع دین از سوى خداوند، مظهرى از سلطه وى بر جهان هستى است. (له مقالید السموت و الأرض ... شرع لکم من الدین)

۱۳ - شرایع آسمانى، منحصر در شریعت نوح، ابراهیم، موسى، عیسى(ع) و پیامبراکرم(ص) است. (شرع لکم من الدین ما وصّى به نوحًا ... و عیسى) از این که خداوند به یادآورى شریعت هاى یاد شده بسنده نموده، برداشت بالا به دست مى آید.

۱۴ - اقامه دین و حفظ وحدت در آن، تکلیف مشترک در تمامى شریعت هاى آسمانى است. (شرع لکم ... أن أقیموا الدین و لا تتفرّقوا فیه)

۱۵ - تثبیت و گسترش دین الهى، نیازمند اقدام و تلاش جمعى است. (أن أقیموا الدین) با توجه به جمع بودن «أقیموا»، مى توان برداشت بالا را به دست آورد.

۱۶ - عینیت بخشیدن به تعالیم شریعت در جامعه، توصیه خداوند به تمامى پیروان ادیان آسمانى (شرع لکم ... أن أقیموا الدین) «إقامة» (مصدر «أقیموا») - که به معناى به پاداشتن است - مطلب بالا را افاده مى کند.

۱۷ - لزوم عمل به مجموعه کامل دستورات دین و پرهیز از هر گونه گزینش نسبت به آن (و لاتتفرّقوا فیه) برداشت یاد شده بر این پایه مبتنى است که مراد از «تفرّق» در «لاتتفرّقوا فیه» عمل کردن به برخى از دستورات دین و رها کردن بعضى دیگر باشد.

۱۸ - تکالیف و قوانین دینى، مجموعه مرتبط و تفکیک ناپذیر است. (أن أقیموا الدین و لاتتفرّقوا فیه)

۱۹ - اختلافات پیروان شریعت، مانع حیات و قوام دین در جامعه. (أن أقیموا الدین و لاتتفرّقوا فیه) برداشت بالا بر این اساس است که عطف جمله «لاتتفرّقوا فیه» بر «أقیموا الدین»، عطف تفسیرى و از نوع یکى از متلازمین بر دیگرى باشد.

۲۰ - اکتفا به انجام برخى از تعالیم شریعت، خطرى براى کلیت دین (أقیموا الدین و لا تتفرّقوا فیه) برداشت یاد شده باتوجّه به دو مطلب زیر است: الف) مراد از «لاتتفرّقوا» عمل به برخى از دستورات و ترک بعضى دیگر باشد. ب) فعل «لاتتفرّقوا» تفسیر و تأکید براى «أقیموا الدین» باشد.

۲۱ - احیاى ارزش ها و تعالیم دین در جامعه، مسؤولیت هر فرد مسلمان (أن أقیموا الدین)

۲۲ - ترک شرک و پذیرش توحید، امرى گران و دشوار براى مشرکان (کبر على المشرکین ما تدعوهم إلیه)

۲۳ - ادعاى تازگى و پیشینه نداشتن معارف اسلام، از بهانه هاى مشرکان مکه (شرع لکم ... کبر على المشرکین ما تدعوهم إلیه) با توجه به این که آیات پیشین در مورد مشرکان بوده است، ذکر سابقه معارف توحیدى در شرایعت هاى پیشین; مى تواند ناظر به این نکته باشد که مشرکان مکه به بهانه تازگى معارف اسلامى تلاش در انکار آن داشتند.

۲۴ - دعوت به توحید و انذار مشرکان، وظیفه اى عمومى براى مسلمانان (کبر على المشرکین ما تدعوهم إلیه) با توجه به جمع بودن «ما تدعوهم»، برداشت یاد شده به دست مى آید.

۲۵ - هدایت انسان ها به سوى توحید، براساس مشیت و اراده الهى است. (اللّه یجتبى إلیه من یشاء) بنابراین که ضمیر «إلیه» به توحید باز گردد و مراد از «من» مطلق انسان ها باشد، مطلب بالا استفاده مى شود.

۲۶ - پیامبران، انسان هاى برگزیده جهان هستى (اللّه یجتبى إلیه من یشاء) مراد از «من» در «من یشاء» به قرینه عبارت اول آیه و به کارگیرى ماده «اجتبا»، مى تواند پیامبران باشد.

۲۷ - مشیت و اراده الهى، مبناى گزینش و انتخاب پیامبران (شرع لکم ... اللّه یجتبى إلیه من یشاء)

۲۸ - نقش اراده و خواست انسان در گرایش یافتن وى به توحید از سوى خداوند * (اللّه یجتبى إلیه من یشاء) برداشت بالا بدین احتمال است که ضمیر مستتر در «یشاء» - به قرینه «من ینیب» - به «من» بازگردد.

۲۹ - روحیه انابه و ارتباط مداوم با خدا، موجب دستیابى به هدایت الهى (و یهدى إلیه من ینیب) به کارگیرى فعل مضارع «ینیب»، بیانگر تجدد و استمرار ارتباط با خدا و حاکى از داشتن روحیه انابه به درگاه او است.

۳۰ - تأثیر عملکرد آدمى در دستیابى وى به هدایت الهى (و یهدى إلیه من ینیب) از آن جا که انابه و بازگشت به خدا در قالب اعمال و رفتار انسان شکل مى گیرد، مطلب بالا قابل برداشت است.

۳۱ - روحیه انابه و توجه مدام پیامبران به خداوند، موجب برگزیدگى و انتخاب ایشان (یجتبى إلیه من یشاء و یهدى إلیه من ینیب)

روایات و احادیث

۳۲ - «عن أبى جعفر(ع) قال: ... انّ اللّه عزّوجلّ بعث نوحاً إلى قومه «أن اعبدوا اللّه واتّقوه و أطیعون» ثمّ دعاهم إلى اللّه وحده و أن یعبدوه و لایشرکوا به شیئاًثمّ بعث الأنبیاء على ذلک إلى أن بلغوا محمداً فدعاهم إلى أن یعبدوا اللّه و لایشرکوا به شیئاً و قال: «شرع لکم من الدین ما وصّى به نوحاً و الذى أوحینا...»;[۱] از امام باقر(ع) روایت شده که فرمود: ...خداوند عزّوجلّ نوح را به سوى قومش مبعوث نمود که خدا را عبادت نمایید و از او پروا داشته باشید و مرا اطاعت کنید. سپس آنها را دعوت نمود به خداى یگانه که او را عبادت نمایید و هیچ گونه شریکى براى او نگیرید و بعد پیامبران را بر همین منوال فرستاد تا به رسول خدا(ص) رسید، و آنان را به عبادت خدا و این که نسبت به او هیچ گونه شرکى نورزند، فرا خوانده و فرمود: شرع لکم من الدین ما وصّى به نوحاً...».

موضوعات مرتبط

  • ابراهیم(ع): دین ابراهیم(ع) ۴، ۱۳; مقامات ابراهیم(ع) ۴
  • اتحاد: اهمیت اتحاد ۱۴
  • احکام: منشأ احکام ۱۱
  • اختلاف: آثار اختلاف دینى ۱۹
  • ادیان آسمانى: ۱۳ تاریخ ادیان آسمانى ۲; توصیه به پیروان ادیان آسمانى ۱۶; حجیت ادیان آسمانى پیشین ۱۰; منشأ ادیان آسمانى ۱۱; هماهنگى ادیان آسمانى ۱، ۵، ۱۴
  • اراده: آثار اراده ۲۸
  • اسلام: تازگى اسلام ۲۳; فضیلت اسلام ۹; هماهنگى اسلام و دین ابراهیم(ع) ۱; هماهنگى اسلام و دین نوح(ع) ۱; هماهنگى اسلام و مسیحیت ۱; هماهنگى اسلام و یهودیت ۱
  • انابه: آثار انابه ۲۹
  • انبیا: آثار انابه انبیا ۳۱; انبیا ى اولواالعزم ۴; برگزیدگى انبیا ۲۶; زمینه برگزیدگى انبیا ۳۱; فضایل انبیا ۲۶; منشأ برگزیدگى انبیا ۲۷; وحى به انبیا ۸; هماهنگى انبیا ۳۲
  • انسان: مصالح انسان ۳; منافع انسان ۳
  • ایمان: ایمان به توحید ۲۲; زمینه ایمان به توحید ۲۸
  • توحید: اهمیت دعوت به توحید ۲۴; دعوت به توحید عبادى ۳۲; هدایت به توحید ۲۵
  • خدا: آثار ارتباط با خدا ۲۹; آثار مشیت خدا ۲۵، ۲۷; توصیه هاى خدا ۱۶; نشانه هاى حاکمیت خدا ۱۲; وسعت علم خدا ۱۱
  • دین: آسیب شناسى دینى ۱۹، ۲۰; اهمیت احیاى ارزشهاى دینى ۲۱; آثار عمل به بخشى از دین ۲۰; اولین دین ۶; پیوستگى دین ۱۷، ۱۸; تشریع دین ۳، ۱۲; دین و عینیت ۱۶; روش تبلیغ دین ۱۵; عمل به بخشى از دین ۱۷; محافظت از دین ۱۴; موانع ثبات دین ۱۹; ویژگیهاى دین ۱۸
  • ذکر: آثار ذکر خدا ۳۱
  • شرک: ترک شرک عبادى ۳۲; سختى ترک شرک ۲۲
  • عمل: آثار عمل ۳۰
  • عیسى(ع): دین عیسى(ع) ۴، ۱۳; مقامات عیسى(ع) ۴
  • محمد(ص): دین محمد(ص) ۴، ۱۳، ۳۲; فضایل محمد(ص) ۷; مقامات محمد(ص) ۴; وحى به محمد(ص) ۸
  • مسؤولیت: مسؤولیت همگانى ۲۱، ۲۴
  • مسلمانان: مسؤولیت مسلمانان ۲۱، ۲۴
  • مشرکان: اهمیت انذار مشرکان ۲۴
  • مشرکان مکه: ادعاى مشرکان مکه ۲۳; بهانه جویى مشرکان مکه ۲۳
  • موسى(ع): دین موسى(ع) ۴، ۱۳; مقامات موسى(ع) ۴
  • نوح(ع): دین نوح(ع) ۱۳، ۳۲; فضیلت دین نوح(ع) ۶; مقامات نوح(ع) ۴
  • وحى: مراتب وحى ۸
  • هدایت: زمینه هدایت ۲۹، ۳۰; منشأ هدایت ۲۵

منابع

  1. کافى، ج ۲، ص ۲۸، ح ۱; نورالثقلین، ج ۴، ص ۵۶۳- ، ح ۳۴.