الشعراء ١٥٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۰۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

سرانجام بر آن (ناقه) حمله نموده آن را «پی» کردند؛ (و هلاک نمودند) سپس از کرده خود پشیمان شدند!

پس آن را پى كردند و پشيمان گشتند
پس آن را پى كردند و پشيمان گشتند.
قوم صالح ناقه را پی کردند، سپس از کار خود پشیمان شدند.
پس ناقه را پی کردند و [از کار خود] پشیمان شدند،
آن را كشتند و پشيمان شدند.
آنگاه آن را پی کردند، و سپس پشیمان شدند
پس آن را پى كردند- كشتند- آنگاه پشيمان گشتند.
ولی آنان شتر را (با تیر) کشتند و (عذاب خدا را در چند قدمی خود دیدند و از کرده‌ی خود) پشیمان شدند.
پس آن شتر را پی کردند و (از) پشیمانان گشتند.
پس پی کردندش پس بامداد کردند پشیمانان‌


الشعراء ١٥٦ آیه ١٥٧ الشعراء ١٥٨
سوره : سوره الشعراء
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«عَقَرُوهَا»: شتر را کشتند (نگا: اعراف / ، هود / ).


تفسیر

نکات آیه

۱ - اقدام ثمودیان به پى کردن ناقه صالح، على رغم هشدار وى (و لاتمسّوها بسوء ... فعقروها) «عَقْر» (مصدر «عقروا») به معناى پى کردن و «اصبحوا» معادل «صاروا» است.

۲ - ندامت و پشیمانى ثمودیان، به دنبال پى کردن ناقه صالح و مشاهده نشانه هاى عذاب (فعقروها فأصبحوا ندمین ) «فاء» در «فأصبحوا» فصیحه و بیانگر حذف جمله اى است که به خاطر معلوم بودنش حذف شده و تقدیر آن چنین است: «فعقروها فرأوا اشراط العذاب فأصبحوا نادمین; ناقه را پى کردند پس نشانه هاى عذاب را دیدند، پس پشیمان شدند».

۳ - هم دلى و هم گامى ثمودیان در کشتن ناقه صالح (فعقروها فأصبحوا ندمین) با توجه به این که ناقه صالح، تنها به وسیله یک تن از ثمودیان پى شد، جمع آمدن «عقروا» و نیز «أصبحوا نادمین»، مى رساند که همه قوم ثمود در کشتن ناقه دست داشتند و یا بدان راضى بودند.

۴ - معجزه خواهى ثمودیان، پیشنهادى بهانه جویانه بود; نه درخواستى صادقانه. (فأت بئایة إن کنت من الصدقین ... فعقروها)

۵ - تأثیرناپذیرى اهل عناد، در برابر معجزات الهى (فأت بئایة ... قال هذه ناقة ... فعقروها)

۶ - ثمودیان، مردمى لجوج و حق ناپذیر (فأت بئایة إن کنت من الصدقین . قال هذه ناقة... و لاتمسّوها بسوء... فعقروها)

۷ - روحیه عناد و حق ناپذیرى، مانع از درک صحیح حقایق و تصمیم گیرى به موقع (فعقروها فأصبحوا ندمین ) ثمودیان تا قبل از کشتن ناقه، به امکان نزول عذاب نیندیشیدند; چرا که کفر و عنادشان مانع از درک این حقیقت بود; ولى به مجرد کشتن ناقه و مشاهده نشانه هاى عذاب، آثار پشیمانى آنان را فرا گرفت.

روایات و احادیث

۸ - «عن على(ع):... إنّما عقر ناقة ثمود رجل واحد فعمّهم اللّه بالعذاب لماعموه بالرضى فقال سبحانه «فعقروها فأصحبوا نادمین»...;[۱] از حضرت على(ع) روایت شده است:... پى کننده ناقه قوم ثمود یک نفر بود; در حالى که خداوند عذاب را بر همه آنان فرستاد; چون آنان به عمل آن یک نفر راضى بودند. خداوند سبحان مى فرماید: «فعقروها فأصبحوا نادمین»...».

موضوعات مرتبط

  • تصمیم: موانع اخذ تصمیم ۷
  • حق: آثار حق ناپذیرى ۷
  • دشمنى: آثار دشمنى ۷
  • شناخت: موانع شناخت ۷
  • صالح(ع): آثار قتل شتر صالح(ع) ۲; بى تأثیرى انذارهاى صالح(ع) ۱; قتل شتر صالح(ع) ۱، ۳، ۸; قصه صالح(ع) ۱، ۲، ۳، ۸
  • عذاب: پشیمانى هنگام عذاب ۲
  • قوم ثمود: بهانه جویى قوم ثمود ۴; پشیمانى قوم ثمود ۲; تاریخ قوم ثمود ۳، ۴، ۶، ۸; حق ناپذیرى قوم ثمود ۶; فلسفه خواسته هاى قوم ثمود۴; قوم ثمود هنگام عذاب ۲; لجاجت قوم ثمود ۶; هماهنگى قوم ثمود ۳، ۸
  • لجوجان: حق ناپذیرى لجوجان ۵
  • معجزه: معجزه اقتراحى ۴

منابع

  1. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۱; نورالثقلین، ج ۴- ، ص ۶۳، ح ۷۷.