گمنام

الزمر ٤٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۲۱٬۸۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ دی ۱۴۰۱
(افزودن سال نزول)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::أَم|أَمِ‌]] [[شامل این ریشه::ام‌| ]][[شامل این کلمه::اتّخَذُوا|اتَّخَذُوا]] [[کلمه غیر ربط::اتّخَذُوا| ]] [[شامل این ریشه::اخذ| ]][[ریشه غیر ربط::اخذ| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::دُون|دُونِ‌]] [[شامل این ریشه::دون‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::شُفَعَاء|شُفَعَاءَ]] [[کلمه غیر ربط::شُفَعَاء| ]] [[شامل این ریشه::شفع‌| ]][[ریشه غیر ربط::شفع‌| ]][[شامل این کلمه::قُل|قُلْ‌]] [[کلمه غیر ربط::قُل| ]] [[شامل این ریشه::قول‌| ]][[ریشه غیر ربط::قول‌| ]][[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لَو|لَوْ]] [[شامل این ریشه::لو| ]][[شامل این کلمه::کَانُوا|کَانُوا]] [[شامل این ریشه::کون‌| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يَمْلِکُون|يَمْلِکُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَمْلِکُون| ]] [[شامل این ریشه::ملک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ملک‌| ]][[شامل این کلمه::شَيْئا|شَيْئاً]] [[کلمه غیر ربط::شَيْئا| ]] [[شامل این ریشه::شى‌ء| ]][[ریشه غیر ربط::شى‌ء| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يَعْقِلُون|يَعْقِلُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَعْقِلُون| ]] [[شامل این ریشه::عقل‌| ]][[ریشه غیر ربط::عقل‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::أَم|أَمِ‌]] [[شامل این ریشه::ام‌| ]][[شامل این کلمه::اتّخَذُوا|اتَّخَذُوا]] [[کلمه غیر ربط::اتّخَذُوا| ]] [[شامل این ریشه::اخذ| ]][[ریشه غیر ربط::اخذ| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::دُون|دُونِ‌]] [[شامل این ریشه::دون‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::شُفَعَاء|شُفَعَاءَ]] [[کلمه غیر ربط::شُفَعَاء| ]] [[شامل این ریشه::شفع‌| ]][[ریشه غیر ربط::شفع‌| ]][[شامل این کلمه::قُل|قُلْ‌]] [[کلمه غیر ربط::قُل| ]] [[شامل این ریشه::قول‌| ]][[ریشه غیر ربط::قول‌| ]][[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لَو|لَوْ]] [[شامل این ریشه::لو| ]][[شامل این کلمه::کَانُوا|کَانُوا]] [[شامل این ریشه::کون‌| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يَمْلِکُون|يَمْلِکُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَمْلِکُون| ]] [[شامل این ریشه::ملک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ملک‌| ]][[شامل این کلمه::شَيْئا|شَيْئاً]] [[کلمه غیر ربط::شَيْئا| ]] [[شامل این ریشه::شى‌ء| ]][[ریشه غیر ربط::شى‌ء| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يَعْقِلُون|يَعْقِلُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَعْقِلُون| ]] [[شامل این ریشه::عقل‌| ]][[ریشه غیر ربط::عقل‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|أَمِ‌ اتَّخَذُوا مِنْ‌ دُونِ‌ اللَّهِ‌ شُفَعَاءَ قُلْ‌ أَ وَ لَوْ کَانُوا لاَ يَمْلِکُونَ‌ شَيْئاً وَ لاَ يَعْقِلُونَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=غیر از خدا شفاعتگرانی (برای خودشان) گرفته‌اند؟ بگو: «آیا هر چند اختیار چیزی را ندارند. و خردورزی (هم) نمی‌کنند؟»
|-|صادقی تهرانی=غیر از خدا شفاعتگرانی (برای خودشان) گرفته‌اند؟ بگو: «آیا هر چند اختیار چیزی را ندارند. و خردورزی (هم) نمی‌کنند؟»
|-|معزی=آیا برگرفتند جز خدا شفیعانی بگو اگر چه باشند مالک نباشند چیزی را و نه بخرد یابند
|-|معزی=آیا برگرفتند جز خدا شفیعانی بگو اگر چه باشند مالک نباشند چیزی را و نه بخرد یابند
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">Or have they chosen intercessors other than Allah? Say, “Even though they have no power over anything, and are devoid of reason?”</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/039043.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/039043.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الزمر | نزول = [[نازل شده در سال::13|١ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::43|٤٣]] | قبلی = الزمر ٤٢ | بعدی = الزمر ٤٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::17|١٧]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الزمر | نزول = [[نازل شده در سال::13|١ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::43|٤٣]] | قبلی = الزمر ٤٢ | بعدی = الزمر ٤٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::17|١٧]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۲۶: خط ۳۴:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۱#link261 | آيات ۳۸ - ۵۲ سوره زمر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۱#link261 | آيات ۳۸ - ۵۲ سوره زمر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link262 | احتجاج عليه مشركين بر وحدانيت خداى تعالى در خلقت و ربوبيت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link262 | احتجاج عليه مشركان بر وحدانيت خداى تعالى، در خلقت و ربوبيت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link263 | معناى توفى انفس و وجه اسناد آن به خداوند در جايى ، و به ملك الموت ورسل در جاهاى ديگر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link263 | چگونگی قبض روح آدمی به وسیلۀ خداوند و فرشتگان او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link264 | اشاره به تغاير نفس و بدن و اينكه مردن و خواب هر دو توفى و قبض روح است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link266 | اشاره به اين كه شفيع حقيقى، تنها خداوند است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link265 | توضيح اينكه شفاعت كننده بايد، مالك باشد، پس همه شفاعت ها از آن خدا و منتهى بهاوست كه مالك همه چيز است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link267 | شرح عذاب سخت منکران معاد، در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link266 | اشاره به اينكه شفيع حقيقى تنها خداوند است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link268 | انسان ناسپاس، چون خدا نعمتى به او می دهد، مى گويد: این، از هنرمندی خودم است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link267 | وصف عذابى كه ظالمان منكران معاد در قيامت مى بينند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۳#link269 | پاسخ خداوند، به انسان های ناسپاس و کفران پیشه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link268 | ناسپاس بودن آدمى ، كه چون خدا نعمتى به او داد مى گويد: اوتيته على علم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۳#link270 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۳#link269 | دو جواب به انسان ناسپاس متنعمى كه برخوردارى مستند به خود مى داند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۳#link270 | رواياتى درباره توفى انفس ، خواب و رؤ يا]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۷۵#link211 | آيه و ترجمه]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۷۵#link211 | آيه و ترجمه]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۷۵#link212 |  تفسير:]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۷۵#link212 |  تفسير:]]
خط ۴۳: خط ۵۲:
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۷۶#link214 | ۱ - جهان اسرار آميز خواب]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۷۶#link214 | ۱ - جهان اسرار آميز خواب]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۷۶#link215 | ۲ - ((خواب )) در روايات اسلامى]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۷۶#link215 | ۲ - ((خواب )) در روايات اسلامى]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعاءَ قُلْ أَ وَ لَوْ كانُوا لا يَمْلِكُونَ شَيْئاً وَ لا يَعْقِلُونَ «43»
آيا مشركان به جاى خدا (بت‌ها را) شفيعان گرفته‌اند؟! بگو: «آيا اگر مالك هيچ چيز نباشند و قدرت تعقّل نداشته باشند (باز هم شفيع شما خواهند بود)؟»
===نکته ها===
شفيع بايد براى شفاعت، از جانب خدا اجازه داشته باشد، «مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ» امّا بت‌ها چه اجازه‌اى دارند؟ شفيع بايد محبوب و مورد رضاى خدا باشد و بت‌ها نه محبوبند و نه مورد رضايت الهى.
در آيه 18 سوره‌ى يونس مى‌خوانيم كه مشركان مى‌گويند: «هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا» اين بت‌ها شفيعان ما هستند و در آيه 3 همين سوره خوانديم كه مى‌گويند: «ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى‌» پرستش بت‌ها به خاطر آن است كه بت‌ها ما را به خدا نزديك كنند و شفيعان ما باشند. اين آيه مى‌فرمايد: چگونه از موجوداتى كه نه عقل دارند و نه قدرت، انتظار كمك داريد؟! «كانُوا لا يَمْلِكُونَ شَيْئاً وَ لا يَعْقِلُونَ»
ما كه به امامان معصوم عليهم السلام متوسّل مى‌شويم و از آنان استمداد و شفاعت مى‌طلبيم به خاطر آن است كه فهم و درك آنان را از آيات و رواياتى كه حيات برزخى را براى اولياى خدا ثابت مى‌كند فهميده‌ايم و قدرت آن بزرگواران را از ديدن هزاران نمونه‌ى عملى در استجابت دعا و معجزات و كرامات باور كرده‌ايم.
جلد 8 - صفحه 179
===پیام ها===
1- برخى مشركان، بت‌ها را خدا نمى‌دانستند، بلكه شفيع و واسطه‌ى درگاه خدا مى‌شمردند. «اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعاءَ»
2- واسطه‌ى ميان انسان و خدا بايد نياز را بفهمد و قدرت كمك كردن داشته باشد كه بت‌ها هيچ كدام را ندارد. «لا يَمْلِكُونَ‌- لا يَعْقِلُونَ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعاءَ قُلْ أَ وَ لَوْ كانُوا لا يَمْلِكُونَ شَيْئاً وَ لا يَعْقِلُونَ (43)
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ‌: بلكه فرا گرفته‌اند غير از خداى به حق، شُفَعاءَ:
شفيعان كه درخواست ايشان را كنند نزد خداى تعالى، قُلْ أَ وَ لَوْ كانُوا: بگو اى پيغمبر از روى ملامت و سرزنش آيا شفاعت كنند بتان اگرچه باشند كه، لا يَمْلِكُونَ شَيْئاً: مالك نشوند بهيچ وجه چيزى را از شفاعت، وَ لا يَعْقِلُونَ‌: و تعقل نمى‌كنند پرستندگان خود را به جهت آنكه جمادند و از جماد شعور و قدرت مسلوب است، و چون عالم و قادر نيستند چگونه توقع شفاعت از آنها خواهيد داشت.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدى‌ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ (41) اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضى‌ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْرى‌ إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (42) أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعاءَ قُلْ أَ وَ لَوْ كانُوا لا يَمْلِكُونَ شَيْئاً وَ لا يَعْقِلُونَ (43) قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَمِيعاً لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (44) وَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ إِذا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ (45)
ترجمه‌
همانا ما فرستاديم بر تو كتابرا براى مردمان بحق پس كسيكه هدايت يافت پس بر نفع خود او است و هر كه گمراه شد پس جز اين نيست كه گمراه ميشود بزيان خود و نيستى تو بر آنها كارگزار
خدا ميگيرد جانها را هنگام مرگ آنها و آنرا كه نمرده است در خواب آن پس نگاه ميدارد آنرا كه حكم كرد بر آن بمرگ و رها ميكند ديگرى را تا وقتى نامبرده شده همانا در اين هر آينه آيتها است براى گروهى كه تفكر ميكنند
آيا گرفتند غير از خدا شفيعانى بگو آيا و اگر چه باشند كه مالك نمى‌شوند چيزى را و نه درك ميكنند
بگو براى خدا است شفاعت تمامى مر او را است پادشاهى آسمانها و زمين پس بسوى او برگردانيده ميشويد
و چون ياد شود خدا بتنهائى مشمئز و گرفته ميشود دلهاى آنها كه ايمان نمى‌آورند بآخرت و چون ياد شوند آنها كه غير از اويند آنگاه آنها شاد ميشوند
تفسير
خداوند متعال قرآن كريم را بر پيغمبر اكرم نازل فرمود براى‌
----
جلد 4 صفحه 500
هدايت و نيل بندگان خود بخير و سعادت دنيا و آخرتشان پس كسيكه راه يافت و موفّق شد بتصديق قولى و عملى آن كه در آيات سابقه گوشزد شد بر نفع و صلاح خود قيام و اقدام نموده و كسيكه اعراض و كناره گيرى نمود و گمراه شد پس آن گمراهى بر ضرر و زيان دنيا و آخرت او تمام شده و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم مسئوليّتى در اين باب ندارد چون او و كيل و كفيل و رقيب و نگهبان و نگهدار مردم از خطا و خلاف نبوده و نيست و نميتواند مردم را اجبار و اكراه بقبول هدايت و دين اسلام نمايد چون قدرت تامّه مخصوص بحق و ايمان اجبارى فائده ندارد خدا است داراى چنين قدرتيكه ميگيرد و قبض مينمايد جانهاى اهل عالم را در وقت مرگشان بتمامى و آن مقدار از جانى را كه نميميرد و بكلى قطع علاقه از بدن نميكند در وقت خواب رفتن آنها و پس از گرفتن جانها نگهميدارد آن جانى را كه حكم فرموده است بر آن بمردن و قطع نمودن علاقه خود را از بدن بتمامى و ميفرستد آنمقدار از جانى را كه قطع ننموده است علاقه خود را از بدن واقعا اگر چه قطع نموده ظاهرا باز ببدن تا مدّتيكه مقدّر فرموده براى بقاء در دنيا و تصرّف آن در بدن و اين از عجايب قدرت الهى است كه جانى را كه از عالم غيب آمده و تعلّق تدبيرى ببدن دارد بقدريكه عقل و شعور و ادراك دارد بگيرد و بقدريكه تنفّس و حسّ و حركت داشته باشد باقى بگذارد و اگر كسى فكر كند يقين ميكند كه اينكار جز از قادر يگانه كه در قدرت و ساير صفات كمال مثل و مانند ندارد ساخته نيست عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه هيچ كس نيست كه بخوابد مگر آنكه نفس او بآسمان عروج مينمايد و روح او در بدنش باقى ميماند و ما بين آن دو رشته‌ئى مانند شعاع خورشيد موجود است پس اگر خداوند اذن دهد در قبض ارواح اجابت ميكند روح نفس را و اگر اذن دهد خدا در ردّ روح اجابت ميكند نفس روح را و اين است معناى قول خداوند اللّه يتوفّى الانفس حين موتها تا آخر پس آنچه به‌بيند نفس در ملكوت سماوات آن تعبير دارد و آنچه به‌بيند در بين آسمان و زمين آن خيالات شيطانى است و تعبير ندارد و وجه آنكه قبض روح گاهى نسبت بخدا داده ميشود و گاهى بملك الموت و گاهى بملائكه در سوره نساء گذشت و از ابن عباس ره نقل شده كه مراد از نفس جهت عقل و تميز است و مراد از روح منشأ تنفّس و حركت و؟؟؟ در
----
جلد 4 صفحه 501
آنستكه مشركين مكّه بتها را كه جمادات بى‌شعور و ادراكى بيش نيستند شفيعان خود قرار دادند بايد از آنها سؤال نمود كه آنها با آنكه هيچ قدرت و اراده و اختيارى ندارند و مالك و متصرّف در چيزى نمى‌باشند ميتوانند شفاعت كنند از پرستش كنندگان خودشان با آنكه هيچ كس بدون اذن خدا قادر بر شفاعت نيست و هر شفاعتى در هر وقت و از هر كس صادر شود اختيارش با خدا است كه بايد قبلا اجازه داده باشد و بعدا قبول فرمايد و سلطنت حقّه حقيقيّه در آسمانها و زمين با او است و برگشت تمام خلق بحكم و فرمان او است و بايد روزى در پيشگاه او حاضر شوند و بپاداش اعمال خود برسند و عجب‌تر از همه آنستكه كفّار قريش وقتى گفتگو از خداوند يگانه پيش مى‌آيد دلهاشان مشمئز و گرفته و رويشان منقبض و درهم و نفوسشان متنفّر و ملول ميگردد و وقتى صحبت بتها و هوا پرستان دنيا طلب در ميان مى‌آيد منبسط و مسرور و فرحناك و شادمان ميشوند بطوريكه آثار مسرّت از چهره آنها ظاهر ميگردد و از بعضى روايات استفاده ميشود مشمئز و گرفته شدن آنها از ذكر اولياء خدا كه آل محمّد عليهم السّلامند و انبساط و سرورشان بذكر كسانيكه غصب حق ايشانرا نمودند و العلم عند اللّه تعالى و اوليائه و ظاهرا مراد از رد روح باذن خدا در روايت عياشى ابقاء آن در بدن است.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَم‌ِ اتَّخَذُوا مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ شُفَعاءَ قُل‌ أَ وَ لَو كانُوا لا يَملِكُون‌َ شَيئاً وَ لا يَعقِلُون‌َ (43) قُل‌ لِلّه‌ِ الشَّفاعَةُ جَمِيعاً لَه‌ُ مُلك‌ُ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ ثُم‌َّ إِلَيه‌ِ تُرجَعُون‌َ (44)
آيا ‌اينکه‌ مشركين‌ و كفار و ضالين‌ گرفتند ‌از‌ ‌غير‌ خداي‌ متعال‌ شفيع‌هايي‌ بگو آيا و ‌لو‌ ‌اينکه‌ شفعاء ‌شما‌ مالك‌ شيئي‌ نباشند و عقل‌ و شعور نداشته‌ باشند.
بگو مختص‌
جلد 15 - صفحه 322
بخدا ‌است‌ شفاعت‌ بالتمام‌ جميع‌ ‌آن‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ ‌است‌ مالكيت‌ آسمانها و زمين‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ بسوي‌ ‌او‌ خواهيد برگشت‌.
مسئله مهمه‌: مخالفين‌ بواسطه ظهور ‌اينکه‌ آيات‌ منكر اصل‌ شفاعت‌ شدند ‌با‌ اينكه‌ مسئله شفاعت‌ ‌از‌ ضروريات‌ مذهب‌ شيعه‌ ‌است‌ و منكر ‌آن‌ ‌از‌ ايمان‌ خارج‌ ‌است‌ و توضيح‌ ‌اينکه‌ كلام‌ اينست‌ ‌که‌ چه‌ بسيار ‌از‌ ظواهر ‌است‌ ‌که‌ قرائن‌ ظهور ‌آنها‌ ‌را‌ ميبرد و چه‌ بسيار عموماتيست‌ ‌که‌ مخصصات‌ عموم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ميگيرد و چه‌ بسيار ‌از‌ مطلقات‌ ‌است‌ ‌که‌ مقيدات‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ اطلاق‌ مياندازند و چه‌ بسيار ‌از‌ آيات‌ ‌است‌ ‌که‌ مفسر آيات‌ ديگر ميشود ‌که‌ گفتند «القرآن‌ يفسر بعضه‌ بعضا» و ‌ما بسيار آيات‌ مقيده‌ ‌براي‌ مطلقات‌ و مخصصه‌ ‌براي‌ عمومات‌ و قرائن‌ ‌براي‌ ذي‌ القرائن‌ داريم‌ ‌که‌ بايد دست‌ ‌از‌ اطلاق‌ و عموم‌ و ظواهر ذي‌ القرائن‌ برداريم‌ مثل‌ يَومَئِذٍ لا تَنفَع‌ُ الشَّفاعَةُ إِلّا مَن‌ أَذِن‌َ لَه‌ُ الرَّحمن‌ُ وَ رَضِي‌َ لَه‌ُ قَولًا طه‌ آيه 108 و مثل‌ لا يَشفَعُون‌َ إِلّا لِمَن‌ِ ارتَضي‌ انبياء آيه 28 و اخبار وارده‌ ‌از‌ پيغمبر (ص‌) و ائمه اطهار ‌که‌ فرمود
«ادخرت‌ شفاعتي‌ لاهل‌ الكبائر ‌من‌ امتي‌»
و ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ زيارات‌
«شفعاء يوم القيمة»
«و شفاعتهم‌ مقبولة»
و ‌غير‌ اينها ‌که‌ بسيار ‌است‌ بلكه‌ بالاتر ‌از‌ ‌اينکه‌ مي‌گوييم‌ ‌اينکه‌ آياتي‌ ‌که‌ نفي‌ شفاعت‌ ميكند تنافي‌ ‌با‌ آياتي‌ ‌که‌ اثبات‌ ميفرمايد ندارد زيرا ‌اينکه‌ آيات‌ نفي‌ شفاعت‌ ‌براي‌ مشركين‌ و كفار و اهل‌ ضلالت‌ ميكند و آيات‌ اثبات‌ ‌براي‌ مؤمنين‌ ‌است‌ ‌که‌ دين‌ ‌آنها‌ مرضي‌ الهيست‌ بلكه‌ ‌ما مي‌گوييم‌ ‌تا‌ خداوند اجازه شفاعت‌ ندهد شفعاء شفاعت‌ نميكنند بلكه‌ ‌از‌ همين‌ آيات‌ نافيه‌ بنظر ‌شما‌ ممكن‌ ‌است‌ اثبات‌ شفاعت‌ نمود زيرا ‌قوله‌ ‌تعالي‌:
أَم‌ِ اتَّخَذُوا مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ شُفَعاءَ مراد كفار و مشركين‌ هستند ‌که‌ گفتند هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِندَ اللّه‌ِ يونس‌ آيه 19 بقرينه صدر ‌آيه‌ ‌که‌ ميفرمايد:
وَ يَعبُدُون‌َ مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ ما لا يَضُرُّهُم‌ وَ لا يَنفَعُهُم‌ و ‌ما مي‌گوييم‌ شفاعت‌ مختص‌ باهل‌ ايمان‌ ‌است‌.
قُل‌ أَ وَ لَو كانُوا لا يَملِكُون‌َ شَيئاً وَ لا يَعقِلُون‌َ و شفعاء ‌ما ولايت‌ كليه‌ دارند
جلد 15 - صفحه 323
‌بر‌ اهل‌ آسمانها و زمينها و آسمانها و زمين‌ و ساير مخلوقات‌ لاجل‌ ‌آنها‌ خلق‌ ‌شده‌ ‌در‌ حديث‌ قدسي‌ ‌است‌
«خلقت‌ الاشياء لاجلك‌»
و عقل‌ ‌کل‌ هستند.
قُل‌ لِلّه‌ِ الشَّفاعَةُ جَمِيعاً معني‌ ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ ‌خدا‌ شفاعت‌ ميكند زيرا شفيع‌ ‌غير‌ ‌از‌ ‌خدا‌ ‌است‌ ‌که‌ نزد ‌خدا‌ شفاعت‌ كند بلكه‌ معني‌ للّه‌ ‌يعني‌ اذن‌ و اجازه‌ شفاعت‌ مختص‌ بخدا ‌است‌ زيرا ‌او‌ لَه‌ُ مُلك‌ُ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ ‌است‌ كليه امور بيد قدرت‌ ‌او‌ ‌است‌ و احدي‌ بدون‌ اذن‌ و اجازه ‌او‌ حق‌ هيچ‌ گونه‌ تصرفي‌ ندارد و ‌خدا‌ بپيغمبرش‌ ميفرمايد:
وَ لَسَوف‌َ يُعطِيك‌َ رَبُّك‌َ فَتَرضي‌ الضحي‌ آيه 5 و پيغمبر فرمود ‌تا‌ مادامي‌ ‌که‌ يك‌ نفر ‌از‌ امت‌ ‌من‌ گرفتار عذاب‌ ‌باشد‌ ‌من‌ راضي‌ نميشوم‌.
ثُم‌َّ إِلَيه‌ِ تُرجَعُون‌َ يوم القيمة و البعث‌ و الحساب‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 43)- از آنجا که در آیه قبل حاکمیت «اللّه» بر وجود انسان و تدبیر او از طریق نظام مرگ و حیات و خواب و بیداری مسلم شد در این آیه سخن از انحراف مشرکان در مسأله شفاعت به میان می‌آورد تا به آنها ثابت کند مالک شفاعت همان مالک مرگ و حیات آدمی است، نه بتهای فاقد شعور، می‌فرماید:
«آیا آنها غیر از خدا شفیعانی گرفته‌اند» (أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعاءَ).
می‌دانیم که یکی از بهانه‌های معروف بت پرستان در مورد پرستش بتها
ج4، ص234
این بود که می‌گفتند: «ما آنها را به خاطر این می‌پرستیم که شفیعان ما نزد اللّه بوده باشند».
ولی از آنجا که شفاعت اولا فرع بر درک و شعور است و ثانیا فرع بر قدرت و مالکیت و حاکمیت، در دنباله آیه در پاسخ آنها چنین می‌فرماید: به آنها «بگو: آیا (از آنها شفاعت می‌طلبید) هر چند مالک چیزی نباشند، و درک و شعوری برای آنها نباشد»؟ (قُلْ أَ وَ لَوْ کانُوا لا یَمْلِکُونَ شَیْئاً وَ لا یَعْقِلُونَ).
اگر شفیعان خود را فرشتگان و ارواح مقدسه می‌دانید آنها از خود چیزی ندارند، هر چه دارند از ناحیه خداست، و اگر از بتهای سنگی و چوبی شفاعت می‌طلبید آنها علاوه بر عدم مالکیت کمترین عقل و شعوری ندارند.
}}


|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۷۸: خط ۲۳۳:
[[رده:انگیزه بت پرستى]][[رده:تعقل در شفاعت]][[رده:پوچى شرک]][[رده:شرایط شفاعت]][[رده:قدرت در شفاعت]][[رده:احتجاج محمد]][[رده:رسالت محمد]][[رده:احتجاج با مشرکان]][[رده:انگیزه مشرکان]][[رده:بى عقلى شفیعان مشرکان]][[رده:عجز شفیعان مشرکان]][[رده:عقیده مشرکان]][[رده:بى عقلى معبودان باطل]][[رده:شفاعت معبودان باطل]][[رده:عجز معبودان باطل]]
[[رده:انگیزه بت پرستى]][[رده:تعقل در شفاعت]][[رده:پوچى شرک]][[رده:شرایط شفاعت]][[رده:قدرت در شفاعت]][[رده:احتجاج محمد]][[رده:رسالت محمد]][[رده:احتجاج با مشرکان]][[رده:انگیزه مشرکان]][[رده:بى عقلى شفیعان مشرکان]][[رده:عجز شفیعان مشرکان]][[رده:عقیده مشرکان]][[رده:بى عقلى معبودان باطل]][[رده:شفاعت معبودان باطل]][[رده:عجز معبودان باطل]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الزمر ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الزمر ]]
{{#seo:
|title=آیه 43 سوره زمر
|title_mode=replace
|keywords=آیه 43 سوره زمر,زمر 43,أَمِ‌ اتَّخَذُوا مِنْ‌ دُونِ‌ اللَّهِ‌ شُفَعَاءَ قُلْ‌ أَ وَ لَوْ کَانُوا لاَ يَمْلِکُونَ‌ شَيْئاً وَ لاَ يَعْقِلُونَ‌,انگیزه بت پرستى,تعقل در شفاعت,پوچى شرک,شرایط شفاعت,قدرت در شفاعت,احتجاج محمد,رسالت محمد,احتجاج با مشرکان,انگیزه مشرکان,بى عقلى شفیعان مشرکان,عجز شفیعان مشرکان,عقیده مشرکان,بى عقلى معبودان باطل,شفاعت معبودان باطل,عجز معبودان باطل,آیات قرآن سوره الزمر
|description=أَمِ‌ اتَّخَذُوا مِنْ‌ دُونِ‌ اللَّهِ‌ شُفَعَاءَ قُلْ‌ أَ وَ لَوْ کَانُوا لاَ يَمْلِکُونَ‌ شَيْئاً وَ لاَ يَعْقِلُونَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}
۱۳٬۸۵۰

ویرایش