الحديد ٥

از الکتاب
کپی متن آیه
لَهُ‌ مُلْکُ‌ السَّمَاوَاتِ‌ وَ الْأَرْضِ‌ وَ إِلَى‌ اللَّهِ‌ تُرْجَعُ‌ الْأُمُورُ

ترجمه

مالکیّت آسمانها و زمین از آن اوست؛ و همه کارها به سوی او بازمی‌گردد.

فرمانروايى آسمان‌ها و زمين از آن اوست، و كارها به سوى خدا بازگردانده مى‌شود
فرمانروايى [مطلق‌] آسمانها و زمين از آن اوست، و [جمله‌] كارها به سوى خدا بازگردانيده مى‌شود.
آسمانها و زمین همه ملک اوست و رجوع تمام امور عالم به سوی خداست.
مالکیّت و فرمانروایی آسمان ها و زمین فقط در سیطره اوست، و همه امور به خدا باز گردانده می شود.
فرمانروايى آسمانها و زمين از آن اوست، و همه كارها به خدا بازمى‌گردد.
فرمانروایی آسمانها و زمین او راست، و کارها به خداوند باز گردانده شود
او راست پادشاهى آسمانها و زمين، و كارها همه به خداى باز مى‌گردد.
مالکیّت و حاکمیّت آسمانها و زمین از آن او است، و همه‌ی کارها بدو برگردانده می‌شود.
فرمانروایی (مطلق) آسمان‌ها و زمین تنها از اوست و همه‌ی چیزها تنها سوی خدا بازگردانیده می‌شوند.
او را است پادشاهی آسمانها و زمین و بسوی خدا بازگردانیده شوند کارها

To Him belongs the kingship of the heavens and the earth, and to Allah all matters are referred.
ترتیل:
ترجمه:
الحديد ٤ آیه ٥ الحديد ٦
سوره : سوره الحديد
نزول : ٤ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لَهُ مُلْکُ ...»: (نگا: آل‌عمران / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ «5»

فرمانروايى آسمان‌ها و زمين براى اوست و تمام برنامه‌ها و كارها به خداوند بازمى‌گردد.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ «5»

لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‌: مر خداى راست مالكيت و فرمان‌روائى آسمانها و زمينها. تكرار اين كلام به جهت آنست كه آيه اول تعلق به ابداء دارد و آيه دوم به اعاده، چنانچه فرمايد: وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ: و به سوى خداى تعالى بازگرديده شود عواقب كارها، و جميع كسانى كه دعوى مالكيت مى‌كنند فانى شوند؛ و مالكيت مطلقه، خاصّه او سبحانه شود چنانچه قبل از خلقت بوده.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «1» لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «2» هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ «3» هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «4»

لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ «5» يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «6»

ترجمه‌

تسبيح گويد مر خدا را آنچه در آسمانها و زمين است و او است تواناى درست كردار

مر او را است پادشاهى آسمانها و زمين زنده ميگرداند و ميميراند و او بر همه چيز توانا است‌

او است اوّل موجودات و آخر آنها ظاهر و آشكار و باطن و پنهان از انظار و او بهمه چيز دانا است‌

او است آنكه آفريد آسمان‌ها و زمين را در شش روز پس مستولى شد بر عرش ميداند آنچه را كه ميرود در زمين و آنچه را كه بيرون ميآيد از آن و آنچه فرود ميآيد از آسمان و آنچه بالا ميرود در آن و او با شما است هر جا كه باشيد و خدا بآنچه ميكنيد بينا است‌

مر او را است پادشاهى آسمانها و زمين و بسوى خدا بازگشت داده ميشود كارها

درمى‌آورد شب را در روز و در ميآورد روز را در شب و او دانا است بآنچه در سينه‌ها است.

تفسير

تمام موجودات آسمانى و زمينى بزبان حال و مقال تسبيح و تنزيه مينمايند ذات ذو الجلال را از هر عيب و نقص نهايت آنكه تسبيح بعضى را ما ميشنويم و ميفهميم و تسبيح بعضى را نميشنويم و نمى‌فهميم و مكرّر باين معنى تصريح شده و بيان آن گذشته است و اين راز و نياز و سوز و گداز هميشه در عالم بوده و هست و خواهد بود و لذا گاهى بلفظ ماضى و گاهى بمضارع و گاهى بمصدر در كلام الهى‌


جلد 5 صفحه 140

از آن تعبير ميشود و اينكه متعدّى بلام شده با آنكه سبّح متعدّى بنفس است براى اشعار بآنست كه بايد عمل خالصا لوجه اللّه واقع شود و او است خداوندى كه غالب و قادر بر هر چيز و در هر امر است و كسى نميتواند او را از مقصودش باز دارد و تمام افعالش بر وفق حكمت و مصلحت و متين و محكم است از براى او است پادشاهى و تصرف تامّه و عامّه در تمام مملكت وجود و همه مملوك اويند بملكيّت حقّه حقيقيّه زنده ميكند خلق را در بدو امر و ميميراند آنها را در وقت مقدّر و باز زنده ميكند براى مجازات اعمالشان و او بر هر امر از احياء و اماته و اعاده و هر چه بخواهد و ممكن باشد توانا است و پيش از وجود همه موجودات او بوده و بعد از فناء همه خواهد بود و دو سر حلقه خط هستى و بدو و ختم آن باو پيوسته و از او شروع و باو ختم ميشود او كائن ازلى و باقى ابدى است وجود او ظاهر است در تمام مظاهر و همه موجودات آيات وجود و علم و قدرت و ساير صفات اويند و هيچ كس بكنه ذات او پى نبرده و نخواهد برد حتّى شخص اول عالم امكان كه فرموده ما عرفناك حق معرفتك و او است غالب و قاهر بر تمام موجودات و عالم است بتمام اسرار و خفيّات بطوريكه در علم او ظاهر و باطن اشخاص و اشياء يكسان است چون او در صفحه ذات خود تمام حقايق را مشاهده مينمايد و بيان خلقت آسمانها و زمين و استقرار بر عرش در سوره اعراف گذشت و تخمى را كه زارع در زمين ميكارد و هر چه مانند آن در دل زمين جاى گيرد و گياهى را كه از آن سر بدر ميكند و هر چه مانند آن باشد ميداند و هر چه از آسمان مانند باران و برف و غيره نازل شود و هر چه مانند آه مظلوم و دود و بخار بآسمان صاعد گردد ميداند و مى‌بيند و ميشناسد عنايت او هميشه با خلق هست هر جا باشند و علم و قدرت او بر آنها احاطه دارد و از تمام اعمال و افعال و اقوال و احوال آنها از بد و خوب و خير و شرّ آگاه است ميبيند و ميداند و ميشناسد و تأييد ميكند و باز ميدارد و پاداش ميدهد و بكيفر ميرساند خلاصه آنكه سلطنت تامّه و عامّه در تمام عوالم وجود بدون شريك و مزاحم و معارض و منازع از آن حق است و مرجع تمام امور بحكم خدا است در دنيا و آخرت نهايت آنكه در دنيا بمردم قدرت داده بقدريكه بتوانند باختيار خود كار خوبى بكنند و در آخرت بآنها جزاى احسن عنايت فرمايد


جلد 5 صفحه 141

و در آخرت ديگر تكليفى نيست فقط حكم الهى است و دخول شب در روز و دخول روز در شب و كوتاه و بلند شدن آن دو بر طبق حكمت و مصلحت خلق و علم خدا بضمائر و اسرار بندگان مكرر بيان شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَه‌ُ مُلك‌ُ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ وَ إِلَي‌ اللّه‌ِ تُرجَع‌ُ الأُمُورُ «5»

‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ ‌است‌ ملكيّت‌ آسمانها و زمين‌ و بسوي‌ ‌او‌ ‌است‌ بازگشت‌ تمام‌ امور.

لَه‌ُ مُلك‌ُ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ لام‌ اختصاص‌ ‌است‌ ‌يعني‌ مختص‌ّ بذات‌ اقدس‌ ‌او‌ ‌است‌ ملكيّت‌ آسمانها و زمين‌ ‌هر‌ نوع‌ تصرّفي‌ مشيتش‌ تعلّق‌ گرفت‌ مي‌كند احدي‌ قدرت‌ ندارد ‌در‌ مقابل‌ مشيّت‌ ‌او‌ كوچك‌ترين‌ تصرّفي‌ كند. ما قَطَعتُم‌ مِن‌ لِينَةٍ أَو تَرَكتُمُوها قائِمَةً عَلي‌ أُصُولِها فَبِإِذن‌ِ اللّه‌ِ حشر آيه 5.

جلد 16 - صفحه 420

وَ إِلَي‌ اللّه‌ِ تُرجَع‌ُ الأُمُورُ تمام‌ امور مدّتي‌ دارد ‌پس‌ ‌از‌ تماميّت‌ مدّت‌ ‌بر‌ مي‌گردد آسمانها پيچيده‌ مي‌شود زمين‌ تبديل‌ مي‌گردد خورشيد و ماه‌ و كواكب‌ منكدر و منطمس‌ مي‌شود تمام‌ جن‌ّ و انس‌ و ملك‌ و حيوانات‌ مي‌ميرند الا ‌ما شاء اللّه‌ و فرداي‌ قيامت‌ ‌در‌ پيشگاه‌ احديت‌ رجوع‌ مي‌كنند اعمال‌ و كردار ‌آنها‌ باز پرس‌ مي‌شود ‌که‌ مي‌گويي‌: إِنّا لِلّه‌ِ وَ إِنّا إِلَيه‌ِ راجِعُون‌َ. بقره‌ آيه 151.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 5)- بعد از مسأله حاکمیت و تدبیر، سخن به مسأله مالکیت او در کل جهان هستی می‌رسد، می‌فرماید: «مالکیت آسمانها و زمین از آن اوست» (لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).

و سر انجام به مسأله مرجعیت او اشاره کرده، می‌افزاید: «و همه کارها به سوی او باز می‌گردد» (وَ إِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ).

آری وقتی او خالق و مالک و حاکم و مدبّر ماست و همه جا با ما می‌باشد مسلما بازگشت همه ما و همه کارها نیز به سوی اوست.

نکات آیه

۱ - فرمانروایى آسمان ها و زمین، تنها در اختیار خداوند است. (له ملک السموت و الأرض) «ملک» به معناى سلطنت و فرمانروایى است و تقدیم خبر (له) بر مبتدا (ملک...) افاده حصر مى کند.

۲ - جهان آفرینش، داراى آسمان هاى متعدد است. (ملک السموت)

۳ - بازگشت امور عالم، تنها به سوى خداوند است. (و إلى اللّه ترجع الأُمور) برداشت یاد شده بدان احتمال است که مراد از «الأمور»، کارهاى مربوط به همه جهان باشد. گفتنى است که تقدیم جار و مجرور (إلى اللّه) بر «ترجع» بیانگر حصر است; یعنى، «و إلى اللّه لا إلى غیره ترجع اُمور العالم».

۴ - رسیدگى نهایى به کار مردمان و تعیین کیفر و پاداش براى آنان، از شؤون خداوند (و إلى اللّه ترجع الأُمور) در صورتى که مراد از«الأمور» کارهاى مربوط به انسان ها باشد; آیه شریفه به فلسفه قیامت و حضور مردم در پیشگاه خداوند، جهت محاسبه اعمال و مشخص شدن فرجام نهایى شان اشاره دارد.

۵ - بازگشت به خداوند جهت محاسبه اعمال، امرى گریزناپذیر است. (و إلى اللّه ترجع الأُمور) به کارگیرى فعل مجهول (ترجع) بیانگر آن است که مسأله بازگشت به محضر خداوند، دل بخواهى نبوده و انسان ها - چه بخواهند و چه نخواهند - به حضور او بازگشت داده خواهند شد.

موضوعات مرتبط

  • آسمان: تعدد آسمان ها ۲; حاکم آسمان ها ۱
  • انسان: پاداش انسان ها ۴; کیفر انسان ها ۴
  • بازگشت به خدا :۳ حتمیت بازگشت به خدا ۵ ۳
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۱، ۳
  • خدا: اختصاصات خدا ۱; حاکمیت خدا ۱; شؤون خدا ۴
  • زمین: حاکم زمین ۱
  • عمل: حتمیت حسابرسى عمل ۵; حسابرسى عمل ۴
  • فرجام: فرجام امور ۳

منابع