التكوير ٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۳۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

به کدامین گناه کشته شدند؟!

كه به كدامين گناه كشته شده است
به كدامين گناه كشته شده است؟
که (آن بی گناهان) به چه جرم و گناه کشته شدند؟!
به کدام گناه کشته شده؟
به چه گناهى كشته شده است،
که به کدامین گناه [به ناحق‌] کشته شده است‌
به كدام گناه كشته شده است؟
به سبب کدامین گناه کشته شده است؟
(که) به کدامین گناه کشته شدند؟
به کدام گناه کشته شد


التكوير ٨ آیه ٩ التكوير ١٠
سوره : سوره التكوير
نزول : ١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بِأَیِّ ذَنبٍ ...»: نکته قابل توجّه این است که قرآن نمی‌گوید از قاتلان بازخواست می‌شود، بلکه می‌گوید از چنین کودکان معصوم و مظلوم پرسش می‌شود. گوئی قاتلان ارزش بازپرسی را ندارند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

شأن نزول آیات ۸ و ۹:

محمد بن ابى عمیر بعد از یک واسطه از امام صادق علیه‌السلام روایت کند که این آیات درباره امام حسین علیه‌السلام نازل شده است[۱] و نیز منصور بن حازم بعد از یک واسطه از امام باقر علیه‌السلام نقل نماید که فرمود: این آیات درباره ما نازل گردیده است.[۲]

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ «6» وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ «7» وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ «8» بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ «9» وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ «10» وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ «11» وَ إِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ «12» وَ إِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ «13» عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ «14»

و آنگاه كه درياها به جوش آيند. و آنگاه كه جانها جفت و قرين شوند. و آنگاه كه از دختر زنده به گور شده پرسيده شود. كه به كدامين گناه كشته شده است؟ و آنگاه كه نامه‌هاى عمل گشوده شود. و آنگاه كه آسمان از جاى كنده شود. و آنگاه كه دوزخ شعله‌ور شود. و آنگاه كه بهشت (براى اهلش) نزديك آورده شود. هر كس بداند كه چه حاضر كرده است.


«1». انعام، 38.

«2». تفسير الميزان.

جلد 10 - صفحه 397

نکته ها

«سُجِّرَتْ» چند معنا شده است: 1. به جوش آمدن 2. به هم پيوستن 3. پُر و لبريز شدن درياها كه همه آنها طبيعى است، زيرا از يك سو كوه‌ها از جا كنده شده و درياها به يكديگر متصل مى‌شوند و از سوى ديگر زمين لرزه شديد، گداختگى درون زمين را بيرون ريخته، آبها به جوش آيند و بخار شوند.

در قيامت، حوريان بهشتى به تزويج بهشتيان سعادت‌مند در آيد. چنانكه در آيات ديگر مى‌فرمايد: «وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ» «1»* و جهنّميان دوزخى با قرين‌هاى شيطانيشان ازدواج مى‌كنند. چنانكه در آيه‌اى ديگر مى‌فرمايد: «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ» «2» چنانكه امام باقر عليه السلام در تفسير آيه‌ «وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ» فرمودند: اهل ايمان با همسران بهشتى و اهل دوزخ با شيطان قرين مى‌شوند. «3»

«موؤدة» به معناى دختر زنده به گور شده است. يكى از عادات بسيار بد جاهليّت اين بود كه به خاطر فقر يا احساس ننگ، گاهى دختران خود را زنده به گور مى‌كردند.

ولايت والدين بر فرزند محدود است و آنان حق گرفتن حقوق طبيعى فرزند همچون حقّ حيات را ندارند. پدر نمى‌تواند بگويد فرزند خودم است و حق دارم هر تصميمى راجع به او بگيرم، چنانكه مادر نمى‌تواند بگويد من نمى‌خواستم بچه‌دار شوم و حق دارم فرزند در شكم را سقط كنم.

پیام ها

1- دفاع از مظلوم، اسلام و كفر ندارد. با اينكه دختران زنده به گور شده مسلمان نبودند، ولى قرآن از حقّ آنان دفاع مى‌كند. «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ»

2- دفاع از مظلوم، زن و مرد، كوچك و بزرگ و فرد و جمع ندارد، حتى از يك دختر كوچك بايد دفاع كرد. «بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»

3- با سؤال، وجدان‌ها را بيدار كنيد. «بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»


«1». دخان، 54.

«2». زخرف، 36.

«3». تفسير الميزان.

جلد 10 - صفحه 398

4- ولايت پدر بر فرزند، شامل حق كشتن فرزند نمى‌شود. «بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»

5- بيم و اميد در كنار هم سازنده است. «الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ‌- الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ»

6- در قيامت، بهشت و دوزخ به اهلش نزديك مى‌شود. «الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ» (و در آيه 23 سوره فجر مى‌فرمايد: «وَ جِي‌ءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ» در آن روز جهنّم آورده شود.)

7- اعمال انسان در دنيا ثبت شده و پرونده عمل هر كس در قيامت باز مى‌شود.

«وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ «9»

بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ‌: به كدام گناه كشته شده است؟ و فايده اين سؤال از موؤده آن است كه در جواب گويد: من بى‌جرم كشته شدم تا موجب رسوائى و توبيخ زايد شود و حجت بر او لازم شود. پس غرض اين سؤال، تهديد باشد پدران را كه دختران را زنده در گور كرده باشند. يعنى مقتوله را از قاتل طلبند و به او گويند: كجاست دختر تو و چه كردى به او و به كدام گناه كشته شد و به چه سبب او را كشتى؟

بيان- اين عمل شنيع و فعل قبيح عادت اكثر عرب بود در جاهليت كه:

از ترس فقر يا نحوق عار و عيب دختران را زنده در گور كردند.- حق تعالى فرمود آن روز قتله را سؤال كنند كه چرا ايشان را كشتيد؟ ابن عباس نقل نموده: چون وضع حمل زن نزديك شدى، گودى بكندى و نزديك آن نشستى اگر دختر بود در آن گودى انداختى و آن را پر از خاك كردى‌ «1».

مروى است كه قيس بن عاصم خدمت حضرت عرض كرد من نه دختر خود، را زمان جاهليت زنده به گور كردم، چگونه عذر آن را خواهم؟ فرمود: از هر كشته بنده [اى‌] آزاد كن. گفت: مرا بنده نيست. اما شتر دارم. فرمود: براى هر يكى شترى فديه بده. قيس نه شتر فديه داد «2».

تنبيه- آيه شريفه آگاهى است به كسانى كه در عصر اخير به شهوات نفسانى و خيالات شيطانى اعدام نطفه‌هاى اسلامى نمايند و به وسائل مختلفه اقدام نمايند در سقط آنها از مأكولات و تزريقات و تشدد حركات كه در نتيجه‌


«1» مدرك سابق.

«2» منهج الصادقين (چ سوم- اسلاميه) ج 10 ص 162.

جلد 14 - صفحه 70

انهدام نطفه‌هاى مسلمان است. و حال آنكه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «انّى اباهى بكم الأمم يوم القيمة و لو بالسّقط» به درستى كه من روز قيامت مباهات مى‌كنم به كثرت امّت خود بر ساير امّت‌ها اگرچه سقط شده باشد «1». يا للعجب از چنين غفلتى با ورود چنين گفتارى! امت سر افرازى و افتخار پيغمبر خود را نخواهد و اين عمل را مرتكب و از مؤاخذه‌ وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ‌ انديشناك نباشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ «1» وَ إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ «2» وَ إِذَا الْجِبالُ سُيِّرَتْ «3» وَ إِذَا الْعِشارُ عُطِّلَتْ «4»

وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ «5» وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ «6» وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ «7» وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ «8» بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ «9»

وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ «10» وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ «11» وَ إِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ «12» وَ إِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ «13» عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ «14»

ترجمه‌

وقتى كه خورشيد نورش در هم پيچيده شود

و وقتى كه ستارگان تيره گردند

و هنگاميكه كوهها كنده و پراكنده گردد

و وقتى كه شتران ده ماهه آبستن فرو گذارده شوند

و وقتى كه حيوانات وحشى جمع كرده شوند

و وقتى كه درياها مبدّل بآتش افروخته گردد

و وقتى كه افراد انسان با مناسب خود جفت شود

و وقتى كه دختر زنده بگور شده مورد پرسش گردد

كه بچه گناه كشته شده است‌

و وقتى كه نامه‌هاى اعمال منتشر گردد

و وقتى كه آسمان كنده و زائل شود

و وقتى كه جهنّم افروخته گردد

و وقتى كه بهشت نزديك كرده شود

بداند هر كس آنچه را حاضر نموده است.

تفسير

خداوند متعال در اين سوره مباركه شدائد و اوضاع بپا شدن قيامت را بيان فرموده باين تقريب كه وقتى كه نور آفتاب پيچيده بهم شود و در آفاق منبسط نگردد چون تكوير بمعناى پيچيدن و دور زدن است و قمّى ره نقل فرموده كه مراد رفتن نور آفتاب است و وقتى كه ستاره‌ها كدر و بى‌نور گردند و قمّى ره نقل فرموده برود نورشان و كوهها كنده و پراكنده شود و قمّى ره نقل فرموده كه سير ميكنند چنانچه خدا فرموده گمان ميكنى آنها را كه جامد است و حال آنكه مرور مينمايند مانند مرور ابر و وقتى كه ناقه‌هائى كه ده ماه از مدّت آبستنى آنها


جلد 5 صفحه 350

گذشته باشد كه گفته‌اند نفيس‌ترين اموال عرب است مهمل و بدون چراننده گذارده شود و قمّى ره نقل فرموده كه شتر معطّل ماند وقتى كه مردم بميرند و كسى نباشد كه بدوشد آنرا و وقتى كه حيوانات وحشى صحرا جمع كرده شوند يا مبعوث شوند براى مجازات چون گفته‌اند خداوند انتقام حيوان بى‌شاخ را از شاخ‌دار ميكشد و داد مظلوم را از ظالم هر چه باشد ميستاند چون بآنها بقدرى شعور داده كه ميفهمند كار بدى كرده‌اند و وقتى كه درياها همه مبدّل بآتش افروخته گردد چنانچه قمّى ره نقل فرموده و بعضى گفته‌اند درياهاى شيرين و شور بيكديگر متصل و از هم پر ميشوند و فاصله از بين ميرود و يك دريا ميگردد چون سجر بمعناى پرى است و وقتى كه افراد انسان جفت كرده شوند اهل بهشتشان با حور العين و اهل دوزخشان با شياطين چون با هر يك از آنها شيطانى است كه قرين او است چنانچه مستفاد از نقل قمّى ره و فرمايش امام باقر عليه السّلام است و وقتى كه دختر زنده بگور شده مورد سؤال واقع شود كه بچه گناهى كشته شده است چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه عرب دختران را براى غيرت ميكشتند و روز قيامت پرسيده شود كه بچه گناه كشته شده و اين براى ملامت و اتمام حجت بر مرتكب قتل است كه مجازات شود و در مجمع از صادقين عليهما السّلام نقل نموده كه مودّة بفتح ميم و و او قرائت فرموده‌اند و آنكه مراد رحم و قرابت است و از قاطع سؤال از سبب قطع آن ميشود و از چند روايت معتبر استفاده ميشود كه سؤال ميكنند از مودّت ذى القربى كه خدا واجب فرموده چرا بآن عمل ننموده و صاحبان آنرا كشتيد و وقتى كه نامه‌هاى اعمال بندگان منتشر و بدست صاحبانشان داده شود و وقتى كه آسمان از جا كنده و زائل گردد مانند پوست كه آنرا از بدن حيوان كنده و زائل ميكنند و وقتى كه آتش جهنّم افروخته شود بشدّت و وقتى كه بهشت نزديك شود باهل ايمان با نعم بى‌پايان در چنين وقت و روزى هر كس هر عمل خير و شرّى در دنيا از او صادر شده در برابر چشم خود مشاهده مينمايد كه در صحيفه اعمال او مكتوب و در خارج مجسّم است بتفصيلى كه مكرّر ذكر شده از تجسّم اعمال و آثار وضعيّه آن در آخرت و عالم مثال نعوذ باللّه من هذا المئال و متوجّه ميگردد كه آن‌


جلد 5 صفحه 351

صحيفه و صورت و شكل و هيئت را خودش براى خود تهيّه و حاضر نموده بارتكاب اعمال و اكتساب اخلاق و اين جمله جواب دوازده شرط است كه راجع باوضاع دنيا و آخرت در روز قيامت ذكر شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِذَا المَوؤُدَةُ سُئِلَت‌ «8» بِأَي‌ِّ ذَنب‌ٍ قُتِلَت‌ «9»

مؤووده‌ ‌از‌ ماده‌ وأد بمعني‌ قرابت‌ و خويشاوندي‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ‌را‌ سه‌ نحو تفسير كرده‌اند.

يك‌: آنكه‌ ‌در‌ جاهليت‌ دختران‌ ‌خود‌ ‌را‌ زنده‌ زير خاك‌ ميكردند ‌که‌ ميفرمايد:

وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُم‌ بِالأُنثي‌ ظَل‌َّ وَجهُه‌ُ مُسوَدًّا وَ هُوَ كَظِيم‌ٌ يَتَواري‌ مِن‌َ القَوم‌ِ مِن‌ سُوءِ ما بُشِّرَ بِه‌ِ أَ يُمسِكُه‌ُ عَلي‌ هُون‌ٍ أَم‌ يَدُسُّه‌ُ فِي‌ التُّراب‌ِ أَلا ساءَ ما يَحكُمُون‌َ نحل‌ ‌آيه‌ 58 و 59.

دو: آنكه‌ مراد ‌از‌ قتلت‌ بمعني‌ قطعت‌ و مراد قطع‌ رحم‌ ‌است‌ ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ معاصي‌ كبيره‌ ‌است‌ مقابل‌ صله‌ رحم‌.

تفسير سوم‌ ‌که‌ ‌از‌ اخبار بسيار ‌از‌ ائمه‌ طاهرين‌ داريم‌ ‌که‌ مراد قرابت‌ پيغمبر ‌است‌ ‌که‌ خداوند مزد رسالت‌ ‌آن‌ حضرت‌ قرار داده‌ ‌که‌ فرمود: قُل‌ لا أَسئَلُكُم‌ عَلَيه‌ِ أَجراً إِلَّا

جلد 18 - صفحه 5

المَوَدَّةَ فِي‌ القُربي‌ نحل‌ ‌آيه‌ 23، و ميفرمايد: قُل‌ ما سَأَلتُكُم‌ مِن‌ أَجرٍ فَهُوَ لَكُم‌ إِن‌ أَجرِي‌َ إِلّا عَلَي‌ اللّه‌ِ سبأ ‌آيه‌ 47، و شرط ايمان‌ ‌است‌ و ‌از‌ ضروريات‌ دين‌ اسلام‌ ‌است‌ مودت‌ ذوي‌ القربي‌ حضرت‌ رسالت‌ ميفرمايد:

وَ إِذَا المَوؤُدَةُ سُئِلَت‌ ‌يعني‌ مسئول‌ عنه‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌از‌ افراد سؤال‌ ميشود ‌که‌ ‌با‌ ذوي‌ القرباي‌ پيغمبر چه‌ كرديد! بچه‌ گناه‌ و تقصيري‌ ‌آنها‌ ‌را‌ كشتيد مگر فاطمه‌ ‌از‌ ذوي‌ القربي‌ نبود ‌براي‌ چه‌ تخته‌ ‌در‌ بپهلويش‌ فشار داديد ‌تا‌ استخوانهاي‌ پهلويش‌ ‌را‌ شكستيد تازيانه‌ ببازويش‌ زديد ‌تا‌ مثل‌ بازو بند ورم‌ كرد، ببدنش‌ زديد ‌تا‌ خون‌ خارج‌ شد، سيلي‌ زديد ‌تا‌ چشمش‌ قرمز شد صورتش‌ نيلي‌ شد، مگر محسن‌ ‌از‌ ذوي‌ القربي‌ نبود سقط گرديد! مگر ‌علي‌ نبود طناب‌ بگردنش‌ انداختيد، ‌در‌ خانه ‌او‌ ‌را‌ آتش‌ زديد و و و، مگر حسن‌ نبود زهر ‌در‌ گلويش‌ ريختيد جگرش‌ ‌را‌ قطعه‌ قطعه‌ كرديد! مگر حسين‌ نبود ‌با‌ ‌او‌ و اصحابش‌ و اهل‌ بيتش‌ چه‌ كرديد!‌-‌ مگر ائمه‌ طاهرين‌ نبودند ‌که‌ همه‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بزهر جفا كشتيد، مگر سادات‌ و ذراري‌ پيغمبر نبودند ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ سر بريديد و كرديد آنچه‌ كرديد!

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 9)- «به کدامین گناه کشته شدند»؟! (بای ذنب قتلت).

یکی از دردناک‌ترین و وحشیانه‌ترین پدیده‌های عصر جاهلیت عرب پدیده زنده به گور کردن دختران است که در قرآن مجید مکرر به آن اشاره شده، با نهایت تأسف این مسأله به اشکال دیگری در جاهلیت قرون اخیر نیز خودنمایی می‌کند.

در بعضی از روایات در تفسیر این آیه توسعه داده شده، تا آنجا که شامل هرگونه قطع رحم، و یا قطع مودت اهل بیت علیهم السّلام می‌شود.

در حدیثی از امام باقر علیه السّلام می‌خوانیم هنگامی که از تفسیر این آیه سؤال شد فرمود: «من قتل فی مودّتنا منظور کسانی است که در طریق محبت و دوستی ما کشته می‌شوند».

البته ظاهر آیه همان است که گفتیم، ولی ملاک و مفهوم آن قابل چنین توسعه‌ای می‌باشد.

نکات آیه

۱ - برخى از اعراب جاهلى، دختران خود را بى هیچ گناه و جرمى زنده به گور مى کردند. (بأىّ ذنب قتلت) استفهام تقریرى در آیه شریفه، متوجّه مقتول شده است; با آن که مراد از آن مؤاخذه قاتل است. این گونه بیان، تأکید بر نبود عذر و بهانه براى قاتل است.

۲ - دختر بودن فرزند - در دیدگاه برخى از اعراب جاهلى - موجب استحقاق قتل بود. (بأىّ ذنب قتلت)

۳ - قیامت روز مؤاخذه و محکومیت کسانى که فرزندان خود را کشته اند. (بأىّ ذنب قتلت) فعل «قتلت»، گویاى این است که کشتن فرزند - گرچه دختر نباشد و یا او را زنده به گور نکرده باشند - مؤاخذه اخروى را در پى دارد.

۴ - زنده به گور کردن، فجیع ترین نوع قتل کودکان (و إذا الموءودة سئلت . بأىّ ذنب قتلت) فعل «قتلت»، بیانگر این است که مؤاخذه به جهت قتل است. بنابراین کلمه «موءودة» - که نوع خاصى از قتل را مطرح کرده - حاکى از منفورتر بودن آن است.

۵ - شرک پدر و مادر و انحراف آنها از ادیان الهى، مجوّز کشتن فرزندان آنان نیست. (و إذا الموءودة سئلت . بأىّ ذنب قتلت) آیه شریفه ناظر به رفتارى است که برخى از مشرکان عصر بعثت با دختران خود داشتند. محکومیت این رفتار، حاکى از مصونیت جان فرزندان آنان است.

۶ - اعدام، کیفرى پذیرفته شده براى بعضى از گناهان (بأىّ ذنب قتلت) استفهام در این آیه (به کدامین گناه؟) حاکى از پذیرش این نکته است که هر چند برخى گناهان ممکن است مجوّز اعدام باشد; ولى زنده به گور شدگان، از آن گناهان پاک بودند.

موضوعات مرتبط

  • اعدام: موارد اعدام ۶
  • جاهلیت: بینش اعراب جاهلیت ۲; دختر در جاهلیت ۲; رسوم جاهلیت ۱
  • دختر: زنده بگورى دختران ۱
  • زنده بگورى: حقیقت زنده بگورى ۴
  • فرزندان: مؤاخذه اخروى زنده بگورى فرزندان ۳; مجوز قتل فرزندان۵
  • قتل: احکام قتل ۵; فجیع ترین قتل ۴; موجبات قتل ۲
  • گناهان: کیفر گناهان ۶
  • والدین: آثار شرک والدین ۵

منابع

  1. کتاب کامل الزیارات از ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه.
  2. البرهان فی تفسیر القرآن.