البقرة ١٢٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۴۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

ای بنی اسرائیل! نعمت مرا، که به شما ارزانی داشتم، به یاد آورید! و (نیز به خاطر آورید) که من شما را بر جهانیان برتری بخشیدم!

اى بنى اسرائيل! نعمتى را كه بر شما ارزانى داشتم و شما را بر جهانيان [مردم زمانه‌] برترى دادم ياد كنيد
اى فرزندان اسرائيل، نعمتم را، كه بر شما ارزانى داشتم، و اينكه شما را بر جهانيان برترى دادم، ياد كنيد.
ای بنی اسرائیل، به یاد آرید نعمتی را که به شما عطا کردم و اینکه شما را بر همه مردم فضیلت و برتری دادم.
ای بنی اسرائیل! نعمت های مرا که به شما عطا کردم و اینکه شما را بر جهانیان [زمان خودتان] برتری دادم، یاد کنید.
اى بنى اسرائيل، از آن نعمتى كه بر شما ارزانى داشتم و شما را بر جهانيان برترى دادم، ياد كنيد.
ای بنی‌اسرائیل نعمتم را که بر شما ارزانی داشتم و اینکه شما را بر جهانیان [هم زمانتان‌] برتری بخشیدم، یاد کنید
اى فرزندان اسرائيل، نعمت مرا كه بر شما ارزانى داشتم و شما را بر جهانيان- مردم زمانه- برترى دادم، ياد كنيد.
ای بنی‌اسرائیل! به یاد آورید نعمتی را که بر شما ارزانی داشتم (بدان گاه که شما را از زیر ستم فرعون رهائی بخشیدم و او را در آب غرق نمودم، و ترنجبین و بلدرچین به شما دادم و پیغمبران زیادی را در میانتان برانگیختم و برای دوره‌ای از زمان، بزرگی بهره‌ی شما نمودم) و شما را بر جهانیان برتری بخشیدم.
ای فرزندان اسرائیل! نعمتِ ویژه‌ام را - که بر شما ارزانی داشتم، و اینکه شما را بر جهانیان بی‌گمان برتری دادم - یاد کنید.
ای بنی‌اسرائیل یاد آرید نعمت مرا که به شما دادم و آنکه برتری دادم شما را بر جهانیان‌


البقرة ١٢١ آیه ١٢٢ البقرة ١٢٣
سوره : سوره البقرة
نزول : ٥ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَضَّلْتُکُمْ»: برتریتان بخشیدم. «الْعَالَمِینَ»: جهانیان. مراد مردمان آن دوره از زمان است.


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«122» يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ‌

اى بنى‌اسرائيل! نعمت مرا كه به شما ارزانى داشتم و شما را بر جهانيان برترى بخشيدم ياد كنيد.


«123» وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لا يُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَةٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ‌


«1». كافى، ج 1 ص 215.

جلد 1 - صفحه 195

وبترسيد از روزى كه هيچ‌كس چيزى (از عذاب خدا) را از ديگرى دفع نمى‌كند و هيچ‌گونه عوضى از او قبول نمى‌گردد و هيچ شفاعتى، او را سود ندهد و (از جانب هيچ‌كسى) يارى نمى‌شود.

نکته ها

اين دو آيه مشابه آيات 47 و 48 گذشته همين سوره است كه مطالبى در آنجا ذكر كرده‌ايم.


تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ (121) يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ (122)

تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 245

بعد از ذكر احوال كفار اهل كتاب، بيان حال مؤمنان را فرمايد:

الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ‌: آن كسانى كه عطا فرموديم ايشان را كتاب آسمانى، يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ‌: تلاوت مى‌كنند آن كتاب را حق تلاوت آن را، يعنى آن طورى كه بايد و شايد با خضوع و خشوع و صفاى اعتقاد و عمل به آن بدون تحريف و تغيير مانند عبد اللّه بن سلام و ابن صوريا و بحيراى راهب و اسيد و كعب از يهود پيروان كتب تورات آسمانى، و ملازمان نجاشى و جعفر بن ابى طالب عليه السلام از نصارى تابعان كتاب انجيل. أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ‌: آن جماعت ايمان آورده‌اند به كتاب آسمانى نه غير ايشان. وَ مَنْ يَكْفُرْ بِهِ‌:

و هر كه كافر شود به كتاب آسمانى به تكذيب يا تحريف يا انكار حلال و حرام و امر و نهى آن، فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ‌: پس آن گروه ايشانند زيانكاران در دنيا و آخرت كه سرمايه ايمان و ربح ثواب را از دست داده‌اند.

تنبيه: آيه شريفه عام است نسبت به اهل اسلام كه كتاب مجيد قرآن به ايشان مرحمت شده، كسانى به قرآن ايمان آورده‌اند كه حق تلاوت قرآن را منظور دارند و آنانكه كافر شوند به قرآن، ايشانند زيانكار دنيا و آخرت.

تفسير برهان- عياشى از حضرت صادق عليه السلام روايت نمود در اين آيه شريفه كه فرمود: يرتّلون آياته و يتفقّهون به و يعملون باحكامه و يرجون وعده و يخافون وعيده و يعتبرون بقصصه و يأتمرون باوامره و ينتهون بنواهيه، ما هو و اللّه حفظ آياته و درس حروفه و تلاوة سوره و درس اعشاره و اخماسه، حفظوا حروفه و اضاعوا حدوده و انّما هو تدبّر آياته و العمل باحكامه قال اللّه تعالى‌ كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ‌ «1».

يعنى تلاوت كنند آيات آن را و دانائى يابند به آن و عمل نمايند به احكام آن و اميد دارند وعده آن را و بترسند عذاب آن را و عبرت گيرند به قصه‌هاى آن و بجا آورند اوامر آن را و بازايستند از نواهى آن، قسم به خدا نيست تلاوت قرآن حفظ آيات و درس حروف و خواندن سوره‌ها و درس اعشار و اخماس آن كه مراعات كنند حروفش را به قرائت و ضايع سازند حدودش را به مخالفت،


«1» تفسير برهان، جلد اوّل، صفحه 147، حديث 4.

تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 246

اينست و جز اين نيست تلاوت قرآن تدبر آيات، و عمل به احكام آنست؛ فرمود خداى تعالى كتابى است نازل فرموديم آن را در حالى كه با بركت و ميمنت باشد به جهت آنكه تدبر كنند آيات آن را.

يا بَنِي إِسْرائِيلَ‌: اى فرزندان يعقوب: اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ‌: ياد بياوريد نعمتهاى مرا كه انعام فرمودم بر شما و اسلاف شما؛ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ‌: و به درستى كه من برترى دادم شما و اجداد شما را بر عالميان زمان خود.

پس اداى شكرگزارى اين نعمت عظيم را نمايند و به سپاسدارى منعم حقيقى قيام كنيد و فرمانبردارى امر الهى را نمائيد كه از جمله آن ايمان آوردن شماست به پيغمبر موعود يعنى حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ (122)

ترجمه‌

آنانكه داديمشان كتاب را ميخوانند آنرا حق خواندنش آنگروه ميگروند بآن و هر كس كه كافر شود بآن پس آنگروه ايشانند زيان‌كاران.

تفسير

در مجمع و عياشى از حضرت صادق (ع) روايت نموده است كه حق تلاوت قرآن آنستكه هر وقت بذكر بهشت و دوزخ برسد توقف نمايد و در صورت اول سؤال رحمت نمايد و در صورت دوم پناه بخدا ببرد از شيطان و در كافى از آنحضرت روايت نموده كه آنكسانيكه حق تلاوت قرآن را بجا آوردند ائمه هدى عليهم السلام هستند و عياشى هم بهمين مضمون روايت كرده است و بنظر حقير حق تلاوت قرآن آنستكه بر طبق آن عمل نمايند و مؤيد اين معنى آنست كه خداوند آنرا مخصوص باهل ايمان قرار داده و البته اگر مراعات آداب ظاهريه و باطنيه آنهم بقدر استعداد قارى بشود اتم و اكمل است و اجمال آن آداب تعقل و تدبر و تفكر و تطهير ظاهرى و باطنى و حفظ وقوف و بيان حروف و استعاذه و تسميه و حمد و شكر و سؤال و تغنى و تأنّى و خضوع و خشوع و تحزن و تحسر و تأدب و تنبه و تحفظ و ايقاظ و توطين نفس براى عمل است‌


جلد 1 صفحه 168

كه سر آمد همه و مقصود اصلى است رزقنا اللّه تعالى و روايت كافى هم شايد اشاره بهمين معنى باشد كه البته كسى مانند ائمه اطهار حق تلاوت قرآن را بجا نياورده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يا بَنِي‌ إِسرائِيل‌َ اذكُرُوا نِعمَتِي‌َ الَّتِي‌ أَنعَمت‌ُ عَلَيكُم‌ وَ أَنِّي‌ فَضَّلتُكُم‌ عَلَي‌ العالَمِين‌َ (122)

‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌در‌ ابتداء بيان‌ احوال‌ بني‌ اسرائيل‌ ذكر ‌شده‌ و تفسيرش‌ بيان‌ گرديد و ‌در‌ علت‌ تكرار ‌آن‌ وجوهي‌ گفته‌ ‌شده‌:

1‌-‌ مبالغه‌ و تأكيد و لزوم‌ شكر و اطاعت‌ خداوند 2‌-‌ نظر ببعد ‌بين‌ دو ‌آيه‌ ‌براي‌ اتمام‌ حجت‌ و تأكيد ‌در‌ تذكر تكرار فرموده‌ 3‌-‌ ‌براي‌ ختم‌ حالات‌ بني‌ اسرائيل‌ و ربط ببدء و آغاز ‌آنها‌ تكرار ‌شده‌ 4‌-‌ تكرار امر بتذكر ‌براي‌ تكرار نعمت‌ بوده‌ ‌است‌ و آنچه‌ ميتوان‌ ‌در‌ اينموضوع‌ متذكر شد اينكه‌ آيات‌ مكرره‌ ‌در‌ قرآن‌ بسيار ‌است‌ چه‌ ‌در‌ سوره‌ واحده‌ مانند ‌سورة‌ الرحمن‌ و ‌سورة‌ المرسلات‌ و چه‌ ‌در‌ سور متعدده‌ مانند قصص‌ انبياء و اوصاف‌ جنت‌ و نار و نعم‌ و عذاب‌ ‌آنها‌ و البته‌ ‌اينکه‌ تكرارات‌ ‌در‌ ‌هر‌ موردي‌ حاوي‌ حكم‌ و مصالحي‌ ‌است‌ ‌که‌ تتبع‌ ‌آنها‌ بي‌ اشكال‌ نيست‌ و بسا تخرس‌ بغيب‌ و ‌من‌ عندي‌ ‌است‌ و ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ موارد، موقع‌ نزول‌ مختلف‌ بوده‌ و ‌هر‌ يك‌ ‌در‌ موقع‌ ‌خود‌ مناسب‌ بلكه‌ لازم‌ بوده‌ ‌است‌ و اللّه‌ العالم‌

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 122)- بار دیگر خداوند روی سخن را به بنی اسرائیل کرده می‌فرماید:

«ای بنی اسرائیل به خاطر بیاورید نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم و نیز به خاطر بیاورید که من شما را بر جهانیان (بر تمام مردمی که در آن زمان زندگی می‌کردند) برتری بخشیدم» (یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعالَمِینَ).

نکات آیه

۱ - خداوند، درگذشته بنى اسرائیل را از نعمتهاى گرانقدر بهره مند ساخته بود. (یبنى إسرءیل اذکروا نعمتى التى أنعمت علیکم) کلمه «نعمت» به صورت مفرد آمده است; مراد از آن مى تواند نعمتى خاص همانند بعثت موسى(ع) باشد و مى تواند مراد از آن جنس نعمت باشد که در این صورت شامل نعمتهاى متعددى است که خداوند به بنى اسرائیل ارزانى داشته بود. نسبت دادن نعمت به خداوند با اضافه کلمه «نعمت» به «یاء» متکلم، حاکى از شرافت آن نعمت و یا نعمتهاست.

۲ - خداوند، ارزانى کننده نعمت بر بندگان خویش است. (نعمتى التى أنعمت علیکم)

۳ - خداوند، از بنى اسرائیل خواست تا نعمتهاى او را یاد کرده و همواره آنها را به خاطر داشته باشند. (یبنى إسرءیل اذکروا نعمتى التى أنعمت علیکم)

۴ - بنى اسرائیل، جماعتى داراى ترکیب قومى و قبیله اى تا عصر نزول قرآن (یبنى إسرءیل)

۵ - بنى اسرائیل، از مخاطبان قرآن و موظف به پیروى از آن (یبنى إسرءیل اذکروا)

۶ - هدف از لزوم یاد کردن نعمتها، یاد خدا بودن و نعمتها را از جانب او دانستن است. (اذکروا نعمتى التى أنعمت علیکم) توصیف «نعمت» به اینکه خداوند آنها را ارزانى کرده است (أنعمت علیکم) اشاره به این معنا دارد که: یاد کردن نعمت باید وسیله اى باشد براى یاد کردن بخشنده نعمت.

۷ - خداوند، بنى اسرائیل را در برهه اى از تاریخ، بر همه مردمان برترى داد. (و أنّى فضلتکم على العلمین) کلمه «عالمین» بر همه هستى و گاهى به همه موجودات داراى عقل و شعور اطلاق مى گردد و احیاناً کاربرد آن خصوص انسانهاست. به نظر مى رسد مراد از آن در آیه شریفه - به مناسبت حکم و موضوع - انسانها باشد.

۸ - برترى بنى اسرائیل بر همه مردم، از نعمتهاى گران سنگ الهى بر بنى اسرائیل (اذکروا نعمتى التى أنعمت علیکم و أنّى فضلتکم على العلمین) برداشت فوق مبتنى بر این است که عطف «أنّى فضلتکم» بر «نعمتى» عطف خاص بر عام و یا عطف تفسیرى باشد.

۹ - بنى اسرائیل، در صورت یادآورى نعمتهاى گران سنگ الهى و بررسى علتهاى فضیلتشان در اعصار گذشته، زمینه هاى ایمان به پیامبر(ص) را در خویش، شکوفا خواهند کرد. (و من یکفر به فأولئک هم الخسرون. یبنى إسرءیل اذکروا نعمتى) به نظر مى رسد توصیه به یادآورى نعمتهاى خدادادى، پس از بیان خطر کفرورزى به پیامبر(ص) و قرآن، ارائه رهنمودى باشد براى ایجاد زمینه ایمان.

۱۰ - به یادداشتن نعمتها و از خدا دانستن آنها، داراى نقشى بسزا در هدایت آدمى (یبنى إسرءیل اذکروا نعمتى التى أنعمت علیکم)

موضوعات مرتبط

  • ایمان: زمینه ایمان به محمّد(ص) ۹
  • بنى اسرائیل: برترى بنى اسرائیل ۷، ۸، ۹; تاریخ بنى اسرائیل ۱، ۴، ۷; زمینه اسلام بنى اسرائیل ۹; ساختار اجتماعى بنى اسرائیل ۴; قوم بنى اسرائیل ۴; مسؤولیت بنى اسرائیل ۳، ۵; نعمتهاى بنى اسرائیل ۱، ۸، ۹
  • خدا: افعال خدا ۷; عطایاى خدا ۲; نعمتهاى خدا ۱، ۲، ۸
  • ذکر: آثار ذکر نعمتهاى خدا ذکر ۹، ۱۰; ذکر خدا ۶; ذکر نعمت ۳; فلسفه ذکر نعمت ۶
  • قرآن: تبعیت از قرآن ۵; مخاطبان قرآن ۵
  • نعمت: منشأ نعمت ۶، ۱۰
  • هدایت: عوامل هدایت ۱۰

منابع