الانسان ٢٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۲۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

ما آنها را آفریدیم و پیوندهای وجودشان را محکم کردیم، و هر زمان بخواهیم جای آنان را به گروه دیگری می‌دهیم!

|ما آنها را آفريديم و بندبندشان را استوار كرديم، و هر وقت بخواهيم [آنها را مى‌بريم و] به راحتى امثالشان را جايگزين مى‌كنيم
ماييم كه آنان را آفريده و پيوند مفاصل آنها را استوار كرده‌ايم، و چون بخواهيم، [آنان را] به نظايرشان تبديل مى‌كنيم.
ما اینان را آفریدیم و محکم بنیان ساختیم و هرگاه بخواهیم همه را فانی ساخته و مانندشان قوم دیگر خلق می‌کنیم.
ما آنان را آفریدیم و مفاصلشان را [با رشته های اعصاب و عضلات] محکم و استوار کردیم، و هرگاه بخواهیم [آنان را نابود می کنیم و] امثال و نظایرشان را [که مطیع و فرمانبردارند] به جای آنان قرار می دهیم.
ما آدميان را آفريديم و اعضا و مفاصلشان را نيرومند گردانيديم و اگر خواهيم، به جاى آنها قومى همانندشان بياوريم.
ما آنان را آفریده‌ایم و پیوندشان را استوار داشته‌ایم، و چون خواهیم آنان را به همانندانشان جانشین می‌سازیم‌
ما ايشان را آفريديم و آفرينش- يا بندهاى اندامهاى- آنان را استوار ساختيم، و هر گاه بخواهيم به جاى آنها مانندشان را بياوريم آوردنى- كه از آن ناتوان نيستيم-.
ما ایشان را آفریده‌ایم و بندها و پیوندهای اندامشان را سفت بهم بسته و استوار داشته‌ایم، و هر وقت بخواهیم (ایشان را نابود می‌کنیم و) انسانهای دیگری را جایگزین آنان می‌سازیم.
ما آنان را آفریده و پیوند (مفاصل) آنها را استوار کردیم و هنگامی که بخواهیم، آنان را به مانندهاشان تبدیل می‌کنیم.
ما آفریدیمشان و استوار ساختیم آفرینش ایشان را و هر گاه خواهیم تبدیل کنیم بمانندگان ایشان تبدیلی‌


الانسان ٢٧ آیه ٢٨ الانسان ٢٩
سوره : سوره الانسان
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَسْرَ»: مفصل. بند. پیوند. ساختمان بدن. ترکیب بند تن. یا مراد رباط و اعصاب است که ریسمان و طناب بدن و وسیله ارتباط اندامها بشمارند. «بَدَّلْنَآ أَمْثَالَهُمْ تَبْدِیلاً»: (نگا: توبه / ، محمّد / ، واقعه / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


نَحْنُ خَلَقْناهُمْ وَ شَدَدْنا أَسْرَهُمْ وَ إِذا شِئْنا بَدَّلْنا أَمْثالَهُمْ تَبْدِيلًا «28» إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى‌ رَبِّهِ سَبِيلًا «29» وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً «30» يُدْخِلُ مَنْ يَشاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَ الظَّالِمِينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً «31»

مائيم كه خلقشان كرديم و مفاصلشان را محكم ساختيم و هرگاه بخواهيم مانند آنها را چنانكه بايد به جاى آنان مى‌آوريم. به راستى اين آيات، وسيله تذكّرى است، پس هركه بخواهد، راهى به سوى پروردگارش در پيش گيرد. و شما چيزى رانمى‌خواهيد، مگر اين كه خدا بخواهد، همانا خداوند دانا و حكيم است. هر كه را بخواهد به رحمت خود درمى‌آورد و براى ظالمان عذابى دردناك آماده كرده است.

نکته ها

«اسر» بستن با بند است و «اسير» كسى است كه دربند بسته شده است. مراد از «شَدَدْنا أَسْرَهُمْ» آن است كه بندها و مفاصل آدمى را محكم كرديم.

پیام ها

1- كفر و طغيان بستر نابودى انسان است. آثِماً أَوْ كَفُوراً ... بَدَّلْنا أَمْثالَهُمْ‌

2- توانايى خداوند بر آفرينش انسان، نشانه توانايى او بر نابود كردن او است.

خَلَقْناهُمْ‌ ... بَدَّلْنا أَمْثالَهُمْ‌

3- خداوند، حجت را بر مردم تمام كرده است. «إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ»

4- قرآن، وسيله هوشيارى است. «إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ»

5- راه خدا، اجبارى نيست، هر كه مى‌خواهد به سعادت برسد، بايد خود آن را انتخاب كند و بپيمايد. «فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى‌ رَبِّهِ سَبِيلًا»

جلد 10 - صفحه 338

6- خواست انسان، نه مستقل از خواست خداوند است و نه برتر از آن. بلكه آنچه را انسان مى‌خواهد، اگر مورد خواست خداوند نيز قرار گيرد، محقق مى‌شود.

«وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ»

7- مشيّت خداوند، عالمانه و حكيمانه است، نه گزافه. يَشاءَ اللَّهُ‌ ... عَلِيماً حَكِيماً

8- بر اساس مشيّت حكيمانه، كسانى كه بخواهند مشمول رحمت الهى مى‌شوند.

«يُدْخِلُ مَنْ يَشاءُ فِي رَحْمَتِهِ»

9- كسانى از رحمت الهى دورند، كه خود راه ظلم را پيش گرفته‌اند. «وَ الظَّالِمِينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً»

«والحمدللّه ربّ العالمين»

جلد 10 - صفحه 340

سوره مرسلات‌

اين سوره پنجاه آيه دارد و در مكّه نازل شده است.

نام سوره برگرفته از آيه اول است كه با «مرسلات» آغاز شده است و مراد از آن، فرشتگانى هستند كه از سوى خداوند براى انجام امور مختلف، فرستاده مى‌شوند.

اين سوره نظير سوره‌هاى انبياء «1»، قمر «2»، حج‌ «3»، واقعه‌ «4»، حاقّه‌ «5»، قيامت‌ «6»، نباء «7»، تكوير «8»، انفطار «9»، انشقاق‌ «10»، غاشية «11»، قارعه‌ «12» و زلزال‌ «13» با آيات مربوط به معاد شروع شده است.

چنانكه مانند سوره‌هاى فاطر، ذاريات و نازعات با سوگند به فرشتگان آغاز شده است.

در اين سوره، آيه‌ «وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ» ده مرتبه تكرار شده، همان گونه كه در سوره الرّحمن آيه‌ «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»* ودر سوره قمر آيه‌ «فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ»* تكرار شده است.


«1». «اقترب للناس حسابهم».

«2». «اقتربت الساعة».

«3». «انّ زلزلة الساعة شى‌ء عظيم».

«4». «اذا وقعت الواقعة».

«5». «الحاقّة ما الحاقّة».

«6». «لااقسم بيوم القيامة».

«7». «عمّ يتساءلون».

«8». «اذا الشمس كوّرت».

«9». «اذا السماء انفطرت».

«10». «اذا السماء انشقت».

«11». «هل اتاك حديث الغاشية».

«12». «القارعة ما القارعة».

«13». «اذا زلزلت الارض زلزالها».

جلد 10 - صفحه 341

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده مهربان‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



نَحْنُ خَلَقْناهُمْ وَ شَدَدْنا أَسْرَهُمْ وَ إِذا شِئْنا بَدَّلْنا أَمْثالَهُمْ تَبْدِيلاً «28»

نَحْنُ خَلَقْناهُمْ‌: ما آفريديم ايشان را از آب نطفه سست، وَ شَدَدْنا أَسْرَهُمْ‌:

و محكم كرديم ربط مفاصل ايشان را با اعصاب، يعنى اعضاى ايشان را محكم به يكديگر بستيم. يا خلق كرديم ايشان را و مسدود ساختيم ايشان را به امر و نهى تا از حدود الهى تعدى ننمايند، مانند اسير مقيد. وَ إِذا شِئْنا بَدَّلْنا: و اگر خواهيم هلاك ايشان را، بدل كنيم ايشان را، أَمْثالَهُمْ تَبْدِيلًا: به امثال ايشان در خلقت و شدت محكمى بدل كردنى، يعنى ايشان را بميرانيم و در نشأه ثانيه به همين صورت و هيئت بازآريم. يا ايشان را هلاك و جماعتى فرمانبردار بياوريم اگر حكمت مقتضى آن باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنْزِيلاً «23» فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ كَفُوراً «24» وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً «25» وَ مِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَيْلاً طَوِيلاً «26» إِنَّ هؤُلاءِ يُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ يَذَرُونَ وَراءَهُمْ يَوْماً ثَقِيلاً «27»

نَحْنُ خَلَقْناهُمْ وَ شَدَدْنا أَسْرَهُمْ وَ إِذا شِئْنا بَدَّلْنا أَمْثالَهُمْ تَبْدِيلاً «28» إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى‌ رَبِّهِ سَبِيلاً «29» وَ ما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً (30) يُدْخِلُ مَنْ يَشاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَ الظَّالِمِينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً (31)

ترجمه‌

همانا ما فرو فرستاديم بر تو قرآن را فرستادنى‌

پس صبر كن براى حكم پروردگارت و پيروى مكن از آنها گناهكارى يا ناسپاسى را

و ياد كن نام پروردگار خود را در ابتدا و انتهاى روز

و از شب پس سجده كن براى او و تنزيه نما او را بتسبيح در شب پاره‌اى از آن طولانى‌

همانا اين گروه دوست ميدارند لذّتهائى را كه بزودى فراهم آيد و رها ميكنند پشت سر خود روز سنگينى را

ما آفريديم آنها را و استوار نموديم بند و بست اعضاء آنانرا و وقتى بخواهيم بدل مينمائيم آنانرا به امثالشان بدل نمودنى‌

همانا اين پندى است پس هر كه خواسته باشد ميگيرد بسوى پروردگار خود راهى‌

و نميخواهيد مگر آنكه بخواهد خدا همانا خدا ميباشد داناى درست كار

داخل ميسازد هر كه را بخواهد در رحمت خود و ستمكاران را مهيا فرموده است بر ايشان عذابى دردناك.

تفسير

خداوند منّان نازل فرمود قرآن را بر پيغمبر خود بتدريج در مدّت رسالت آنحضرت بر حسب اقتضاء وقت و مصلحت زمان با دلالت بر ولايت امير المؤمنين عليه السّلام چنانچه در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده پس بايد صبر فرمايد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر آزار قوم و زحمت ابلاغ تا برسد حكم خدا بنصرت او بر اعداء و اطاعت ننمايد از مردمى كه گناهكار يا كافر و مصرّ بر كفرند و ميخواهند بدسائس و حيل آنحضرت را از امر دعوت باز دارند مانند عتبة بن ربيعه و وليد بن مغيره و


جلد 5 صفحه 322

ابو جهل كه بعضى از مفسّرين ذكر كرده‌اند و ياد فرمايد نام خدا را در نماز صبح و ظهر و عصر و در قسمتى از شب سجده نمايد براى خدا كه نماز مغرب و عشاء باشد و تنزيه نمايد او را بتسبيح در قسمتى طولانى كه از نصف شب تا صبح باشد در نماز شب چنانچه از روايات ائمه اطهار استفاده ميشود ولى بعضى از مفسّرين بكرة و اصيلا را عبارت از صبح و شام دانسته و كنايه از دوام ذكر و دعا و تبليغ رسالت گرفته‌اند و من اللّيل را تا آخر آيه بر نمازهاى شب اعمّ از واجب و مستحب حمل نموده‌اند و ميفرمايد همانا اين مردم دوست دارند دنيا را كه نقد است و بعجله استفاده از لذّات آن ميتوانند بنمايند و آخرت را كه روز سنگين سختى است و در مقابل دارند پشت سر انداخته‌اند و براى آنروز كار نميكنند و بنابر اين وراء در كلام الهى محتمل است بمعناى پيش رو باشد و ميشود بمعناى پشت سر باشد و در هر حال آنرا واگذارده‌اند بحال خود و فكر آنروز نيستند ما خلق نموديم آنها را و محكم نموديم بند و بست اعضاء آنانرا و ربط داديم مفاصلشان را به اعصاب در خلقت كه كار آمد و فعّال ما يشاء شدند و اگر بخواهيم ميميرانيم آنها را و امثالشان را در استحكام خلق و قدرت بر كار دو مرتبه خلق مينمائيم در آخرت يا در دنيا تا قيام باطاعت و عبادت ما نمايند آنچه تاكنون ذكر شد در قرآن از ارشاد بعظمت امر آخرت و غيره موجب تذكّر مردم است بوظائف خودشان پس هر كس بخواهد راه تقرّب بخدا را كه قبول ولايت مولى است در پيش خواهد گرفت چنانچه در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده و در عبادت و اطاعت كوتاهى نخواهد نمود ولى كسى نميخواهد راه حق را در پيش بگيرد مگر آنكه قبلا خدا خواسته باشد كه او به اختيار خود راه حق را پيش گيرد و جبر و تفويض نيست بلكه امر بين امرين است چنانچه در خرائج از امام زمان عليه السّلام نقل نموده كه فرمود دلهاى ما ظرفهاى مشيّت خدا است وقتى او بخواهد ما ميخواهيم و اين آيه را تلاوت نمود و مفوّضه را تكذيب فرمود همانا خداوند دانا و حكيم است نميخواهد مگر باقتضاء علم و حكمت و داخل ميكند هر كس را بخواهد در رحمت خود كه ولايت ائمه اطهار است بنقل كافى از امام كاظم عليه السّلام بهدايت و توفيق طاعت و براى‌


جلد 5 صفحه 323

ستمكاران بخود و خلق آماده فرموده عذاب اليم دوزخ را در ثواب الاعمال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره هل اتى را در هر صبح روز پنجشنبه بخواند خداوند حوريان زيادى از بكر و ثيّب براى او تزويج ميفرمايد و با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم محشور خواهد شد و الحمد للّه ربّ العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.


جلد 5 صفحه 324

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


نَحن‌ُ خَلَقناهُم‌ وَ شَدَدنا أَسرَهُم‌ وَ إِذا شِئنا بَدَّلنا أَمثالَهُم‌ تَبدِيلاً «28»

‌ما خلق‌ كرديم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ و محكم‌ كرديم‌ قواي‌ ‌آنها‌ ‌را‌ و اجزاء بدني‌ ‌آنها‌ ‌را‌ و ‌اگر‌ بخواهيم‌ تبديل‌ ميكنيم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بامثال‌ ‌آنها‌ تبديل‌ كردني‌.

نَحن‌ُ خَلَقناهُم‌ ‌که‌ ‌از‌ يك‌ نطفه‌ متعفن‌ نجس‌ ‌که‌ مبدأ نشو آدمي‌ ‌است‌.

وَ شَدَدنا أَسرَهُم‌ بعضي‌ گفتند: مفاصل‌ ‌آنها‌، بعضي‌ گفتند: قواي‌ ‌آنها‌، بعضي‌ گفتند: جثه‌ ‌آنها‌، بعضي‌ گفتند: تكليف‌ ‌بر‌ گردن‌ ‌آنها‌ گذاشتيم‌ مثل‌ قيد ‌که‌ بپاي‌ اسير ميزنند ‌که‌ فرار نكند ‌که‌ ‌ما تعبير بكند ميكنيم‌، بعضي‌ گفتند: راه‌ و چاه‌.

اقول‌: ظاهرا مراد رشد ‌است‌ ‌در‌ جميع‌ اعضاء و جوارح‌ و قواي‌ نفسانيه‌ ‌از‌ عقل‌ و شعور و فهم‌ و ادراك‌ و امثال‌ اينها.

وَ إِذا شِئنا ‌اگر‌ بخواهيم‌ و حكمت‌ و مصلحت‌ داشته‌ ‌باشد‌ و صلاح‌ بدانيم‌.

بَدَّلنا ‌آنها‌ ‌را‌ هلاك‌ ميكنيم‌ و بجاي‌ ‌آنها‌.

أَمثالَهُم‌ يك‌دسته ديگر ‌از‌ بشر خلق‌ ميكنيم‌ آنهم‌.

تَبدِيلًا چه‌ تبديلي‌ ‌که‌ اثري‌ ‌از‌ ‌آنها‌ باقي‌ نماند ‌که‌ گفتند:

‌هر‌ ‌که‌ آمد عمارتي‌ نو ساخت‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 28)- در این آیه به آنها هشدار می‌دهد که از نیرو و قدرت خود مغرور نشوند که اینها را همه خدا داده، و هر زمان بخواهد بسرعت بازپس می‌گیرد.

می‌فرماید: «ما آنها را آفریدیم، و پیوندهای وجودشان را محکم کردیم (به

ج5، ص363

آنها قوت و قدرت بخشیدیم) و هر زمان بخواهیم جای آنها را به گروه دیگری می‌دهیم» (نحن خلقناهم و شددنا اسرهم و اذا شئنا بدلنا امثالهم تبدیلا).

به راستی قرآن در اینجا انگشت روی نقطه حساسی گذارده، و آن پیوندهای مختلف اجزای وجود بشر است از عصبهای کوچک و بزرگ که همچون طنابهای آهنین عضلات را به یکدیگر مربوط می‌سازد گرفته، تا رباطها و عضلات مختلف، آن چنان قطعات کوچک و بزرگ استخوان و گوشتهای اندام انسان را به یکدیگر محکم بسته که از مجموع آنها یک واحد کاملا منسجم- که آماده انجام هرگونه فعالیتی است- ساخته، اما روی هم رفته این جمله کنایه از قدرت و قوت است.

این آیه در ضمن غنا و بی‌نیازی ذات پاک خدا را، از آنها، و از اطاعت و ایمانشان، روشن می‌سازد، تا بدانند اگر اصراری برای ایمان آنهاست، در حقیقت لطف و رحمتی است از ناحیه پروردگار.

نکات آیه

۱ - خداوند، خالق و آفریدگار انسان ها است. (نحن خلقنهم)

۲ - وجود انسان و مفاصل اندام او، داراى استحکام و استوارى (و شددنا أسرهم) «أسر» در اصل به معناى بستن با بند است (مفردات راغب); ولى مراد از «شددنا أسرهم» - در نظر برخى از اهل لغت - استحکام وجود انسان است (لسان العرب). در دیدگاه برخى دیگر، منظور از آن استحکام مفاصل و بندهاى اندام آدمى است. (قاموس المحیط)

۳ - تهدید شدن گنه پیشگان و کافران دنیاگرا در صدر اسلام، به هلاکت و جایگزین شدن مردمى دیگر، از سوى خداوند (وإذا شئنا بدّلنا أمثلهم تبدیلاً)

۴ - توانایى خداوند بر آفرینش انسان، نشانه توانایى او بر نابود کردن امت هاى گنه پیشه و کافر و جایگزین کردن دیگران (نحن خلقنهم ... وإذا شئنا بدّلنا أمثلهم تبدیلاً) برداشت یاد شده، از یاد آورى آفرینش انسان از سوى خداوند - پیش از تذکر به هلاکت امت هاى کافر و جایگزین کردن دیگران - استفاده مى شود.

۵ - جوامع کفرپیشه و گناه کار، در معرض نابودى از سوى خداوند    و لاتطع منهم ءاثمًا أو کفورًا ... إنّ هؤلاء یحبّون العاجلة و یذرون وراءهم ... و إذا شئنا بدّلنا أمثلهم تبدیلاً

موضوعات مرتبط

  • امتها: جایگزینى امتها ۳، ۴
  • انسان: استحکام بدن انسان ۲; خالق انسان ها ۱
  • خدا: تهدیدهاى خدا ۳; خالقیت خدا ۱، ۴; قدرت خدا ۴
  • دنیاطلبان: تهدید دنیاطلبان صدر اسلام ۳
  • کافران: تهدید کافران صدر اسلام ۳; زمینه هلاکت کافران ۵; هلاکت کافران ۴
  • گناهکاران: تهدید گناهکاران صدر اسلام ۳; زمینه هلاکت گناهکاران ۵; هلاکت گناهکاران ۴
  • هلاکت: تهدید به هلاکت ۳

منابع