الأنعام ١٢١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۴۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده، نخورید! این کار گناه است؛ و شیاطین به دوستان خود مطالبی مخفیانه القا می‌کنند، تا با شما به مجادله برخیزند؛ اگر از آنها اطاعت کنید، شما هم مشرک خواهید بود!

و از ذبحى كه نام خدا بر آن ياد نشده است مخوريد، چرا كه آن قطعا نافرمانى است، و بى‌گمان شياطين دوستان خود را وسوسه مى‌كنند تا با شما مجادله كنند، و اگر اطاعتشان كنيد همانا شما [هم‌] مشركيد
و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است مخوريد، چرا كه آن قطعاً نافرمانى است. و در حقيقت، شيطانها به دوستان خود وسوسه مى‌كنند تا با شما ستيزه نمايند. و اگر اطاعتشان كنيد قطعاً شما هم مشركيد.
و از آنچه نام خدا بر آن ذکر نشده نخورید که آن فسق و تبه کاری است. و اهریمنان سخت به دوستان و پیروان خود وسوسه کنند تا با شما به جدل و منازعه برخیزند. و اگر شما هم از آنان پیروی کنید (مانند آنها) مشرک خواهید شد.
از آنچه [هنگام ذبح شدن] نام خدا بر آن برده نشده نخورید؛ مسلماً خوردن آن فسق [و بیرون رفتن از عرصه طاعت خدا] است؛ قطعاً شیاطین [شبهات ناروایی را به ضد احکام خدا] به دوستانشان القاء می کنند تا با شما [درباره احکام خدا] مجادله و ستیزه کنند، و اگر از آنان پیروی کنید، یقیناً شما هم مشرکید.
از ذبحى كه نام خدا بر آن ياد نشده است مخوريد كه خود نافرمانى است. و شياطين به دوستان خود القا مى‌كنند كه با شما مجادله كنند؛ اگر از ايشان پيروى كنيد از مشركانيد.
و از قربانی‌ای که نام خدا را [به هنگام ذبحش‌] بر او نبرده‌اند، نخورید چرا که نافرمانی است و شیاطین به دوستداران خویش الهام و پیام می‌دهند تا با شما مجادله کنند، و اگر از آنان پیروی کنید، شما هم مشرکید
و از آنچه نام خدا بر آن ياد نشده مخوريد كه آن نافرمانى است. و همانا شيطانها نهانى به گوش دوستان خود مى‌خوانند تا با شما ستيزه كنند- كه چه فرقى است ميان حيوان مرده و حيوانى كه خود مى‌كشيد- و اگر آنان را فرمان بريد هر آينه مشرك خواهيد بود.
از گوشت حیوانی نخورید که (به هنگام ذبح عمداً) نام خدا بر آن برده نشده است (و یا به نام دیگران و یا به خاطر بتان سر بریده شده است). چرا که خوردن از چنین گوشتی، نافرمانی (از دستور خدا) است. بیگمان اهریمنان و شیاطین صفتان، مطالب وسوسه‌انگیزی به طور مخفیانه به دوستان خود القاء می‌کنند تا این که با شما منازعه و مجادله کنند (و بکوشند که شما را به تحریم آنچه خدا حلال کرده است وادارند). اگر از آنان اطاعت کنید بیگمان شما (مثل ایشان) مشرک خواهید بود.
و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است مخورید، و (خوردن) آن بی‌گمان سرپیچی سختی (از فرمان خدا) است و همانا شیطان‌ها به دوستان خود همواره وسوسه می‌کنند، تا با شما ستیزه نمایند و اگر اطاعتشان کنید، بی‌گمان شما (هم) بی‌چون (به گونه‌ای) مشرکانید.
و نخورید از آنچه برده نشده است نام خدا بر آن و هرآینه آن است نافرمانی و همانا شیاطین وحی کنند بسوی دوستان خود تا درستیزند با شما و اگر فرمان برید ایشان را هرآینه باشید شرک‌ورزندگان‌


الأنعام ١٢٠ آیه ١٢١ الأنعام ١٢٢
سوره : سوره الأنعام
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فِسْقٌ»: نافرمانی. گناه.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول آیات ۱۱۹، ۱۲. و ۱۲۱:[۲]

از ابن عباس نقل نمایند كه عده‌اى نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آمدند و گفتند: یا رسول الله آیا حیوانى را كه خودمان مى‌كشیم، بخوریم ولى حیواناتى را كه خدا بكشد، نخوریم سپس آیه ۱۱۸ با این آیات نازل گردید.[۳]

و نیز از ابن عباس نقل شده كه قریش را تحریك كرده بودند كه با محمد به مخاصمه و دشمنى برخاسته و به او بگویند: آیا حیوانى كه با كارد ذبح نمائى حلال است ولى حیوانى را كه خداوند ذبح نموده و مرده و میته باشد، حرام خواهد بود؟[۴]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ وَ إِنَّ الشَّياطِينَ لَيُوحُونَ إِلى‌ أَوْلِيائِهِمْ لِيُجادِلُوكُمْ وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ «121»

و از آنچه نام خداوند بر آن برده نشده، نخوريد، چرا كه خوردن آن فسق (و خروج از مدار بندگى) است. همانا شياطين، به دوستان خود القا مى‌كنند تا به جدال با شما برخيزند (كه مثلًا چه فرقى است ميان حيوان مرده يا ذبح شده) و اگر از آنان اطاعت كنيد، قطعاً شما هم مشرك مى‌شويد.

نکته ها

چون حرام‌خوارى، قساوت قلب مى‌آورد و زمينه‌ساز گناهان ديگر است، اسلام آن را به‌

جلد 2 - صفحه 544

شدّت منع كرده است. همانگونه كه امام حسين در روز عاشورا خطاب به لشكر مخالف فرمود: «قد ملئت بطونكم من الحرام»

در آيه 5 سوره‌ى مائده خوانديم كه طعام اهل كتاب براى شما حلال است. اين آيه مى‌گويد: گوشت هر حيوانى كه نام خداوند بر آن برده نشود حرام است. از آنجا كه اهل كتاب، اين شرط را رعايت نمى‌كنند، پس گوشت حيوان ذبح شده آنها براى ما حرام است و مراد از طعام در آن آيه، حبوبات و امثال آن است، نه گوشت. «1»

وسوسه‌ى شياطين اين گونه است كه مى‌گويد: حيوان مرده را خدا كشته و كشته‌ى خدا بهتر از كشته‌ى انسان است! پس چرا حيوانِ مرده، حرام ولى حيوانِ ذبح شده حلال است؟! غافل از آنكه اجراى فرمان الهى مهم است.

پیام ها

1- مسلمان، حتّى در مسائل تغذيه بايد تعهّد دينى را مراعات كند. «وَ لا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ»

2- بردن نام خدا به هنگام ذبح، تشريفاتى نيست، بلكه حكمى لازم الاجراست و ترك آن، فسق است. «إِنَّهُ لَفِسْقٌ»

3- هر كجا ناباورى بيشتر است، تأكيد نيز لازم است. چون پذيرفتن شرايط حلال بودن ذبح، براى مردم جاهل سنگين بود، خداوند با چند تأكيد مسئله را مطرح كرد. «إِنَّهُ لَفِسْقٌ» (جمله‌ى اسميّه، «انّ» وحرف «لام»، نشانه‌ى تأكيد است)

4- انسان، در اثر مصرف حرام، زمينه‌ى پذيرش القائات شيطانى را پيدا مى‌كند.

وَ لا تَأْكُلُوا ... وَ إِنَّ الشَّياطِينَ لَيُوحُونَ‌

5- شيطان‌ها، قدرت وسوسه و القا دارند. «إِنَّ الشَّياطِينَ لَيُوحُونَ»

6- وسوسه‌هاى شياطين، تنها در اولياى آنان نافذ است، نه در اولياى خدا.


«1». تفسير الميزان.

جلد 2 - صفحه 545

«لَيُوحُونَ إِلى‌ أَوْلِيائِهِمْ»

7- پشتوانه‌ى جدال‌هاى انسان، وسوسه‌ها وهوس‌هاست. لَيُوحُونَ‌ ... لِيُجادِلُوكُمْ‌

8- جدال در احكام الهى، از حربه‌ها و القائات شيطانى است. وَ إِنَّ الشَّياطِينَ‌ ... لِيُجادِلُوكُمْ‌

9- جدال در احكام دينى، انسان را به شرك مى‌كشاند. لِيُجادِلُوكُمْ‌ ... لَمُشْرِكُونَ‌

10- خداپرستانى كه در عمل، مطيع غير خدا مى‌باشند، مشركند. «إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ وَ إِنَّ الشَّياطِينَ لَيُوحُونَ إِلى‌ أَوْلِيائِهِمْ لِيُجادِلُوكُمْ وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ (121)

شأن نزول‌ «1»- مشركان عرب مردار را حلال مى‌دانستند. به پيغمبر صلى اللّه عليه و آله عرض كردند: گوسفندى كه مى‌ميرد كشنده او كيست؟

فرمود: خالق او. گفتند: وا عجبا! چيزى كه اصحاب تو مى‌كشند حلال و پاك، و هرچه خدا مى‌كشد حرام و نجس است. اين وسوسه شيطانى در خاطر ضعفاى اهل اسلام افتاد؛ آيه شريفه نازل شد:


«1» مجمع البيان ج 2 ص 358.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 366

وَ لا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ‌: و نخوريد از آنچه ذكر نشده باشد نام خدا بر ذبح آن‌ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ‌: و بدرستى كه ذبيحه‌اى كه نام الهى بر او برده نشده، هر آينه خوردن آن خروج از فرمان الهى است‌ وَ إِنَّ الشَّياطِينَ لَيُوحُونَ إِلى‌ أَوْلِيائِهِمْ‌: و بدرستى كه شياطين جنى وسوسه كنند به دوستان خود از انس يعنى كافران يا رؤساى كفار كه شياطين انسند به ابناى جنس خود امر مى‌كنند لِيُجادِلُوكُمْ‌: تا با شما مخاصمه نمايند كه هر چه خود مى‌كشيد مى‌خوريد و هر چه خدا كشته وامى‌گذاريد وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ‌: و اگر شما مؤمنان اطاعت كنيد ايشان را در استحلال حرام، بدرستى و بتحقيق شما مشرك باشيد، چه هر كه ترك فرمان الهى و منقاد مشركين شود در استحلال به حرم اللّه، لامحاله مثل او خواهد بود بالاجماع؛ و اگر بدون استحلال باشد، فاسق است.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ وَ إِنَّ الشَّياطِينَ لَيُوحُونَ إِلى‌ أَوْلِيائِهِمْ لِيُجادِلُوكُمْ وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ (121)

ترجمه‌

و مخوريد از آنچه ياد كرده نشده است نام خدا بر آن و بدرستيكه آن هر آينه نافرمانى است و بدرستيكه شيطانها هر آينه ميرسانند سرّا بدوستانشان تا مجادله نمايند با شما و اگر اطاعت كنيد ايشانرا همانا شمائيد هر آينه مشركان.

تفسير

يكى از شرائط تذكيه حيوان آنستكه ذبح كننده در حين عمل يا مقارن با آن نام خداوند را بر زبان جارى نمايد و در صورت تخلّف عمدا آن ذبيحه حرام است ولى سهوا حرام نيست چنانچه در كافى از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه سؤال شد از آن حضرت از مرديكه ذبح نموده و نام خداوند را ياد ننموده فرمود اگر فراموش كرد هر وقت متذكر شد بگويد بسم اللّه على اوّله و آخره و نيز از آنحضرت روايت فرموده است كه چون مسلمان ذبح نمايد و فراموش كند ذكر نام خدا را بخور از ذبيحه او و نام خدا را بزبان جارى نما در وقت خوردن و نيز از آنحضرت نقل نموده است كه سؤال نمودند از مردى كه ذبح نمود و تسبيح يا تكبير يا تهليل يا حمد نمود خداوند را فرمود اينها همه اسماء خداوند است و بنابر اين بسمله خصوصيّت ندارد بلكه بايد لفظ جلاله را در ضمن كلاميكه مشتمل بر حمد و ثنا باشد ذكر نمايد و اين عمل كه نبردن نام خداوند و بردن نام بتان در وقت ذبح است تمرد است يا خوردن از چنين ذبيحه نافرمانى است و شياطين انسى و جنّى وسوسه ميكنند برفقاى خودشان از كفار كه با مسلمانان مجادله نمايند در تحريم ميته چنانچه سابقا اشاره شد كه مى‌گفتند چگونه ميشود كشتار خدا كه ميته است حرام باشد و كشتار خلق حلال و كسيكه اطاعت نمايد شياطين را و معتقد شود بوسوسه آنها شريك قرار داده است براى خدا در اطاعت و منكر ضرورى كافر است.


جلد 2 صفحه 376

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لا تَأكُلُوا مِمّا لَم‌ يُذكَرِ اسم‌ُ اللّه‌ِ عَلَيه‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَفِسق‌ٌ وَ إِن‌َّ الشَّياطِين‌َ لَيُوحُون‌َ إِلي‌ أَولِيائِهِم‌ لِيُجادِلُوكُم‌ وَ إِن‌ أَطَعتُمُوهُم‌ إِنَّكُم‌ لَمُشرِكُون‌َ (121)

و نخوريد ‌از‌ ‌آن‌ مذبوحاتي‌ ‌که‌ ذكر اسم‌ ‌خدا‌ ‌بر‌ ‌او‌ برده‌ نشده‌ و محققا خوردن‌ ميته‌ فسق‌ ‌است‌ و بدرستي‌ ‌که‌ شياطين‌ هراينه‌ وسوسه‌ ميكنند باولياء و دوستان‌ ‌خود‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌شما‌ مجادله‌ كنند و ‌اگر‌ ‌شما‌ اطاعت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ كرديد محققا ‌شما‌ جزو مشركين‌ هستيد.

وَ لا تَأكُلُوا مِمّا لَم‌ يُذكَرِ اسم‌ُ اللّه‌ِ عَلَيه‌ِ و ‌اينکه‌ اعم‌ ‌است‌ ‌از‌ اينكه‌ ذكر ‌غير‌ اسم‌ ‌خدا‌ ‌بر‌ ‌او‌ برده‌ ‌شده‌ ‌باشد‌ مثل‌ اصنام‌ ‌که‌ مشركين‌ قرباني‌ ‌براي‌ بتها ميكردند ‌ يا ‌ ذكر هيچ‌ اسمي‌ ‌بر‌ ‌او‌ برده‌ نشده‌ ‌باشد‌ و نيز اعم‌ ‌است‌ ‌از‌ اينكه‌ ذابح‌ معتقد بلزوم‌ ذكر اسم‌ اللّه‌ نباشد مثل‌ كفار ‌ يا ‌ معتقد ‌باشد‌ ولي‌ ذكر اسم‌ اللّه‌ نكرده‌ ‌باشد‌ و نيز اعم‌ ‌است‌ ‌از‌ اينكه‌ عدم‌ ذكر اسم‌ اللّه‌ ‌از‌ روي‌ عمد ‌باشد‌ ‌ يا ‌ نسيان‌ لكن‌ ‌در‌ اخبار شيعه‌ و فتاواي‌ علماء استثناء ‌شده‌ ‌که‌ ‌اگر‌ مسلم‌ نسيانا ذكر اسم‌ اللّه‌ نكرده‌ حرام‌ نميشود و ‌اينکه‌ چنانچه‌ گذشت‌ يكي‌ ‌از‌ شرائط تذكيه‌ ‌است‌ و بقيه‌ شرائط ‌هم‌ ملحق‌ باين‌ حكم‌ ميشود و بالجمله‌ اكل‌ ميته‌ حرام‌ ‌است‌.

جلد 7 - صفحه 190

وَ إِنَّه‌ُ لَفِسق‌ٌ ‌اينکه‌ جمله‌ دلالت‌ دارد ‌بر‌ اينكه‌ اكل‌ ميته‌ ‌از‌ گناهان‌ كبيره‌ ‌است‌ ‌که‌ موجب‌ فسق‌ ميشود ‌در‌ مقابل‌ عدل‌ ‌که‌ ‌در‌ مقام‌ ‌خود‌ گفته‌ايم‌ ‌که‌ عدالت‌ عبارت‌ ‌از‌ ملكه‌ايست‌ ‌که‌ ‌از‌ حالت‌ خوف‌ ‌از‌ روي‌ ايمان‌ ‌در‌ قلب‌ حادث‌ ميشود ‌که‌ باعث‌ جلوگيري‌ نفس‌ شود ‌از‌ ارتكاب‌ معاصي‌ كبيره‌ و اصرار ‌بر‌ صغيره‌ و ارتكاب‌ منافيات‌ مروّت‌ و مثبت‌ عدالت‌ بحسب‌ ظاهر شرع‌ حسن‌ ظاهر ‌است‌ ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ معاشرت‌ ‌از‌ ‌او‌ ديده‌ نشده‌ ‌باشد‌ يكي‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ امور، و بعضي‌ اعتبار ظن‌ّ بملكه‌ ‌را‌ ‌هم‌ كرده‌اند ‌با‌ شهادت‌ عدلين‌ ‌ يا ‌ شياع‌ قطعي‌ بلكه‌ مطلق‌ قطع‌ بملكه‌ مسلّما كافيست‌ و ‌اگر‌ مثبت‌ عدالت‌ نباشد و ظهور فسق‌ ‌هم‌ نباشد نه‌ احكام‌ فسق‌ ‌بر‌ ‌او‌ بار ميشود و نه‌ احكام‌ عدالت‌ نميتوان‌ ‌گفت‌ عادلست‌ و نه‌ فاسق‌ ‌است‌ و گناهان‌ كبيره‌ ‌را‌ ‌ما ‌در‌ كتاب‌ عمل‌ الصالح‌ ‌در‌ آخر مجلد سوم‌ كلم‌ الطيب‌ بيان‌ كرده‌ايم‌.

وَ إِن‌َّ الشَّياطِين‌َ ظاهر شياطين‌ جنّي‌ ‌است‌ لكن‌ ملحق‌ بآنها ‌است‌ شياطين‌ انسي‌ ‌از‌ كفار و مشركين‌ و مبلغين‌ سوء و فسّاق‌ لَيُوحُون‌َ إِلي‌ أَولِيائِهِم‌ ‌ يا ‌ بوساوس‌ شيطاني‌ ‌ يا ‌ بالقاء شبهات‌ ‌که‌ تعبير بخواطر سوء ميكنند و مورث‌ شك‌ و ترديد ميشود و تأثير اينها باولياء ‌خود‌ ‌آنها‌ ميشود ‌از‌ تابعين‌ شيطان‌ و ‌از‌ مريدان‌ ‌اينکه‌ مبلغين‌ و ‌اگر‌ كسي‌ بخواهد ‌از‌ ‌اينکه‌ وساوس‌ و تبليغات‌ سوء مصون‌ و محفوظ ‌باشد‌ اموري‌ لازم‌ ‌است‌: 1‌-‌ توكّل‌ بخدا. 2‌-‌ علم‌ زيرا ‌اينکه‌ شبهات‌ ‌در‌ جهّال‌ تأثير دارد.

3‌-‌ ملكه‌ عدالت‌ ‌که‌ مانع‌ ‌از‌ ارتكاب‌ معاصي‌ ‌باشد‌. 4‌-‌ عدم‌ مباشرت‌ و معاشرت‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ نوع‌ ‌که‌ اينها ‌از‌ زمره‌ اولياء ‌آنها‌ خارج‌ نيستند.

لِيُجادِلُوكُم‌ چه‌ بسيار مشاهده‌ ‌شده‌ ‌که‌ اصحاب‌ ‌اينکه‌ مبلغين‌ سوء ميآيند و ‌با‌ مسلمين‌ مجادله‌ ميكنند فرمايشات‌ ‌آنها‌ ‌را‌ نمي‌پذيرند و كلمات‌ ‌اينکه‌ مبلغين‌ سوء ‌را‌ وحي‌ منزل‌ ميدانند.

وَ إِن‌ أَطَعتُمُوهُم‌ گوش‌ بمزخرفات‌ ‌آنها‌ دهيد و كلمات‌ ‌آنها‌ ‌در‌ ‌شما‌ ‌هم‌

جلد 7 - صفحه 191

تأثير بخشيد هرآينه‌ ‌شما‌ ‌هم‌ مشرك‌ ميشويد إِنَّكُم‌ لَمُشرِكُون‌َ ‌اينکه‌ جمله‌ دو احتمال‌ دارد يكي‌ اينكه‌ ‌شما‌ ‌با‌ ‌آنها‌ ‌در‌ عقوبت‌ شريك‌ ميشويد و ‌در‌ كفر و فسق‌ ‌با‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ قدر خواهيد ‌بود‌ ديگر آنكه‌ مشرك‌ بخدا ميشويد ‌ يا ‌ احكام‌ مشرك‌ ‌بر‌ ‌شما‌ بار ميشود ‌ يا ‌ ‌در‌ قيامت‌ ‌در‌ عقوبت‌ شرك‌ دچار ميشويد و ‌اينکه‌ بدلالت‌ التزاميه‌ دلالت‌ دارد ‌که‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ مشرك‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ حكم‌ ‌آن‌ هستند.

برگزیده تفسیر نمونه


نکات آیه

۱- خوردن ذبیحه اى که نام خدا بر آن برده نشده، حرام است. (و لا تأکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه)

۲- خوردن از ذبیحه اى که نام خدا بر آن برده نشده، فسق (خروج از طاعت خداوند) است. (و لا تأکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه و إنه لفسق) مرجع ضمیر «إنه»، «أکل» مى تواند باشد که از جمله «لا تأکلوا» گرفته شده است.

۳- یاد نکردن عمدى نام خداوند در هنگام ذبح حیوان، فسق است. (و لا تأکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه و إنه لفسق) مرجع ضمیر «إنه»، «ترک التسمیة» مى تواند باشد که از مضمون جمله «مما لم یذکر» انتزاع شده و نتیجه آن برداشت فوق است.

۴- خوردن میته حرام است. (و لا تأکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه) از موارد و مصادیق مسلم براى «ما لم یذکر اسم الله»، حیوانى است که خود مرده باشد.

۵- حیوانى که با نام خدا ذبح نشود، مظهر فسق است. (و لا تأکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه و إنه لفسق) مرجع ضمیر «إنه» مى تواند «ما» در «مما لم یذکر» باشد در نتیجه حیوان ذبح شده بدون نام خدا، خود فسق است.

۶- خوردن از حیوانى که با نام خدا ذبح نشده باشد، عصیانى است که شناعت آن پنهان است.* (و إن الشیطین لیوحون إلى أولیائهم) تأکید بر «فسق» بودن خوردن از حیوانى که نام خدا بر آن برده نشده، پس از تقسیم گناهان به «ظاهر الإثم و باطنه» در آیه قبل، حکایت از آن دارد که این گناه از نوع «باطن الإثم» است.

۷- واکنش شدید مشرکان مکه در قبال احکام ذبیحه و شرایط حلیت آن در اسلام (فکلوا مما ذکر اسم الله ... و ما لکم ألا تأکلوا ... و ذروا ظهر الإثم ... و لا تأکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه) از تأکید خداوند بر این حکم استفاده مى شود که مشرکان در قبال آن واکنش شدیدى نشان مى دادند.

۸- القاى شبهات واهى علیه احکام الهى از فعالیتهاى شیاطین است. (إن الشیطین لیوحون إلى أولیائهم)

۹- دوستى با شیاطین زمینه پذیرش القائات باطل آنان است. (و إن الشیطین لیوحون إلى أولیائهم لیجدلوکم)

۱۰- شیاطین عامل بدعت و گناه و مبارزه با ادیان الهى و احکام آن هستند. (و إن الشیطین لیوحون إلى أولیائهم لیجدلوکم)

۱۱- جدال کنندگان در مورد احکام روشن خداوند دوستان شیطانند. (و إن الشیطین لیوحون إلى أولیائهم لیجدلوکم)

۱۲- دوستان شیطان در مسیر مبارزه با دین و احکام الهى آن هستند. (و إن الشیطین لیوحون إلى أولیائهم لیجدلوکم)

۱۳- هشدار خداوند به مسلمانان در مورد تأثیرپذیرى از تبلیغات شیطان دشمنان دین (و إن الشیطین ... و إن أطعتموهم إنکم لمشرکون)

۱۴- اطاعت از شیطان و اولیاى آن، شرک است. (و إن أطعتموهم إنکم لمشرکون)

۱۵- مشرکان در مورد خوردن ذبیحه و احکام آن در اسلام با مسلمانان صدر اسلام به مجادله مى پرداختند. (و لا تأکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه ... إن الشیطین لیوحون إلى ... و إن أطعتموهم إنکم لمشرکون)

۱۶- پیروى از غیر خداوند در برابر تشریع او نوعى شرک است. (و إن أطعتموهم إنکم لمشرکون) مورد آیه اطاعت از مشرکان و شیاطین در مورد احکام ذبیحه است، ولى ظاهراً خصوصیتى در این مورد نیست و لذا این مسأله در همه موارد مشابه جارى است.

۱۷- محمّد بن مسلم قال: سألت أبا جعفر (ع) عن الرجل یذبح و لا یسمى؟ ق--ال: ان کان ناسیا فلا بأس إذا کان مسلما ... .(۱) محمّد بن مسلم گوید: از امام باقر (ع) درباره کسى که هنگام ذبح، نام خدا را نمى برد پرسیدم، فرمود: اگر مسلمان باشد و نام خدا را از روى فراموشى ذکر نکند، مانعى ندارد ... . مفاد روایت تخصیص از حکم در آیه شریفه «و لاتأکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه»، مى باشد.

موضوعات مرتبط

  • ادیان: مبارزه با ادیان ۱۰
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱۵
  • اطاعت: از دوستان شیطان ۱۴ ; اطاعت از شیطان ۱۴ ; اطاعت از غیر خدا ۱۶
  • بدعت: عوامل بدعت ۱۰
  • خدا: نام خدا ۱، ۲، ۳ ; هشدار خدا ۱۳
  • خوردنیها: احکام خوردنیها ۱، ۲، ۴ ; خوردنیهاى حرام ۴
  • دشمنان: تأثیرپذیرى از دشمنان ۱۳ ; تبلیغ دشمنان ۱۳
  • دوستى: آثار دوستى با شیاطین ۹
  • دین: مبارزه با دین ۱۲
  • ذبح: احکام ذبح ۱، ۳، ۷، ۱۷ ; بسمله در ذبح ۱، ۲ ; ترک بسمله در ذبح ۳، ۵، ۶، ۱۷
  • ذبیحه: حرام ۱، ۲، ۶ ; شرایط حلّیت ذبیحه ۷، ۱۷
  • شبهات: القاى شبهه در احکام ۸ ; عوامل شبهه ۸
  • شرک: موارد شرک ۱۴، ۱۶
  • شیاطین: القائات شیاطین ۸ ; زمینه پذیرش القائات شیاطین ۹ ; نقش شیاطین ۱۰
  • شیطان: دوستان شیطان ۱۱، ۱۲
  • عصیان: از خدا ۲ ; موارد عصیان ۶
  • فسق: مظاهر فسق ۵ ; موارد فسق ۲، ۳
  • گناه: عوامل گناه ۱۰
  • مجادله: گران دراحکام ۱۱
  • محرمات:۱، ۴
  • مردار: احکام مردار ۴ ; خباثت مردار ۵ ; خوردن مردار ۴، ۶
  • مسلمانان: تأثیرپذیرى مسلمانان ۱۳ ; هشدار به مسلمانان ۱۳
  • مشرکان: مجادله مشرکان صدر اسلام ۱۵ ; مشرکان و احکام ذبح ۱۵ ; مشرکان و مسلمانان صدر اسلام ۱۵
  • مشرکان مکه: و احکام ذبح ۷

منابع

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۴، ص ۴۲۱.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۳۴۸.
  3. صحیح ترمذى و سنن ابوداود.
  4. معجم طبرانى.