الأعراف ١٢٤

از الکتاب
کپی متن آیه
لَأُقَطِّعَنَ‌ أَيْدِيَکُمْ‌ وَ أَرْجُلَکُمْ‌ مِنْ‌ خِلاَفٍ‌ ثُمَ‌ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ‌ أَجْمَعِينَ‌

ترجمه

سوگند می‌خورم که دستها و پاهای شما را بطور مخالف [= دست راست با پای چپ، یا دست چپ با پای راست‌] قطع می‌کنم؛ سپس همگی را به دار می‌آویزم!

حتما، و يقينا دست‌ها و پاهايتان را چپ و راست قطع مى‌كنم، آن‌گاه شما را جملگى به دار مى‌زنم
دستها و پاهايتان را يكى از چپ و يكى از راست خواهم بريد سپس همه شما را به دار خواهم آويخت.
همانا دست و پای شما را یکی از راست و یکی از چپ بریده و آن گاه همه را به دار خواهم آویخت.
قطعاً دست ها و پاهایتان را یکی از چپ و یکی از راست جدا می کنم، سپس همه شما را به دار خواهم آویخت.
دستها و پايهايتان را به خلاف يكديگر خواهم بريد و همگيتان را بر دار خواهم كرد.
که دستان و پاهایتان را در خلاف جهت همدیگر خواهم برید، سپس همگی‌تان را به دار خواهم زد
هر آينه دستها و پاهاى شما را به خلاف يكديگر- يكى از راست و يكى از چپ- ببُرم، سپس همه شما را بر دار كشم.
سوگند می‌خورم که دستها و پاهای شما را در جهت خلاف یکدیگر (یعنی دست راست با پای چپ، یا دست چپ با پای راست) قطع می‌کنم و (با این حالِ پریشان و وضع اسفناک) همگی شما را به دار می‌آویزم.
«دست‌ها و پاهایتان را بی‌گمان برخلاف یکدیگر بی‌امان خواهم برید، سپس بی‌چون همه‌ی شما را همواره به دار خواهم آویخت.»
همانا سخت ببرّم دستها و پاهای شما را از برابر (دست راست پای چپ) سپس به دارتان کشم همگی‌

“I will cut off your hands and your feet on opposite sides; then I will crucify you all.”
ترتیل:
ترجمه:
الأعراف ١٢٣ آیه ١٢٤ الأعراف ١٢٥
سوره : سوره الأعراف
نزول : ١٠ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أُصَلِّبَنَّکُمْ»: شما را به دار می‌زنم.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ «124»

حتماً دست و پاهايتان را بر خلاف يكديگر (يكى از راست و يكى از چپ) قطع خواهم كرد، سپس همه‌ى شما را به دار خواهم كشيد.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ (124)

لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ‌: هر آينه البته البته ببرم دستهاى شما، وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ‌: و پاهاى شما را به خلاف يكديگر، يعنى دست راست و پاى چپ، يا بالعكس، ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ‌: پس به دار زنم همه شما را براى تفضيح شما و عبرت ديگران.


جلد 4 صفحه 171

در منهج- مروى است كه اول كسى كه امر به قتل و صلب نمود فرعون بود، ايشان را كنار شط نيل بر درخت خرما به دار زد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سوره الأعراف «7»: آيات 123 تا 126

قالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هذا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْها أَهْلَها فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (123) لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ (124) قالُوا إِنَّا إِلى‌ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ (125) وَ ما تَنْقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآياتِ رَبِّنا لَمَّا جاءَتْنا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ تَوَفَّنا مُسْلِمِينَ (126)


جلد 2 صفحه 462

ترجمه

گفت فرعون ايمان آورديد باو پيش از آنكه اذن دهم شما را همانا اين مكرى است كه نموديد آنرا در شهر تا بيرون كنيد از آن اهلش را پس زود باشد كه بدانيد

هر آينه خواهم بريد دستهاتان و پاهاتان را بر خلاف يكديگر پس هر آينه بردار خواهم زد شما را تمامى‌

گفتند همانا ما بپروردگارمان بازگشت كنندگانيم‌

و عيب نميگيرى تو از ما مگر آنكه ايمان آورديم به آيتهاى پروردگارمان چون آمدند ما را پروردگار ما زياد عطا فرما بما صبر را و بميران ما را مسلمانان.

تفسير

فرعون بر سبيل انكار اخبار از ايمان سحره نمود كه چرا بى‌اذن من بموسى ايمان آورديد و بعضى ء آمنتم با همزه استفهام كه براى انكار است قرائت نموده‌اند و براى آنكه مبادا مردم هم تبعيّت از آنها نموده ايمان بياورند مدعى شد كه شما با موسى تبانى نموديد در مصر پيش از آنكه در ميدان مبارزه حاضر شويد و غرض شما از اين مكر و حيله آن بود كه قبطيان را از شهر خودشان بيرون كنيد و شما و بنى اسرائيل مملكت ما را تصرف نمائيد و بعد از اين معلوم ميشود كه چگونه شما را مجازات مينمايم باين نحو كه يا دست راست و پاى چپ شما را ميبرم يا پاى راست و دست چپ را و بعد شما را بدار ميزنم براى افتضاح شما و عبرت سايرين سحره گفتند باكى نيست ما بازگشت ميكنيم برحمت خدا كه همه بسوى او بازگشت خواهند نمود و حكم ميكند ميان آنها بحق چه كشته شوند و چه بميرند و تو از ما بد نمى‌دانى و عيبى نمى‌توانى بگيرى مگر آنكه ما علائم قدرت الهى را مشاهده نموديم و ايمان آورديم و اين عيب نيست بلكه فوق هر حسنى است بعد روى بدرگاه الهى نموده از خداوند مسئلت نمودند كه مانند آب بريزد بر آنها صبر را كه شامل شود تمام وجود ايشانرا و ثابت بدارد آنها را تا وقت مرگ بدين اسلام كه در آنزمان متابعت حضرت موسى بود.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَأُقَطِّعَن‌َّ أَيدِيَكُم‌ وَ أَرجُلَكُم‌ مِن‌ خِلاف‌ٍ ثُم‌َّ لَأُصَلِّبَنَّكُم‌ أَجمَعِين‌َ (124)

هراينه‌ البته‌ جدا ميكنم‌ دستها و پاهاي‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌بر‌ خلاف‌ يكديگر دست‌ راست‌ ‌با‌ پاي‌ چپ‌ ‌ يا ‌ دست‌ چپ‌ ‌با‌ پاي‌ راست‌ و ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ البته‌ ‌شما‌ ‌را‌ بدار ميزنم‌ همه‌ شماها ‌را‌.

لَأُقَطِّعَن‌َّ لام‌ تأكيد و نون‌ تأكيد ‌که‌ تأكيد ‌در‌ تأكيد ‌است‌ أَيدِيَكُم‌ وَ أَرجُلَكُم‌ ‌اگر‌ كلمه‌ ‌بعد‌ نبود مفادش‌ ‌اينکه‌ ‌بود‌ ‌که‌ تمام‌ دست‌ و پاهاي‌ ‌شما‌ ‌را‌ قطع‌ ميكنم‌ لكن‌ كلمه‌ مِن‌ خِلاف‌ٍ ‌يعني‌ دست‌ و پا مخالف‌ يكديگر ‌باشد‌ يك‌ دست‌

جلد 7 - صفحه 424

و يك‌ پا ‌که‌ ‌از‌ جهت‌ يمين‌ و يسار مخالف‌ باشند ‌تا‌ اينجا ممكن‌ ‌بود‌ ‌که‌ اينها زنده‌ بمانند سپس‌ تهديد بقتل‌ ميكند آنهم‌ اشدّ انحاء قتل‌ لذا ‌گفت‌ ثُم‌َّ لَأُصَلِّبَنَّكُم‌ زيرا صليب‌ ‌در‌ سابق‌ بكمر ميبستند و بالاي‌ دار ‌از‌ گرسنه‌گي‌ و تشنه‌گي‌ باقي‌ ‌بود‌ ‌تا‌ بميرد چنانچه‌ ‌إبن‌ زياد ملعون‌ ميثم‌ تمّار ‌را‌ دست‌ و پا و زبان‌ ‌او‌ ‌را‌ قطع‌ كرد و بردار زد ‌تا‌ ‌بر‌ سر دار جان‌ داد.

اجمعين‌ بعضي‌ گفتند لفظ اجمعين‌ ‌براي‌ تأكيد ‌است‌ لكن‌ بعيد نيست‌ ‌که‌ چون‌ ابتداء توجه‌ خطاب‌ فرعون‌ بسحره‌ ‌بود‌ ‌اگر‌ لفظ اجمعين‌ نبود تهديد فرعون‌ فقط بآنها ‌بود‌ ‌اينکه‌ كلمه‌ اجمعين‌ دلالت‌ ميكند ‌که‌ تمام‌ شماها ‌که‌ بموسي‌ ايمان‌ آورديد چه‌ سحره‌ و چه‌ ‌غير‌ سحره‌ ‌که‌ مشاهده‌ كردند ‌که‌ سحره‌ ايمان‌ آوردند ‌از‌ بني‌ اسرائيل‌ و ‌غير‌ ‌آنها‌ مثل‌ رجل‌ مؤمن‌ ‌که‌ شرحش‌ ‌در‌ سوره‌ مؤمن‌ ‌است‌ و ‌از‌ آل‌ فرعون‌ ‌بود‌ و مثل‌ آسيه‌ زن‌ فرعون‌ و ‌غير‌ اينها بلكه‌ ‌خود‌ موسي‌ و هارون‌ ‌را‌ تمام‌ ‌را‌ تهديد كرد و اختلاف‌ ‌شده‌ ‌بين‌ مفسرين‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ تهديد نسبت‌ بسحره‌ عملي‌ شد و چنين‌ عمل‌ ‌را‌ نمود ‌ يا ‌ نتوانست‌ چنين‌ عمل‌ ‌را‌ انجام‌ دهد، ‌در‌ آيات‌ شريفه‌ تصريحي‌ نشده‌ لكن‌ ممكن‌ ‌است‌ شواهدي‌ بتوان‌ استفاده‌ نمود ‌که‌ نتوانسته‌ ‌باشد‌ زيرا ‌بعد‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ واقعه‌ بسياري‌ بموسي‌ ايمان‌ آوردند و نقطه‌ ضعف‌ ‌در‌ فرعونيان‌ ايجاد شد و دچار بليات‌ سخت‌ شدند و ‌اگر‌ فرعون‌ همچه‌ قدرتي‌ داشت‌ ‌با‌ موسي‌ چنين‌ معامله‌ ميكرد و ‌در‌ ‌آيه‌ شريفه‌ وَ لَقَد أَوحَينا إِلي‌ مُوسي‌ أَن‌ أَسرِ بِعِبادِي‌ فَاضرِب‌ لَهُم‌ طَرِيقاً فِي‌ البَحرِ يَبَساً طه‌ ‌آيه‌ 79، جمعيت‌ قوم‌ موسي‌ بني‌ اسرائيل‌ بسيار بودند ‌که‌ دوازده‌ جاده‌ ‌در‌ دريا ‌براي‌ ‌آنها‌ ايجاد شد، و اللّه‌ العالم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 124)- در این آیه تهدید سر بسته‌ای را که در جمله قبل به آن اشاره شد بطور وضوح بیان می‌کند، می‌گوید: «سوگند یاد می‌کنم که دستها و پاهای شما را بطور مخالف (دست راست و پای چپ و دست چپ و پای راست را) قطع می‌کنم

ج2، ص81

سپس همگی شما را به دار خواهم آویخت» (لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ).

برنامه فرعون در اینجا برای مبارزه با ساحرانی که به موسی (ع) ایمان آورده بودند، یک برنامه عمومی در مبارزات ناجوانمردانه جبّاران با طرفداران حق است که از یکسو از حربه تهمت استفاده می‌کنند، تا موقعیت حق طلبان را در افکار عمومی تضعیف کنند و از سوی دیگر تکیه بر زور و قدرت و تهدید به قتل و نابودی می‌نمایند تا اراده آنها را درهم بشکنند.

نکات آیه

۱- فرعون بر کیفر دادن تمامى ساحران مؤمن به موسى(ع) تصمیم قطعى گرفت و بر آن سوگند یاد کرد. (لأقطعن ... ثم لأصلبنکم) حرف «لام» در «لاقطعن» در «لاصلبن» لام تأکید و حاکى از سوگند مقدر است.

۲- قطع یک دست و یک پا در جهت خلاف یکدیگر، از کیفرهاى تعیین شده از سوى فرعون براى ساحران مؤمن به موسى(ع) (لأقطعن أیدیکم و أرجلکم من خلف)

۳- فرعون، ساحران مؤمن به موسى(ع) را تهدید کرد که پس از بریدن دست و پایشان تمامى آنان را به چوبه دار خواهد بست. (ثم لأصلبنکم أجمعین)

۴- ایمان به رسالت موسى(ع)، خیانتى بزرگ از دیدگاه فرعون و در پى دارنده مجازاتى سخت (لأقطعن ... ثم لأصلبنکم)

موضوعات مرتبط

  • اعدام: تهدید به اعدام ۳
  • ایمان: به موسى(ع) ۱، ۴
  • پا: قطع پا ۲
  • جادوگران فرعون: ایمان جادوگران فرعون ۱، ۲، ۳ ; تهدید جادوگران فرعون ۳ ; کیفر جادوگران فرعون ۱، ۲
  • دست: قطع دست ۲، ۳
  • فرعون: بینش فرعون ۴ ; تهدیدهاى فرعون ۳ ; سوگند فرعون ۱ ; شکنجه‌هاى فرعون ۱، ۲، ۳، ۴
  • موسى(ع): قصه موسى(ع) ۱

منابع