نتایج جستجو

و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بعمل خود كه بسيار به ايتام احسان و محبت و نوازش ميفرمود و بتوصيه و سفارشى كه مكرر در باره آنها بمسلمانان فرمود اين

محسوب می‌شد. البته قریش با کارهای خلافی که انجام می‌دادند مستحق این همه لطف و محبت الهی نبودند، اما چون مقدر بود از میان آن قبیله، و از آن سرزمین مقدس، اسلام

هيچ مانعى ندارد كه «عن» در آيه «عَنْ ذِكْرِ رَبّى» براى تعليل باشد يعنى: من محبت اسبان را براى ذكر پروردگارم كه آنهارا براى جهاد در راه او آماده كرده‏ام برگزيده‏ام

اصحاب و اعظام و اكرام او را، زبان به ملامت و مذمت گشودند كه پيغمبر به فرط محبت على، مفتون و در فتنه جنون افتاده است. حق تعالى اين سوره نازل نمود و سوگند

تعالى فرمايد: رضاى من از شما، و محبت من براى شما بهتر و عظيمتر است از آنچه درآيند. عرض كنند: بلى، اى پروردگار ما، رضا و محبت تو بهتر و شريفتر است‌ ج5، ص 148

اهل كفر ظهور، و فسادى عظيم در دين هويدا شود. در مجمع- مراد به فتنه در اينجا محبت و ميل به ضلالت، و مراد به فساد كبير، ضعف ايمان است. «1» حاصل- آنكه عدم تولى

تکیه کنید، و بیگانگان از خدا را پناهگاه یا مورد علاقه خود قرار دهید، و پیوند محبت خویش را با این دشمنان خدا از طریق استغفار یا غیر آن بر قرار و محکم دارید

و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بعمل خود كه بسيار به ايتام احسان و محبت و نوازش ميفرمود و بتوصيه و سفارشى كه مكرر در باره آنها بمسلمانان فرمود اين

ولى نفاق داشته و بعضى گفته‌اند قبلا در بلدى بوده كه اهل آن گاو پرست بودند و محبت آن در دل او جاى داشته لذا مرتكب اين امر شنيع شده در هر حال حضرت هارون قبل

به او. سوم- جهد نمودن در تحصيل رضاى منعم به قدر امكان و استطاعت، و آن به محبت او باشد در باطن، و ثناى او و تعظيم او بر وجهى كه لايق باشد در قول و سعى در

ديگر «خزرج» در جاهليت، ميان ايشان سالها نزاع بود. چون مسلمان شدند، الفت و محبت به واسطه اسلام ما بين آنها واقع شد. مدتى گذشت، مفسدين نگذاشتند اين مودت باقى

ص 249. جلد 10 - صفحه 606 5- نيازهاى عاطفى، مقدم بر نيازهاى جسمى است. (اول محبت به يتيم، سپس سير كردن مسكين) يَدُعُّ الْيَتِيمَ‌ ... طَعامِ الْمِسْكِينِ‌

خدایی که همه چیز سر بر فرمان اوست، حتی سوزندگی را او به آتش یاد داده، و رمز محبت را او به مادران آموخته، اراده کرد این بنده مؤمن خالص در این دریای آتش سالم

‌لا‌ جزاء و الاخرة دار جزاء و ‌لا‌ عمل‌). ] (آیه 24)- و در این آیه، خطاب محبت آمیز خداوند را به این بهشتیان چنین بیان کرده، «بخورید و بیاشامید گوارا، در

فرزندى پاك ببخش، كه تويى شنواى دعا. بدان هنگام (که زکریّا آن همه مرحمت و محبّت خدا را در حق مریم دید، خاشعانه در عبادتگاه به پا خاست و رو به سوی آسمان کرد

هيچ مؤمنى نيست مگر آنكه در قلبش محبّت من خالص شده و هيچ كس نيست كه در قلبش محبّت من خالص شده باشد مگر آنكه در قلبش محبّت على عليه السّلام خالص شده‌اى على

هر جا و به هر طريق كه باشد تقديس گاو و گوساله در نفوس آنان ريشه داشته و محبّت آن قلوبشان را فرا گرفته بود چنانكه در همين سوره (بقره) آيه 93 به آن اشاره

ولى نفاق داشته و بعضى گفته‌اند قبلا در بلدى بوده كه اهل آن گاو پرست بودند و محبت آن در دل او جاى داشته لذا مرتكب اين امر شنيع شده در هر حال حضرت هارون قبل

مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ). و برای تأکید بیشتر اضافه می‌کند: «و نباید رأفت (و محبت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود اگر به خدا و روز جزا

استعاذه و استغفار نمود پس بدان اى برادر عزيز اگر ادّعاء محبت خدا و اولياء او را دارى بايد محبّت دشمن آنها را اگر چه اولادت باشد از دل خارج نمائى و الا مستحقّ