نتایج جستجو

در گمراهى دورند از صواب، زيرا انبياى الهى و كتب آسمانى اخبار به آن داده و عقول سليمه شهادت بر تحقق آن، و از قدر سبحانى مستبعد نخواهد بود زنده نمودن بندگان

جهات حسن و مزاياى مصالح است ولى نه آنچنانكه افعال و احكام بشرى چنين است . عقول بشرى از درك تمام حقائق عاجز است . جهات حسن و مصلحت نسبت به احكام و افعال

احكام در قيامت. و تعليل امر ايشان به تقوى به فظاعت ساعت جهت آنست كه تا به عقول خود تصور آن نموده عالم شوند به اينكه ايمن نتوانند شد از آن مگر به تدرع به

است خداوند يكتاى بى‌همتا و براى آنكه متنبّه و متّعظ و متذكّر شوند صاحبان عقول سليمه و افهام مستقيمه. در ثواب الاعمال و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام

عالم و عارف، و اوست مخاطب و مطالب و معاتب، و علاقه دارد با قلب جسمانى كه عقول اكثر خلايق از ادراك اين روح و علاقه آن متحير است. با اعطاى چنين نعمتهاى عظيمه

قبحي‌ نداشته‌ ‌باشد‌ شارع‌ نهي‌ نميفرمايد و يك‌ قسم‌ معاصي‌ شرعيه‌ ‌است‌ ‌که‌ عقول‌ كوتاه‌ ‌است‌ ‌از‌ درك‌ مفاسد و معايب‌ ‌آنها‌ فقط بطور اجمال‌ ميداند ‌که‌

الهى به توسط جبرئيل بر حضرت نبوى، اثبات وحى و وجود استقلالى جبرئيل را نمايد. عقول بشر عاجز باشد از ادراك ماوراء الطبيعه، سلسله جليله انبياء، عالم به آن، و

را حق تعالى بر نبى خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل كه تا قيام قيامت عقول دانشمندان عالم را از اتيان به مثل آن عاجز گردانيده. تتمه: آيه شريفه دلالت

‌است‌ ‌که‌ محيط بجميع‌ عوالم‌ جسمانيست‌ و فوق‌ ‌آن‌ عوالم‌ مجردات‌ عالم‌ عقول‌ و نفوس‌ و ارواح‌ و فوق‌ ‌آن‌ عالم‌ انوار و فوق‌ ‌آن‌ عالم‌ لاهوت‌ ‌که‌ ‌لا‌

السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‌: آنچه در آسمانها و آنچه در زمين‌ها است، زيرا صاحبان عقول، ذات الهى را به صفت تنزيه، ستايش مى‌كنند؛ و غير ايشان از ساير حيوانات و جمادات،

تمامى موجودات را از ذره‌اى تا دره‌اى بر وفق حكمت و مصلحت تقدير و خلق فرموده و عقول از ادراك آن‌ جلد 9 - صفحه 117 عاجز و متحير است. نمونه آن خلق انسانى است بدين

ملكوتي‌ ‌است‌ مثل‌ ملك‌ و جن‌ّ و انس‌ و همچنين‌ مجردات‌ صرفه‌ مثل‌ عالم‌ عقول‌ ‌که‌ تعلقي‌ ندارند ‌تا‌ انتقالي‌ پيدا كنند ذاتا و فعلا مجرد هستند مشمول‌

الفبا و کلمات معمولی ترکیب یافته در اعمال دل و جان انسان نفوذ می‌کند، افکار و عقول را در برابر خود وادار به تعظیم می‌نماید معجزه‌ای که تنها با مغزها و اندیشه‌ها

كه آفريده‌ها در او حيرانند، زيرا او از درك ديدگان مستور و از دسترس افكار و عقول، محجوب است. «2» ميان كلمه «واحد» و «أَحَدٌ» تفاوت است. «واحد» در جايى به‌كار

و جان انسان نفوذ می‌کند، روح را مملو از اعجاب و تحسین می‌سازد، و افکار و عقول را در برابر خود وادار به تعظیم می‌نماید. درست همانطور که خداوند بزرگ از خاک،

مرتبه، اعطاء وجود، و در ثانى، اعاده موجود است. تقرير ثانى- ايجاد خلق و اعطاء عقول و قدرت به آنها، ذات احديت خلّاق عالم فرمود، پس واجب است در حكمتش ترغيب بندگان

قائم‌ ‌است‌ ولي‌ پي‌ بردن‌ بمقدمات‌ برهان‌، كار ‌هر‌ عقلي‌ نيست‌ و چه‌ بسا عقول‌ فحول‌ ‌از‌ حكماء و دانشمنداني‌ ‌که‌ دستشان‌ ‌از‌ مكتب‌ انبياء كوتاه‌ بوده‌

‌بود‌ تمام‌ افعال‌ و اقوال‌ ‌او‌ مطابق‌ حكمت‌ و مصلحت‌ ‌بود‌. بلكه‌ ‌اگر‌ عقول‌ تمام‌ عقلاء عالم‌ ‌را‌ روي‌ ‌هم‌ گذارند تقابل‌ ‌با‌ عقل‌ ‌او‌ نمي‌كند، همچه‌

وسائل امتحان باشد كه هم وسيله نجات و هم وسيله هلاك بوده باشد و از رسالتى كه عقول مردم را مضطر و مجبور به ايمان و قبول دعوت الهى نمايد غرضى كه گفتيم حاصل نمى

آخرت كه بآن گرفتار و معذّب خواهند شد پس بايد از خدا بترسند كسانيكه داراى عقول صافيه هستند و ايمان بخدا و پيغمبرش آورده‌اند و بدانند كه خداوند منّت بزرگى