نتایج جستجو

معنى كرده‏اند. در صحاح و قاموس و غيره حجّت و دليل را يكى از معانى بصيرت شمرده‏اند، اين ظاهراً بدان جهت است كه حجت و دليل سبب بصيرت و بينائى دل است، مى‏شود

به احتجاج مشركين بر نفى نبوت به بشر بودن پيامبر(ص ) انحلال آيه شريفه به دو حجت حلى و نقضى مقصود از ((ذكر(( و ((اهل ذكر(( در (فسئلوااهل الذكر) بحث روايتى

است : ((مااتّخذ اللّه من ولد)). تقرير يك حجت بر نفى تعدد آلهه ، در جمله : ((اذا لذهب كلّ اله بما خلق )) بيان حجت ديگرى بر نفى تعدد آلهه كه جمله ((ولعلا بعضهم

موسی کتاب دادیم، پس در آن اختلاف شد، و اگر از سوی پروردگارت [به سبب اتمام حجت] مهلتی برای انسان تا اجل معینش مقدر نشده بود، یقیناً میانشان [به عذاب] داوری

آفرينش آسمان چه مشاركتى داشته‌اند؟ آيا بر آنها كتابى فرستاده‌ايم كه آن را حجت خود سازند؟ نه، ستمكاران به يكديگر جز فريب وعده‌اى نمى‌دهند. بگو آیا شریکانی

متعهد دانست. (و أناْ على ذلکم من الشهدین ) ۱۳- ابراهیم(ع) از برهان روشن و حجت قاطع بر اثبات عقیده توحیدى خویش برخوردار بود. (و أناْعلى ذلکم من الشهدین )

شاهدى نيست. و اگر اقامه حجت را كه فعل است، شهادت ناميده، با اين كه شهادت از مقوله قول و گفتار است، تسميه مجازى است. چون اقامه حجت كار شهادت را مى كند، و

مناسب با حكومت الهى در روز قيامت همان حجت است كه در مقام فصل خصومت و حكم ميان دو طرف اقامه ميشود و اراده اعم از حجت و حكم ظاهرى خلاف ظاهر است. الَّذِين‌َ

است : ((مااتّخذ اللّه من ولد)). تقرير يك حجت بر نفى تعدد آلهه ، در جمله : ((اذا لذهب كلّ اله بما خلق )) بيان حجت ديگرى بر نفى تعدد آلهه كه جمله ((ولعلا بعضهم

است : ((مااتّخذ اللّه من ولد)). تقرير يك حجت بر نفى تعدد آلهه ، در جمله : ((اذا لذهب كلّ اله بما خلق )) بيان حجت ديگرى بر نفى تعدد آلهه كه جمله ((ولعلا بعضهم

است : ((مااتّخذ اللّه من ولد)). تقرير يك حجت بر نفى تعدد آلهه ، در جمله : ((اذا لذهب كلّ اله بما خلق )) بيان حجت ديگرى بر نفى تعدد آلهه كه جمله ((ولعلا بعضهم

است : ((مااتّخذ اللّه من ولد)). تقرير يك حجت بر نفى تعدد آلهه ، در جمله : ((اذا لذهب كلّ اله بما خلق )) بيان حجت ديگرى بر نفى تعدد آلهه كه جمله ((ولعلا بعضهم

است : ((مااتّخذ اللّه من ولد)). تقرير يك حجت بر نفى تعدد آلهه ، در جمله : ((اذا لذهب كلّ اله بما خلق )) بيان حجت ديگرى بر نفى تعدد آلهه كه جمله ((ولعلا بعضهم

است : ((مااتّخذ اللّه من ولد)). تقرير يك حجت بر نفى تعدد آلهه ، در جمله : ((اذا لذهب كلّ اله بما خلق )) بيان حجت ديگرى بر نفى تعدد آلهه كه جمله ((ولعلا بعضهم

كافران )) مراد از تفوق پيروان عيسى (ع ) بر كافران تا روز قيامت مقصود از تفّوق حجت تفوق از نظر مقبوليت نيست تبعيت از نياكان سبب مى شود كه مراد عموم يهود و مطلق

است : ((مااتّخذ اللّه من ولد)). تقرير يك حجت بر نفى تعدد آلهه ، در جمله : ((اذا لذهب كلّ اله بما خلق )) بيان حجت ديگرى بر نفى تعدد آلهه كه جمله ((ولعلا بعضهم

در حق اليقين فرمايد: خلافى نيست ميان مسلمانان در اينكه كفار و منافقين، كه حجت بر آنها تمام شده باشد، مخلّد در جهنم، و عذاب هرگز از آنها سبك نمى‌شود. و نصوص

كافران )) مراد از تفوق پيروان عيسى (ع ) بر كافران تا روز قيامت مقصود از تفّوق حجت تفوق از نظر مقبوليت نيست تبعيت از نياكان سبب مى شود كه مراد عموم يهود و مطلق

هيچكس را قوه غلبه بر او نيست، مهربان است كه عقوبت نفرمايد مگر بعد از اتمام حجت، يا رحيم است به اولياى خود به فوز رحمت رحيميه كه نعم باقيه بهشتيه و سعادت

است : ((مااتّخذ اللّه من ولد)). تقرير يك حجت بر نفى تعدد آلهه ، در جمله : ((اذا لذهب كلّ اله بما خلق )) بيان حجت ديگرى بر نفى تعدد آلهه كه جمله ((ولعلا بعضهم