گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۳۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۴۱: خط ۲۴۱:
<span id='link285'><span>
<span id='link285'><span>


==در گفتگوى نوح عليه السّلام با قوم خود، آنان ايمان آوردن افراد بىمال و مكنت به او را بر او خرده مى گيرند ==
==بهانه جویی قوم نوح«ع»، از ایمان آوردن به آن حضرت==
«'''قَالُوا أَ نُؤْمِنُ لَك وَ اتَّبَعَك الاَرْذَلُونَ'''»:
«'''قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَك وَ اتَّبَعَك الاَرْذَلُونَ'''»:


كلمه «'''ارذلون '''» جمع مصحح «'''ارذل '''» است و ارذل اسم تفضيل از رذالت است . و رذالت به معناى پستى و دنائت است . مقصود مردم از اينكه به نوح (عليه السّلام ) گفتند: پيروان تو افراد پستند، اين بوده كه شغل پست و كارهاى كوچك دارند، و لذا آن جناب پاسخشان داد به اينكه : «'''و ما علمى بما كانوا يعملون '''»
كلمۀ «أرذَلُون»، جمع مصحح «أرذَل» است، و «أرذل»، اسم تفضيل از رذالت است، و «رذالت»، به معناى پستى و دنائت است. مقصود مردم از اين كه به نوح «عليه السّلام» گفتند: پيروان تو افراد پست اند، اين بوده كه شغل پست و كارهاى كوچك دارند. و لذا آن جناب پاسخشان داد به اين كه: «وَ مَا عِلمِى بِمَا كَانُوا يَعمَلُون».


و ظاهرا قوم نوح (عليه السّلام ) ملاك شرافت و احترام را اموال و فرزندان و پيروان بيشتر مى دانستند، همچنان كه از دعاى نوح (عليه السّلام ) كه عرضه داشت : «'''رب انهم عصونى و اتبعوا من لم يزده ماله و ولده الا خسارا'''»، اين معنا به خوبى بر مى آيد، يعنى
و ظاهرا قوم نوح «عليه السّلام»، ملاك شرافت و احترام را، اموال و فرزندان و پيروان بيشتر مى دانستند، همچنان كه از دعاى نوح «عليه السّلام» كه عرضه داشت: «رَبِّ إنَّهُم عَصَونِى وَ اتَّبَعُوا مَن لَم يَزِدهُ مَالُهُ وَ وَلَدُهُ إلّا خَسَاراً»، اين معنا به خوبى بر مى آيد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۱۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۱۶ </center>
استفاده مى شود كه مرادشان از ارذلين ، بردگان و فقراء و صاحبان مشاغل پست و خلاصه كسانى است كه اشراف و اعيانشان ايشان را سفله و فرومايه مى خواندند و از مجالست و معاشرت با آنان ننگ داشتند.
یعنی استفاده مى شود كه مرادشان از «أرذَلِين»، بردگان و فقراء و صاحبان مشاغل پست، و خلاصه كسانى است كه اشراف و اعيانشان، ايشان را سفله و فرومايه مى خواندند و از مجالست و معاشرت با آنان، ننگ داشتند.


«'''قَالَ وَ مَا عِلْمِى بِمَا كانُوا يَعْمَلُونَ'''»:
«'''قَالَ وَ مَا عِلْمِى بِمَا كانُوا يَعْمَلُونَ'''»:


ضمير «'''قال '''» به نوح بر مى گردد و كلمه «'''ما'''» استفهامى است . و بعضى گفته اند: نافيه است . و بنا بر اين قول ، خبر ماى نافيه حذف شده ، چون سياق بر آن دلالت داشته و به هر حال مقصود از اين جمله اين است كه بفرمايد: «'''به اعمالى كه ايشان قبل از ايمان آوردن به وى داشته اند علمى ندارد'''» و اين را كه گفتيم قبل از ايمان آوردن به وى ، از عبارت «'''بما كانوا يعملون - به آنچه كه عمل مى كرده اند'''» استفاده كرديم .
ضمير «قَالَ» به نوح بر مى گردد، و كلمۀ «مَا»، استفهامى است. و بعضى گفته اند: نافيه است. و بنابر اين قول، خبر «ماى» نافيه حذف شده. چون سياق بر آن دلالت داشته. و به هر حال، مقصود از اين جمله، اين است كه بفرمايد: «به اعمالى كه ايشان قبل از ايمان آوردن به وى داشته اند، علمى ندارد». و اين را كه گفتيم قبل از ايمان آوردن به وى، از عبارت «بِمَا كَانُوا يَعمَلُون: به آنچه كه عمل مى كرده اند»، استفاده كرديم.


«'''إِنْ حِسابهُمْ إِلا عَلى رَبى لَوْ تَشعُرُونَ'''»:
«'''إِنْ حِسَابهُمْ إِلّا عَلى رَبّى لَوْ تَشعُرُونَ'''»:


مقصود از «'''ربى '''» همان رب العالمين است ، چون تنها فردى كه از بين جمعيت به دعوت به سوى رب العالمين اختصاص داشت آنجناب بود و كلمه «'''لو'''» كه بايد عمل كند و فعل شرط و جزاء شرط را جزم دهد، در اينجا عمل نكرده و در نتيجه معناى جمله چنين مى شود كه : «'''اگر شعورى مى داشتيد'''» بعضى گفته اند: جزاى آن در تقدير است و معنايش اين است كه : اگر شعور مى داشتيد اين مطلب را مى فهميديد. ولى اين گفتار صحيح نيست .
مقصود از «رَبِّى»، همان ربُّ العالَمين است. چون تنها فردى كه از بين جمعيت به دعوت به سوى ربُّ العالمين اختصاص داشت، آن جناب بود. و كلمۀ «لَو» كه بايد عمل كند و فعل شرط و جزاء شرط را جزم دهد، در اين جا عمل نكرده و در نتيجه، معناى جمله چنين مى شود كه: «اگر شعورى مى داشتيد».  


و از نظر حصرى كه در صدر آيه بود، معناى جمله مورد بحث چنين مى شود: من اطلاعى از اعمال سابق ايشان ندارم و حسابشان هم بر من نيست ، تا به آن خاطر تجسس كنم كه تاكنون چه مى كرده اند، زيرا حسابشان تنها و تنها بر پروردگار من است ، اگر شعورى داشته باشيد، پس همو بر حسب اعمالشان مجازاتشان مى كند.
بعضى گفته اند: جزاى آن در تقدير است و معنايش اين است كه: اگر شعور مى داشتيد، اين مطلب را مى فهميديد. ولى اين گفتار صحيح نيست.


«'''وَ مَا أَنَا بِطارِدِ الْمُؤْمِنِينَ إِنْ أَنَا إِلا نَذِيرٌ مُّبِينٌ'''»:
و از نظر حصرى كه در صدر آيه بود، معناى جمله مورد بحث، چنين مى شود: من اطلاعى از اعمال سابق ايشان ندارم و حسابشان هم بر من نيست، تا به آن خاطر تجسس كنم كه تاكنون چه مى كرده اند. زيرا حسابشان، تنها و تنها، بر پروردگار من است، اگر شعورى داشته باشيد. پس همو بر حسب اعمالشان، مجازاتشان مى كند.


جمله دومى به منزله تعليل جمله اولى است و هر دو جمله متمم بيان سابق است و معنايش اين است كه : من هيچ پست و ماءموريتى ندارم مگر انذار و دعوت ، در نتيجه كسى را كه رو به من بياورد و دعوتم را بپذيرد هرگز طردش نمى كنم و نيز از اعمال گذشته اش تجسس نمى نمايم ، تا به حساب كردههايشان برسم ، چون حسابشان بر پروردگار من است ، كه پروردگار همه عالم است ، نه بر من .
«'''وَ مَا أَنَا بِطارِدِ الْمُؤْمِنِينَ * إِنْ أَنَا إِلّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ'''»:
 
جملۀ دومى، به منزله تعليل جمله اولى است و هر دو جمله، متمم بيان سابق است. و معنايش اين است كه: من هيچ پست و مأموريتى ندارم، مگر انذار و دعوت. در نتيجه كسى را كه رو به من بياورد و دعوتم را بپذيرد، هرگز طردش نمى كنم، و نيز از اعمال گذشته اش تجسس نمى نمايم، تا به حساب كرده هايشان برسم. چون حسابشان بر پروردگار من است، كه پروردگار همه عالَم است، نه بر من.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۱۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۱۷ </center>
«'''قَالُوا لَئن لَّمْ تَنتَهِ يَنُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ'''»:
«'''قَالُوا لَئن لَّمْ تَنتَهِ يَا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ'''»:


مقصود از اينكه قوم نوح گفتند: «'''اگر اى نوح منتهى نشوى '''» اين است كه اگر دعوتت را ترك نكنى مرجوم خواهى شد. و مرجوم از رجم است كه به معناى سنگسار كردن كسى است ، بعضى ديگر گفته اند: «'''به معناى ناسزا است '''» ولى بعيد است و اين سخن را در اواخر دعوت نوح گفتند و او را تهديدى قطعى كردند، چون كلام خود را به چند وجه تاءكيد نمودند، ( يكى لام در لئن ، دوم لام در لتكونن ، و سوم نون تاءكيدى كه در آخر لتكونن است )
مقصود از اين كه قوم نوح گفتند: «اگر اى نوح منتهى نشوى»، اين است كه اگر دعوتت را ترك نكنى، مرجوم خواهى شد. و «مرجوم»، از «رَجم» است، كه به معناى سنگسار كردن كسى است.
 
بعضى ديگر گفته اند: «به معناى ناسزا است»، ولى بعيد است، و اين سخن را در اواخر دعوت نوح گفتند و او را تهديدى قطعى كردند. چون كلام خود را به چند وجه تأكيد نمودند. (يكى: «لام» در لَئِن. دوم «لام» در لَتَكُونَنَّ. و سوم «نون» تأكيدى كه در آخر لَتَكُونَنَّ است).
<span id='link286'><span>
<span id='link286'><span>
==نوح عليه السّلام از خداوند مى خواهد بين او و قومش قضاى خود را براند ==
==نوح عليه السّلام از خداوند مى خواهد بين او و قومش قضاى خود را براند ==
«'''قَالَ رَب إِنَّ قَوْمِى كَذَّبُونِ فَافْتَحْ بَيْنى وَ بَيْنَهُمْ فَتْحاً وَ نجِّنى وَ مَن مَّعِىَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ'''»:
«'''قَالَ رَب إِنَّ قَوْمِى كَذَّبُونِ فَافْتَحْ بَيْنى وَ بَيْنَهُمْ فَتْحاً وَ نجِّنى وَ مَن مَّعِىَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ'''»:
۱۴٬۱۲۲

ویرایش