۱۴٬۱۷۸
ویرایش
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
<span id='link211'><span> | <span id='link211'><span> | ||
==رواياتى درباره الواح | ==رواياتى درباره: الواح تورات، و گوساله پرستى بنى اسرائيل == | ||
و همچنين رواياتى كه از طرق شيعه و سنى وارد شده بر | و همچنين رواياتى كه از طرق شيعه و سنى وارد شده بر اين كه الواح تورات، از جنس زبرجد بوده، و يا رواياتى كه تنها از طرق اهل سنت وارد شده بر اين كه الواح مذكور، از درخت سدر بهشتى و طول آن لوح، دوازده ذراع بوده، و يا اين كه موسى در موقعى كه خداوند الواح را مى نوشت، صداى صفير قلم را مى شنيد، و يا بعضى اخبار ما كه دارد الواح موسى، فعلا در كوهى از كوه هاى يمن دفن است، و يا در آن موقع، سنگى آن الواح را در خود فرو برد، و در شكم آن سنگ محفوظ است، و يا اخبار آحاد ديگرى كه هيچ يك از آن ها قابل اعتماد نبوده و براى اثبات مضمون خود، حجيت ندارند. چون همه آن ها، خبر واحد است و قرينه قطعيه اى هم، همراه هيچ يك از آن ها نيست. علاوه بر اين كه ربطى هم به تفسير ندارد، و بحث تفسير، بى نياز از اين است كه در پيرامون اين گونه روايات، غور و موشكافى كند. | ||
و در كتاب روح المعانى مى گويد: از على بن | و در كتاب روح المعانى مى گويد: از على بن ابی طالب «كرم الله وجهه» روايت شده كه آن جناب، كلمه «خوار» را، «جوار» - با جيم به صداى پيش و با همزه - قرائت نموده و معناى آن، آواز و صوت شديد است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۳۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۳۸ </center> | ||
و در الدر | و در الدر المنثور، در ذيل آيه: «و ألقى الألواح...» مى گويد: احمد، عبد بن حميد، بزاز، ابن ابى حاتم، ابن حيان، طبرانى، ابوالشيخ و ابن مردويه، همگى از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» فرمود: | ||
خداوند، موسى را رحمت كند، كجا شنيدن مثل ديدن است. موسى، تنها از خداى تعالى شنيد كه قومش در غياب او فريب خورده اند، و با اين كه از پروردگارش شنيد، مع ذلك از درِ خشم الواح را به زمين نكوبيد. ولى وقتى كه به سوى قومش برگشت و به چشم خود ديد كه قومش چه كرده اند، آن ها را به زمين كوبيد. | |||
و در | و در تفسير عياشى، از محمد بن ابى حمزه، از مرد ديگرى كه اسم نبرده، از امام صادق «عليه السلام» روايت شده كه فرمود: وقتى خداى تبارك و تعالى، به موسى خبر داد كه قومش در غياب او، مجسمه گوساله اى ساخته و آن را معبود خود گرفته اند، آن موقع عصبانى نشد، ولى وقتى به سوى قوم باز گشت و انحراف ايشان را به چشم خود ديد، با شدت خشم، الواح را به زمين زد. آرى، ديدن اثر بيشترى دارد، تا شنيدن. | ||
راوى اين | و در كافى، به سند خود، از سفيان بن عيينه، از سدى، از ابى جعفر «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: هيچ بنده اى، چهل روز ايمان خود را براى خداوند خالص نمى كند، مگر اين كه خداوند او را موفق به زهد نموده، يعنى دنيا را از نظرش مى اندازد و او را نسبت به دردهايش و دواى دردش بينا مى سازد و حكمت را در دلش ثابت و پاى برجا نموده و آن را از زبانش جارى مى سازد. | ||
راوى اين حديث، ترديد داشته در اين كه امام فرمود: «چهل روز ايمان خود را براى خداوند خالص نمى كند»، و يا فرمود: «چهل روز ذكر خدا را تجليل نمى كند». و سپس اضافه كرده است كه: امام «عليه السلام»، آيه: «إن الذين اتخذوا العجل سينالهم غضب من ربهم و ذلة فى الحيوة الدنيا و كذلك نجزى المفترين» را تلاوت نمود و فرمود: تنها قوم موسى دچار ذلت نشدند، بلكه هر صاحب بدعتى ذليل مى شود، و هيچ كس نيست كه به خداى عزوجل و به رسول خدا و اهل بيت او افتراء ببندد و ذليل نشود. | |||
ویرایش