گمنام

يونس ٢٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۲۳٬۱۴۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۱: خط ۳۱:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳#link23 | آيات ۲۵ - ۱۵، سوره يونس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳#link23 | آيات ۲۵ - ۱۵، سوره يونس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳#link24 | علت اينكه مشركين به رسولاللّه گفتند: ((قرآنى ديگر بياور يا اين قرآن راتبديل كن ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳#link24 | علت اينكه مشركين به رسولاللّه گفتند: ((قرآنى ديگر بياور يا اين قرآن راتبديل كن ))]]
خط ۴۷: خط ۴۸:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۵#link37 | (رواياتى چند در مورد درخواست قرآنى ديگر توسط مشركين ، مكر كردن با خدا،دارالسلام و...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۵#link37 | (رواياتى چند در مورد درخواست قرآنى ديگر توسط مشركين ، مكر كردن با خدا،دارالسلام و...)]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۸_بخش۵۵#link181 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۸_بخش۵۵#link181 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّى إِذا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَ جَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها جاءَتْها رِيحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ «22»
او كسى است كه شما را در خشكى و دريا سير مى‌دهد، تا آنگاه كه در كشتى باشيد و بادى موافق، كشتى‌ها را به جريان در آورد و بدين وسيله خوشحال شوند، ناگهان تندبادى آيد و موج از هر سو سراغشان آيد و گمان برند كه در محاصره‌ى بلا گرفتارند، (در اين هنگام) خداوند را با اخلاص عقيده مى‌خوانند (و مى‌گويند:) اگر ما را از اين خطر نجات دهى، قطعاً از شاكران خواهيم بود.
----
«1». تفاسير صافى، فى‌ظلال‌القرآن و كبيرفخررازى.
جلد 3 - صفحه 556
===نکته ها===
آلوسى و مراغى در تفاسير خود، آورده‌اند كه شيعيان هنگام خطر، امامان خود را صدا مى‌زنند، در حالى كه مشركان در وقت خطر خدا را صدا مى‌كنند!! غافل از آنكه توسّل به امام معصوم شهيد كه به گفته‌ى قرآن زنده است، با توسّل به بت فرق دارد.
===پیام ها===
1- قوانينِ حاكم بر طبيعت، مخلوق ومحكوم خداوند است. «هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ»
2- كارهاى انسان، به خدا هم نسبت داده مى‌شود، چون قدرت از اوست. با آنكه سِير، عمل انسان است، «فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ»، امّا مى‌فرمايد: «هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ»
3- انسان هر چه هم پيشرفت كند، از گزند حوادث طبيعى درامان نيست. «جاءَتْها رِيحٌ عاصِفٌ»
4- مرفّهان نپندارند كه پيوسته در رفاه خواهند بود. «فَرِحُوا بِها، أُحِيطَ بِهِمْ»
5- حوادث طبيعى، غرور و تكبّر انسان را برطرف ساخته، او را در برابر خداوند خاضع مى‌سازد. «دَعَوُا اللَّهَ»
6- هنگام خطر، فطرت انسان به يك مبدأ نجات متوجّه مى‌شود. «دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ»
7- ايمان و اخلاص بايد دائمى باشد، نه موسمى و به هنگام احساس خطر.
«أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ»
8- انسان در هنگامه‌ى خطر قول مى‌دهد، ولى به رفاه كه رسيد غافل مى‌شود.
«لَئِنْ أَنْجَيْتَنا»
9- ناسپاسى و كفران نعمت‌ها، يكى از زمينه‌هاى بروز سختى و عذاب است.
«لَئِنْ أَنْجَيْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّى إِذا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَ جَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها جاءَتْها رِيحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ «22»
بعد از آن شمه‌اى از نعم خود را تذكر فرمايد:
هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ‌: ذات مستحق ستايش و پرستش آن ذاتى است كه سير مى‌دهد شما را، يعنى تمكين و قدرت مى‌دهد شما را به وسيله جوارح و آلات در قطع مسافت شما و راه پيمودن. فِي الْبَرِّ: در خشكى بر پشت حيوانات مانند اسب و شتر و غيره از مراكب جديده. وَ الْبَحْرِ: و در دريا به سوارى در كشتى و بلم و طراده و مراكب بحرى. حَتَّى إِذا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ‌: تا چون باشيد در
ج5، ص 289
كشتى. وَ جَرَيْنَ بِهِمْ‌: و روان شود كشتيها با آنانكه در اويند. بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ: به بادى خوش كه نرم وزد.
نكته- فايده عدول از خطاب به غيبت مبالغه است، يعنى گوئيا اين صورت تذكره‌اى است مر غير مخاطبان را نيز، تا متعجب شوند از احوال اين قوم كه در كشتى نشسته‌اند و آن كشتى به بادى كه بقدر صلاح آن است مى‌وزد و مى‌رود. وَ فَرِحُوا بِها: و خوشحال شدند به آن باد ملايم به سبب آنكه مى‌رساند ايشان را به مقصودشان؛ يا مسرور شدند به كشتى به جهت بردن ايشان و متاعشان. جاءَتْها رِيحٌ عاصِفٌ‌: (جواب قوله: حَتَّى إِذا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ‌) يعنى در آن هنگام كه در كشتى سوار بوديد ناگهان آمد آن كشتى را باد تند خوفناك. وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ‌: و آمد ايشان را موجهاى عظيمه و تلاطم دريا از تمام اطراف. وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ‌: و يقين نمودند كه ايشان نزديك شدند هلاكت را، يا غالب شد گمان ايشان كه بزودى هلاك و غرق شوند به سبب احاطه شدن امواج به ايشان و اضطراب دريا. نزد اين شدائد و اهوال، دَعَوُا اللَّهَ‌: خواندند خدا را و ملتجى شدند به درگاه او. مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ‌: بر وجه اخلاص در اعتقاد به جهت كشف غم و نجات از خطر، و هيچ توجهى به اوثان و اصنام ندارند، به سبب علم ايشان به اين كه بتان در چنين حال فايده نخواهند داشت، لذا از تمام ما سوى قطع اميد نموده متوجه ذات احديت حق سبحانه و تعالى شده و گويند: لَئِنْ أَنْجَيْتَنا مِنْ هذِهِ‌: اگر هر آينه نجات دهى ما را اى پروردگار ما از اين شدت و محنت. لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ‌: هر آينه البته البته مى‌باشيم از شكر گزاران و سپاسدارندگان و از جمله آنانكه شكر نمايند بر نعم و عطاى تو.
تبصره- يكى از شواهد و آيات داله بر ذات صانع عالم، توجه نفس است در محل هلاكت و غايت نااميدى به ذاتى كه فرياد رس و كمال اميدوارى به او باشد؛ چنانچه احتجاج حضرت صادق عليه السّلام با آن زنديق بدين طريق است كه فرمايد: آيا كشتى سوار شدى؟ گويد: بلى. فرمايد: آيا هرگز كشتى شكسته و در شرف غرق شدى؟ گويد: بلى. حضرت فرمايد: آيا در آن اضطراب و خطر تعلق دارد قلب تو كه شيئى از اشياء قادر باشد بر نجات و خلاصى تو از
ج5، ص 290
اين ورطه؟ گويد: بلى. حضرت فرمود: همان، ذات احديت الهى است كه قادر باشد بر نجات در وقتى كه هيچ منجى نباشد، و قادر است بر فرياد رسى زمانى كه هيچ فرياد رسى نيست.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذا لَهُمْ مَكْرٌ فِي آياتِنا قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْراً إِنَّ رُسُلَنا يَكْتُبُونَ ما تَمْكُرُونَ «21» هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّى إِذا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَ جَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها جاءَتْها رِيحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ «22» فَلَمَّا أَنْجاهُمْ إِذا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْيُكُمْ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «23»
ترجمه‌
و چون بچشانيم مردم را رحمتى بعد از سختى كه برسد آنها را ناگاه مريشان راست مكرى در آيتهاى ما بگو خدا زود مكر تر است بدرستى كه فرستادگان ما مينويسند آنچه را مكر ميكنيد
او است كه سير ميدهد شما را در بيابان و دريا تا وقتى كه باشيد در كشتيها و جارى شوند با مردم به بادى خوش و شادمان شوند بآن بيايد آنها را بادى سخت و بيايد ايشانرا موج از هر جاى و پندارند كه احاطه كرده شد بآنها خوانند خدا را خالص كنندگان براى او دين را كه اگر نجات دهى ما را از اين هر آينه باشيم از شكر گذاران‌
پس چون نجات دادشان ناگاه آنها ستم ميكنند در زمين بنا حقّ اى مردمان جز اين نيست كه ستم شما بر خودتان است بهره زندگى دنيا است پس بسوى ما است بازگشت شما پس آگاه گردانيم شما را بآنچه بوديد كه ميكرديد.
تفسير
يكى از وظائف حتميّه انسان آنستكه پس از برخوردارى از نعمت منعم مخصوصا بعد از عسرت و محنت شكر گذار و فرمانبردار شود ولى رويّه اهل كفر و نفاق كاملا بر خلاف اين بوده و هست لذا پس از قحطى چند ساله چون خداوند بواسطه وجود پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم باران رحمت خود را بر آنها نازل فرمود در مقام مكر و
----
جلد 3 صفحه 13
خدعه با آنحضرت بر آمدند بانواع حيل و منكر آيات الهى شدند لذا خداوند امر فرمود به پيغمبر خود كه بآنها گوشزد كند كه جزاى مكر شما قبلا در علم الهى گذشته است پس سرعت خداوند در تدبير مجازات مكر شما بيشتر است و پوشيده بر او نيست كيدهاى مخفى شما نويسندگان اعمال بندگان كه فرستادگان خدايند از ملائكه همه را ثبت مينمايند و پاداش آنها بشما خواهد رسيد يك نمونه واضح براى اين رويّه غير مرضيّه شما آنستكه خداوند شما را قادر بر تهيّه وسائل مسافرت خشكى و دريا فرموده و ميفرمايد ولى شما وقتى در كشتيها مى‌نشينيد و باد خوش ملايم با طبع شما و موافق حركت كشتى ميوزد و بوسيله آن كشتيها با مردميكه در آنها نشسته‌اند بجانب مقصود حركت ميكنند و خوشحال ميشوند بآن باد كسى بياد خدا نيست تا آنزمان كه باد شديد مخالف وزيدن گيرد و امواج مختلف بآنها رو آورد و كسانيكه در كشتيها هستند تصوّر نمايند كه در گرداب هلاك واقع شدند بياد خدا مى‌آيند و از توجّه به بتها و هر وسيله‌اى غير از او صرف نظر ميكنند و با اخلاص از خداوند نجات خودشان را ميطلبند و متعهّد ميشوند كه ديگر پيرامون معاصى و ناسپاسى نگردند و چون خداوند دعوت آنها را اجابت فرمود و از گرداب نجات يافتند باز عهد خودشان را فراموش ميكنند و بدون حقّ در ملك خداوند فساد مينمايند غافل از آنكه ضرر فساد آنها راجع بخودشان خواهد شد و بدستگاه الهى ضررى نميرسد اگر منفعت دنيوى موهومى هم باشد موقت و حقير است و بالاخره بازگشت همه بخدا است و بايد جزاى اعمال خودشان را در پيشگاه حضرت احديّت مشاهده نمايند و كلمه متاع به نصب نيز قرائت شده است و بنابراين مفعول يمتّعون محذوف است و بنابر قرائت رفع خبر بعد از خبر است براى بغيكم و خبر اوّل على انفسكم است و اينكه از جمله جرين بهم ببعد عدول از خطاب به غيبت شده است براى تفنّن در عبارت و مبالغه در تعجّب از حال و تعميم در حكايت است و اين دليل بر فطرى و ارتكازى بودن توحيد است در بشر كه در موقع شدّت و حاجت بروز ميكند و در وقت غفلت و شهوت مستور ميگردد و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه فرمود سه چيز است كه بصاحبش بر ميگردد خلف عهد و تعدّى و مكر و اين آيه را تلاوت فرمود و در مجمع جمله جاء تهاريح عاصف را جواب اذا كنتم فى الفلك و جمله دعوا اللّه را جواب و ظنّوا
----
جلد 3 صفحه 14
انّهم دانسته و بنابراين تقدير كلام و اذا ظنّوا دعوا اللّه است و اللّه اعلم.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
هُوَ الَّذِي‌ يُسَيِّرُكُم‌ فِي‌ البَرِّ وَ البَحرِ حَتّي‌ إِذا كُنتُم‌ فِي‌ الفُلك‌ِ وَ جَرَين‌َ بِهِم‌ بِرِيح‌ٍ طَيِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها جاءَتها رِيح‌ٌ عاصِف‌ٌ وَ جاءَهُم‌ُ المَوج‌ُ مِن‌ كُل‌ِّ مَكان‌ٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُم‌ أُحِيطَ بِهِم‌ دَعَوُا اللّه‌َ مُخلِصِين‌َ لَه‌ُ الدِّين‌َ لَئِن‌ أَنجَيتَنا مِن‌ هذِه‌ِ لَنَكُونَن‌َّ مِن‌َ الشّاكِرِين‌َ «22»
خداوند ‌آن‌ خدايي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌را‌ سير و گردش‌ ميدهد ‌در‌ بيابانها و درياها ‌تا‌ اينكه‌ زماني‌ ‌که‌ ‌در‌ كشتي‌ باشيد بيايد ‌آنها‌ ‌را‌ بباد موافق‌ ‌با‌ كمال‌ سرعت‌ و
جلد 9 - صفحه 368
فرحناك‌ ميشوند باد مخالف‌ وزيدن‌ ميگيرد و امواج‌ دريا ‌از‌ ‌هر‌ طرفي‌ برخواسته‌ ميشود و كشتي‌ چهار موجه‌ ميشود بطوري‌ ‌که‌ اطمينان‌ بهلاكت‌ و غرق‌ پيدا ميكنند ‌خدا‌ ‌را‌ ميخوانند ‌با‌ كمال‌ خلوص‌ و عقيده‌ خالص‌ ‌که‌ ‌اگر‌ ‌ما ‌را‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ هلاكت‌ نجات‌ بخشيد ‌ما البته‌ ‌از‌ شكرگزاران‌ ميشويم‌.
هُوَ الَّذِي‌ يُسَيِّرُكُم‌ مرجع‌ ضمير اللّه‌ ‌است‌ سير حركت‌ و مسافرت‌ ‌است‌ ‌از‌ مركزي‌ بمركزي‌ و ‌از‌ ‌براي‌ سير دو طريق‌ ‌است‌ يكي‌ خاكي‌ ‌که‌ روي‌ خشكي‌ سير ميكنند و يكي‌ آبي‌ ‌که‌ بتوسط كشتي‌ روي‌ دريا حركت‌ ميكنند و ‌اينکه‌ دو وسيله‌ ‌را‌ خداوند ‌براي‌ بندگان‌ مقرر فرموده‌ و امروزه‌ تفضل‌ بالاتر فرموده‌ سير هوايي‌ ‌هم‌ فراهم‌ نموده‌ فِي‌ البَرِّ وَ البَحرِ برّ شامل‌ سير زميني‌ و هوايي‌ و بحر دريايي‌ ميشود حَتّي‌ إِذا كُنتُم‌ فِي‌ الفُلك‌ِ جاي‌گير شدند ‌در‌ كشتي‌ وَ جَرَين‌َ بِهِم‌ بِرِيح‌ٍ طَيِّبَةٍ ريح‌ طيب‌ باد موافق‌ ملايم‌ ‌که‌ براحتي‌ كشتي‌ حركت‌ ميكند وَ فَرِحُوا بِها باين‌ باد موافق‌ دل‌ گرم‌ ميشوند و خوشنود و خرم‌ ميگردند.
جاءَتها رِيح‌ٌ عاصِف‌ٌ باد تندي‌ وزيدن‌ ميگيرد و كشتي‌ منقلب‌ ميشود وَ جاءَهُم‌ُ المَوج‌ُ مِن‌ كُل‌ِّ مَكان‌ٍ ‌يعني‌ ‌از‌ ‌هر‌ چهار طرف‌ ‌که‌ ميگويند چهار موجه‌ ميشود و نزديك‌ ميشود ‌که‌ كشتي‌ غرق‌ شود و اهلش‌ هلاك‌ شوند بياد ‌خدا‌ ميافتند وَ ظَنُّوا أَنَّهُم‌ أُحِيطَ بِهِم‌ گمان‌ ميكنند ‌که‌ الآن‌ آب‌ ‌آنها‌ ‌را‌ احاطه‌ ميكند دَعَوُا اللّه‌َ مُخلِصِين‌َ لَه‌ُ الدِّين‌َ ‌خدا‌ ‌را‌ ‌از‌ روي‌ خلوص‌ ميخوانند و متدين‌ بدين‌ حق‌ ميشوند و ميگويند لَئِن‌ أَنجَيتَنا مِن‌ هذِه‌ِ لَنَكُونَن‌َّ مِن‌َ الشّاكِرِين‌َ اطاعت‌ ميكنيم‌ و دست‌ ‌از‌ مخالفت‌ ‌بر‌ ميداريم‌ و شكرگزار ميشويم‌، و ‌اينکه‌ موضوع‌ اختصاص‌ بدريا و كشتي‌ ندارد انسان‌ ‌در‌ ‌هر‌ بلائي‌ گرفتار شد توجه‌ پيدا ميكند بلكه‌ نذورات‌ و معاهداتي‌ ‌با‌ ‌خدا‌ دارد لكن‌ همين‌ ‌که‌ نجات‌ يافت‌ بكلي‌ فراموش‌ ميكند.
369
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 22)- در این آیه دست به اعماق فطرت بشر انداخته و توحید فطری را برای آنها تشریح می‌کند که چگونه انسان در مشکلات بزرگ و به هنگام خطر، همه چیز را جز خدا فراموش می‌نماید.
نخست می‌گوید: «او خدایی است که شما را در صحرا و دریا سیر می‌دهد» (هُوَ الَّذِی یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ).
«تا هنگامی که در کشتی‌ها قرار می‌گیرید و (کشتی‌ها) سرنشینان را به کمک بادهای موافق آرام آرام به سوی مقصد حرکت می‌دهند و همه شادمان و خوشحالند» (حَتَّی إِذا کُنْتُمْ فِی الْفُلْکِ وَ جَرَیْنَ بِهِمْ بِرِیحٍ طَیِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها).
«اما ناگهان طوفان شدید و کوبنده‌ای می‌وزد، و امواج از هر سو به طرف آنها هجوم می‌آورد، آن چنان که مرگ را با چشم خود می‌بینند و دست از زندگانی می‌شویند» (جاءَتْها رِیحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ کُلِّ مَکانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ).
درست در چنین موقعی به یاد خدا می‌افتند «و او را از روی اخلاص می‌خوانند و آیین خود را برای او از هرگونه شرک و بت پرستی خالص می‌کنند»! (دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ).
در این هنگام دست به دعا بر می‌دارند و می‌گویند: «خداوندا! اگر ما را از این مهلکه رهایی بخشی سپاسگزار تو خواهیم بود» نه ستم می‌کنیم و نه به غیر تو روی می‌آوریم (لَئِنْ أَنْجَیْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ).
با این که این بیداری موقتی، اثر تربیتی در افراد فوق العاده آلوده ندارد حجت را بر آنها تمام می‌کند، و دلیلی خواهد بود بر محکومیتشان.
ولی افرادی که آلودگی مختصری دارند در این گونه حوادث معمولا بیدار می‌شوند و مسیر خود را اصلاح می‌کنند.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس