ریشه لطف: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
به ضم اول به معنى رفق و مدارا و نزديكى است «لَطَفَ لُطْفاً: رَفَقَ وَ دَنا» و به فتح اول به معنى نازكى و صافى است «لَطُفَ لُطْفاً و لَطافَةً: صَغُرَودَقَّ» (قاموس) در صحاح گفته: «اَلُّلطْفُ فِى الْعَمَلَ: اَلرِفْقُ فيهِ» در مصباح آمده «لَطَفَ اللهُ بِنا» يعنى خدا بما رفق و با ما مدارا كرد. [كهف:19]. تَلَطُّف به معنى اعمال رفق و مدارا است يعنى ببيند كدام طعام بهتر است تا رزقى از آن به شما بياورد و در خريدن طعام و دررفتن و آمدن اعمال مدارا كند (و خشن نباشد) و كسى را به حال شما واقف نكند. لَطيف: از اسماء حسنى است و آن بنابر آنكه گفته شد به معنى مدارا كننده است و آن بالام و باء متعدى مى‏شود در اقرب الموارد هست «لَطَفَ اللهُ لِلْعَبْدِ وَ بِالْعَبْدِ: رَفَقَ بِهِ...». * [انعام:103]. چشمها خدا را درك نكند، خدا چشمها را درك كند، خدا مداراگر و دانا است. مى‏داند و مدارا مى‏كند. * [شورى:19]. [يوسف:100]. لطيف در هردوآيه به معنى مدارا كننده است. طبرسى ذيل آيه 100 يوسف در معنى آن سه قول نقل كرده: مداراگر. آن‏كه حاجت تو را با مدارا برآورد. آنكه بدقائق امور عالم است. قول سوم نظير آن است كه لطيف را نافذ و دقيق گفته‏اند ولى آنچه ما اختيار كرديم مقبول‏تر است و آيات با آن كاملا تطبيق مى‏شود.
به ضم اول به معنى رفق و مدارا و نزديكى است «لَطَفَ لُطْفاً: رَفَقَ وَ دَنا» و به فتح اول به معنى نازكى و صافى است «لَطُفَ لُطْفاً و لَطافَةً: صَغُرَودَقَّ» (قاموس) در صحاح گفته: «اَلُّلطْفُ فِى الْعَمَلَ: اَلرِفْقُ فيهِ» در مصباح آمده «لَطَفَ اللهُ بِنا» يعنى خدا بما رفق و با ما مدارا كرد. [كهف:19]. تَلَطُّف به معنى اعمال رفق و مدارا است يعنى ببيند كدام طعام بهتر است تا رزقى از آن به شما بياورد و در خريدن طعام و دررفتن و آمدن اعمال مدارا كند (و خشن نباشد) و كسى را به حال شما واقف نكند. لَطيف: از اسماء حسنى است و آن بنابر آنكه گفته شد به معنى مدارا كننده است و آن بالام و باء متعدى مى‏شود در اقرب الموارد هست «لَطَفَ اللهُ لِلْعَبْدِ وَ بِالْعَبْدِ: رَفَقَ بِهِ...». * [انعام:103]. چشمها خدا را درك نكند، خدا چشمها را درك كند، خدا مداراگر و دانا است. مى‏داند و مدارا مى‏كند. * [شورى:19]. [يوسف:100]. لطيف در هردوآيه به معنى مدارا كننده است. طبرسى ذيل آيه 100 يوسف در معنى آن سه قول نقل كرده: مداراگر. آن‏كه حاجت تو را با مدارا برآورد. آنكه بدقائق امور عالم است. قول سوم نظير آن است كه لطيف را نافذ و دقيق گفته‏اند ولى آنچه ما اختيار كرديم مقبول‏تر است و آيات با آن كاملا تطبيق مى‏شود.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
خبر:100, وله:96, انن:94, ل:92, هو:90, اله:84, ه:73, الله:71, ى:59, ب:57, من:57, کم:57, بصر:47, ما:47, لا:41, سلم:39, فى:35, ربب:33, رزق:33, شىء:30, امن:30, درک:28, يا:26, علم:26, قد:26, کون:26, الذى:24, بنو:24, عبد:24, خلق:24, ارض:24, شعر:24, جىء:24, نن:22, قنت:22, جعل:22, بعد:22, ضلل:20, بين:20, قوم:20, حکم:20, اخو:18, سمو:18, ف:18, خضر:18, صلو:18, ا:16, امر:16, احد:16, صدر:16, ذلل:14, ذات:14, سوع:14, وحد:14, ها:12, صبح:12, قوى:12, شطن:10, اتى:10, عزز:10, موه:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۱

تکرار در قرآن: ۸(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

به ضم اول به معنى رفق و مدارا و نزديكى است «لَطَفَ لُطْفاً: رَفَقَ وَ دَنا» و به فتح اول به معنى نازكى و صافى است «لَطُفَ لُطْفاً و لَطافَةً: صَغُرَودَقَّ» (قاموس) در صحاح گفته: «اَلُّلطْفُ فِى الْعَمَلَ: اَلرِفْقُ فيهِ» در مصباح آمده «لَطَفَ اللهُ بِنا» يعنى خدا بما رفق و با ما مدارا كرد. [كهف:19]. تَلَطُّف به معنى اعمال رفق و مدارا است يعنى ببيند كدام طعام بهتر است تا رزقى از آن به شما بياورد و در خريدن طعام و دررفتن و آمدن اعمال مدارا كند (و خشن نباشد) و كسى را به حال شما واقف نكند. لَطيف: از اسماء حسنى است و آن بنابر آنكه گفته شد به معنى مدارا كننده است و آن بالام و باء متعدى مى‏شود در اقرب الموارد هست «لَطَفَ اللهُ لِلْعَبْدِ وَ بِالْعَبْدِ: رَفَقَ بِهِ...». * [انعام:103]. چشمها خدا را درك نكند، خدا چشمها را درك كند، خدا مداراگر و دانا است. مى‏داند و مدارا مى‏كند. * [شورى:19]. [يوسف:100]. لطيف در هردوآيه به معنى مدارا كننده است. طبرسى ذيل آيه 100 يوسف در معنى آن سه قول نقل كرده: مداراگر. آن‏كه حاجت تو را با مدارا برآورد. آنكه بدقائق امور عالم است. قول سوم نظير آن است كه لطيف را نافذ و دقيق گفته‏اند ولى آنچه ما اختيار كرديم مقبول‏تر است و آيات با آن كاملا تطبيق مى‏شود.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
اللَّطِيفُ‌ ۲
لَطِيفٌ‌ ۴
لْيَتَلَطَّفْ‌ ۱
لَطِيفاً ۱

ریشه‌های مرتبط