تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۳۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۸۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۸۲ </center>
اما به خاطر اين كه در سياق آيات بعدى قرار دارد، كه داستان ازدواج رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، با همسر پسر خوانده اش «زيد» را بيان مى كند، مى توان گفت: به منزلۀ مقدمه براى بيان همين داستان است، و مى خواهد به كسانى كه به آن جناب اعتراض و سرزنش مى كردند، كه داستانش در بحث روايتى اين فصل خواهد آمد، پاسخ دهد، كه اين مسأله ربطى به شما ندارد، و شما نمى توانيد در آنچه خدا و رسول حكم مى كند، مداخله كنيد.
اما به خاطر اين كه در سياق آيات بعدى قرار دارد، كه داستان ازدواج رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، با همسر پسر خوانده اش «زيد» را بيان مى كند، مى توان گفت: به منزلۀ مقدمه براى بيان همين داستان است، و مى خواهد به كسانى كه به آن جناب اعتراض و سرزنش مى كردند، كه داستانش در بحث روايتى اين فصل خواهد آمد، پاسخ دهد، كه اين مسأله ربطى به شما ندارد، و شما نمى توانيد در آنچه خدا و رسول حكم مى كند، مداخله كنيد.
 
==شرح آیات ازدواج پیامبر«ص»، با زینب، همسر مطلقۀ فرزندخوانداش ==
«'''وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِى أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ أَنْعَمْت عَلَيْهِ أَمْسِك عَلَيْك زَوْجَك وَ اتَّقِ اللَّهَ... وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً«'''»:
«'''وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِى أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ أَنْعَمْت عَلَيْهِ أَمْسِك عَلَيْك زَوْجَك وَ اتَّقِ اللَّهَ... وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً«'''»:
توضيح آيه : ((و اذ تقول للذى انعم الله عليه و انعمت عليه ...(( كه راجعه بهازدواج پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) با همسر پسر خوانده اش مى باشد


اين كسى كه خدا و رسول او به وى انعام كرده اند، «زيد بن حارثه» است ، كه قبلا بردۀ رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» بود، سپس آن جناب آزادش كرد و او را فرزند خود گرفت، و اين يك انعامى بود كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» به وى كرد.  
اين كسى كه خدا و رسول او به وى انعام كرده اند، «زيد بن حارثه» است ، كه قبلا بردۀ رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» بود، سپس آن جناب آزادش كرد و او را فرزند خود گرفت، و اين يك انعامى بود كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» به وى كرد.  
خط ۲۲: خط ۲۰:
و منظور از جملۀ «أنعَمتَ عَلَيه»، احسانى است كه پيغمبر به وى كرد، و او را كه برده اى بود، آزاد ساخت، و به فرزندى خود پذيرفت.  
و منظور از جملۀ «أنعَمتَ عَلَيه»، احسانى است كه پيغمبر به وى كرد، و او را كه برده اى بود، آزاد ساخت، و به فرزندى خود پذيرفت.  


و جملۀ «أمِسك عَلَيكَ زَوجَكَ وَ اتَّقِ الله»، كنايه است از اين كه همسرت را طلاق مده، و اين كنايه، خالى از اين اشاره نيست كه «زيد»، اصرار داشته او را طلاق دهد.
و جملۀ «أمسِك عَلَيكَ زَوجَكَ وَ اتَّقِ الله»، كنايه است از اين كه همسرت را طلاق مده، و اين كنايه، خالى از اين اشاره نيست كه «زيد»، اصرار داشته او را طلاق دهد.


«'''وَ تُخفِى فِى نَفسِكَ مَا اللهُ مُبدِيه'''» - يعنى: تو در دلت مطلبى را پنهان مى كنى، كه خدا ظاهر كنندۀ آن است.  
«'''وَ تُخفِى فِى نَفسِكَ مَا اللهُ مُبدِيه'''» - يعنى: تو در دلت مطلبى را پنهان مى كنى، كه خدا ظاهر كنندۀ آن است.  
خط ۲۹: خط ۲۷:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۸۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۸۳ </center>
و اين ترس به طورى كه ملاحظه مى كنيد، ترس مشروعى بوده، نه مذموم. چون در حقيقت، ترس براى خداى سبحان بوده است.
و اين ترس به طورى كه ملاحظه مى كنيد، ترس مشروعى بوده، نه مذموم. چون در حقيقت، ترس براى خداى سبحان بوده است.
بيان اينكه جمله ((و تخشى الناس والله احق ان تخشيه (( متضمن تاءييد و انتصار آنجناب است


جملۀ «وَ تَخشَى النَّاسَ وَ اللهُ أحَقُّ أن تَخشَيهُ» هم، كه ظاهرش نوعى عتاب است كه «از مردم مى ترسى، با اين كه خدا سزاوارتر است به اين كه از او بترسى»، در حقيقت و بر خلاف ظاهرش، عتاب از يك نوع ترس از خدا است، و اين ترس از خدا، از طريق مردم است.  
جملۀ «وَ تَخشَى النَّاسَ وَ اللهُ أحَقُّ أن تَخشَيهُ» هم، كه ظاهرش نوعى عتاب است كه «از مردم مى ترسى، با اين كه خدا سزاوارتر است به اين كه از او بترسى»، در حقيقت و بر خلاف ظاهرش، عتاب از يك نوع ترس از خدا است، و اين ترس از خدا، از طريق مردم است.  
خط ۳۶: خط ۳۲:
مى خواهد آن جناب را از اين صورت ترس از خدا نهى نموده، و به صورتى ديگر هدايت كند و آن، اين است كه در ترس از خدا، مردم را دخالت مده. مستقيما از خدا بترس، و آنچه در دل پنهان كرده اى كه همان ترس باشد، از مردم پنهان مكن. چون خدا آن را آشكار مى كند.
مى خواهد آن جناب را از اين صورت ترس از خدا نهى نموده، و به صورتى ديگر هدايت كند و آن، اين است كه در ترس از خدا، مردم را دخالت مده. مستقيما از خدا بترس، و آنچه در دل پنهان كرده اى كه همان ترس باشد، از مردم پنهان مكن. چون خدا آن را آشكار مى كند.


و اين، خود شاهد خوبى است بر اين كه خداى تعالى، بر پيامبر خود واجب كرده بوده كه بايد با همسر «زيد»، پسر خوانده اش ازدواج كند، تا به اين وسيله همه بفهمند كه همسر پسر خوانده، مَحرَم انسان نيست، و ساير مسلمانان نيز مى توانند با همسر پسر خوانده هايشان ازدواج كنند. رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، اين معنا را در دل پنهان مى داشت. چون از اثر سوء آن در مردم مى ترسيد. خداى تعالى با اين عتاب او را امنيت داد، نظير امنيتى كه در آيه «يَا أيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ مَا أُنزِلَ إلَيكَ مِن رَبِّك... وَ اللهُ يَعصِمُكَ مِنَ النَّاس» داد.
و اين، خود شاهد خوبى است بر اين كه خداى تعالى، بر پيامبر خود واجب كرده بوده كه بايد با همسر «زيد»، پسر خوانده اش ازدواج كند، تا به اين وسيله همه بفهمند كه همسر پسر خوانده، مَحرَم انسان نيست، و ساير مسلمانان نيز مى توانند با همسر پسر خوانده هايشان ازدواج كنند.  
 
رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، اين معنا را در دل پنهان مى داشت. چون از اثر سوء آن در مردم مى ترسيد. خداى تعالى با اين عتاب او را امنيت داد، نظير امنيتى كه در آيه «يَا أيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ مَا أُنزِلَ إلَيكَ مِن رَبِّك... وَ اللهُ يَعصِمُكَ مِنَ النَّاس» داد.


پس ظاهر عتابى كه از جملۀ «وَ تَخشَى النَّاسَ وَ اللهُ أحَقُّ أن تَخشَيهُ» استفاده مى شود، اين است كه مى خواهد آن جناب را نصرت و تأييد كند تا جبران طعن طاعنان بيماردل را بكند. نظير آنچه در تفسير آيه: «عَفَا اللهُ عَنكَ لِمَ أذِنتَ لَهُم حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ تَعلَمَ الكَاذِبِين» گذشت.
پس ظاهر عتابى كه از جملۀ «وَ تَخشَى النَّاسَ وَ اللهُ أحَقُّ أن تَخشَيهُ» استفاده مى شود، اين است كه مى خواهد آن جناب را نصرت و تأييد كند تا جبران طعن طاعنان بيماردل را بكند. نظير آنچه در تفسير آيه: «عَفَا اللهُ عَنكَ لِمَ أذِنتَ لَهُم حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ تَعلَمَ الكَاذِبِين» گذشت.