تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۱۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۶: خط ۶:
<span id='link153'><span>
<span id='link153'><span>
==اثبات معاد با بيان اينكه خلقت آسمان ها و زمين به حق بوده ==
==اثبات معاد با بيان اينكه خلقت آسمان ها و زمين به حق بوده ==
و مضمون اين دو آيه شريفه يك حجت برهانى است بر ثبوت معاد، به اين بيان كه اگر فرض كنيم ماوراى اين عالم عالم ديگرى ثابت و دائم نباشد، بلكه خداى تعالى لايزال موجوداتى خلق كند، و در آخر معدوم نموده، باز دست به خلقت موجوداتى ديگر بزند، باز همانها را معدوم كند اين را زنده كند، و سپس بميراند، و يكى ديگر را زنده كند، و همينطور الى اءلابد اين عمل را تكرار نمايد، در كارش بازيگر و كارش عبث و بيهوده خواهد بود، و بازى عبث بر خدا محال است، پس عمل او هر چه باشد حق است، و غرض صحيحى به دنبال دارد. در مورد بحث هم ناگزيريم قبول كنيم كه در ماوراى اين عالم عالم ديگرى هست ، عالمى باقى و دائمى كه تمامى موجودات بدانجا منتقل مى شوند، و آنچه كه در اين دنياى فانى و ناپايدار هست مقدمه است براى انتقال به آن عالم و آن عالم عبارت است از همان زندگى آخرت.
و مضمون اين دو آيه شريفه يك حجت برهانى است بر ثبوت معاد، به اين بيان كه اگر فرض كنيم ماوراى اين عالم عالم ديگرى ثابت و دائم نباشد، بلكه خداى تعالى لايزال موجوداتى خلق كند، و در آخر معدوم نموده، باز دست به خلقت موجوداتى ديگر بزند، باز همانها را معدوم كند اين را زنده كند، و سپس بميراند، و يكى ديگر را زنده كند، و همينطور الى اءلابد اين عمل را تكرار نمايد، در كارش بازيگر و كارش عبث و بيهوده خواهد بود، و بازى عبث بر خدا محال است، پس عمل او هرچه باشد حق است، و غرض صحيحى به دنبال دارد. در مورد بحث هم ناگزيريم قبول كنيم كه در ماوراى اين عالم عالم ديگرى هست، عالمى باقى و دائمى كه تمامى موجودات بدانجا منتقل مى شوند، و آنچه كه در اين دنياى فانى و ناپايدار هست مقدمه است براى انتقال به آن عالم و آن عالم عبارت است از همان زندگى آخرت.


و ما در باره اين برهان در تفسير آيه ۱۶ از سوره انبياء و آيه ۲۷ از سوره ((ص (( بحث مفصل كرده ايم، بدانجا مراجعه شود.
و ما در باره اين برهان در تفسير آيه ۱۶ از سوره انبياء و آيه ۲۷ از سوره ((ص (( بحث مفصل كرده ايم، بدانجا مراجعه شود.
خط ۴۳: خط ۴۳:
در سابق در تفسير سوره صافات در معناى ((شجره زقوم (( سخن رفت. و اما كلمه ((اثيم (( به معناى كسى است كه در اثر تكرار يك گناه و يا گناهان بسيار روحيه اى عصيانگر و گناه دوست پيدا كرده باشد، و اين آيه تا هشت آيه بعدش حال اهل آتش را بيان مى كند.
در سابق در تفسير سوره صافات در معناى ((شجره زقوم (( سخن رفت. و اما كلمه ((اثيم (( به معناى كسى است كه در اثر تكرار يك گناه و يا گناهان بسيار روحيه اى عصيانگر و گناه دوست پيدا كرده باشد، و اين آيه تا هشت آيه بعدش حال اهل آتش را بيان مى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۲۲۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۲۲۶ </center>
كالْمُهْلِ يَغْلى فى الْبُطونِ كَغَلىِ الْحَمِيمِ
«'''كالْمُهْلِ يَغْلى فى الْبُطونِ كَغَلىِ الْحَمِيمِ'''»:


كلمه ((مهل (( به معناى مذاب مس، قلع و ديگر فلزات مى باشد. و كلمه ((غلى (( و كلمه ((غليان (( هر دو به معناى جوشيدن است. و كلمه ((حميم (( به معناى آب بسيار داغ است و كلمه ((كالمهل (( خبر دوم براى ((ان (( است ، همچنان كه جمله ((طعام الاثيم (( خبر اول آن است. و جمله ((يغلى فى البطون كغلى الحميم (( خبر سوم آن است، و معناى آيه روشن مى باشد، (مى فرمايد: شجره زقوم سه خصيصه دارد، اول اينكه طعام گناه دوستان است، و دوم اينكه چون سرب و يا مس ‍ مذاب است، و سوم اينكه در درون شكمها چون آب جوش غليان مى كند).
كلمه ((مهل (( به معناى مذاب مس، قلع و ديگر فلزات مى باشد. و كلمه ((غلى (( و كلمه ((غليان (( هر دو به معناى جوشيدن است. و كلمه ((حميم (( به معناى آب بسيار داغ است و كلمه ((كالمهل (( خبر دوم براى ((ان (( است ، همچنان كه جمله ((طعام الاثيم (( خبر اول آن است. و جمله ((يغلى فى البطون كغلى الحميم (( خبر سوم آن است، و معناى آيه روشن مى باشد، (مى فرمايد: شجره زقوم سه خصيصه دارد، اول اينكه طعام گناه دوستان است، و دوم اينكه چون سرب و يا مس ‍ مذاب است، و سوم اينكه در درون شكمها چون آب جوش غليان مى كند).
خط ۷۵: خط ۷۵:
اين جمله بيانى است براى جمله ((فى مقام امين ((. و اگر ((عيون: چشمه ها(( را هم منزلگاهى براى اهل بهشت معرفى نموده، به اعتبار اين است كه اهل بهشت در مجاورت چشمه ها قرار دارند، و نيز بدين جهت است كه چشمه ها هم در همان بهشت ها واقعند، و اگر جنات را جمع آورده، با اينكه ظرف و محل زندگى هر كس يك جنت است، به اين اعتبار است كه بهشت ها داراى انواعى هستند. و يا براى اين بوده كه براى هر فرد از متقين به تنهايى يك بهشت و يا چند بهشت است.
اين جمله بيانى است براى جمله ((فى مقام امين ((. و اگر ((عيون: چشمه ها(( را هم منزلگاهى براى اهل بهشت معرفى نموده، به اعتبار اين است كه اهل بهشت در مجاورت چشمه ها قرار دارند، و نيز بدين جهت است كه چشمه ها هم در همان بهشت ها واقعند، و اگر جنات را جمع آورده، با اينكه ظرف و محل زندگى هر كس يك جنت است، به اين اعتبار است كه بهشت ها داراى انواعى هستند. و يا براى اين بوده كه براى هر فرد از متقين به تنهايى يك بهشت و يا چند بهشت است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۲۲۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۲۲۸ </center>
يَلْبَسونَ مِن سندُسٍ وَ إِستَبرَقٍ مُّتَقَبِلِينَ
«'''يَلْبَسونَ مِن سندُسٍ وَ إِستَبرَقٍ مُّتَقَابِلِينَ'''»:


كلمه ((سندس (( به معناى پارچه نازكى است كه از ابريشم بافته شده باشد، و كلمه ((استبرق (( پارچه ضخيم ابريشمى است، و هر دو كلمه در اصل فارسى بوده، و به زبان عرب داخل شده است.
كلمه ((سندس (( به معناى پارچه نازكى است كه از ابريشم بافته شده باشد، و كلمه ((استبرق (( پارچه ضخيم ابريشمى است، و هر دو كلمه در اصل فارسى بوده، و به زبان عرب داخل شده است.
خط ۸۱: خط ۸۱:
«'''متقابلين'''» - يعنى روبروى همند تا با هم انس داشته باشند، چون نزد اهل بهشت هيچ ناملايمى نيست، زيرا فرمود: در مقامى امين قرار دارند.
«'''متقابلين'''» - يعنى روبروى همند تا با هم انس داشته باشند، چون نزد اهل بهشت هيچ ناملايمى نيست، زيرا فرمود: در مقامى امين قرار دارند.


كذَلِك وَ زَوَّجْنَاهُم بحُورٍ عِينٍ
«'''كذَلِك وَ زَوَّجْنَاهُم بحُورٍ عِينٍ'''»:


يعنى به همين منوال است كه وصف كرديم، و مراد از تزويج اهل بهشت با حوريان اين است كه قرين حوريان هستند، چون اين تزويج به معناى ازدواج اصطلاحى نيست، بلكه از زوج به معناى قرين است، كه معناى اصلى لغوى آن است.
يعنى به همين منوال است كه وصف كرديم، و مراد از تزويج اهل بهشت با حوريان اين است كه قرين حوريان هستند، چون اين تزويج به معناى ازدواج اصطلاحى نيست، بلكه از زوج به معناى قرين است، كه معناى اصلى لغوى آن است.