تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۹۹: خط ۱۹۹:
<span id='link189'><span>
<span id='link189'><span>


==بيان اينكه در اين پنج سوگند به ملائكه سوگند ياد شده است ==
==بيان اين كه در آیات پنجگانه، به ملائكه سوگند ياد شده است ==
حال آنچه به نظر خود ما مى رسد و ممكن است درباره آن اظهار بداريم - و خدا داناتر است - اين است كه آنچه در اين آيات بدان سوگند ياد شده با صفاتى كه ملائكه در امتثالشان نسبت به اوامر صادره از ساحت مقدس الهى كه مربوط به تدبير امور عالم ماده نسبت به ايشان مى باشد، و سپس قيامشان به تدبير امور به اذن خداى تعالى ، قابل انطباق است .
حال آنچه به نظر خود ما مى رسد و ممكن است درباره آن اظهار بداريم - و خدا داناتر است - اين است كه: آنچه در اين آيات بدان سوگند ياد شده، با صفاتى كه ملائكه، در امتثالشان نسبت به اوامر صادره از ساحت مقدس الهى كه مربوط به تدبير امور عالَم ماده نسبت به ايشان مى باشد، و سپس قيامشان به تدبير امور به اذن خداى تعالى، قابل انطباق است.
و آيات مذكور از نظر سياق شديدا شبيه به آيات آغاز سوره صافات است ، كه مى فرمايد: «'''و الصافات صفا فالزاجرات زجرا فالتاليات ذكرا'''»، و نيز بسيار شباهت دارد به آيات اول سوره مرسلات كه مى فرمايد: «'''و المرسلات عرفا فالعاصفات عصفا و الناشرات نشرا فا لفارقات فرقا فالملقيات ذكرا'''»، كه ملائكه را در امتثال او امر الهى توصيف مى كند، چيزى كه هست آن آيات تنها ملائكه وحى را توصيف مى كرد، و آيات ابتداى اين سوره مطلق ملائكه را در تدبير امور عالم توصيف مى نمايد.
 
از اينكه بگذريم در بين اين آيات پنجگانه آن صفتى كه در انطباقش با ملائكه روشنتر از ديگران است صفت «'''فالمدبرات امرا'''» است ، كه در آن مساءله تدبير بدون قيد و بطور مطلق آمده است ، پس مراد از آن تدبير همه عالم است ، و كلمه «'''امرا'''» يا تميز است و يا مفعول به براى كلمه «'''مدبرات '''»، و از سوى ديگر مطلق تدبير هم كار مطلق ملائكه است ، پس قهرا مراد از مدبرات ، مطلق ملائكه خواهد بود.
و آيات مذكور از نظر سياق، شديدا شبيه به آيات آغاز سوره صافات است، كه مى فرمايد: «وَ الصّافَاتِ صَفّاً * فَالزّاجِرَاتِ زَجراً * فَالتّالِيَاتِ ذِكراً». و نيز بسيار شباهت دارد به آيات اول سوره مرسلات كه مى فرمايد: «وَ المُرسَلاتِ عُرفاً * فَالعَاصِفَاتِ عَصفاً * وَ النّاشِرَاتِ نَشراً * فَالفَارِقَاتِ فَرقاً * فَالمُلقِيَاتِ ذِكراً»، كه ملائكه را در امتثال اوامر الهى توصيف مى كند. چيزى كه هست، آن آيات، تنها ملائكه وحى را توصيف مى كرد، و آيات ابتداى اين سوره، مطلق ملائكه را در تدبير امور عالَم توصيف مى نمايد.
 
از اين كه بگذريم، در بين اين آيات پنجگانه، آن صفتى كه در انطباقش با ملائكه روشن تر از ديگران است، صفت «فَالمُدَبّرَاتِ أمراً» است كه در آن، مسأله تدبير بدون قيد و به طور مطلق آمده است. پس مراد از آن، تدبير همۀ عالَم است، و كلمۀ «أمراً»، يا «تميز» است و يا «مفعولٌ به» براى كلمۀ «مُدَبّرَات». و از سوى ديگر، مطلق تدبير هم كار مطلق ملائكه است. پس قهرا مراد از مُدَبّرات، مطلق ملائكه خواهد بود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۹۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۹۵ </center>
و از آنجايى كه در آغاز آيه «'''فالمدبرات امرا'''» فاء تفريع در آمده مى رساند كه مضمون اين آيه نتيجه آيه «'''فالسابقات سبقا'''» است ، و از آنجا كه آيه «'''فالسابقات ...'''» هم با «'''فاء'''» تفريع آغاز شده ، مى رساند كه مضمون آن نتيجه اى است از آيه «'''و السابحات سبحا'''»، لذا نتيجه گرفته مى شود كه تدبير، فرع بر سبق ، و سبق فرع بر سبح است ، و اين به ما مى فهماند كه سنخيتى در معانى منظور نظر آيات سه گانه است ، پس مدلول اين سه آيه اين است كه ملائكه تدبير امر مى كنند، اما بعد از آنكه بسوى آن سبقت جسته باشند، و به سوى آن سبقت مى جويند، اما بعد از آنكه هنگام نزول به سوى آن سرعت گرفته باشند. پس نتيجه مى گيريم مراد از سابحات و سابقات و مدبرات ، همان ملائكه هستند به اعتبار نزولشان بسوى تدبيرى كه بدان ماءمور شده اند.
و از آن جايى كه در آغاز آيه «فَالمُدَبّرَات أمراً»، فاء تفريع در آمده، مى رساند كه مضمون اين آيه، نتيجۀ آيه «فَالسّابِقَاتِ سَبقاً» است، و از آن جا كه آيه «فَالسّابِقَات ...» هم با «فاء» تفريع آغاز شده، مى رساند كه مضمون آن، نتيجه اى است از آيه «وَ السّابِحَاتِ سَبحاً». لذا نتيجه گرفته مى شود كه: «تدبير»، فرع بر «سبق» و «سبق»، فرع بر «سبح» است و اين، به ما مى فهماند كه: سنخيتى در معانى، منظور نظر آيات سه گانه است. پس مدلول اين سه آيه، اين است كه: ملائكه، تدبير امر مى كنند، امّا بعد از آن كه به سوى آن سبقت جسته باشند؛ و به سوى آن سبقت مى جويند، اما بعد از آن كه هنگام نزول به سوى آن سرعت گرفته باشند. پس نتيجه مى گيريم: مراد از «سابحات» و «سابقات» و «مُدبّرات»، همان ملائكه هستند، به اعتبار نزولشان به سوى تدبيرى كه بدان مأمور شده اند.
پس آيات سه گانه همان معنايى را مى رساند كه آيه زير در مقام افاده آن مى فرمايد: «'''له معقبات من بين يديه و من خلفه يحفظونه من امر الله '''» كه توضيح معنايش در سوره رعد گذشت ، پس ملائكه با همه اشياء سر و كار دارند، با اينكه همه اشياء در احاطه اسباب است ، و اسباب در وجود و عدم و بقاء و زوال اشياء و در اختلاف احوال آنها با يكديگر نزاع دارند، پس آنچه خداى تعالى درباره آن موجود حكم كرده ، و آن قضائى را كه خداوند درباره آن موجود مقرر داشته ، همان قضائى است كه فرشته ماءمور به تدبير آن موجود، بسوى آن مى شتابد، و به مسؤ وليتى كه به عهده اش واگذار شده مى پردازد، و در پرداختن به آن از ديگران سبقت مى گيرد و سببى را كه مطابق قضاى الهى است تمام نموده ، در نتيجه آنچه را خدا اراده كرده واقع مى شود، (دقت فرماييد).
 
و اما وقتى منظور از آيات سه گانه اشاره به سرعت گرفتن ملائكه باشد در نازل شدن براى انجام آنچه بدان ماءمور شده اند، و سبقت گرفتن به آن ، و تدبير امر آن ، بناچار بايد دو آيه ديگر يعنى «'''و النازعات غرقا و الناشطات نشطا'''» را هم حمل كنيم بر انتزاع و خروجشان از موقف و مرتبه خطاب به موقف و مرتبه انجام ماموريت ، پس نزع ملائكه بطور غرق ، عبارت است از اينكه شروع به نزول به طرف هدف كنند، آن هم نزول به شدت و جديت ، و نشط ملائكه عبارت است از خروجشان از موقفى كه دارند به طرف آن هدف ، همچنان كه سبح آنان عبارت است از شتافتن و سرعت گرفتن بعد از خروج ، و به دنبال آن سبقت گرفته و امر آن موجود را به اذن خدا تدبير مى كنند.
پس آيات سه گانه، همان معنايى را مى رساند كه آيه زير در مقام افادۀ آن مى فرمايد: «لَهُ مُعَقّبَاتٌ مِن بَينِ يَدَيهِ وَ مِن خَلفِهِ يَحفَظُونَهُ مِن أمرِ الله»، كه توضيح معنايش در سوره رعد گذشت. پس ملائكه با همه اشياء سر و كار دارند، با اين كه همه اشياء در احاطۀ اسباب است و اسباب، در وجود و عدم و بقاء و زوال اشياء و در اختلاف احوال آن ها با يكديگر نزاع دارند. پس آنچه خداى تعالى درباره آن موجود حكم كرده، و آن قضایى را كه خداوند درباره آن موجود مقرّر داشته، همان قضایى است كه فرشتۀ مأمور به تدبير آن موجود، به سوى آن مى شتابد، و به مسؤوليتى كه به عهده اش واگذار شده، مى پردازد، و در پرداختن به آن از ديگران سبقت مى گيرد و سببى را كه مطابق قضاى الهى است، تمام نموده؛ در نتيجه آنچه را خدا اراده كرده، واقع مى شود. (دقّت فرماييد).
 
و اما وقتى منظور از آيات سه گانه، اشاره به سرعت گرفتن ملائكه باشد در نازل شدن براى انجام آنچه بدان مأمور شده اند، و سبقت گرفتن به آن و تدبير امر آن، بناچار بايد دو آيه ديگر، يعنى «وَ النّازِعَاتِ غَرقاً وَ النّاشِطَاتِ نَشطاً» را هم، حمل كنيم بر انتزاع و خروجشان از موقف و مرتبۀ خطاب، به موقف و مرتبۀ انجام مأموريت. پس «نَزع ملائكه به طور غرق»، عبارت است از اين كه: شروع به نزول به طرف هدف كنند، آن هم نزول به شدّت و جديّت. و «نَشط ملائكه»، عبارت است از: خروجشان از موقفى كه دارند به طرف آن هدف، همچنان كه «سبح آنان»، عبارت است از: شتافتن و سرعت گرفتن بعد از خروج، و به دنبال آن سبقت گرفته و امر آن موجود را به اذن خدا تدبير مى كنند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۹۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۹۶ </center>
بنابر بيانى كه گذشت آيات پنجگانه ، سوگند به وظيفه اى است كه ملائكه دارند، و وضعى كه در هنگام انجام ماموريت به خود مى گيرند. از آن لحظه اى كه شروع به نزول نموده تا آخرين وضعى كه در تدبير امرى از امور عالم ماده به خود مى گيرند.
بنابر بيانى كه گذشت، آيات پنجگانه، سوگند به وظيفه اى است كه ملائكه دارند، و وضعى كه در هنگام انجام مأموريت به خود مى گيرند. از آن لحظه اى كه شروع به نزول نموده، تا آخرين وضعى كه در تدبير امرى از امور عالَم ماده به خود مى گيرند.
و در اين آيات اشاره است به نظمى كه تدبير ملكوتى در هنگام حدوث حوادث دارد، همچنان كه آيات بعدى مى فرمايد: «'''هل اتيك ...'''» اشاره است به تدبير ربوبى كه در اين عالم ظاهر مى شود. و در تدبير ملكوتى حجتى است بر مساءله جزاء و بعث ، همچنان كه تدبير امور دنياى مشهود نيز حجتى است بر آن ، كه ان شاءاللّه بيانش از نظرتان خواهد گذشت .
 
اين بود آنچه با تدبر در سياق آيات كريمه به دست مى آيد، و رواياتى هم كه در بحث روايتى آينده ان شاء اللّه از نظر خواننده مى گذرد، تا حدودى آن را تاءييد مى كند.
و در اين آيات، اشاره است به نظمى كه تدبير ملكوتى در هنگام حدوث حوادث دارد، همچنان كه آيات بعدى مى فرمايد: «هَل أتيكَ ...» اشاره است به تدبير ربوبى كه در اين عالَم ظاهر مى شود. و در تدبير ملكوتى حجّتى است بر مسأله جزاء و بعث، همچنان كه تدبير امور دنياى مشهود نيز حجتى است بر آن، كه إن شاء اللّ،ه بيانش از نظرتان خواهد گذشت.
گفتارى پيرامون واسطه بودن ملائكه در تدبر
 
اين بود آنچه با تدبّر در سياق آيات كريمه به دست مى آيد، و رواياتى هم كه در بحث روايتى آينده، إن شاء اللّه از نظر خواننده مى گذرد، تا حدودى آن را تأييد مى كند.
 
گفتارى پيرامون واسطه بودن ملائكه در تدبیر
<span id='link190'><span>
<span id='link190'><span>
== در ذيل آيه فالمدبرات امرا ==
== در ذيل آيه فالمدبرات امرا ==
بطورى كه از آيات قرآن كريم استفاده مى شود فرشتگان در ابداء موجودات از ناحيه خداى تعالى ، و برگشتن آنها به سوى او، بين خدا و خلق واسطه هستند، به اين معنا كه اسبابى هستند براى حدوث حوادث ، مافوق اسباب مادى و جارى در عالم ماده كه البته كاربردشان تا وقتى است كه مرگ نرسيده و موجود به نشاه ديگر منتقل نشده است ، چون بعد از مرگ و انتقال ، ديگر اسباب مادى سببيتى ندارند.
بطورى كه از آيات قرآن كريم استفاده مى شود فرشتگان در ابداء موجودات از ناحيه خداى تعالى ، و برگشتن آنها به سوى او، بين خدا و خلق واسطه هستند، به اين معنا كه اسبابى هستند براى حدوث حوادث ، مافوق اسباب مادى و جارى در عالم ماده كه البته كاربردشان تا وقتى است كه مرگ نرسيده و موجود به نشاه ديگر منتقل نشده است ، چون بعد از مرگ و انتقال ، ديگر اسباب مادى سببيتى ندارند.