مريم ٤٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۰: خط ۳۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link30 | آيات ۱۶ - ۴۰ سوره مريم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link30 | آيات ۱۶ - ۴۰ سوره مريم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link31 | اشاره به شباهتهاى داستان يحيى و داستان عيسى (عليهما السلام )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link31 | اشاره به شباهتهاى داستان يحيى و داستان عيسى (عليهما السلام )]]
خط ۵۲: خط ۵۳:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۶#link55 | بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات مربوط به مريم وحمل او به عيسى و تكلم عيسى در نوزادى و...) ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۶#link55 | بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات مربوط به مريم وحمل او به عيسى و تكلم عيسى در نوزادى و...) ]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۴۸#link43 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۴۸#link43 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ «40»
تنها ماييم كه زمين واهلش را به ارث مى‌بريم و (همه) به سوى ما بازگردانده مى‌شوند.
===نکته ها===
كليد همه‌ى بدبختى‌ها، غفلت است. غفلت از خداوند، غفلت از معاد، غفلت از آثار و پيامدهاى گناه، غفلت از توطئه‌ها، غفلت از محرومان، غفلت از تاريخ و سنّت‌هاى آن و غفلت از جوانى و استعدادها وزمينه‌هاى رشد.
----
«1». تفسير اطيب‌البيان.
جلد 5 - صفحه 270
مشابه اين آيه، در مواردى از قرآن به چشم مى‌خورد، از جمله:
الف: «كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ وَ يَبْقى‌ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ» «1» همه‌ى مردم، فانى مى‌شوند و تنها ذات خداوند صاحب جلال و منعم باقى است.
ب: «وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» «2» ارث آسمان‌هاو زمين تنها از خداست.
يكى از نام‌هاى قيامت‌ «يَوْمَ الْحَسْرَةِ» است. حسرت بر فرصت‌هاى از دست داده و سرمايه‌هاى تلف شده.
===پیام ها===
1- يكى از وظايف انبيا، انذار است. «وَ أَنْذِرْهُمْ»
2- هر كارى مى‌توانيد، در دنيا انجام دهيد كه در قيامت، كار از كار گذشته است.
«قُضِيَ الْأَمْرُ»
3- غفلت زمينه‌ى كفر است. «فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ»
4- مرگ در حال غفلت و بى‌ايمانى، مايه‌ى حسرت است. «فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ»
5- دارايى‌ها سبب غفلت، و غفلت سبب كفر است. «فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ (40)
آنگاه بر طريق وعظ و تذكير مى‌فرمايد:
إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ‌: بدرستى كه ما ميراث بريم زمين را. وَ مَنْ عَلَيْها:
و هر كه را بر روى زمين است، يعنى همه را فانى سازيم، پس هيچكس باقى نماند بر زمين كه مالك و متصرف باشد غير از ذات يگانه ما و ملك و ملك همه به ما راجع شود. على بن ابراهيم قمى فرمايد: هر چيزى را كه خداوند خلق فرموده، ميراث برد آن را خدا روز قيامت‌ «2». يا با فنا و اهلاك، احاطه كنيم به همه زمين و هر كه برآنست، و به همه وارثيم چنانكه وارث در تمام ارث تصرف كند. و ذكر «ارث» بر طريق تشبيه است، يعنى چنانكه ملك موروث منتقل به وارث مى‌شود و به تصرف او در مى‌آيد، همچنين بعد از مردن، جميع مكونات در
----
«1» تفسير قمى ج 2 ص 50.
«2» تفسير قمى، ج 2، ص 51.
جلد 8 - صفحه 185
تحت تصرف ما باشد و هيچكس نماند كه دعوى آن كند. وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ‌: و به سوى ما رجعت كنندگانند بعد از مرگ، يعنى بجائى كه غير ما مالك امر و نهى نباشد و آنجا جزا و سزا بر وفق اعمال به ايشان رسانيم.
(قصه چهارم حضرت ابراهيم).
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ (37) أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (38) وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ (39) إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ (40)
ترجمه‌
پس اختلاف نمودند فرقه‌ها از ميان آنها پس واى مر آنانرا كه كافر شدند از حضور روزى بزرگ‌
چه شنوايند آنها و چه بينا روز كه ميآيند نزد ما ولى باشند ستمكاران امروز در گمراهى آشكار
و بيم ده آنها را از روز حسرت چون تمام شود كار با آنكه آنها در غفلتند و آنان ايمان نمى‌آورند
همانا ما ميراث بريم زمين را و هر كس بر آنست و بسوى ما باز ميگردند.
تفسير
- حزب جماعتى را گويند كه منفرد باشند بعقيده و مسلكى و ظاهرا نصارى بعد از حضرت عيسى يعنى عروجش بآسمان در باره او اختلاف نمودند بعضى گفتند او پسر خدا بود و ملحق بپدر شد و بعضى گفتند خدا بود چندى هبوط بزمين نمود و بعد عروج بآسمان كرد و بعضى گفتند بنده خدا بود و پيغمبر و روح او و يهود گفتند ساحر و كذّاب بود و متولّد از يوسف نجّار پس هم مردم اختلاف نمودند هم نصارى و هم اختلاف از ميان آنها برخاست چون يك دسته ثابت بر قول حق بودند و هم اختلاف در ميان آنها بود چون گفته‌اند كلمه من زائده است در هر حال واى يعنى عذاب شديد ثابت و لازم است براى كسانيكه كافر شدند بخدا و حضرت عيسى كه نشناختند او را بمقامى كه داشت و در حقّ او افراط و تفريط نمودند مانند
----
جلد 3 صفحه 474
آن دو دسته از نصارى و يهود از مشاهده و معاينه و شهود و حضور آنها در روز بزرگ كه قيامت كبرى است براى حساب اعمال و جزاء كردارشان چه قدر شنوا و بينايند در آنروز چون پرده‌ئى و حجابى نيست ولى امروز در امر چنين پيغمبر اولو العزمى فكر نمى‌كنند و ظلم ميكنند بخودشان و او كه از قدر او تجاوز ميكنند يا در حقّ او تقصير مينمايند و در وادى ضلالت و گمراهى متحيّر و سرگردان ميمانند با آنكه اگر قدرى نظر و اجتهاد نمايند خوب قدر و حقّ او را درك ميكنند كه همان پيغمبر اولو العزم و روح اللّه است نه آنكه پسر يا شريك خدايا العياذ باللّه خدا است و بيم ده اى پيغمبر كفار را از روز حسرت خوردن و ندامت بردن بدكار از كار بدش و نيكوكار از كمى كار خوبش كه آن روز قيامت است وقتى كه مردم از حساب اعمال فارغ شوند و اهل بهشت و دوزخ تعيين گردد و كار تمام شود كه ديگر حسرت و ندامت فائده نداشته باشد چون جهنّمى بگويد چرا كارى كردم كه مستحق جهنّم شدم و بهشتى بگويد چرا كارى نكردم كه بيش از اين مستحق ثواب شوم با آنكه آنها تا در دنيا هستند سر گرم بهوى و هوسند و در غفلت از چنين روز كه در پيش دارند ميگذرانند و آنها معتقد بآنروز و نبوّت تو نيستند تا بدستورات تو عمل نمايند براى اصلاح حال خودشان و تهيّه توشه آخرت در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه روز حسرت روزى است كه مرگ را ميآورند و سر ميبرند و ظاهرا اشاره بحديثى است كه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و صادقين عليهما السلام در كتب عامّه و خاصه نقل شده كه وقتى اهل بهشت داخل بهشت و اهل جهنّم داخل جهنّم شدند مرگ مصوّر ميشود بصورت قوچ سياه و سفيدى و ميآورند آنرا در بين بهشت و جهنّم نگاه ميدارند و منادى از جانب خداوند ندا ميكند اى اهل بهشت و اى اهل جهنّم بيائيد و نگاه كنيد و آنها ميآيند و نگاه ميكنند و ميشناسند آنرا كه مرگ است و مصوّر باين صورت شده بعد او را ذبح ميكنند و ميگويند اى اهل بهشت هميشه هستيد و مرگ نيست و اى اهل جهنّم هميشه هستيد و مرگ نيست پس اهل بهشت بقدرى خوشحال ميشوند كه اگر مرگ بود از شدّت فرح ميمردند و اهل جهنم نعره‌اى ميكشند كه اگر مرگ بود از غصّه ميمردند و قيامت وقتى بر پا ميشود كه تمام مردم مرده باشند و كسى متصرّف در زمين جز خدا نباشد چون وارث كسى است كه بعد از مردن كسى بماند
----
جلد 3 صفحه 475
و اموال او را تصرّف نمايد يا با او پايدار باشد و خداوند با زمين و اهل آن بهر دو معنى وارث است و همه در خاتمه امر باو رجوع و بازگشت مينمايند ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِنّا نَحن‌ُ نَرِث‌ُ الأَرض‌َ وَ مَن‌ عَلَيها وَ إِلَينا يُرجَعُون‌َ (40)
محققا ‌ما خودمان‌ ارث‌ ميبريم‌ زمين‌ ‌را‌ و ‌هر‌ كس‌ ‌بر‌ روي‌ زمين‌ ‌باشد‌ و بسوي‌ ‌ما ‌است‌ بازگشت‌ ‌آنها‌ كُل‌ُّ مَن‌ عَلَيها فان‌ٍ وَ يَبقي‌ وَجه‌ُ رَبِّك‌َ ذُو الجَلال‌ِ وَ الإِكرام‌ِ الرحمن‌ ‌آيه‌ 26.
(آنكه‌ نمرد ‌است‌ و نميرد تويي‌ ||  آنچه‌ تغيّر نپذيرد تويي‌)
تمام‌ ميميرند و فقط وارث‌ ‌کل‌ خداي‌ متعال‌ ‌است‌ وَ لِلّه‌ِ مِيراث‌ُ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ حديد ‌آيه‌ 10 انا نحن‌ تاكيد ‌است‌ ‌که‌ البته‌ البته‌ ‌ما ‌خود‌ ‌ما نَرِث‌ُ الأَرض‌َ عنوان‌ مالكيت‌ ‌از‌ ‌کل‌ افراد بشر زائل‌ ميشود، زيرا بمجرد ذهاب‌ روح‌ سلب‌ مالكيت‌ ميشود و تعبير بميراث‌ ‌که‌ مالكيت‌ حق‌ باقي‌ ‌است‌ بملكيت‌ حقّه‌ حقيقيّة و ‌من‌ عليها ‌از‌ جن‌ و انس‌ چون‌ بازگشت‌ روح‌ ‌آنها‌ ‌در‌ عالم‌ مثال‌ و برزخ‌ ‌در‌ تحت‌ قدرت‌ حق‌ ‌است‌ و بس‌ وَ إِلَينا يُرجَعُون‌َ يوم البعث‌ تمام‌ اوّلين‌ و آخرين‌ ‌از‌ جن‌ و انس‌ و ملك‌ بلكه‌ حيوانات‌ ‌از‌ وحوش‌ و طيور زنده‌ ميشوند و بجزاي‌ اعمال‌ ‌خود‌ جزا داده‌ ميشوند ‌ان‌ خير فخير و ‌ان‌ شرا فشر.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 40)- این آیه به همه ظالمان و ستمگران هشدار می‌دهد این اموالی که در اختیار آنهاست، جاودانی نیست همان گونه که حیات خود آنها هم جاودانی
ج3، ص91
نمی‌باشد، بلکه وارث نهایی همه اینها خداست، می‌فرماید: «ما زمین و تمام کسانی را که بر آن هستند به ارث می‌بریم و همگی سر انجام به سوی ما باز می‌گردند» (إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَیْها وَ إِلَیْنا یُرْجَعُونَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


برگرفته از «https://www.alketab.org/مريم_٤٠»