گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶۳: خط ۶۳:
<center> «'''بحث روایى'''» </center>
<center> «'''بحث روایى'''» </center>


==(روياتى در ذيل برخى آيات گذشته ) ==
==روياتى در ذيل برخى آيات گذشته ==
در الدر المنثور است كه سعيد بن منصور، فاريابى ، عبد بن حميد، ابن جرير، ابن ابى حاتم ، و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته )، همگى از طريق على (عليه السلام ) در ذيل آيه «'''فلا اقسم بالخنس '''» روايت كرده اند كه فرمود: منظور ستارگانى هستند كه در شب خودنمايى نموده و كنوس مى كنند، و در روز پنهان گشته ، خنوس مى كنند، و به چشم كسى نمى آيند.
در الدرّ المنثور است كه سعيد بن منصور، فاريابى، عبد بن حميد، ابن جرير، ابن ابى حاتم، و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته)، همگى از طريق على «عليه السلام»، در ذيل آيه «فَلَا أُقسِمُ بِالخُنَّسِ» روايت كرده اند كه فرمود: منظور ستارگانى هستند كه در شب خودنمايى نموده و «كنوس» مى كنند، و در روز پنهان گشته، «خنوس» مى كنند، و به چشم كسى نمى آيند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۶۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۶۲ </center>
و در تفسير قمى در ذيل آيه «'''فلا اقسم بالخنس '''» آمده : يعنى سوگند مى خورم به «'''خنس '''» كه نام ستارگان است ، و در معناى «'''الجوار الكنس '''» آمده : يعنى به ستارگانى كه در روز كنوس مى كنند، يعنى پنهان مى شوند.
و در تفسير قمى، در ذيل آيه «فَلا أُقسِمُ بِالخُنَّسِ» آمده: يعنى سوگند مى خورم به «خُنّس» كه نام ستارگان است، و در معناى «الجَوَارِ الكُنَّسِ» آمده: يعنى به ستارگانى كه در روز كنوس مى كنند، يعنى پنهان مى شوند.
و در مجمع البيان آمده : «'''بالخنس '''» يعنى ستارگان كه در روز خنوس مى كنند، و در شب ظاهر مى گردند، «'''الجوارى '''» صفت آن ستارگان است كه در مدار خود جريان دارند. «'''الكنس '''» نيز از صفات ستارگان است ، چون هر يك در برج خود كنوس مى كند، يعنى پنهان مى شود، همانطور كه آهوان در كناسه و آشيانه خود پنهان مى شوند، و اين ستارگان پنج كوكب هستند: ۱ - زحل ۲ - مشترى ۳ - مريخ ۴ - زهره ۵ - عطارد.
 
و از على (عليه السلام ) روايت شده كه در معناى «'''و الليل اذا عسعس '''» فرموده : يعنى وقتى با تاريكى خود مى رود.
و در مجمع البيان آمده: «بِالخُنَّس» يعنى ستارگان كه در روز «خنوس» مى كنند، و در شب ظاهر مى گردند. «الجَوَاری»، صفت آن ستارگان است كه در مدار خود جريان دارند. «الكُنّس» نيز از صفات ستارگان است. چون هر يك در برج خود «كنوس» مى كند، يعنى پنهان مى شود، همان طور كه آهوان در كناسه و آشيانه خود پنهان مى شوند. و اين ستارگان، پنج كوكب هستند: ۱ - زحل. ۲ - مشترى. ۳ - مريخ. ۴ - زهره. ۵ - عطارد.
و در تفسير قمى در ذيل آيه «'''و الليل اذا عسعس '''» آمده : يعنى شب هنگامى كه تا ريك شود، «'''و الصبح اذا تنفس '''» يعنى روز هنگامى كه بالا مى آيد.
 
و در الدر المنثور است كه ابن عساكر از معاويه بن قره روايت آورده كه گفت : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) به جبرئيل فرموده : پروردگارت چه ثناى جميلى از تو كرده ، آنجا كه فرموده : «'''ذى قوه عند ذى العرش مكين مطاع ثم امين '''»، حال بگو ببينيم قوت تو چگونه و امانت تو چيست ؟
و از على «عليه السلام» روايت شده كه در معناى «وَ اللَّيلِ إذَا عَسعَسَ» فرموده: يعنى وقتى با تاريكى خود مى رود.
جبرئيل عرضه داشت : اما قوتم نمونه اش يكى اين است كه وقتى به سوى شهرهاى لوط كه چهار شهر بود مبعوث شدم ، با اينكه در هر شهرى صد هزار مرد جنگى غير از اطفال وجود داشت ، سرزمينشان را از ريشه چنان كندم و آنقدر بالا بردم كه حتى اهل آسمان صداى مرغهاى خانگى و پارس كردن سگهاى آن شهرها را شنيدند، آنگاه از آنجا شهر و سكنه آن را رها كردم ، و همه را كشتم . و اما امانتم اين است كه هيچ ماموريتى نيافتم كه چيزى از آن كم و يا زياد كنم .
 
و در تفسير قمى، در ذيل آيه «وَ اللَّيلِ إذَا عَسعَسَ» آمده: يعنى شب، هنگامى كه تاريك شود. «وَ الصُّبحِ إذَا تَنَفَّسَ»، يعنى روز هنگامى كه بالا مى آيد.
 
و در الدرّ المنثور است كه ابن عساكر، از معاوية بن قرة روايت آورده كه گفت: رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» به جبرئيل فرموده: پروردگارت چه ثناى جميلى از تو كرده، آن جا كه فرموده: «ذِى قُوّةٍ عِندَ ذِى العَرشِ مَكِينٍ مُطَاعٍ ثَمَّ أمیين»، حال بگو ببينيم قوّت تو چگونه و امانت تو چيست؟
 
جبرئيل عرضه داشت: امّا قوّتم، نمونه اش، يكى اين است كه وقتى به سوى شهرهاى لوط - كه چهار شهر بود - مبعوث شدم، با اين كه در هر شهرى، صد هزار مرد جنگى غير از اطفال وجود داشت، سرزمينشان را از ريشه چنان كَندم و آن قدر بالا بردم كه حتى اهل آسمان، صداى مرغ هاى خانگى و پارس كردن سگ هاى آن شهرها را شنيدند. آنگاه از آن جا، شهر و سكنۀ آن را رها كردم و همه را كشتم. و امّا امانتم، اين است كه هيچ مأموريتى نيافتم كه چيزى از آن كم و يا زياد كنم.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۶۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۶۳ </center>
مؤ لف : اين روايت خالى از اشكال نيست ، و از سوى ديگر اهل حديث ، ابن عساكر را ضعيف دانسته اند، مخصوصا در احاديثى كه تنها خود او روايت كرده .
مؤلّف: اين روايت خالى از اشكال نيست، و از سوى ديگر، اهل حديث، ابن عساكر را ضعيف دانسته اند. مخصوصا در احاديثى كه تنها خود او روايت كرده.
و در خصال از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده كه فرمود: هر كس ‍ در هر روز از (ماه ) شعبان هفتاد بار بگويد: «'''استغفر اللّه لذى لا اله الا هو الرحمن الرحيم الحى القيوم و اتوب اليه '''» خداى تعالى نامش را در افق مبين مى نويسد، مى گويد: پرسيدم : افق مبين چيست ؟ فرمود جايگاهى است در جلو عرش كه در آنها نهرهايى است فراگير، و در آن جام هايى است به عدد ستارگان .
 
و در تفسير قمى در حديثى كه نسبتش را به امام صادق (عليه السلام ) داده آمده كه در معناى آيه «'''و ما هو بقول شيطان رجيم '''» فرموده : منظور از آن ، كاهنانى هستند كه در قريش بودند، و سخنان خود را به سخنان شيطانهايى نسبت مى دادند كه به اصطلاح خود، آنان همزاد آنان بودند، و ايشان به زبان آن همزادها سخن مى گفتند، و اين آيه شريفه مى فرمايد: قرآن مانند سخنان كاهنان از سخنان شيطانهاى رانده شده نيست .
و در خصال، از امام صادق «عليه السلام» روايت شده كه فرمود: هر كس ‍ در هر روز از (ماه) شعبان هفتاد بار بگويد: «أستَغفِرُ اللّه الّذِى لا إلهَ إلّا هُوَ الرَّحمَانُ الرَّحِيمُ الحَىُّ القَيُّومُ وَ أتُوبُ إلَيه»، خداى تعالى، نامش را در افق مبين مى نويسد.
سوره انفطار
 
مى گويد: پرسيدم: اُفُق مُبين چيست؟ فرمود: جايگاهى است در جلو عرش، كه در آن ها، نهرهايى است فراگير و در آن، جام هايى است به عدد ستارگان.
 
و در تفسير قمى، در حديثى كه نسبتش را به امام صادق «عليه السلام» داده، آمده كه در معناى آيه «وَ مَا هُوَ بِقَولِ شَيطَانٍ رَجِيمٍ» فرموده: منظور از آن، كاهنانى هستند كه در قريش بودند، و سخنان خود را به سخنان شيطان هايى نسبت مى دادند كه - به اصطلاح خود - آنان همزاد آنان بودند، و ايشان به زبان آن همزادها سخن مى گفتند، و اين آيه شريفه مى فرمايد: «قرآن»، مانند سخنان كاهنان از سخنان شيطان هاى رانده شده نيست.
<center/> ''' * * *''' <center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۶۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۶۴ </center>
<span id='link242'><span>
<span id='link242'><span>
<center> «'''سوره انفطار'''» </center>
==آيات ۱ - ۱۹  سوره انفطار ==
==آيات ۱ - ۱۹  سوره انفطار ==
* سوره «انفطار»، مكّى است و نوزده آيه دارد.
* سوره «انفطار»، مكّى است و نوزده آيه دارد.
۱۴٬۱۱۵

ویرایش