گمنام

الأنعام ١٠٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۱٬۴۱۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۶: خط ۲۶:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۰#link193 | آيات ۱۰۵ - ۹۱، سوره انعام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۰#link193 | آيات ۱۰۵ - ۹۱، سوره انعام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۰#link194 | موارد استعمال كلمه (( قدر )) و معناى جمله : (( و ما قدروا الله حق قدره )) .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۰#link194 | موارد استعمال كلمه (( قدر )) و معناى جمله : (( و ما قدروا الله حق قدره )) .]]
خط ۵۶: خط ۵۷:
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۴#link221 | چند روايت در مورد ديده نشدن خداى تعالى به چشم (لا تدركه الابصار).]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۴#link221 | چند روايت در مورد ديده نشدن خداى تعالى به چشم (لا تدركه الابصار).]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۴۶#link252 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۴۶#link252 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَكِيلٌ «102»
آن است خداوند، پروردگار شما، معبودى جز او نيست، آفريدگار هر چيز است، پس او را بپرستيد و او نگهبان و مدبّر همه چيز است.
===نکته ها===
كلمه‌ى‌ «بَدِيعُ» به معناى آفريدن ابتكارى است (نه تقليدى).
آنكه آسمان‌ها و زمين را بدون تقليد و نقشه‌ى قبلى آفريد، چه نيازى به فرزند و همسر دارد؟ او با يك اراده، آنچه را بخواهد خلق مى‌كند.
===پیام ها===
1- آفريدگار جهان، توانمند است ونيازى به همسر وفرزند ندارد. «بَدِيعُ السَّماواتِ»
2- خدايى را كه قرآن معرفى مى‌كند، با خدايى كه ديگران عقيده دارند مقايسه كنيد. «ذلِكُمُ اللَّهُ»
3- در عقيده‌ى اسلامى، آفريدگار و پروردگار يكى است. رَبُّكُمْ‌ ... خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ (امّا مشركان، خالق را اللَّه مى‌دانند، ولى عقيده به چندين ربّ دارند).
4- خالقيّت مطلقه‌ى خدا، دليل توحيد است. «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ»
5- هم آفرينش به دست خداست، هم بقا و ثبات هر چيز به اراده‌ى اوست.
«خالِقُ‌- وَكِيلٌ»
جلد 2 - صفحه 522
6- ربوبيّت وخالقيّت خدا، فلسفه‌ى پرستش است. رَبُّكُمْ‌ ... خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ فَاعْبُدُوهُ‌
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَكِيلٌ (102)
ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ‌: اين موصوف به اين صفات خدا كه جامع جميع صفات كماليه و منزه از كلّيّه نقايص و عيوب است پروردگار شما لا إِلهَ إِلَّا هُوَ:
نيست هيچ معبودى مستحق عبادت به غير از ذات يگانه او خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ:
خلق كننده همه چيزها است‌ فَاعْبُدُوهُ‌: حكمى است مسبب از مضمون اخبار مذكوره، يعنى چون ذات حق سبحانه مستجمع اين صفات است پس او را
تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 345
بپرستيد كه مستحق بندگى و ستايش او است لا غير، به جهت اتّصاف او بدين صفات مذكوره ممدوحه‌ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَكِيلٌ‌: و او است با وجود صفات كمال، بر هر چيزى نگهبان و متولّى امور بندگان، پس توكل بر او نمائيد و همه امور به او تفويض كنيد و بوسيله عبادت او نجات را طلبيد، چه او است حافظ اعمال شما و شما را بدان مجازات خواهد داد، پس به غير او ملتجى نشويد، و به وجه تام به او توجه نمائيد. قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله من احبّ ان يكون اقوى النّاس فليتوكّل على اللّه‌ «1» يعنى فرمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله: هر كه مى‌خواهد و دوست دارد قويتر باشد از تمام مردم، پس توكل بر خدا نمايد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَكِيلٌ (102)
ترجمه‌
اين خداى شما پروردگارتان است نيست خدائى مگر او كه آفريدگار همه چيز است پس عبادت كنيد او را و او بر همه چيز حكم فرما است.
----
جلد 2 صفحه 362
تفسير
اين خداوند موصوف بصفات مذكوره موجد و مربّى و مدبّر امور شما است يا اين موصوف خداوند است كه پروردگار شما است و نيست معبود بحقى جز او و او آفريننده تمام موجودات است از جواهر و اعراض پس مستحق عبادت است چون منعم است و شكر نعمت واجب است و او بر هر چيز حافظ و نگهبان و كارگذار و حكم ران است پس بايد در امور توكّل باو نمود و تفويض امر باو كرد و از او خواست اصلاح امور دنيا و آخرت را در خصال از حضرت باقر و در عيون از حضرت رضا عليهما السلام نقل نموده كه افعال بندگان مخلوق خدايند بتقدير نه تكوين و خدا خالق هر چيزى است و ما قائل بجبر و تفويض نيستيم و شرح اين داستان در ذيل آيه تلك الرّسل فضّلنا بعضهم در سوره بقره گذشت و بقدر وسع اين حقير بيان شد و تكرار نمى‌شود ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ذلِكُم‌ُ اللّه‌ُ رَبُّكُم‌ لا إِله‌َ إِلاّ هُوَ خالِق‌ُ كُل‌ِّ شَي‌ءٍ فَاعبُدُوه‌ُ وَ هُوَ عَلي‌ كُل‌ِّ شَي‌ءٍ وَكِيل‌ٌ (102)
اينست‌ خداوند پروردگار ‌شما‌ نيست‌ الهي‌ مگر ‌او‌ خلق‌كننده‌ ‌هر‌ چيزيست‌ ‌پس‌ بايد ‌او‌ ‌را‌ بپرستيد و ‌او‌ ‌است‌ ‌بر‌ ‌هر‌ چيزي‌ نگهبان‌.
ذلِكُم‌ُ اللّه‌ُ ‌اينکه‌ شئون‌ و صفات‌ مذكوره‌ ‌در‌ آيات‌ قبل‌ خصيصه‌ ذات‌ اقدس‌ ربوبي‌ ‌است‌ ‌که‌ نام‌ نامي‌ و اسم‌ گرامي‌ ‌او‌ اللّه‌ ‌است‌ ‌که‌ اسم‌ ‌است‌ ‌از‌ ‌براي‌ ذات‌ مقدسي‌ ‌که‌ مستجمع‌ جميع‌ كمالات‌ و منزه‌ و مبراء ‌از‌ جميع‌ نقائص‌ و عيوب‌ ‌باشد‌.
ربّكم‌ مربّي‌ شماها ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ نيستي‌ صرف‌ ايجاد فرمود ‌در‌ مادة المواد و ‌هر‌ آني‌ اطوار مختلفه‌ و صور متشتته‌ و البسه‌ متجدده‌ بقامت‌ ‌شما‌ پوشانيد ‌تا‌ بعالم‌
جلد 7 - صفحه 157
انسانيت‌ رسانيد و عقل‌ و شعور و ادراك‌ و فهم‌ بشما عنايت‌ فرمود.
لا إِله‌َ إِلّا هُوَ گذشت‌ ‌در‌ شرح‌ كلمه‌ طيّبه‌ ‌لا‌ اله‌ الا اللّه‌ اشكالي‌ ‌که‌ بعض‌ بي‌خردان‌ كردند ‌که‌ ‌لا‌ لاء نفي‌ جنس‌ ‌است‌ احتياج‌ باسم‌ و خبر دارد و خبر ‌آن‌ محذوف‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ ممكن‌ و ‌ يا ‌ موجود بايد ‌باشد‌ و ‌بر‌ ‌هر‌ تقدير اشكال‌ وارد ميشود زيرا ‌اگر‌ بگويي‌: ‌لا‌ اله‌ ممكن‌ الّا اللّه‌، فقط اثبات‌ امكان‌ وجود اللّه‌ ميكند ولي‌ اثبات‌ وجود نميكند و ‌اگر‌ بگويي‌: ‌لا‌ اله‌ موجود الّا اللّه‌، نفي‌ امكان‌ اله‌ ‌غير‌ ‌او‌ ‌را‌ نميكند و گفتيم‌ ‌در‌ جواب‌ ‌اينکه‌ اشكال‌ اينكه‌ ‌لا‌ نفي‌ حقيقت‌ ميكند احتياج‌ باسم‌ و خبر ندارد مثل‌ ‌کان‌ تامّه‌ و ليس‌ تامه‌ مي‌گويي‌ ‌کان‌ اللّه‌ و ‌لم‌ يكن‌ معه‌ شي‌ء معني‌ حقيقة الوهيت‌ منحصر و مختص‌ بذات‌ مقدس‌ ‌او‌ ‌است‌.
خالِق‌ُ كُل‌ِّ شَي‌ءٍ ‌کل‌ ‌ما يصدق‌ ‌عليه‌ شي‌ء فهو خالقه‌ و موجده‌ و محييه‌ و فاعله‌ غاية الامر افعال‌ الهيه‌ ‌بر‌ دو قسم‌ ‌است‌ بعضي‌ بدون‌ اسباب‌ و وسائط و معدات‌ ‌است‌ و بعضي‌ باسباب‌ و معدات‌ ‌است‌ ‌که‌ گفتند (ابي‌ اللّه‌ ‌ان‌ يجري‌ الامور الّا باسبابها) و ‌در‌ افعال‌ اختياريه‌ عباد يكي‌ ‌از‌ اسباب‌ اختيار ‌عبد‌ ‌است‌ و باين‌ جهت‌ صحت‌ دارد استناد فعل‌ بعبد و موجب‌ صحت‌ ثواب‌ و عقاب‌ و تكليف‌ ميشود و جبر لازم‌ نميآيد و صحيح‌ ‌است‌ استناد بخداوند زيرا ساير اسباب‌ و معدات‌ بدست‌ قدرت‌ ‌او‌ ‌است‌ و تفويض‌ غلط ‌است‌ لذا فرمودند
(‌لا‌ جبر و ‌لا‌ تفويض‌ بل‌ امر ‌بين‌ الامرين‌.)
فَاعبُدُوه‌ُ بحكم‌ عقل‌ و شرع‌ بايد عبادت‌ و بندگي‌ ‌او‌ ‌را‌ نمود و ‌غير‌ ‌او‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌باشد‌ و ‌هر‌ چه‌ ‌باشد‌ لايق‌ پرستش‌ نيست‌ زيرا تمام‌ ‌در‌ عبوديت‌ مساوي‌ هستند ‌از‌ ملائكه‌ و انبياء و اولياء و ‌من‌ دونهم‌.
وَ هُوَ عَلي‌ كُل‌ِّ شَي‌ءٍ وَكِيل‌ٌ همين‌ نحوي‌ ‌که‌ جميع‌ ممكنات‌ ‌در‌ ايجاد محتاج‌ بموجد هستند ‌در‌ بقاء ‌هم‌ محتاج‌ بمبقي‌ هستند خداوند همين‌ نحوي‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ خلق‌ و ايجاد فرمود بقاء و ثبات‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ منوط باراده‌ و مشيئة ‌او‌ ‌است‌ (‌اگر‌ نازي‌
جلد 7 - صفحه 158
كند ‌از‌ ‌هم‌ فروريزند قالبها) و معناي‌ وكيل‌ همين‌ ‌است‌ ‌يعني‌ نگهبان‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس