ابراهيم ٢٦: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۴#link38 | آيات ۱۹ - ۳۴،سوره ابراهيم]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۴#link38 | آيات ۱۹ - ۳۴،سوره ابراهيم]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۵#link39 | اشاره به معناى ((حق )) و بيان اينكه مراد از حق بودند خلقت آسمانها و زمين هدفداربودن عالم هستى است]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۵#link39 | اشاره به معناى ((حق )) و بيان اينكه مراد از حق بودند خلقت آسمانها و زمين هدفداربودن عالم هستى است]] | ||
خط ۶۰: | خط ۶۱: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۸#link66 | روايتى در اين باره كه اظهار عجز از شكر نعمتهاى الهى شكر است]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۸#link66 | روايتى در اين باره كه اظهار عجز از شكر نعمتهاى الهى شكر است]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۶۵#link196 | آيه ۲۴-۲۷]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۶۵#link196 | آيه ۲۴-۲۷]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۶۵#link197 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۶۵#link197 | آيه و ترجمه]] | ||
خط ۶۸: | خط ۷۱: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۶۵#link201 | ۲ - نقش ثبات و استقامت]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۶۵#link201 | ۲ - نقش ثبات و استقامت]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۶۵#link202 | ۳ - شجره طيبه و خبيثه در روايات اسلامى]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۶۵#link202 | ۳ - شجره طيبه و خبيثه در روايات اسلامى]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ «26» | |||
و مَثَل سخن (و اعتقاد) پليد همچون درختى پليد (و بىريشه) است كه از روى زمين برآمده و هيچ ثباتى ندارد. | |||
===نکته ها=== | |||
«اجتثاث» به معناى قلع و قمع و كندن است. | |||
عقايد و كلمات و انسانهاى آلوده و منحرف، نه ريشه دارند و نهميوه و نهگل و نهزيبايى وعطر، نهپايدارى نهسايه ونهرشد، بلكه خارى بر سر راه ديگرانند. | |||
===پیام ها=== | |||
1- از شيوههاى تعليم و تربيت، روش مقايسه است. كَلِمَةً طَيِّبَةً ... كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ | |||
2- شرك و هر چه كه دون اللَّه باشد، ثبات ودوام ندارد. «ما لَها مِنْ قَرارٍ» | |||
3- عقايد باطل همچون علفهاى هرز، ريشهاى در عمق زمين ندارد، زيرا پايه و مبناى درست ندارد. «اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ «26» | |||
وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ: و مثل كلمه ناپاك كه كفر يا فساد يا اضلال يا دعوت به باطل يا اطاعت بغاة است. كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ: مانند درخت ناپاك است مثل حنظل كه تلخ و بوى بد و مكروه طباع سليمه است، و با وجود خباثت و كراهت، اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ: جنبانيده و بريده و بركنده جثه آن بالكليه از روى زمين، يعنى آن را هيچ قوت و ثبات و استقامتى نيست. | |||
ما لَها مِنْ قَرارٍ: نيست او را استقرار و استحكام، نه ريشه دارد در زمين، و نه شاخه دارد در هوا. | |||
حاصل آنكه حق تعالى تشبيه فرموده كفر و ضلالت و باطل و فساد را به درخت بىاصل، و بيان فرموده كه اين كلمه خبيثه داراى مضار كثيره است بقوله «خبيثة». و ايضا خالى از كليّه منافع بقوله (اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ..) كه به جهت عدم حجت و برهان، ثباتى ندارد، و به سبب شر و فاسد بودن، | |||
---- | |||
«1» كمال الدين، جزء دوّم، باب 33، صفحه 345، حديث 30. | |||
«2» تفسير نور الثقلين، جلد 2، صفحه 536، حديث 58 (به نقل از معانى الاخبار) | |||
جلد 7 - صفحه 49 | |||
قرارى نيابد. در مجمع «1»- از حضرت باقر عليه السّلام مروى است كه فرمود: | |||
اين «مثل» بنى اميه مىباشد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ «23» أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ «24» تُؤْتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ «25» وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ «26» | |||
ترجمه | |||
و در آورده ميشوند آنانكه ايمان آوردند و بجا آوردند كارهاى شايسته را در بهشتهائيكه ميرود در زمين آنها نهرها جاودانيان در آن بدستور پروردگارشان درودشان در آنجا سلام است | |||
آيا نديدى چگونه زد خدا مثلى را كه قرار داد كلمه پاكيزه را مانند درخت پاكيزه كه بيخش استوار باشد و شاخش در آسمان | |||
ميدهد ميوهاش را در هر وقتى بدستور پروردگارش و ميزند خدا مثلها را براى مردم باشد كه ايشان دريابند | |||
و مثل كلمه پليد مانند درخت پليد است كه ريشه كن شده از بالاى زمين نباشد مر آنرا هيچ قرارى.. | |||
تفسير | |||
چون روز قيامت شود و مردم از حساب فارغ شوند كسانيكه اهل ايمان و اعمال صالحه باشند داخل شوند در بهشت عنبر سرشت كه در پاى درختان و از زير قصور آن نهرهاى آب جارى است و خدا و ملائكه بتحيت و سلام ايشانرا تعظيم و اكرام نمايند و باين اشارت بشارت دهند بدوام سعادت و سلامت براى ايشان بدستور خداوند سبحان چون كلمه طيبه لا اله الا اللّه و ساير اقوال حقّه ايشان مانند درخت خرما و ساير فواكه پاكيزه ريشه آن در اعماق زمين و قلوب صافيه جاى گزين و ثابت شده كه ديگر بهيچ شبهه و وسوسه و باد تندى از جاى خود حركت نميكند و كنده نميشود و شاخههاى آن بآسمان صعود نموده كه از دستبرد نااهل مأمون است و در موعد مقرّر الهى ميوه پاكيزه خود را ميدهد و هميشه مردم از آن بهره مىبرند و خداوند اين مثلها را ميزند براى مردم تا آنكه تشبيه فرمايد معقول را بمحسوس و نزديك كند معانى را بأفهام و موجب تذكر و تنبه شود در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند از تفسير شجره در اين آيه فرمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اصل آن و امير المؤمنين عليه السّلام فرع آن و ائمه از ذريّه آندو شاخههاى آن و علم ائمه ميوه آن و شيعيان مؤمنان ايشان برگهاى آنند بخدا قسم مؤمنى بدنيا مىآيد آندرخت برگى ميآورد و مؤمنى از دنيا ميرود از آندرخت برگى مىافتد و قريب باين معنى چندين روايت بمضامين مختلفه وارد شده است كه معلوم است مراد بيان مصاديق جليّه و مقاصد خفيّه است و با اهل بيت اطهار | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 229 | |||
و شيعيان اخيار تطبيق شده و مثل كلمه كفر و قول باطل و گفتار ناشايسته مانند درخت پليد تلخ سرشت از قبيل هندوانه ابو جهل و غيره است كه ريشه آن از بالاى زمين كنده شده و قرار و ثباتى ندارد و باندك تزلزلى ساقط و زائل و نابود ميشود و در روايات ما اين شجره به بنى اميّه و اعداء اهل بيت و كفّار تفسير شده است كه بحمد اللّه تعالى ريشه آنها كنده و نامشان محو و آثارشان زائل گرديد .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجتُثَّت مِن فَوقِ الأَرضِ ما لَها مِن قَرارٍ «26» | |||
و مثل كلمه خبيثه مثل درخت خبيثه است که كنده شده روي زمين که هيچگونه ثبات و قراري ندارد و باندك زماني از بين ميرود. | |||
وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كلمه خبيثه شرك، كفر، ضلالت، معاصي الهيه و صفات رذيله است كشجرة خبيثة در بعض اخبار بني اميّه هستند و در بعض اخبار اعداء آل محمّد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و البته اينها مصداق اتم آن هستند و الّا شامل جميع اهل ضلال از كفار و مشركين و معاندين و مخالفين و ظلمه و فساق و فجار ميشود اجتُثَّت مِن فَوقِ الأَرضِ ريشه ندارد فقط چهار صباحي يك جلوه دارد پس بتوسط باد بلاها كنده ميشود و اثري از آن باقي نميماند. | |||
ما لَها مِن قَرارٍ مشاهده كنيد چه اثري از بني اميه و بني العباس و ساير ظلمه باقي ماند جز لعن و طرد همين نحو شرك و كفر و ضلالت بكلي نابود ميشود حتي بر خود مشركين و كفار و ظالمين و ضالّين که فرداي قيامت قسم ميخورند وَ اللّهِ رَبِّنا ما كُنّا مُشرِكِينَ انعام آيه 23، و رؤساء انكار ميكنند اضلال تبعه را قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا ما أَطغَيتُهُ وَ لكِن كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ ق 26، فقط و بال و عذاب و سخط و غضب الهي بر آنها باقي ميماند. | |||
385 | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 26)- و از آنجا که یکی از بهترین راهها برای تفهیم مسائل استفاده از روش مقابله و مقایسه است بلافاصله نقطه مقابل «شجره طیبه» را چنین بیان میکند: اما «مثل کلمه خبیثه و ناپاک همانند درخت خبیث و ناپاک و بیریشه است که از روی زمین کنده شده (و در برابر طوفانها هر روز به گوشهای پرتاب میشود و) قرار و ثباتی برای آن نیست» (وَ مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ). | |||
جالب این که در وصف «شجره طیّبه» قرآن با تفصیل سخن میگوید و اما به | |||
ج2، ص508 | |||
هنگام شرح «شجره خبیثه» با یک جمله کوتاه از آن میگذرد. | |||
این یک نوع لطافت بیان است که انسان در مورد ذکر «محبوب» به همه خصوصیات بپردازد اما هنگامی که به ذکر «مبغوض» میرسد با یک جمله کوبنده از آن بگذرد! | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||