النساء ١٢٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۸: خط ۲۸:
[[النساء ١١ | يُوصِيکُمُ‌ اللَّهُ‌ فِي‌...]] (۵)   
[[النساء ١١ | يُوصِيکُمُ‌ اللَّهُ‌ فِي‌...]] (۵)   
</div>
</div>
== نزول ==
'''محل نزول:'''
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۳، ص ۳.</ref>
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص ۲۴۹.</ref>
«شیخ طوسی» گوید: عده‌اى گويند: مردى دختر يتيمى را سرپرستى مي‌كرد كه داراى مال بود و در عين حال متمايل به ازدواج با وى نبود. لذا او را در خانه خود به طمع مال وى محبوس مي‌داشت به خيال اين كه او بميرد و صاحب مال او بشود، اين آيه نازل شد.
چنان كه عائشه و قتادة و سدى و ابومالك و ابراهيم گفته اند، سدى گويد: جابر بن عبدالله انصارى دخترعموى كورى داشت كه از پدرش مالى به ارث برده بود و جابر متمايل به نكاح با او نبود و او را به عقد كسى هم درنمى آورد. از ترس اين كه شوهرش براى بعد صاحب اموال او بشود. از رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين باره سؤال كردند اين آية نازل گرديد.<ref> در تفسير على بن ابراهيم بنا به روايت ابوالجارود از امام باقر عليه‌السلام چنين آمده كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره ميراث زنان سؤال شده بود. خداوند موضوع سهميه ربع و ثمن آنان را در ارث بيان فرمود: چنان كه طبرسى صاحب مجمع البيان از امام باقر علیه‌السلام درباره اين قسمت از آيه «ما كُتِبَ لَهُنَّ» چنين ذكر نموده كه امام فرمود: منظور از آيه، ما كتب لهنّ من الميراث، مى باشد.</ref><ref> در تفسير ابن ابى‌حاتم نيز از سدى اين موضوع نقل شده است و قاضى اسماعيل در كتاب احكام القرآن از طريق عبدالملك بن محمد بن حزم روايت كند كه كه عمرة دختر حزام زوجه سعد بن الربيع بود سعد در غزوه احد كشته شد و يك دختر از او باقى ماند. زوجه سعد نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و طلب ارث دختر خود را نمود و اين آية نازل گرديد، چنان كه در ضمن شأن و نزول آيه ۱۱ همين سوره نيز آمده است.</ref>


== تفسیر ==
== تفسیر ==
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۸#link1 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۸#link1 | تفسیر آیات]]
}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۳۵#link136 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۳۵#link136 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّساءِ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَ ما يُتْلى‌ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ فِي يَتامَى النِّساءِ اللَّاتِي لا تُؤْتُونَهُنَّ ما كُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدانِ وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى‌ بِالْقِسْطِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَلِيماً «127»
ودرباره‌ى (ارث) زنان از تو فتوى‌ مى‌خواهند، بگو: خدا درباره آنها به شما فتوى مى‌دهد، وآيه‌هاى قرآن كه بر شما تلاوت مى‌شود، درباره زنان يتيم كه حقّشان را نمى‌دهيد و مى‌خواهيد به ازدواجشان درآوريد و كودكانى كه مستضعفند (به شما فتوى‌ مى‌دهد) كه با يتيمان به انصاف رفتار كنيد و هر كار نيكى انجام دهيد، خدا از آن آگاه است.
===پیام ها===
1- حقوق زن، مورد بحث و گفتگوى مسلمانان صدر اسلام بوده است.
«يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّساءِ»
2- دفاع از حقوق زنان، كودكان و يتيمان در كنار هم، نشانه‌ى ظلم به آنان در طول تاريخ است. «النِّساءِ، يَتامَى، الْوِلْدانِ»
3- حمايت از حقوق زنان، حكم خدشه‌ناپذير خداوند است. «قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ»
4- تشريع حكم از جانب خداوند است و بيان بر عهده‌ى پيامبر. «قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ»
5- سنّت‌هاى جاهلى را بايد با فتواهاى صريح شكست. «قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ»
6- به خاطر تفكّرات جاهلى، زنان را از ارث محروم نكنيد. «لا تُؤْتُونَهُنَّ ما كُتِبَ لَهُنَّ»
جلد 2 - صفحه 175
7- خدا زنان را مالك دانسته وبرايشان بهره‌اى از ارث قرار داده است. «كُتِبَ لَهُنَّ»
8- حفظ حقوق يتيمان وظيفه همگان است. «وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى‌»
9- بايد جامعه اسلامى براى اجراى عدالت در ميان يتيمان قيام كند. «تَقُومُوا لِلْيَتامى‌ بِالْقِسْطِ»
10- برخورد عادلانه با يتيم، نمونه كار خير است. «وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ»
11- خدمت و حمايت از محرومان، فراموش نمى‌شود. «فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَلِيماً»
12- ايمان به علم الهى، بهترين تشويق براى انجام كار خير است. «كانَ بِهِ عَلِيماً»
13- علم خداوند به رخدادها، قبل از تحقّق آن است. تَفْعَلُوا ... كانَ بِهِ عَلِيماً
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّساءِ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَ ما يُتْلى‌ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ فِي يَتامَى النِّساءِ اللاَّتِي لا تُؤْتُونَهُنَّ ما كُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدانِ وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى‌ بِالْقِسْطِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَلِيماً (127)
بعد از آن، عود كلام به ذكر نساء و ايتام كه برخى از احكام آن در اول سوره مذكور شد مى‌فرمايد:
----
«1» نهج البلاغه، خطبه 86 (صبحى الصالح)
تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 593
وَ يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّساءِ و طلب فتوى مى‌كنند از تو در باب ميراث زنان.
مراد، دختران ام كجة است. و اعتراض عينية بن حصين بر حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه چرا هر يك از دختر و خواهر را نصف مى‌دهى و حال آن كه ما ميراث نمى‌دهيم مگر كسى را كه جنگ كند و غنيمت آرد. قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَ‌: بگو اى پيغمبر در جواب معترض كه: خدا بيان حكم را مى‌فرمايد در باب ميراث ايشان، وَ ما يُتْلى‌ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ‌: و آنچه خوانده مى‌شود بر شما در قرآن، يعنى خداوند فتوى مى‌دهد به آنچه در قرآن است، فِي يَتامَى النِّساءِ اللَّاتِي‌: در شأن يتيمان زنانى كه، لا تُؤْتُونَهُنَّ ما كُتِبَ لَهُنَ‌:
نمى‌دهيد ايشان را آنچه فرض شده براى ايشان از ميراث، وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَ‌: و ميل داريد اينكه نكاح كنيد ايشان را، اگر جميله باشند و مالهاى ايشان را بخوريد، و يا رغبت مى‌گردانيد از آنكه به نكاح درآريد ايشان را، و معذلك منع نكاح غير مى‌كنيد با ايشان، به جهت طمع در ميراث آنها. چه عرب را در جاهليت عادت بود كه دختر يتيمى را كه ولايت او تعلق به يكى داشتى و مال فراوان داشت، اگر صاحب جمال بود، او را نكاح نمودى و مال او را گرفتى. و اگر صاحب جمال نبود، او را منع شوهر كردى تا بمردى و مال او را برداشتى.
در مجمع فرمايد: «1» در قوله «لا تؤتونهن» (الخ) سه قول است: اول- از ابى جعفر عليه السّلام و ابن عباس و سعيد بن جبير مروى است كه اهل جاهليت ميراث به اناث نمى‌دادند، بلكه آن را به پسران شجاع مى‌دادند. دوم- از عايشه منقول است: مراد آنست كه صداق را به زوجات خود نمى‌دادند.
تفسير اثنا عشرى    ج‌2    594    
تعالى ايشان را منع نمود به قوله: وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى‌ فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ‌ (الخ). سيم- حسن و قتاده و ابى مالك و ابراهيم بر آنند كه مراد ما كُتِبَ لَهُنَ‌، نكاح است كه خداوند در كريمه‌ وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‌ امر به آن فرموده، و
----
«1» منهج الصادقين، جلد 3، صفحه 122.
تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 594
اوليا منع زنان مى‌كردند از آن.
وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدانِ‌: و نيز حكم مى‌فرمايد خداوند در باب ضعيفان و بيچارگان از فرزندان خود كه ايشان را ميراث نمى‌دادند. و عرب چنانچه به نساء ميراث نمى‌دادند، به اولاد صغار نيز نمى‌دادند. وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى‌ بِالْقِسْطِ: و ديگر حكم مى‌فرمايد در آن، قيام نمائيد براى مهم يتيمان در مهر و ميراث ايشان به عدل و راستى. يا مراد حكام شرع است كه نظر در حال ايشان كنند. يا به قوام آنها كه عدالت و نصفت نمايند در مراعات شأن ايشان.
وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ: و آنچه مى‌كنيد از نيكوئى در باره يتيمان و كودكان و غير ايشان، فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَلِيماً: پس بدرستى كه خداى تعالى هست به آن نيكوئى دانا، و بر آن جزا خواهد داد. و چون چنين است، پس اختيار فعل خير كنيد و از بدى مجتنب شويد تا جزاى خير عايد شما گردد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّساءِ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَ ما يُتْلى‌ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ فِي يَتامَى النِّساءِ اللاَّتِي لا تُؤْتُونَهُنَّ ما كُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدانِ وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى‌ بِالْقِسْطِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَلِيماً (127)
ترجمه‌
طلب فرمان مى‌كنند از تو در باره زنان بگو خدا فرمان ميدهد شما را در باره آنها و آنچه خوانده ميشود بر شما در كتاب در باره يتيمان زنانى كه نميدهيد آنچه نوشته شد از براى آنها و رغبت داريد كه نكاح كنيد آنها را و ضعيفان از كودكان و آنكه قيام نمائيد براى يتيمان بعدالت و آنچه مى‌كنيد از خوبى پس همانا خداوند باشد بآن دانا..
تفسير
قمى ره از حضرت باقر (ع) روايت نموده كه از پيغمبر (ص) پرسيدند از ميراث زنان خداوند آيه ربع و ثمن را نازل فرمود پس معلوم ميشود مراد از استفتاء طلب حكم الهى است در باب ميراث زنان و مراد از افتاء بيان حكم است كه در اوائل اين سوره شده است و اين آيه در نزول مقدم بوده است چنانچه فرموده و حكم مى‌كند و بيان مى‌فرمايد آنچه را تلاوت ميشود بر شما در قرآن در باره زنان يتيميكه ميراث آنها را نداديد و از آيه ارث استفاده شد كه بايد دختران و زنان ارث ببرند در زمره طبقه اول و در مجمع از حضرت باقر (ع) نقل فرموده كه اهل جاهليت باطفال و زنان ارث نميدادند و مى‌گفتند ارث را بايد كسى ببرد كه بتواند دفاع از حريم نمايد پس خداوند آيات ارث را در اول اين سوره نازل فرمود و اين معناى قول خداوند است در اين آيه كه فرموده است نميدهيد آنچه نوشته شد از براى آنها و قمى نيز اين روايت را نقل نموده بعلاوه آنكه آنها حرمان زنان و كودكان را از ارث در دين خودشان مستحسن ميدانستند و چون آيه فرائض و مواريث نازل شد محزون شدند و بخدمت پيغمبر (ص) شتافتند شايد آنحضرت تغييرى در حكم دهد و از روى تعجب از اين حكم سؤال نمودند حضرت تأكيد فرمود و نيز قمى فرموده كه معمول اين بود كه مرديكه در حجر او يتيمه‌اى بود كه مالى داشت و جمالى نداشت آنمرد او را براى خود باسم زنيت اختيار مينمود و مال او را تصرف ميكرد و مقصودش از اين كار آن بود كه كسى باميد مالش او را بزنيت اختيار ننمايد تا بميرد و ارثش باو برسد پس خداوند باين آيه از اين عمل نهى فرمود و نيز قبلا حكم الهى صادر شده بود كه بايد اموال يتيمان را مسترد داشت و حقوق كودكان ضعيف را تضييع ننمود و در اين آيه نيز تأكيد ميشود كه بايد در اموال و نفوس آنها بعدالت رفتار نمود و هر خيرى كه از بندگان صادر شود در باره زنان و كودكان و يتيمان و ضعيفان و غير آنان خداوند
----
جلد 2 صفحه 133
عالم بآن است و جزاى خير در دنيا و آخرت عنايت خواهد فرمود.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ يَستَفتُونَك‌َ فِي‌ النِّساءِ قُل‌ِ اللّه‌ُ يُفتِيكُم‌ فِيهِن‌َّ وَ ما يُتلي‌ عَلَيكُم‌ فِي‌ الكِتاب‌ِ فِي‌ يَتامَي‌ النِّساءِ اللاّتِي‌ لا تُؤتُونَهُن‌َّ ما كُتِب‌َ لَهُن‌َّ وَ تَرغَبُون‌َ أَن‌ تَنكِحُوهُن‌َّ وَ المُستَضعَفِين‌َ مِن‌َ الوِلدان‌ِ وَ أَن‌ تَقُومُوا لِليَتامي‌ بِالقِسطِ وَ ما تَفعَلُوا مِن‌ خَيرٍ فَإِن‌َّ اللّه‌َ كان‌َ بِه‌ِ عَلِيماً (127)
و طلب‌ ميكنند ‌از‌ تو حكم‌ زنها ‌را‌ ‌در‌ ميراث‌ و ‌غير‌ ‌آنها‌ بفرما ‌که‌ خداوند بيان‌ ميفرمايد حكم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ و آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌براي‌ ‌شما‌ تلاوت‌ ‌شده‌ ‌در‌ قرآن‌ ‌در‌ باب‌ يتيمهاي‌ زنها آنهايي‌ ‌که‌ بآنها نداده‌ايد آنچه‌ ‌که‌ ‌خدا‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ معين‌ فرموده‌ و رغبت‌ ميكنيد ‌آنها‌ ‌را‌ ‌که‌ بنكاح‌ ‌خود‌ ‌در‌ آوريد و ‌هم‌ چنين‌ بيان‌ ميفرمايد حكم‌ پسرهايي‌ ‌که‌ ضعيف‌ هستند و بحد رشد و بلوغ‌ نرسيده‌ و نيز بيان‌ ميفرمايد ‌که‌ ‌در‌ مورد يتامي‌ بعدل‌ رفتار كنيد و ‌هر‌ عمل‌ خيري‌ ‌را‌ ‌که‌ بجا بياوريد محققا خداوند بآن‌ عالم‌ ‌است‌.
‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ بمقتضاي‌ بعض‌ اخبار مربوط ‌است‌ بآيات‌ شريفه‌ ‌که‌ ‌در‌ اوائل‌ سوره‌ ذكر ‌شده‌ ‌آيه‌ و اتوا اليتامي‌ اموالهم‌ و ‌ان‌ خفتم‌ الا تقسطوا ‌في‌ اليتامي‌ و ‌آيه‌ و ابتلوا اليتامي‌ و مشتمل‌ ‌است‌ ‌بر‌ چند جمله‌ و توضيح‌ كلام‌ اينكه‌ قبل‌ ‌از‌ نزول‌ آيات‌ ارث‌ ‌در‌ زمان‌ جاهليت‌ ميراث‌ بزنها و دختران‌ و پسران‌ نابالغ‌ نميدادند فقط بپسراني‌ ‌که‌ رشيد و جنگي‌ و مركب‌ سوار بودند ميراث‌ ميدادند و چون‌ آيات‌ ارث‌ نازل‌ شد آمدند خدمت‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و مطالبه‌ حكم‌ ميراث‌ ‌آنها‌ ‌را‌ نمودند.
وَ يَستَفتُونَك‌َ فِي‌ النِّساءِ استفتاء طلب‌ فتوي‌ ‌است‌ و فتوي‌ بيان‌ حكم‌ و قضاوت‌ ‌است‌ و مراد حكم‌ ميراث‌ نساء ‌است‌.
قُل‌ِ اللّه‌ُ يُفتِيكُم‌ فِيهِن‌َّ بگو ‌خدا‌ بيان‌ ميفرمايد حكم‌ ارث‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ آيات‌ ارث‌ يك‌ دختر نصف‌، دو دختر ثلثين‌، پسر و دختر للذكر مثل‌ حظ الانثيين‌، زن‌
جلد 6 - صفحه 224
‌با‌ نبودن‌ اولاد ربع‌، ‌با‌ بودن‌ ثمن‌ و هكذا ‌که‌ احكام‌ ميراث‌ و طبقات‌ ارث‌ و آنچه‌ بفرض‌ ‌ يا ‌ نصيب‌ ميبرند مفصلا بيان‌ ‌شده‌ احتياج‌ بتكرار نيست‌.
وَ ما يُتلي‌ عَلَيكُم‌ فِي‌ الكِتاب‌ِ عطف‌ بفيهن‌ ‌يعني‌ و اللّه‌ يفتيكم‌ فيما يتلي‌ عليكم‌ ‌في‌ الكتاب‌ فِي‌ يَتامَي‌ النِّساءِ ‌يعني‌ همين‌ نحوي‌ ‌که‌ خداوند بيان‌ حكم‌ نساء ‌را‌ ميفرمايد بيان‌ حكم‌ ايتام‌ نساء ‌را‌ ‌هم‌ ميفرمايد ‌که‌ ‌در‌ اوائل‌ سوره‌ مفصلا بيان‌ فرموده‌ ‌از‌ حيث‌ ميراث‌ و حفظ اموال‌ ‌آنها‌ ‌تا‌ زمان‌ رشد و بلوغ‌.
اللّاتِي‌ لا تُؤتُونَهُن‌َّ ما كُتِب‌َ لَهُن‌َّ صفت‌ يتامي‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌شما‌ حق‌ يتامي‌ ‌را‌ ‌از‌ ميراث‌ بآنها نميداديد و ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ ارث‌ محروم‌ ميكرديد وَ تَرغَبُون‌َ أَن‌ تَنكِحُوهُن‌َّ صفت‌ ‌بعد‌ ‌از‌ صفت‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ميخواستيد ‌آن‌ يتامي‌ ‌را‌ ‌پس‌ ‌از‌ بلوغ‌ و رشد نكاح‌ كنيد بطمع‌ آنكه‌ اموال‌ ‌آنها‌ ‌را‌ تصاحب‌ كنيد.
وَ المُستَضعَفِين‌َ مِن‌َ الوِلدان‌ِ ‌يعني‌ نيز خداوند بيان‌ ميفرمايد احكام‌ ولدان‌ اولاد ذكور ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ضعيف‌ ميكردند و اموال‌ ‌آنها‌ ‌را‌ تصاحب‌ ميكردند.
وَ أَن‌ تَقُومُوا قيام‌ بمعني‌ حفظ اموال‌ ‌که‌ تعبير بقيم‌ ميكنند (لليتامي‌) ‌که‌ ‌براي‌ ايتام‌ نفع‌ داشته‌ ‌باشد‌ (بالقسط) ‌يعني‌ واجب‌ ‌است‌ حفظ مال‌ يتيم‌ و تعدي‌ و تفريط ‌در‌ اموال‌ ‌آنها‌ نكنيد و ‌از‌ ‌بين‌ نبريد و تصرفاتي‌ ‌که‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ضرر داشته‌ ‌باشد‌ نكنيد و اكل‌ مال‌ يتيم‌ نكنيد ‌که‌ الَّذِين‌َ يَأكُلُون‌َ أَموال‌َ اليَتامي‌ ظُلماً إِنَّما يَأكُلُون‌َ فِي‌ بُطُونِهِم‌ ناراً نساء ‌آيه‌ 10.
وَ ما تَفعَلُوا مِن‌ خَيرٍ ‌هر‌ عمل‌ خيري‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌شما‌ صادر شود ‌در‌ حفظ و حراست‌ اموال‌ يتامي‌ و ‌بر‌ وفق‌ صلاح‌ و صواب‌ ‌باشد‌ فَإِن‌َّ اللّه‌َ كان‌َ بِه‌ِ عَلِيماً نزد ‌خدا‌ ‌از‌ ‌بين‌ نمي‌رود و اجر كامل‌ بشما عنايت‌ ميفرمايد مثل‌ ساير اعمال‌ خير.
225
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>