نتایج جستجو

و در بسيارى از آنها توأم با توبيخ مى‏باشد مانند [نساء:50]. در آياتى نظير [مدثر:20-18]. ظاهرا به معنى حال است يعنى او فكركرد و اندازه گرفت پس ملعون است در

«كَتَبْنا» مى‏شود فهميد كه الواح از آسمان نازل شده‏اند. واللَّه العالم. * [مدثر:27و28و29]. تلويح به معنى تغيير است «لَوَّحَهُ الْحَرُّ: غَيَّرَهُ» بَشَر

را براى شما گسترده و در آن براى شما راه هائى داخل كرده و قرار داده است. [مدثر:42]. چه چيز شما را داخل جهنّم كرد. [شعراء:200]. اين چنين قرآن را به قلوب

چنانكه در اقرب الموارد هست. استنفار: رم دادن و رم كردن طلب خروج و حركت است [مدثر:51-50]. گويى آنها الاغهاى رم كرده‏اند كه از شيرگريخته. أَ فَمَن وَ عُتُوّ

معناى اول در اینجا مناسب تر به نظر مى رسد. قسر (۱ بار) قسور (۱ بار) شير. [مدثر:51-50]. گوياآنها خران رميده‏اند كه از شير فرار كرده‏اند، قسورة جمع قسور نيز

است. [عبس:1-2]. رو ترش كرد و اعراض و بى‏اعتنائى كرد كه نابينا پيش او آمد. [مدثر:21-22]. معنى آيه در «بَسَرَ» گذشت. راغب گفته: علت عبوسى تنگى نفس است يعنى

كراهت در چهره است. راغب آنرا، عجله پيش از وقت معنى كرده و گويد: معنى آيه [مدثر:22]، آنست كه عبوس بودن را پيش از وقت آن اظهار كرد. قاموس آن را عجله و چهره

است. [عبس:1-2]. رو ترش كرد و اعراض و بى‏اعتنائى كرد كه نابينا پيش او آمد. [مدثر:21-22]. معنى آيه در «بَسَرَ» گذشت. راغب گفته: علت عبوسى تنگى نفس است يعنى

كراهت در چهره است. راغب آنرا، عجله پيش از وقت معنى كرده و گويد: معنى آيه [مدثر:22]، آنست كه عبوس بودن را پيش از وقت آن اظهار كرد. قاموس آن را عجله و چهره

[جمعه:5] جمع آن در قرآن حُمُر (بر وزن عنق) و حمير آمده است مثل [نحل:8]، [مدثر:50] گوئى خران رم كرده‏اند كه از شير گريخته‏اند . نا گفته نماند: منظور از

به نظر مى‏آيد قول دوم درست‏تر باشد تا صبح و صباح مترادف نباشد [هود:81]، [مدثر:34]. قسم به صبح آنگاه كه اشكار شود [تكوير:18]. سوگند به صبح آنگاه كه وسعت

[انفال:11]. تا وسوسه و اضطرابى كه شيطان به دل شما انداخته از بين ببرد. * [مدثر:5]. طبرسى فرموده «رجز» را ابوجعفر و حفص و يعقوب و سهل به ضمّ راء و ديگران

پيامبران ،خدا نافرمانى كردند و امر هر ستمگر طاغى و ستيزه گر را اطاعت كردند. [مدثر:16]. او راجع به آيات ما مخالف و ستيزه گر بود. اين كلمه در سوره ابراهيم:15

كنندگانيم. * [بقره:206]. بس است جهنم براى او و البته آن آماده شده بدى است. * [مدثر:14]. وسائل زندگى را بطور فراخ براى او آماده كردم. * [روم:44]. آنانكه كارنيك

كنندگانيم. * [بقره:206]. بس است جهنم براى او و البته آن آماده شده بدى است. * [مدثر:14]. وسائل زندگى را بطور فراخ براى او آماده كردم. * [روم:44]. آنانكه كارنيك

«كَتَبْنا» مى‏شود فهميد كه الواح از آسمان نازل شده‏اند. واللَّه العالم. * [مدثر:27و28و29]. تلويح به معنى تغيير است «لَوَّحَهُ الْحَرُّ: غَيَّرَهُ» بَشَر

مى‏دانستم خير را درباره خويش بسيار مى‏جستم صحاح استكثار را اكثار گفته است. * [مدثر:7-5]. در «رجز» احتمال داديم كه مراد از رجز تزلزل و اضطراب است معنى آيات چنين

عَنْهُ» طبرسى آن را قطع مواصلت گفته است. [مريم:46]. مدتى دراز از من دورشو. [مدثر:5]. از تزلزل بدور باش [نساء:34]. زنان را موعظه كنيد و در خوابگاهها از آنها

خواهد آمد. [جن:17]. هر كه ازياد خدا اعراض كند عذاب سختى به او وارد نمايد [مدثر:16-17]. مه او به آيات ما معاند بود حتماً او را به عقبه يا عذاب سختى مى‏رسانم

نظر از فضائل و كمالات. يك بار هم به معنى بشره‏ها و ظاهر پوست بدن آمده نحو [مدثر:29]، نه باقى مى‏گذارد و نه ترك مى‏كند متغيّر كننده بشره هاست «بَشَر» در آيه