گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۱۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۸۰: خط ۱۸۰:
مى بينيم كه شخصى كه راهى را بلد نيست، به قول راهنما اعتماد نموده و به راه مى افتد. مريضى كه درد و درمان خود را نمى شناسد، كوركورانه به دستور طبيب عمل مى كند. و ارباب حاجت، به اهل فن صنعت مورد احتياج خود، اعتماد نموده و به ايشان مراجعه مى كنند. البته اين در صورتى است كه به علم و معرفت آن راهنما و آن طبيب و آن مهندس و مكانيسين، اعتماد داشته باشد.
مى بينيم كه شخصى كه راهى را بلد نيست، به قول راهنما اعتماد نموده و به راه مى افتد. مريضى كه درد و درمان خود را نمى شناسد، كوركورانه به دستور طبيب عمل مى كند. و ارباب حاجت، به اهل فن صنعت مورد احتياج خود، اعتماد نموده و به ايشان مراجعه مى كنند. البته اين در صورتى است كه به علم و معرفت آن راهنما و آن طبيب و آن مهندس و مكانيسين، اعتماد داشته باشد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۲۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۲۷ </center>
از اين جا نتيجه مى گيريم كه: انسان سليم الفطرة در مسير زندگی اش، هيچ وقت از پيروى علم منحرف نمى شود، و دنبال ظنّ و شك و وهم نمى رود. چيزى كه هست، يا در مسائل مورد حاجت زندگی اش، شخصا علم و تخصص دارد كه همان را پيروى مى كند. و يا علم كسى را پيروى مى كند كه به صحت گفته های وی، وثوق و اطمينان و يقين دارد. هرچند اين چنين يقين را در اصطلاح برهان منطقى، علم نمى گويند.
از اين جا نتيجه مى گيريم كه:  
 
انسان سليم الفطرة در مسير زندگی اش، هيچ وقت از پيروى علم منحرف نمى شود، و دنبال ظنّ و شك و وهم نمى رود. چيزى كه هست، يا در مسائل مورد حاجت زندگی اش، شخصا علم و تخصص دارد كه همان را پيروى مى كند. و يا علم كسى را پيروى مى كند كه به صحت گفته های وی، وثوق و اطمينان و يقين دارد. هرچند اين چنين يقين را در اصطلاح برهان منطقى، علم نمى گويند.


پس در هر مرحله اى از زندگى، وقتى مسأله اى براى انسان پيش مى آيد، به آن علم دارد، يا علم به خود مسأله و يا علم به وجوب عمل، بر طبق دليل علمى كه در دست دارد. بنابراين، بايد آيه شريفه: «وَ لَا تَقفُ مَا لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ» را به چنين معنایى ناظر دانست. پس اگر دليل علمى قائم شد بر وجوب پيروى از ظنّى مخصوص، پيروى آن ظنّ هم، پيروى از علم خواهد بود.
پس در هر مرحله اى از زندگى، وقتى مسأله اى براى انسان پيش مى آيد، به آن علم دارد، يا علم به خود مسأله و يا علم به وجوب عمل، بر طبق دليل علمى كه در دست دارد. بنابراين، بايد آيه شريفه: «وَ لَا تَقفُ مَا لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ» را به چنين معنایى ناظر دانست. پس اگر دليل علمى قائم شد بر وجوب پيروى از ظنّى مخصوص، پيروى آن ظنّ هم، پيروى از علم خواهد بود.
۱۴٬۲۱۶

ویرایش