گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۳۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۷۵: خط ۲۷۵:
<span id='link286'><span>
<span id='link286'><span>


==نوح عليه السّلام از خداوند مى خواهد بين او و قومش قضاى خود را براند ==
==تقاضای نوح «ع» از خداوند، که بين او و قومش حکم کند ==
«'''قَالَ رَب إِنَّ قَوْمِى كَذَّبُونِ فَافْتَحْ بَيْنى وَ بَيْنَهُمْ فَتْحاً وَ نجِّنى وَ مَن مَّعِىَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ'''»:
«'''قَالَ رَب إِنَّ قَوْمِى كَذَّبُونِ * فَافْتَحْ بَيْنى وَ بَيْنَهُمْ فَتْحاً وَ نجِّنى وَ مَن مَّعِىَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ'''»:


اين جمله آغاز كلام نوح (عليه السّلام ) است و جمله «'''رب ان قومى كذبون '''» جلوتر ذكر شده تا مقدمه باشد براى مطالب بعد و اين معنا را برساند كه ديگر كار از كار گذشته و تكذيب به طور مطلق از آنان تحقق يافته ، به طورى كه ديگر هيچ اميدى به تصديق و ايمان در آنان نمانده ، همچنان كه در آيه «'''رب لا تذر على الارض من الكافرين ديارا انك ان تذرهم يضلوا عبادك و لا يلدوا الا فاجرا كفارا'''» به اين نكته تصريح شده است .
اين جمله، آغاز كلام نوح «عليه السّلام» است، و جملۀ «رَبِّ إنَّ قَومِى كَذَّبُونِ»، جلوتر ذكر شده، تا مقدمه باشد براى مطالب بعد و اين معنا را برساند كه ديگر كار از كار گذشته و تكذيب به طور مطلق، از آنان تحقق يافته، به طورى كه ديگر هيچ اميدى به تصديق و ايمان در آنان نمانده. همچنان كه در آيه: «رَبِّ لَا تَذَر عَلَى الأرضِ مِنَ الكَافِرِينَ دَيَّاراً إنَّكَ إن تَذَرهُم يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَ لَا يَلِدُوا إلّا فَاجِراً كَفّاراً»، به اين نكته تصريح شده است.


و جمله «'''فافتح بينى و بينهم فتحا'''» كنايه است از راندن قضاء ميان آن جناب و قومش ، همچنان كه درباره اين قضاء به طور كلى فرموده : «'''و لكل امة رسول فاذا جاء رسولهم قضى بينهم بالقسط و هم لا يظلمون '''»
و جملۀ «فَافتَح بَينِى وَ بَينَهُم فَتحاً»، كنايه است از راندن قضاء ميان آن جناب و قومش، همچنان كه درباره اين قضاء، به طور كلى فرموده: «وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإذَا جَاءَ رَسُولُهُم قُضِىَ بَينَهُم بِالقِسطِ وَ هُم لَا يُظلَمُون».


و اصل اين استعمال از باب استعاره به كنايه است ، گويا نوح و پيروانش و كفار از قومش ، در يكجا جمع شده و بهم در آميختهاند، به طورى كه از يكديگر تشخيص داده نمى شوند ناگزير از پروردگار خود درخواست كرده كه فتح و قضاى وسيعى در ميان آنان ايجاد كند، تا يك طايفه از طايفه ديگر دور شود، و اين كنايه است از نزول عذاب كه قهرا جز كفار و فاسقين را نمى گيرد و وقتى گرفت ، پيروان او متمايز مى شوند، چون ديگر كافر و فاسقى باقى نمى ماند. دليل بر اين استعاره جمله «'''و نجنى و من معى من المؤ منين '''» است كه خودش و مؤ منين را در آميخته و در هم با كفار فرض كرده ، كه اگر نجات خدايى نباشد عذاب مورد
و اصل اين استعمال، از باب استعاره به كنايه است. گويا نوح و پيروانش و كفار از قومش، در يك جا جمع شده و به هم در آميخته اند، به طورى كه از يكديگر تشخيص داده نمى شوند. ناگزير از پروردگار خود درخواست كرده كه «فتح» و «قضاى» وسيعى در ميان آنان ايجاد كند، تا يك طايفه از طايفه ديگر دور شود. و اين كنايه است از نزول عذاب، كه قهرا جز كفار و فاسقان را نمى گيرد و وقتى گرفت، پيروان او متمايز مى شوند. چون ديگر كافر و فاسقى باقى نمى ماند.  
 
دليل بر اين استعاره، جملۀ «وَ نَجِّنِى وَ مَن مَعِى مِنَ المُؤمِنِين» است، كه خودش و مؤمنان را درآميخته و در هم با كفار فرض كرده، كه اگر نجات خدايى نباشد، عذاب مورد درخواستش، خود ايشان را هم مى گيرد و لذا درخواست نجات مى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۱۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۱۸ </center>
درخواستش خود ايشان را هم مى گيرد و لذا درخواست نجات مى كند.


بعضى از مفسرين گفته اند: فتح ، به معناى حكم و قضاء است كه از فتاحت به معناى حكومت گرفته شده .
بعضى از مفسران گفته اند: «فتح»، به معناى حكم و قضاء است، كه از «فتاحت»، به معناى حكومت گرفته شده.


«'''فَأَنجَيْنَاهُ وَ مَن مَّعَهُ فى الْفُلْكِ الْمَشحُونِ'''»:
«'''فَأَنجَيْنَاهُ وَ مَن مَّعَهُ فى الْفُلْكِ الْمَشحُونِ'''»:


يعنى او و همراهانش را در سفينه اى مشحون يعنى مملو از ايشان و از هر جنبده اى يك جفت نجات داديم ، كه داستان آن در سوره هود آمده است .
يعنى: او و همراهانش را در سفينه اى مشحون، يعنى مملو از ايشان و از هر جنبده اى يك جفت نجات داديم، كه داستان آن در سوره «هود» آمده است.


«'''ثمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِينَ'''»:
«'''ثمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِينَ'''»:


يعنى بعد از نجات دادن ايشان بقيه قوم او را غرق كرديم .
يعنى: بعد از نجات دادن ايشان، بقيه قوم او را غرق كرديم.


«'''إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً...الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ'''»:
«'''إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً...الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ'''»:


درباره اين دو آيه قبلا بحث شد.
درباره اين دو آيه، قبلا بحث شد.
<span id='link287'><span>
<span id='link287'><span>
==بحث روايتى (چند روايت درباره نوح عليه السّلام و قوم او) ==
==بحث روايتى (چند روايت درباره نوح عليه السّلام و قوم او) ==
در كتاب كمال الدين و نيز در روضه كافى با ذكر سند از ابو حمزه ، از امام باقر (عليه السّلام ) روايت آورده كه در ضمن حديثى فرمود: نوح هزار سال مگر پنجاه سال در بين مردم بود، در حالى كه احدى غير او در كار نبوت با وى شركت نداشت و ليكن آن جناب بر مردمى رو آورد كه به طور كلى مساءله نبوت را منكر بودند و انبياى قبل از نوح تا زمان آدم را نيز قبول نداشتند، و به همين مطلب اشاره دارد اين قول خداى متعال : «'''و ان ربك لهو العزيز الرحيم '''»
در كتاب كمال الدين و نيز در روضه كافى با ذكر سند از ابو حمزه ، از امام باقر (عليه السّلام ) روايت آورده كه در ضمن حديثى فرمود: نوح هزار سال مگر پنجاه سال در بين مردم بود، در حالى كه احدى غير او در كار نبوت با وى شركت نداشت و ليكن آن جناب بر مردمى رو آورد كه به طور كلى مساءله نبوت را منكر بودند و انبياى قبل از نوح تا زمان آدم را نيز قبول نداشتند، و به همين مطلب اشاره دارد اين قول خداى متعال : «'''و ان ربك لهو العزيز الرحيم '''»
۱۳٬۵۷۰

ویرایش