گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۱۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۲: خط ۵۲:
<span id='link144'><span>
<span id='link144'><span>


==و احتجاج او با بت پرستان ==
«'''قَالَ أَ تَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ وَ اللَّهُ خَلَقَكمْ وَ مَا تَعْمَلُونَ'''»:
قَالَ أَ تَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ وَ اللَّهُ خَلَقَكمْ وَ مَا تَعْمَلُونَ
 
در اين جمله نيز حذف و اختصارگويى به كار رفته : دستگيرى ابراهيم (عليه السلام ) آوردنش در جلو چشم مردم ، بازجويى كردن از او و ساير جزئيات ديگر، حذف شده .
در اين جمله نيز حذف و اختصارگويى به كار رفته : دستگيرى ابراهيم (عليه السلام ) آوردنش در جلو چشم مردم ، بازجويى كردن از او و ساير جزئيات ديگر، حذف شده .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۲۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۲۷ </center>
استفهامى كه در آيه شريفه هست استفهام توبيخى است ، و در عين حال احتجاجى است بر بطلان طريقه مردم ، مى فرمايد: چيزى كه انسان آن را به دست خود تراشيده ، صلاحيت ندارد كه مدبر انسان و معبود او باشد، با اينكه آفريدگار انسان و اعمالش خداست و معلوم است كه خلقت از تدبير جدا نيست ، پس همان طور كه خداى سبحان خالق آدمى است ، رب آدمى نيز هست و اين از سفاعت و حماقت است كه اين خداى عزيز و رب واقعى را كنار گذاشته و سنگ و چوب بپرستند.
استفهامى كه در آيه شريفه هست استفهام توبيخى است ، و در عين حال احتجاجى است بر بطلان طريقه مردم ، مى فرمايد: چيزى كه انسان آن را به دست خود تراشيده ، صلاحيت ندارد كه مدبر انسان و معبود او باشد، با اينكه آفريدگار انسان و اعمالش خداست و معلوم است كه خلقت از تدبير جدا نيست ، پس همان طور كه خداى سبحان خالق آدمى است ، رب آدمى نيز هست و اين از سفاعت و حماقت است كه اين خداى عزيز و رب واقعى را كنار گذاشته و سنگ و چوب بپرستند.
با اين بيان روشن گرديد كه كلمه ((ما(( در جمله ((ما تنحتون (( موصول است ، و رابط آن (كه ضميرى است كه از صله به موصول برمى گردد)، حذف شده و تقدير آن ((ما تنحتونه (( بوده ، و همچنين ما در جمله و ((ما تعملون (( موصول و تقدير آن ((ما تعملونه (( بوده است . بعضى از مفسرين احتمال داده اند كه كلمه ((ما(( در هر دو جا مصدريه باشد. ليكن مصدريه بودن اولى از آن دو بسيار بعيد است ؛ (چون معنا ندارد از مردم بپرسد آيا مى پرستيد تراشيدن خود را؟).
با اين بيان روشن گرديد كه كلمه ((ما(( در جمله ((ما تنحتون (( موصول است ، و رابط آن (كه ضميرى است كه از صله به موصول برمى گردد)، حذف شده و تقدير آن ((ما تنحتونه (( بوده ، و همچنين ما در جمله و ((ما تعملون (( موصول و تقدير آن ((ما تعملونه (( بوده است . بعضى از مفسرين احتمال داده اند كه كلمه ((ما(( در هر دو جا مصدريه باشد. ليكن مصدريه بودن اولى از آن دو بسيار بعيد است ؛ (چون معنا ندارد از مردم بپرسد آيا مى پرستيد تراشيدن خود را؟).
<span id='link145'><span>
<span id='link145'><span>
==معنى و وجه اينكه فرمود خدا اعمال شما را خلق كرده والله خلقكم و ما تعملون ==
==معنى و وجه اينكه فرمود خدا اعمال شما را خلق كرده والله خلقكم و ما تعملون ==
و اگر خلقت را به اعمال انسانها و يا مصنوع انسانها هم نسبت داده ، فرموده : ((خدا شما را و اعمال شما را و يا مصنوع شما را خلق كرده (( عيبى ندارد، براى اينكه آنچه انسان اراده مى كند و بعد از اراده انجام مى دهد، هر چند با اراده و اختيار خود مى كند به اراده خداى سبحان نيز هست ، يعنى خدا خواسته است كه انسان آن را بخواهد و به اختيار خود انجام دهد، و اين نوع از اراده خداى تعالى باعث نمى شود كه اراده انسان باطل و بى اثر مانده ، در نتيجه عمل او يك عمل جبرى و بى اختيار شود، و اين خود روشن است (پس خدا هم خالق ما است و هم خالق آثار و اعمال ما، چه اعمال فكرى از قبيل اراده و امثال آن و چه اعمال بدنى ).
و اگر خلقت را به اعمال انسانها و يا مصنوع انسانها هم نسبت داده ، فرموده : ((خدا شما را و اعمال شما را و يا مصنوع شما را خلق كرده (( عيبى ندارد، براى اينكه آنچه انسان اراده مى كند و بعد از اراده انجام مى دهد، هر چند با اراده و اختيار خود مى كند به اراده خداى سبحان نيز هست ، يعنى خدا خواسته است كه انسان آن را بخواهد و به اختيار خود انجام دهد، و اين نوع از اراده خداى تعالى باعث نمى شود كه اراده انسان باطل و بى اثر مانده ، در نتيجه عمل او يك عمل جبرى و بى اختيار شود، و اين خود روشن است (پس خدا هم خالق ما است و هم خالق آثار و اعمال ما، چه اعمال فكرى از قبيل اراده و امثال آن و چه اعمال بدنى ).
۱۳٬۵۳۵

ویرایش