گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۳۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۲۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۲۵ </center>
<span id='link284'><span>
<span id='link284'><span>
==دو بخش دعوت و رسالت عيسى (عليه السلام ) تصديق پيامبر پيش از خود، و بشارت بهآمدن پيامبر بعد از خود ==
==دو بخش دعوت و رسالت عيسى«ع» تصديق پيامبر پيش از خود، و بشارت بهآمدن پيامبر بعد از خود ==
وَ إِذْ قَالَ عِيسى ابْنُ مَرْيمَ يَبَنى إِسرءِيلَ إِنى رَسولُ اللَّهِ إِلَيْكم مُّصدِّقاً لِّمَا بَينَ يَدَى مِنَ التَّوْرَاةِ وَ مُبَشرَا بِرَسولٍ يَأْتى مِن بَعْدِى اسمُهُ أَحْمَدُ
«'''وَ إِذْ قَالَ عِيسى ابْنُ مَرْيمَ يَا بَنى إِسرائيلَ إِنّى رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصدِّقاً لِّمَا بَينَ يَدَىّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَ مُبَشّرَا بِرَسولٍ يَأْتى مِن بَعْدِى اسمُهُ أَحْمَدُ'''»:
در آغاز كلام گفتيم كه اين آيه و آيه قبلى اش و سه آيه بعدش در مقام اين است كه رسالت و نبوت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) را كه نزد مردم با ايمان مسلم است ، براى سايرين مسجل سازد و بفهماند كه آن جناب را با هدايت و دين حق فرستاده تا بر همه اديان غلبه اش دهد، هر چند كه كافران از اهل كتاب را خوش نيايد، و نيز دينى كه او آورده نورى ساطع از طرف خداى تعالى است ، و مشركين مى خواهند آن را با دهنهايشان خاموش كنند، در حالى كه خدا نور خود را تمام مى كند، هر چند كه مشركين را خوش نيايد.
 
پس بر مومنين است كه او را با اينكه مى دانند فرستاده خدا به سويشان است ، آزار ندهند، بلكه يارى اش كنند، و در راه پروردگارشان و براى احياى دين او و نشر كلمه توحيد جهاد كنند.
در آغاز كلام گفتيم كه اين آيه و آيه قبلى اش و سه آيه بعدش، در مقام اين است كه رسالت و نبوت رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» را - كه نزد مردم با ايمان مسلّم است - براى سايرين مسجّل سازد و بفهماند كه آن جناب را، با هدايت و دين حق فرستاده، تا بر همه اديان غلبه اش دهد، هرچند كه كافران از اهل كتاب را خوش نيايد. و نيز دينى كه او آورده، نورى ساطع از طرف خداى تعالى است، و مشركان مى خواهند آن را با دهن هايشان خاموش كنند، در حالى كه خدا نور خود را تمام مى كند، هرچند كه مشركان را خوش نيايد.
از اينجا معلوم مى شود كه جمله «'''و اذ قال عيسى بن مريم يا بنى اسرائيل ...'''» به منزله مقدمه و زمينه چينى است براى مطلب بعدى كه مى فرمايد: رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) فرستاده اى است مبشر كه عيسى (عليه السلام ) به آمدنش بشارت داده ، و او كسى كه خداى تعالى او را به هدايت و دين حق گسيل داشته ، و دين او نورى كه مردم با آن راه سعادت را مى يابند.
 
و اين مطلبى كه قرآن كريم از عيسى (عليه السلام ) حكايت كرده ، كه فرمود اى بنى اسرائيل من فرستاده خدا به سوى شمايم ، و تورات را كه قبل از من نازل شده تصديق دارم ، و من اين بشارت را آورده ام ، كه بعد از من رسولى مى آيد به نام احمد، خلاصه دعوتى است كه آن جناب داشته . نخست با جمله «'''انى رسول اللّه اليكم '''» اصل دعوت خود را اعلام داشته ، اشاره مى كند به اينكه هيچ شانى و پستى و امتيازى به جز اين ندارد، كه حامل رسالتى از طرف خدا به سوى ايشان است ، و آنگاه متن رسالت خود را شرح مى دهد تا رسالت خود را ابلاغ كرده باشد، مى گويد: «'''مصدقا لما بين يدى من التوريه و مبشرا برسول ...'''»، هم نبوت و كتاب قبل از خودم را تصديق مى كنم و هم از نبوت بعد از خود خبر مى دهم .
پس بر مؤمنان است كه او را با اين كه مى دانند فرستادۀ خدا به سويشان است، آزار ندهند، بلكه يارى اش كنند، و در راه پروردگارشان و براى احياى دين او و نشر كلمه توحيد، جهاد كنند.
 
از اين جا معلوم مى شود كه جملۀ «وَ إذ قَالَ عِيسَى بنُ مَريَمَ يَا بَنِى إسرَائِيل ...»، به منزله مقدمه و زمينه چينى است براى مطلب بعدى كه مى فرمايد: رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» فرستاده اى است مبشّر كه عيسى «عليه السلام» به آمدنش بشارت داده، و او كسى است كه خداى تعالى، او را به هدايت و دين حق گسيل داشته، و دين او نورى است كه مردم با آن، راه سعادت را مى يابند.
 
و اين مطلبى كه قرآن كريم از عيسى «عليه السلام» حكايت كرده كه فرمود: «اى بنى اسرائيل من فرستادۀ خدا به سوى شمايم، و تورات را كه قبل از من نازل شده، تصديق دارم، و من اين بشارت را آورده ام، كه بعد از من، رسولى مى آيد به نام احمد»، خلاصۀ دعوتى است كه آن جناب داشته. نخست با جمله «'''انى رسول اللّه اليكم '''» اصل دعوت خود را اعلام داشته ، اشاره مى كند به اينكه هيچ شانى و پستى و امتيازى به جز اين ندارد، كه حامل رسالتى از طرف خدا به سوى ايشان است ، و آنگاه متن رسالت خود را شرح مى دهد تا رسالت خود را ابلاغ كرده باشد، مى گويد: «'''مصدقا لما بين يدى من التوريه و مبشرا برسول ...'''»، هم نبوت و كتاب قبل از خودم را تصديق مى كنم و هم از نبوت بعد از خود خبر مى دهم .
پس اينكه گفت «'''مصدقا لما بين يدى من التوريه '''» اين معنا را بيان مى كند كه دعوتش مغاير با دين تورات ، و مناقض با شريعت آن دين نيست ، بلكه آن را تصديق دارد، و احكامش را نسخ نمى كند، مگر اندكى را. و تازه نسخ ، معنايش مناقضت نيست ، بلكه معنايش اين است كه از سرآمد عمر منسوخ خبر مى دهد، و خلاصه مى گويد فلان حكمت ورات از همان روز اول نزول تورات عمرش تا امروز بود،
پس اينكه گفت «'''مصدقا لما بين يدى من التوريه '''» اين معنا را بيان مى كند كه دعوتش مغاير با دين تورات ، و مناقض با شريعت آن دين نيست ، بلكه آن را تصديق دارد، و احكامش را نسخ نمى كند، مگر اندكى را. و تازه نسخ ، معنايش مناقضت نيست ، بلكه معنايش اين است كه از سرآمد عمر منسوخ خبر مى دهد، و خلاصه مى گويد فلان حكمت ورات از همان روز اول نزول تورات عمرش تا امروز بود،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۲۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۲۶ </center>
خط ۱۷: خط ۲۱:
«'''و مبشرا برسول ياتى من بعدى اسمه احمد'''» - اين قسمت از آيه به قسمت دوم از رسالت آن جناب اشاره دارد، همچنان كه جمله «'''مصدقا لما بين يدى من التوريه '''» به قسمت اول از رسالتش اشاره داشت .
«'''و مبشرا برسول ياتى من بعدى اسمه احمد'''» - اين قسمت از آيه به قسمت دوم از رسالت آن جناب اشاره دارد، همچنان كه جمله «'''مصدقا لما بين يدى من التوريه '''» به قسمت اول از رسالتش اشاره داشت .
<span id='link285'><span>
<span id='link285'><span>
==توضيح اينكه مفهوم بشارت دادن عيسى (عليه السلام ) به آمدن پيامبر اسلام (صلى اللهعليه و آله و سلم ) اين است كه دين اسلام اتم واكمل است ==
==توضيح اينكه مفهوم بشارت دادن عيسى (عليه السلام ) به آمدن پيامبر اسلام (صلى اللهعليه و آله و سلم ) اين است كه دين اسلام اتم واكمل است ==
و اين را هم مى دانيم كه بشارت عبارت است از خبرى كه شنونده از شنيدنش خوشحال گردد، و معلوم است كه چنين خبرى چيزى جز از خيرى كه بشنونده برسد و عايد او شود، نمى تواند باشد، و خيرى كه از بعثت پيامبر و دعوت او انتظار مى رود اين است كه با بعثتش ‍ با برحمت به روى انسان ها باز شود، و در نتيجه سعادت دنيا و عقبايشان به وسيله عقائد حقه ، و يا اعمال صالح ، و يا هر دو تاءمين گردد. و بشارت به آمدن پيامبرى بعد از پيامبرى ديگر - با در نظر گرفتن اينكه پيغمبر سابق دعوتش پذيرفته شده ، و جا افتاده ، و با در نظر داشتن وحدت دعوت دينى در همه انبياء - وقتى تصور دارد و داراى خاصيت بشارت است كه پيامبر دوم دعوتى پيشرفته تر، و دينى كامل تر آورده باشد، دينى كه مشتمل بر عقائد حقه بيشتر، و شرايع عادلانه تر براى جامعه ، و نسبت به سعادت بشر در دنيا و آخرت فراگيرتر باشد، و گرنه انسان ها از آمدن پيامبر دوم چيز زائدى عايدشان نمى شود، و از بشارت آمدنش خرسند نمى گردند.
و اين را هم مى دانيم كه بشارت عبارت است از خبرى كه شنونده از شنيدنش خوشحال گردد، و معلوم است كه چنين خبرى چيزى جز از خيرى كه بشنونده برسد و عايد او شود، نمى تواند باشد، و خيرى كه از بعثت پيامبر و دعوت او انتظار مى رود اين است كه با بعثتش ‍ با برحمت به روى انسان ها باز شود، و در نتيجه سعادت دنيا و عقبايشان به وسيله عقائد حقه ، و يا اعمال صالح ، و يا هر دو تاءمين گردد. و بشارت به آمدن پيامبرى بعد از پيامبرى ديگر - با در نظر گرفتن اينكه پيغمبر سابق دعوتش پذيرفته شده ، و جا افتاده ، و با در نظر داشتن وحدت دعوت دينى در همه انبياء - وقتى تصور دارد و داراى خاصيت بشارت است كه پيامبر دوم دعوتى پيشرفته تر، و دينى كامل تر آورده باشد، دينى كه مشتمل بر عقائد حقه بيشتر، و شرايع عادلانه تر براى جامعه ، و نسبت به سعادت بشر در دنيا و آخرت فراگيرتر باشد، و گرنه انسان ها از آمدن پيامبر دوم چيز زائدى عايدشان نمى شود، و از بشارت آمدنش خرسند نمى گردند.
۱۴٬۱۱۵

ویرایش