۱۳٬۵۳۳
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
==مراد از ذات البروج بودن آسمان == | ==مراد از ذات البروج بودن آسمان == | ||
وَ السمَاءِ ذَاتِ الْبرُوج | «'''وَ السمَاءِ ذَاتِ الْبرُوج'''»: | ||
با اين بيان روشن مى شود | كلمۀ «بروج»، جمع برج است، و «برج» به معناى هر چيز پيدا و ظاهر است. و اگر بيشتر در كاخ هاى عالى استعمال مى شود، براى اين است كه كاخ ها در نظر تماشا كنندگان و بينندگان ظاهر و هويدا است. ساختمان استوانه اى شكلى كه در چار گوشه قلعه ها براى دفاع مى سازند، نيز برج ناميده مى شود. و همين معنا، منظور آيه است؛ چون مى فرمايد: «وَ لَقَد جَعَلنَا فِى السّماء بُرُوجاً و زَيّنَاهَا لِلنَّاظِرين وَ حَفِظنَاهَا مِن كُلّ شَيطَانٍ رَجِيم». پس مراد از كلمه «بروج»، موضع ستارگان در آسمان است. | ||
با اين بيان روشن مى شود: اين كه بعضى از مفسّران، بروج را به دوازده برج اصطلاحى علم نجوم معنا كرده اند، درست نيست. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۱۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۱۴ </center> | ||
و در آيه مورد | و در آيه مورد بحث، سوگند به آسمانى ياد شده كه به وسيله برج ها محفوظ مى شود، و مناسبت اين سوگند با قصه اى كه به زودى بدان اشاره مى كند و با وعده و وعيدى كه مى دهد، بر كسى پوشيده نماند و ما به زودى، به اين مناسبت اشاره مى كنيم. | ||
وَ الْيَوْمِ المَْوْعُودِ | |||
اين | «'''وَ الْيَوْمِ المَْوْعُودِ'''»: | ||
وَ شاهِدٍ وَ مَشهُودٍ | |||
اين دو كلمه | اين جمله، عطف است بر كلمه «السَّمَاء»، يعنى سوگند به آسمان داراى برج ها، و «سوگند به روز موعود»، كه منظور از آن، روز قيامتى است كه خداى تعالى وعده داده؛ در آن روز ميان بندگانش داورى كند. | ||
پس گويا فرموده : سوگند مى خورم به آسمان داراى بروج كه | |||
«'''وَ شاهِدٍ وَ مَشهُودٍ'''»: | |||
از | |||
اين دو كلمه نيز، عطف بر «سماء» است، و همۀ اين مذكورات، سوگند بعد از سوگند است بر مطلبى كه مى خواهد در اين سوره بيان كند، و آن - همانطور كه اشاره كرديم - تهديد شديد است به كسانى كه مؤمنان را فريب مى دهند و يا شكنجه مى كنند كه چرا ايمان آورده ايد. و نيز، وعدۀ جميلى است به كسانى كه ايمان آورده و عمل صالح مى كنند. | |||
پس گويا فرموده: سوگند مى خورم به آسمان داراى بروج كه شيطان ها به وسيله آن رانده مى شوند، كه خدا كيد شيطان ها و اولياى كافرشان را از ايمان مؤمنان دفع مى كند. و سوگند مى خورم به روز موعودى كه هر انسانى به جزاى اعمالش مى رسد. و سوگند مى خورم به شاهدى كه اعمال اين كفار را و رفتارشان با مؤمنان را مى بينند. و سوگند مى خورم به آيندۀ مشهودى كه همه آن را به زودى، خواهند ديد كه آن افرادى كه مؤمنان را اذيت مى كنند، چنين و چنان مى شوند، تا آخر دو آيه. | |||
از اين جا روشن مى گردد كه شهادت در دو كلمۀ «شاهد» و «مشهود» به يك معناست و آن، عبارت است از حاضر بودن و به چشم خود ديدن؛ نه به معناى اقامه شهادت. براى اين كه اگر به آن معنا مى بود، جا داشت بفرمايد: «و مشهود عليه». چون شهادت به اين معنا حتما بايد با حرف «عَلى» متعدّى شود. | |||
بنابراين، كلمۀ «شاهد» قابل انطباق است بر رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم». براى اين كه آن جناب، امروز شاهد اعمال امّت است و فرداى قيامت، بدانچه ديده، شهادت مى دهد. و كلمۀ «مشهود» هم، قابل انطباق است با شكنجه اى كه كفّار به اين مؤمنان مى دادند، و وضعى كه در آخرت به خود مى گيرند. و يا به عبارتى، جزاى آن رفتار، و يا به عبارتى ديگر، آنچه در روز قيامت براى اين ظالمان و مظلومان رُخ مى دهد، چه ثواب و چه عقاب. و بنابراين، احتمال نكره آمدن اين دو كلمه به منظور تعظيم بوده و خواسته است بفهماند، شاهد و مشهودى كه از حيطۀ تعريف بيرون است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۱۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۱۵ </center> | ||
اقوال | ==اقوال مفسّران درباره مراد از «شاهد و مشهود»== | ||
== | مفسّران در تفسير «شاهد» و «مشهود»، سخنان بسيار دارند كه بعضى، آن ها را تا سى وجه شمرده اند. از قبيل اين كه بعضى گفته اند: «شاهد» روز جمعه و «مشهود» روز عرفه است. يا شاهد روز عيد قربان و مشهود روز عرفه است. و يا شاهد روز عرفه و مشهود، روز قيامت است. يا شاهد فرشته است كه عليه انسان شهادت مى دهد و مشهود، روز قيامت است. و يا اين كه شاهد گواهانند كه عليه مردم شهادت مى دهند و مشهود، مردمى هستند كه عليه شان شهادت داده شده. | ||
و يا | و يا اين كه: «شاهد» امّت اسلام و «مشهود» ساير امّت ها هستند. و يا شاهد اعضاى بنى آدم و مشهود، خود آدمى است. و يا شاهد حَجَرالاسود و مشهود، حاجيان هستند. و يا شاهد شب و روزها و مشهود، بنى آدم است. و يا شاهد انبيا و مشهود، محمّد «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» است. و يا شاهد خداى سبحان و مشهود، كلمۀ «لا إله إلا الله» است. | ||
و يا | |||
و اكثر اين اقوال - به طورى كه ملاحظه مى كنيد - مبنى بر اين است كه | و يا اين كه: «شاهد» خلق و «مشهود» حق است. يا «شاهد» خداى تعالى و «مشهود» روز قيامت است. يا شاهد آدم و ذرّيه او، و مشهود روز قيامت است. يا شاهد روز ترويه، و مشهود روز عرفه است. و يا روز دوشنبه و روز جمعه است. و يا اين كه «شاهد» مقربين و «مشهود» عليّين هستند. و يا «شاهد» طفل در داستان اخدود است كه به مادرش گفت: «صبر كن كه تو بر حقى»، و «مشهود» خودِ واقعه است. و يا اين كه: «شاهد» ملائكۀ دنبال رو و نويسندۀ اعمال، و «مشهود» قرآن فجر است. و اقوال ديگرى از اين قبيل. | ||
و چطور ممكن است منطبق | |||
و اكثر اين اقوال - به طورى كه ملاحظه مى كنيد - مبنى بر اين است كه «شهادت» را به معناى اداى شهادت بگيريم. و بعضى مبنى بر اين است كه براى «شاهد و مشهود»، دو معنا قائل شويم. و خوانندۀ محترم، ضعف اين دو اساس را به دست آورد و توجه فرمود كه: مناسب تر با سياق اين است كه اين دو كلمه را به معناى «مشاهده» بگيريم، هرچند كه مستلزم شهادت به معناى ادا در روز قيامت هم باشد، و «شاهد» قابل انطباق بر رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلّم» نيز باشد. | |||
و چطور ممكن است منطبق نباشد، با اين كه خود خداى تعالى، او را «شاهد» خوانده و فرموده: «يَا أيُّهَا النّبىّ إنّا أرسلناك شاهداً و مُبشّراً و نذيراً». و نيز او را «شهيد» خوانده و فرموده: «ليكونَ الرّسُولُ شهيداً عليكم»، و خواننده توجه فرمود كه گفتيم شهادت بر اعمال از ناحيۀ شاهدان اعمال، چه معنا دارد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۱۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۱۶ </center> | ||
در اين سوگندها جواب حذف شده | در اين سوگندها جواب حذف شده. چون با بودن آيه «إنّ الّذين فتنُوا المُؤمنينَ و المؤمنات... ذلك الفَوزُ الكبير»، احتياجى به ذكر آن نبود. و آيه «قُتِل أصحابُ الأخدُود...» هم، إشعار به آن داشت، و خوانندۀ اين آيات مى فهمد كه تقدير كلام چنين است: «به آسمان داراى برج ها و به روز موعود و به شاهد و مشهود سوگند، كه آزار دهندگان مؤمنان عذابى در جهنم دارند و خداوند، مؤمنان صالح را - اگر خلوص به خرج دهند - موفق به صبر مى كند، و در حفظ ايمانشان از كيد دشمنان ياريشان مى فرمايد؛ همانطور كه در داستان اخدود كرد». | ||
ویرایش