هود ٤٣

از الکتاب
کپی متن آیه
قَالَ‌ سَآوِي‌ إِلَى‌ جَبَلٍ‌ يَعْصِمُنِي‌ مِنَ‌ الْمَاءِ قَالَ‌ لاَ عَاصِمَ‌ الْيَوْمَ‌ مِنْ‌ أَمْرِ اللَّهِ‌ إِلاَّ مَنْ‌ رَحِمَ‌ وَ حَالَ‌ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ‌ فَکَانَ‌ مِنَ‌ الْمُغْرَقِينَ‌

ترجمه

گفت: «بزودی به کوهی پناه میبرم تا مرا از آب حفظ کند!» (نوح) گفت: «امروز هیچ نگهداری در برابر فرمان خدا نیسست؛ مگر آن کس را که او رحم کند!» در این هنگام، موج در میان آن دو حایل شد؛ و او در زمره غرق‌شدگان قرار گرفت!

|گفت: به زودى به كوهى پناه خواهم برد كه مرا از آب در امان نگاه دارد. [نوح‌] گفت: امروز از فرمان خداوند هيچ نگاه دارنده‌اى نيست مگر كسى كه [خدا بر او] رحم كند. و موج ميانشان حايل شد و از غرق شدگان گرديد
گفت: «به زودى به كوهى پناه مى‌جويم كه مرا از آب در امان نگاه مى‌دارد.» گفت: «امروز در برابر فرمان خدا هيچ نگاهدارنده‌اى نيست، مگر كسى كه [خدا بر او] رحم كند.» و موج ميان آن دو حايل شد و [پسر] از غرق‌شدگان گرديد.
آن پسر (نادان نااهل) پدر را پاسخ داد که من به زودی بر فراز کوهی روم که از خطر آبم نگه دارد، نوح گفت: امروز هیچ کس را از (قهر) خدا جز لطف او پناه نیست. و موج میان آنها جدایی افکند و پسر با کافران به دریا غرق شد.
گفت: به زودی به کوهی که مرا از [این] آب نگه دارد، پناه می برم. نوح گفت: امروز در برابر عذاب خدا هیچ نگه دارنده ای نیست مگر کسی که [خدا بر او] رحم کند. و موج میان آن دو حایل شد و پسر از غرق شدگان گردید.
گفت: من بر سر كوهى كه مرا از آب نگه دارد، جا خواهم گرفت. گفت: امروز هيچ نگهدارنده‌اى از فرمان خدا نيست مگر كسى را كه بر او رحم آورد. ناگهان موج ميان آن دو حايل گشت و او از غرق‌شدگان بود.
گفت به زودی در کوهی پناه می‌گیرم که مرا از سیلاب در امان می‌دارد، [نوح‌] گفت امروز در برابر امر الهی، پشت و پناهی وجود ندارد، مگر کسی که [خداوند] بر او رحمت آورده باشد، و در میان ایشان موج حایل شد، و او از غرق شدگان گردید
گفت: بزودى به كوهى پناه مى‌برم كه مرا از آب نگاه دارد. [نوح‌] گفت: امروز از فرمان- عذاب- خداى هيچ نگهدارنده‌اى نيست مگر آن كه [خدا] بر او رحم آرد. و موج ميان آن دو جدايى افكند، پس از غرق‌شدگان گشت.
(پسر لجوج و مغرور نوح) گفت: به کوه بزرگی می‌روم و مأوی می‌گزینم که مرا از سیلاب محفوظ می‌دارد (و از غرقاب مصون.) نوح گفت: امروز هیچ قدرتی در برابر فرمان خدا (مبنی بر غرق و هلاک‌شدن کافران) پناه نخواهد داد مگر کسی را که مشمول رحمت خدا گردد و بس. (در همین هنگام موجی برخاست و او را در کام خود فرو برد) و موج میان پدر و پسر جدائی انداخت و پسر در میان غرق‌شدگان جای گرفت (و خیال خام، او را از راه آب دنیا، به آتش آخرت انداخت).
گفت: «به زودی به کوهی پناه می‌جویم که مرا از (سیل) آب نگه می‌دارد.» (نوح) گفت: «امروز نگهدارنده‌ای از امر خدا نیست. جز هر که خدا (بر او) رحم کند.» و موج میان آن دو حایل شد. پس (این پسر) از غرق‌شدگان بود.
گفت زود است پناه برم به کوهی که نگه داردم از آب گفت نیست نگهدارنده‌ای امروز از امر خدا مگر آن را که رحم کرده است و حایل شد میان ایشان موج پس شد از غرق‌شدگان‌

He said, “I will take refuge on a mountain—it will protect me from the water.” He said, “There is no protection from Allah’s decree today, except for him on whom He has mercy.” And the waves surged between them, and he was among the drowned.
ترتیل:
ترجمه:
هود ٤٢ آیه ٤٣ هود ٤٤
سوره : سوره هود
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«سَآوِی»: پناه خواهم برد. منزل و مأوی خواهم ساخت. «عاصِمَ»: بازدارنده و حفظ‌کننده. این واژه می‌تواند به معنی ذی‌عصمت، یعنی محفوظ و مصون باشد، و معنی چنین شود: امروز هیچ کسی از مرگ نجات پیدا نمی‌کند مگر آن کسی که مشمول رحمت خدا گردد. «حَالَ بَیْنَهُمَا»: میان آن دو حائل شد و میان آن دو جدائی انداخت (نگا: انفال / ، سبأ / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَ سَآوِي إِلى‌ جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْماءِ قالَ لا عاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ وَ حالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ «43»

(پسر نوح) گفت: بزودى به كوهى پناه مى‌برم تا مرا از آب حفظ كند. (نوح) گفت: امروز جز (براى افراد مؤمن) و كسانى كه مورد رحم قرار گرفته‌اند، هيچ حافظ (و پناهگاهى) در مقابل قهر الهى نيست. (در اين هنگام) موجى ميان آن دو جدايى انداخت و او (پسر نوح) غرق گرديد.

نکته ها

امام صادق عليه السلام فرمودند: در ماجراى حضرت نوح عليه السلام، به جز خانه‌ى خدا كعبه، آب تمام دنيا را فراگرفت. «1»

پیام ها

1- در خطرات و مشكلات، موحّد به خدا و مشرك به كوه پناه مى‌برد. تكيه به شرق، غرب، مال و مقام، شرك است. «سَآوِي إِلى‌ جَبَلٍ»

2- اگر قهر خداوند فرا رسد، كوه‌هاى مستحكم و استوار نمى‌توانند در مقابل آب نرم و روان، سبب نجات باشند. «جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْماءِ قالَ لا عاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ»

3- آب كه مايه‌ى حيات همه‌ى جانداران است، به امر الهى مايه‌ى هلاك وعذاب‌


«1». تفسير نورالثقلين.

جلد 4 - صفحه 63

مى‌شود. «لا عاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ»

4- حوادث طبيعى تصادف نيست، فرمان حكيمانه‌ى خداوند است. «أَمْرِ اللَّهِ»

5- از قهر خدا تنها بايد به خدا پناه برد. «1» لا عاصِمَ الْيَوْمَ‌ ... إِلَّا مَنْ رَحِمَ‌

6- نتيجه‌ى‌ «مَعَ الْكافِرِينَ» بودن، «مِنَ الْمُغْرَقِينَ» شدن است.

7- در كيفر الهى، روابط خانوادگى وخويشاوندى تأثيرى ندارد. پسرِ ناخلف پيامبر خدا در مقابل پدر غرق مى‌شود وپدر بايد تسليم باشد. «حالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ»

8- گرچه خداوند رحيم است، امّا حكيم نيز هست. گاهى از رحمت، سينه‌ى مادر را قبل از تولّد فرزند پر از شير مى‌كند و گاهى از حكمت، فرزند را در برابر چشم پدر هلاك مى‌سازد. «مِنَ الْمُغْرَقِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قالَ سَآوِي إِلى‌ جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْماءِ قالَ لا عاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلاَّ مَنْ رَحِمَ وَ حالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ (43)

قالَ سَآوِي إِلى‌ جَبَلٍ‌: گفت پسر در جواب پدر، زود باشد كه پناه برم به كوهى كه از غايت بلندى. يَعْصِمُنِي مِنَ الْماءِ: نگه دارد مرا از غرق شدن در آب. قالَ لا عاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ‌: فرمود نوح: نگاهدارى نيست امروز كه منع كند و باز دارد چيزى از عذاب خدا، يا هيچكس ممنوع و محفوظ نيست امروز از عذاب الهى. إِلَّا مَنْ رَحِمَ‌: مگر آنكه خداى تعالى بر او بخشايش فرمايد. در اثناء مكالمه پسر و پدر طوفان شديد شد. وَ حالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ‌: و حايل شد ميان پدر و پسر موج طوفان. فَكانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ‌: پس گشت پسر از جمله غرق شدگان.

در تفسير شيخ ابو الفتح قدس الله سره: مدت چهل روز آب از آسمان مى‌آمد و در هوا معلق ايستاد و آب از زمين هم جوشيد، بعد از چهل روز هر دو آب بهم رسيد، چنانچه فرمايد «فالتقى الماء على امر قد قدر» كنعان غرق و همه عالم را آب فرا گرفت به حدى كه چهل گز از سر كوهها گذشت و همه عالم خراب و تمام كفار هلاك و كسى از آنها باقى نماند، بلكه جنبنده‌اى روى زمين‌

جلد 6 - صفحه 72

گذاشته نشد. «1» نكته ادبيه: قوله تعالى‌ «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» در قرائت حمزه و كسائى به فتح ميم (مجرى) و ضم ميم دوم (مرسى) كه مصدر باشد و مفعل در مزيد بر ثلاثى به معنى مصدر قياسى مطّرد است. قرائت شاذّ «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» بنابر فاعل از اجرى و ارسى تا صفت اسم خدا باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ هِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبالِ وَ نادى‌ نُوحٌ ابْنَهُ وَ كانَ فِي مَعْزِلٍ يا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنا وَ لا تَكُنْ مَعَ الْكافِرِينَ (42) قالَ سَآوِي إِلى‌ جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْماءِ قالَ لا عاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلاَّ مَنْ رَحِمَ وَ حالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ (43)

ترجمه‌

و آن ميبرد ايشانرا در ميان موجهائى مانند كوهها و آواز داد نوح پسرش را و بود در كنارى كه اى پسرك من سوار شو با ما و مباش با كافران‌

گفت زود باشد پناه برم بكوهى كه نگهدارد مرا از آب گفت نيست نگهدارنده‌اى امروز از فرمان خدا مگر آنكس كه رحم كرد و حائل شد ميان آن دو موج پس بود از غرق شدگان.

تفسير

موج جمع موجه است كه هر يك مانند كوهى بود از جهت ارتفاع و تراكم و در خصال از امام كاظم عليه السّلام و در عيون از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه حضرت نوح چون سوار بر كشتى شد به او وحى رسيد كه اگر از غرق ترسيدى هزار مرتبه لا اله الا اللّه بگو پس از من بخواه نجات را نجات ميدهم تو را از غرق و كسانيرا كه ايمان آوردند با تو و چون او و همراهانش در كشتى نشستند گردابى پديدار گشت و باد تندى وزيدن گرفت و نوح مشوّش شد و مجال نيافت و نتوانست كه هزار مرتبه لا اله الا اللّه بگويد ناچار بزبان سريانى گفت هيلوليا الفا الفا يا ماريا اتقن پس گرداب ساكن شد و كشتى براه افتاد و حضرت نوح فرمود كلاميكه مرا از غرق نجات داد سزاوار است كه هميشه با من باشد و در انگشترى خود نقش نمود لا اله الا اللّه الف مرّة رب اصلح و در احتجاج از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كه چون نوح عليه السّلام در كشتى نشست و از غرق شدن ترسيد متوسل شد به محمّد و آل او پس نجات داد او را خدا و با روايت اولى منافات ندارد زيرا ممكن است براى توسل به‌


جلد 3 صفحه 83

آن ذوات مقدّسه بدون اتمام ذكر نجات يافته باشد و قمّى ره و عيّاشى نيز از آنحضرت نقل نموده كه كنعان پسر حضرت نوح نبود بلكه پسر زن او بود و اين لغت طى است كه پسر زن را ابنه گويند يعنى بفتح هاء و در مجمع از امير المؤمنين و صادقين عليهم السلام نقل نموده كه ايشان به اين نحو قرائت نموده‌اند و ابنها نيز قرائت شده است و بنابراين مرجع ضمير واعله زوجه آنحضرت است كه مستفاد از اهل است و در قرائت ائمّه عليهم السلام الف براى تخفيف حذف شده است و مراد از معزل كناره‌اى از زمين است كه كنعان براى عزل خود از اصحاب پدر اختيار نموده بود و بعضى گفته‌اند او با پدر خود بنفاق زيست ميكرد و حضرت نوح نميدانست او كافر است لذا او را ندا فرمود و بعضى گفته‌اند ميدانست ولى در اينموقع او را طلبيد براى آنكه شايد قبول ايمان كند و داخل در كشتى شود در هر حال سعادت نصيب او نشد و بعذاب الهى گرفتار گرديد و مراد از من رحم ظاهرا خداوند است كه رحم كرد آنروز بر اهل ايمان و نجات داد ايشانرا از غرق يعنى نيست نگهدارنده‌اى از عذاب خدا امروز مگر خود او و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه نيست مانعى از عذاب خدا امروز مگر رحمت او كه شامل حال كسى شود يا نيست ممنوعى از عذاب خدا مگر كسيكه مشمول رحمت او شده است. و لطف و دقت و سلامت از تقدير و ظهور معناى اول بر اهل ادب مخفى نخواهد بود.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قال‌َ سَآوِي‌ إِلي‌ جَبَل‌ٍ يَعصِمُنِي‌ مِن‌َ الماءِ قال‌َ لا عاصِم‌َ اليَوم‌َ مِن‌ أَمرِ اللّه‌ِ إِلاّ مَن‌ رَحِم‌َ وَ حال‌َ بَينَهُمَا المَوج‌ُ فَكان‌َ مِن‌َ المُغرَقِين‌َ (43)

پسر نوح‌ ‌در‌ جواب‌ پدرش‌ ‌گفت‌ زود ‌باشد‌ پناه‌ ميبرم‌ بكوه‌ ديگر محفوظ ميشوم‌ ‌از‌ غرق‌ فرمود امروز كسي‌ محفوظ نميماند ‌از‌ اراده‌ ‌خدا‌ مگر كساني‌ ‌که‌ مورد رحمت‌ ‌او‌ واقع‌ شوند يك‌ مرتبه‌ موجي‌ ‌بر‌ خواست‌ و ‌بين‌ پدر و پسر حائل‌ شد و پسر ‌از‌

جلد 11 - صفحه 56

غرق‌ ‌شده‌ ‌کان‌ شد.

‌قال‌ كنعان‌ ‌در‌ جواب‌ نوح‌ سآوي‌ سين‌ استقبال‌ و آوي‌ پناه‌ آوردن‌ و جاگير شدن‌ ‌است‌ چنانچه‌ مأوي‌ پناهگاه‌ و منزل‌ و جاي‌ سكونت‌ ‌است‌ ‌الي‌ جبل‌ چون‌ توهّم‌ نميكرد ‌که‌ كوه‌ ‌هم‌ زير آب‌ ميرود و خوف‌ ‌از‌ دخول‌ كشتي‌ داشت‌ چون‌ سكونت‌ ندارد و روي‌ آب‌ تزلزل‌ دارد.

يَعصِمُنِي‌ مِن‌َ الماءِ و ‌اينکه‌ كمال‌ جهالت‌ و حماقت‌ ‌است‌ زيرا ‌بر‌ فرض‌ كوه‌ زير آب‌ نرود سپس‌ بچه‌ وسيله‌ ميتوان‌ ‌از‌ كوه‌ بمنزل‌ ‌ يا ‌ جاي‌ تعيش‌ رفت‌ ‌با‌ اينكه‌ مقابل‌ دريا ‌است‌ بعلاوه‌ سباع‌ ‌هم‌ ‌در‌ يك‌ همچه‌ موقعي‌ بكوه‌ ميزنند آنجا يك‌ نفر آدم‌ ‌را‌ بيابند و گرسنه‌ هستند ‌با‌ ‌او‌ چه‌ ميكنند بعلاوه‌ بادهاي‌ سخت‌ بخصوص‌ بالاي‌ كوه‌ انسان‌ ‌را‌ پرت‌ ميكند ‌در‌ دريا.

قال‌َ لا عاصِم‌َ اليَوم‌َ مِن‌ أَمرِ اللّه‌ِ ‌اينکه‌ آب‌ آب‌ رحمت‌ نيست‌ آب‌ غضب‌ ‌است‌ و بلاي‌ الهي‌ ‌است‌ و راه‌ فرار ‌براي‌ كسي‌ نيست‌ إِلّا مَن‌ رَحِم‌َ ‌که‌ فقط اهل‌ كشتي‌ باشند وَ حال‌َ بَينَهُمَا المَوج‌ُ كشتي‌ روي‌ آب‌ افتاد و موج‌ دريا كشتي‌ ‌را‌ حركت‌ داد و ‌بين‌ ‌اينکه‌ دو حائل‌ شد و كنعان‌ ‌را‌ غرق‌ نمود فَكان‌َ مِن‌َ المُغرَقِين‌َ خدمت‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ عرض‌ كردند ‌که‌ افلاطون‌ گفته‌ (الحوادث‌ سهام‌ و الافلاك‌ قصي‌ و الانسان‌ هدف‌ و الرامي‌ ‌هو‌ اللّه‌ فاين‌ المفرّ) حضرت‌ فرمود

ففرّوا ‌الي‌ اللّه‌

الذاريات‌ ‌آيه‌ 50.

برگزیده تفسیر نمونه


]

اشاره

(آیه 43)- لذا این فرزند لجوج و کوتاه فکر به گمان این که با خشم خدا می‌توان به مبارزه برخاست، فریاد زد (پدر برای من جوش نزن) به زودی به کوهی پناه می‌برم که (دست این سیلاب به دامنش هرگز نخواهد رسید و) مرا در دامان خود پناه خواهد داد» (قالَ سَآوِی إِلی جَبَلٍ یَعْصِمُنِی مِنَ الْماءِ).

نوح باز مأیوس نشد، بار دیگر به اندرز و نصیحت پرداخت، شاید فرزند کوتاه فکر از مرکب غرور و خیره سری فرود آید و راه حق پیش گیرد، به او «گفت:

فرزندم امروز هیچ قدرتی در برابر فرمان خدا پناه نخواهد داد» (قالَ لا عاصِمَ الْیَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ). «تنها نجات از آن کسی است که مشمول رحمت خدا باشد و بس» (إِلَّا مَنْ رَحِمَ).

ج2، ص346

«در این هنگام موج (ی برخاست و فرزند نوح را همچون پر کاهی از جا کند و) در میان آن دو حائل شد و او در زمره غرق شدگان قرار گرفت» (وَ حالَ بَیْنَهُمَا الْمَوْجُ فَکانَ مِنَ الْمُغْرَقِینَ).

درسهای تربیتی در طوفان نوح:

اشاره

همان گونه که می‌دانیم هدف اصلی قرآن از بیان سرگذشت پیشینیان بیان درسهای عبرت و نکات آموزنده و تربیتی است و در همین قسمت نکته‌های بسیار مهمی نهفته است که به قسمتی از آن ذیلا اشاره می‌شود:

1- پاکسازی روی زمین:

درست است که خداوند، «رحیم» و مهربان است ولی نباید فراموش کرد که او در عین حال، «حکیم» نیز می‌باشد، به مقتضای حکمتش هرگاه قوم و ملتی فاسد شوند و دعوت ناصحان و مربیان الهی در آنها اثر نکند، حق حیات برای آنها نیست، سر انجام از طریق انقلابهای اجتماعی و یا انقلابهای طبیعی، سازمان آنها در هم کوبیده و نابود می‌شود.

این نه منحصر به قوم نوح بوده است و نه به زمان و وقت معینی، یک سنت الهی است در همه اعصار و قرون و همه اقوام و ملتها و حتی در عصر و زمان ما! و چه بسا جنگهای جهانی اول و دوم اشکالی از این پاکسازی باشد.

2- مجازات با طوفان چرا؟

درست است که یک قوم و ملت فاسد باید نابود شوند و وسیله نابودی آنها هر چه باشد تفاوت نمی‌کند، ولی دقت در آیات قرآن نشان می‌دهد که بالاخره تناسبی میان نحوه مجازاتها و گناهان اقوام بوده و هست.

فرعون تکیه گاه قدرتش را رود «عظیم نیل» و آبهای پربرکت آن قرار داده بود و جالب این که نابودی او هم به وسیله همان شد! قوم نوح جمعیت کشاورز و دامدار بودند و چنین جمعیتی همه چیز خود را از دانه‌های حیاتبخش باران می‌داند، اما سر انجام همین باران آنها را از بین برد.

و اگر می‌بینیم انسانهای طغیانگر عصر ما در جنگهای جهانی اول و دوم به وسیله مدرنترین سلاحهایشان در هم کوبیده شدند، نباید مایه تعجب ما باشد چرا که همین صنایع پیشرفته بود که تکیه گاه آنها در استعمار و استثمار خلقهای

ج2، ص347

مستضعف جهان محسوب می‌شد!

3- پناهگاههای پوشالی:

معمولا هر کس در مشکلات زندگی به چیزی پناه می‌برد، گروهی به ثروتشان، گروهی به مقام و منصبشان، عده‌ای به قدرت جسمانیشان، و جمعی به نیروی فکریشان، ولی همان گونه که آیات فوق به ما می‌گوید، و تاریخ نشان داده، هیچ یک از اینها در برابر فرمان پروردگار کمترین تاب مقاومت ندارد، و همچون تارهای عنکبوت که در برابر وزش طوفان قرار گیرد بسرعت درهم می‌ریزد.

فرزند نادان و خیره سر نوح پیامبر (ع) نیز در همین اشتباه بود، گمان می‌کرد کوه می‌تواند در برابر طوفان خشم خدا به او پناه دهد، اما چه اشتباه بزرگی! حرکت یک موج کار او را ساخت و به دیار عدمش فرستاد.

4- کشتی نجات:

در روایاتی که از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در کتب شیعه و اهل تسنن آمده است خاندان او یعنی امامان اهل بیت و حاملات مکتب اسلام به عنوان «کشتی نجات» معرفی شده‌اند. یعنی، هنگامی که توفانهای فکری و عقیدتی و اجتماعی در جامعه اسلامی رخ می‌دهد تنها راه نجات، پناه بردن به مکتب اهل بیت علیهم السّلام است.

نکات آیه

۱- پسر نوح ، دعوت او را (گرایش به توحید و ...) نپذیرفت و از سوار شدن بر کشتى امتناع کرد. (یبنىّ ارکب معنا و لاتکن مع الکفرین. قال سأوى إلى جبل یعصمنى من الماء)

۲- فرزند نوح ، مأوا گرفتن در کوه را مایه نجات از حادثه طوفان مى پنداشت. (قال سأوى إلى جبل یعصمنى من الماء) «اُوىّ» (مصدر آوى) به معناى رجوع کردن و منضم شدن و جاى گرفتن است و «عصمة» (مصدر یعصم) به معناى منع کردن و بازداشتن است. بنابراین «سأوى ...»; یعنى ، به زودى به کوهى مى روم که مرا از [خطر] این آب باز دارد.

۳- سرزمینى که نوح و قومش در آن سکونت داشتند ، منطقه اى کوهستانى بود. (قال سأوى إلى جبل یعصمنى من الماء) نکره آوردن «جبل» نشانگر آن است که پسر نوح ، کوه مخصوصى را در نظر نداشت; بلکه تصمیمش بر آن بود که کوه مناسبى را برگزیند. بنابراین در اطراف وى کوههاى متعددى وجود داشت و این نشانه کوهستانى بودن آن منطقه است.

۴- نوح(ع) ، فرزندش را از بى ثمربودن صعود بر کوه و منحصر بودن راه نجات در بهره جستن از امداد الهى ، آگاه ساخت. (لاعاصم الیوم من أمر الله إلاّ من رحم)

۵- هیچ چیز و هیچ کس ، جز خداوند رحمان ، توانا بر نجات افراد از حادثه طوفان نوح نبود. (قال لاعاصم الیوم من أمر الله إلاّ من رحم) ظاهر جمله «لاعاصم ...» این است که «من رحم» استثنا از «لاعاصم» باشد. در این صورت باید گفت: مراد از «من رحم» رحم کننده ، یعنى خداوند است نه کسى که مورد رحمت قرار مى گیرد; یعنى: لاعاصم ... الا الراحم و هو الله.

۶- حادثه طوفان نوح ، عذابى برخاسته از فرمان خدا (لا عاصم الیوم من أمر الله) مراد از «أمر الله» همان حادثه طوفان و عذاب نازل شده بر قوم نوح است. تعبیر کردن از عذاب به «أمر الله» بیانگر آن است که آن عذاب به امر و فرمان الهى ، تحقق یافت.

۷- همه موجودات ، مقهور اراده و خواست خداوندند. (لا عاصم الیوم من أمر الله)

۸- نجات یافتن از حوادثى چون طوفان نوح (عذابهاى الهى) ، جز در سایه رحمت الهى ، امکان پذیر نیست. (لا عاصم الیوم من أمر الله إلاّ من رحم)

۹- نوح(ع) و همراهان او در کشتى ، بهره مندان از رحمت خدا (لا عاصم الیوم من أمر الله إلاّ من رحم)

۱۰- موجهایى کوه پیکر ، میان نوح(ع) و فرزندش حایل شد و مانع ادامه گفتوگوى آنان با یکدیگر گردید. (قال لا عاصم الیوم من أمر الله ... و حال بینهما الموج) «ال» در «الموج» عهد ذکرى و اشاره به همان امواج کوه پیکر (موج کالجبال) است.

۱۱- امواج سهمگین طوفان ، فرزند نوح را پیش از آنکه به کوهى پناه برد ، در خود فرو برد و هلاک کرد. (و حال بینهما الموج فکان من المغرقین)

۱۲- کفرپیشگان قوم نوح ، در طوفان آب غرق شدند و به هلاکت رسیدند. (فکان من المغرقین)

روایات و احادیث

۱۳- «صفوان بن مهران الجمّال عن الصادق جعفربن محمد - علیه السلام - قال: سار و أنا معه فى القادسیة حتى أشرف على النجف فقال: هو الجبل الذى اعتصم به إبن جدّى نوح علیه السلام فقال: «سآوى إلى جبل یعصمنى من الماء»... فغار فى الأرض ...;[۱] صفوان بن مهران جمّال از امام صادق(ع) نقل مى کند و مى گوید: من با امام صادق(ع) در سرزمین قادسیه همراه بودم تا به نجف نزدیک شد; پس فرمود: نجف جاى کوهى است که فرزند جدّم نوح به آن پناهنده شد و گفت: «سآوى إلى جبل یعصمنى من الماء» ... پس آن کوه در زمین فرو رفت...».

۱۴- «قال أبوعبدالله(ع): ... غرق جمیع الدنیا إلاّ موضع البیت ...;[۲] امام صادق(ع) فرمود: ... [در طوفان نوح] همه دنیا غرق شد مگر جایگاه خانه خدا ...».

موضوعات مرتبط

  • خدا: آثار رحمت خدا ۸; اهمیت امدادهاى خدا ۴; اختصاصات خدا ۴، ۵، ۸; اوامر خدا ۶; اهمیت نجات بخشى خدا ۴; حاکمیت اراده خدا ۷; حاکمیت مشیت خدا ۷; رحمت خدا ۵;عذابهاى خدا ۶; نجات از عذابهاى خدا ۸; نجات بخشى خدا ۵، ۸
  • رحمت: مشمولان رحمت ۹
  • عذاب: عذاب با طوفان ۶، ۱۲
  • عصیان: عصیان از نوح(ع) ۱
  • قوم نوح: جغرافیاى سرزمین قوم نوح ۳; سرزمین کوهستانى قوم نوح ۳; عذاب قوم نوح ۶ ، ۱۲; غرق قوم نوح ۱۲; هلاکت قوم نوح ۱۲
  • کعبه: کعبه در طوفان نوح(ع) ۱۴
  • موجودات: مقهوریت موجودات ۷
  • نجف اشرف: ۱۳
  • نوح(ع): بینش پسر نوح(ع) ۲; پسر نوح(ع) هنگام طوفان ۱۱; پناهگاه پسر نوح(ع) ۱۳; پناهندگى پسر نوح(ع) ۲، ۴; دعوتهاى نوح(ع) ۱; رحمت بر نوح(ع) ۹; رحمت بر همسفران نوح(ع) ۹; عصیان پسر نوح(ع) ۱;عمومیت طوفان نوح(ع) ۱۴; غرق پسر نوح(ع) ۱۱; قصه نوح(ع) ۱، ۲، ۴، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۴; کوه پسر نوح(ع) ۱۳; منشأ طوفان نوح(ع) ۶; نجات از طوفان نوح(ع) ۲، ۵، ۸; نوح(ع) و پسر نوح ۴، ۱۰;ویژگیهاى طوفان نوح(ع) ۱۰; هلاکت پسر نوح(ع) ۱۱

منابع

  1. من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۵۱، ح ۱، ب ۲۱۸; نورالثقلین، ج ۲، ص ۳۶۳، ح ۱۱۷.
  2. تفسیرقمى ، ج ۱ ، ص ۳۲۸; نورالثقلین ، ج ۲-  ، ص ۳۶۴ ، ح ۱۱۸.