هود ١

از الکتاب
کپی متن آیه
الر کِتَابٌ‌ أُحْکِمَتْ‌ آيَاتُهُ‌ ثُمَ‌ فُصِّلَتْ‌ مِنْ‌ لَدُنْ‌ حَکِيمٍ‌ خَبِيرٍ

ترجمه

الر، این کتابی است که آیاتش استحکام یافته؛ سپس تشریح شده و از نزد خداوند حکیم و آگاه (نازل گردیده) است!

الف، لام، را. كتابى است كه آيات آن استحكام يافته، سپس از جانب حكيمى آگاه توضيح داده شده است
الف، لام، راء. كتابى است كه آيات آن استحكام يافته، سپس از جانب حكيمى آگاه، به روشنى بيان شده است:
الر (اسرار این حرف نزد خدا و رسول است)، این قرآن کتابی است دارای آیاتی محکم که از جانب خدایی حکیم و آگاه به تفصیل و بسیار روشن بیان گردیده است.
الر ـ [این] کتابی [با عظمت] است که آیاتش [به صورت حقیقتی واحد] استواری واستحکام یافته، سپس از سوی حکیمی آگاه [در قالب سوره ها، آیه ها، حقایق اعتقادی، اخلاقی و عملی] تفصیل داده شده است.
الف، لام، را. كتابى است با آياتى استوار و روشن از جانب حكيمى آگاه.
الر الف لام راء کتابی است از سوی فرزانه‌ای آگاه که آیات آن استوار و روشن و شیواست‌
الف، لام، را. [اين‌] كتابى است كه آيتهاى آن از نزد دانايى با حكمت و آگاه استوار و پايدار گشته- كه به كتابى ديگر منسوخ نشود- و آنگاه به تفصيل بيان شده است،
الف. لام. را. (این قرآن) کتاب بزرگواری است که آیه‌های آن (توسّط خدا) منظّم و محکم گردیده است (و لذا تناقض و خلل و نسخی بدان راه ندارد) و نیز آیات آن از سوی خداوند (جهان) شرح و بیان شده است که هم حکیم است و هم آگاه (و کارهایش از روی کاردانی و فرزانگی انجام می‌پذیرد).
الر. (بگو:) «(این) کتابی است که آیات آن استحکام یافته، سپس از جانب حکیمی آگاه، مفصل و جداسازی شده است (تا)»
کتابی است که استوار شد آیتهای آن و سپس تفصیل داده شده است از نزد حکیمی دانا

Alif, Lam, Ra. A Scripture whose Verses were perfected, then elaborated, from One who is Wise and Informed.
ترتیل:
ترجمه:
سوره هود آیه ١ هود ٢
سوره : سوره هود
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الر»: الف. لام. را (نگا: بقره / . «أُحْکِمَتْ»: محکم و استوار و متقن و منظّم گردیده است. «ثُمَّ»: علاوه از آن. سپس. با توجّه به معنی اوّل بیانگر ترتیب اخباری، و با توجّه به معنی دوم، بیانگر ترتیب زمانی است. «فُصِّلَت»: شرح و بیان شده است. تدریجاً سوره سوره و آیه آیه برحسب وقائع و مصالح نازل شده است (نگا: إسراء / فرقان / ). همچون گردنبند، درّ و گوهرهای دلائل توحید، احکام، مواعظ، قصص، صفات حق تعالی، و وعد و وعیدها در آن به رشته کشیده شده است و با الفاظ زیبا و معانی والا آراسته و پیراسته گشته است. «مِن لَّدُنْ»: از جانب. از سوی.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ «1»

الف لام را، (قرآن) كتابى است كه آيات آن استوار گشته، آنگاه از جانب حكيمى آگاه، شرح و تفصيل داده شده است.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ «1»

الر: در تفسير فواتح سور قرآنيه، مفصّلا در سوره بقره مذكور شد و اينجا به‌


«1» مدرك سابق.

«2» جلد 2 ص 206.

جلد 6 - صفحه 11

ذكر اجمالى بعض اقوال اشعار مى‌رود:

1- اسامى سور.

2- دالّ بر اسماء الهى.

3- اسامى قرآن.

4- قسمهاى سبحانى.

5- هر حرف آن مفتاح اسمى است از اسماء الهى.

6- مدت بقاى امت پيغمبر.

7- تسكيت براى كفار.

8- معناى آن نزد خدا و رسول و ائمه معصومين سلام اللّه عليهم اجمعين مى‌باشد كه امناء وحى الهى و مستودعان علم سبحانى هستند. و ضرر و منافاتى هم ندارد كه در قرآن مجيد محاوراتى باشد از اسرار خاصه بين خدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله. و چون مورد تكليف نيست دانستن آن لزومى نخواهد داشت.

كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ‌: قرآن كتابى است كه محكم و متقن است آيات آن؛ يعنى نسخ نشود چيزى از احكام و شرايع آن، چنانچه نسخ شد كتب و شرايع پيغمبران سلف؛ بلكه باقى باشد تا قيام قيامت و كتابى ناسخ آن نخواهد بود. ثُمَّ فُصِّلَتْ‌: 1- پس تفصيل داده شد به بيان حلال و حرام و ساير احكام.

2- محكم است آيات آن به امر و نهى. بعد تفصيل داده شد به وعد و وعيد و ثواب و عقاب.

3- محكم است آيات آن به تمامه؛ بعد تفرقه شد در انزال آيه‌اى بعد از آيه‌اى تا مكلّف، متمكن شود در تفكّر و تدبّر در آن.

4- محكم است در نظم و ترتيب به غايت وجوه فصاحت، بحدى كه معجزه باشد. پس تفصيل داده شد به شرع و بيان. بعبارة اخرى: محكم النظم و مفصّل الايات است.

5- متقن است آيات آن، پس نيست در آن خلل و نه باطلى. زيرا فعل محكم آن است كه فاعلش آن را در نهايت اتقان و احكام و استحكام نموده بطورى كه ابدا خلل و نقصى راه ندارد. بعد تفصيل داد آن را به اينكه قرار داد

جلد 6 - صفحه 12

آيات را متابع بعضى در عقب بعضى. «1» بيان: علوم دينيه كه موجب سعادت و ترقيات انسانى است يا نظريه باشد يا عمليه؛ اما نظريه: عبارت است از معرفت الهى و انبياء و ملائكه و كتب منزله و روز قيامت؛ و قرآن مشتمل است بر شرايف اين علوم و لطائف آن، به دلائل واضحه و شواهد هاديه، به طرق مختلفه و اقسام متفاوته، به بيانات شافيه.

اما عمليه: و آن عبارت است از تهذيب اعمال ظاهره، يعنى فقه كه احكام خمسه تكليفيه از واجب و حرام و مستحب و مكروه و مباح باشد در عبادات و معاملات و عقود و ايقاعات. و يا عبارت است از تهذيب اخلاق، و آن علم تصفيه باطن از رذائل و تحليه به فضائل و ترك صفات ذميمه و درك ملكات حميده باشد. و شخص عاقل منصف وقتى تأمل و تدبر در قرآن مجيد نمايد هر آينه دريابد كه اين كتاب سبحانيه مشتمل است بر اشرف مطالب روحانيه و اعلا مباحث الهيه. پس كتابى باشد محكم كه قابل نقض و هدم و تغيير و تبديل نخواهد بود.

مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ: اين كتاب نازل شده از جانب ذاتى كه حكيم است در افعال و تدابير خود. آگاه است به احوال خلق و مصالح ايشان از جزئى و كلى.

تبصره: آيه شريفه دلالت دارد بر حدوث قرآن به سه وجه:

1- قوله تعالى‌ «كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ» وصف فرموده قرآن را كه محكم است آيات آن. و احكام و اتقان ممكن نباشد مگر در چيزى كه حادث باشد؛ زيرا اين دو از صفت فعل و ملازم با حدوث است.

2- قوله تعالى‌ «ثُمَّ فُصِّلَتْ» و تفصيل منوط به تصرف و انفصال و افتراق، و آن تحقق نيابد مگر به جعل جاعل و ايجاد موجدى؛ و البته اين قسمت حدوث قرآن را ثابت نمايد.


«1» در تفسير مجمع البيان ج 5 ص 141 گفته.

جلد 6 - صفحه 13

3- قوله تعالى‌ «مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ» نازل شده از جانب حكيم خبير، و اين اضافه صحيح نباشد مگر در حادث؛ زيرا قديم محال است كه از غير صادر شده باشد. پس صدور قرآن ملازم با حدوث خواهد بود. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ «1» أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2» وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ «3» إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «4»

ترجمه‌

كتابيست كه محكم شده است آيتهاى آن پس تفصيل داده شده است از نزد درست كردار آگاه‌

كه نپرستيد مگر خدا را همانا من شما را از او ترساننده و مژده دهنده‌ام‌

و آنكه آمرزش خواهيد از پروردگارتان پس بازگشت كنيد بسوى او برخوردار ميكند شما را برخوردارى نيكوئى تا مدّتى نام برده شده و ميدهد به هر صاحب مزيّتى مزيّتش را و اگر رو گردانيد پس همانا من ميترسم بر شما عذاب روزى را بزرگ‌

بسوى خدا است بازگشت شما و او بر هر چيزى توانا است.

تفسير

راجع به الربيانى در اوّل سوره يونس گذشت و محكم بودن آيات قرآن از حيث نظم و ترتيب و لفظ و معنى و حجّت و دليل و مطابقه با حقّ و حقيقت و مأمون بودن از نقص و خلل و بطلان و نسخ و زوال واضح و مبرهن است و بنابراين كتاب خبر مبتداء محذوف است كه قرآن باشد چنانچه قمّى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آن قرآن است و نيز تفصيل داده شده است آيات قرآنيّه به بيان توحيد و نبوّت و امامت و معاد و دلائل آنها و مواعظ و نصايح و قصص و حكايات و بشارت و انذار و بيان هر حقّ و حقيقتى و بتدريج نازل شده است بر پيغمبر اكرم و آنحضرت قرائت فرموده است بر امّت بهمان نحو كه نازل شده است حتّى با فواصل آيات و بنابراين ممكن است اين جمله‌


جلد 3 صفحه 58

اشاره باشد بآنكه فواصل آيات و سور هم از قبل خداوند است چنانچه در اواخر تفسير سوره فاتحة الكتاب مفصّلا بيان شد و در هر صورت به اقتضاء حكمت و خبرويّت مفصّل و مرتّب شده است و كلمه ثمّ براى تراخى حالى است نه زمانى يعنى خصوصيّت و حالت تفصيل با حالت و خصوصيّت احكام متفاوت است و افتراق واضحى دارد و مقصود از انزال كتاب و احكام آيات و تفصيل آن آنستكه بندگان نپرستند جز خداوند يگانه را و بدانند كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم منذر است بعقاب و مبشّر است بثواب از طرف خداوند اهل شرك و توحيد را و آنكه استغفار نمايند و توبه كنند از عقائد و اعمال ناشايسته خودشان تا خداوند در دنيا مدّت عمرشان بآنها امنيّت و وسعت و نعمت عنايت فرمايد و همه را بكمال لايق بحالشان برساند و در آخرت به اجر جزيل و جزاى جميل فائز شوند و بدانند كه در صورت مخالفت و اعراض از امتثال اوامر الهى بعذاب روز قيامت كه از هر جهت روز بزرگى است گرفتار خواهند شد و ممكن است مراد عذاب دنيوى از قبيل خسف و صاعقه باشد و در هر حال بازگشت خلق بخالق است و او بر هر امر و هر نوع عذاب و هر مرتبه از آن قادر است و بنابراين بزرگى و عظمت چنين روزى بر كسى كه اندك توجّهى كند و از وادى غفلت بيرون آيد واضح و آشكار است و محتاج بتوضيح و بيان نيست.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِيم‌ِ

الر كِتاب‌ٌ أُحكِمَت‌ آياتُه‌ُ ثُم‌َّ فُصِّلَت‌ مِن‌ لَدُن‌ حَكِيم‌ٍ خَبِيرٍ «1»

‌در‌ اول‌ سوره‌ بقره‌ گفتيم‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ حروف‌ مقطعه‌ قرآن‌ رموزي‌ ‌است‌ ‌بين‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ و فقط اهل‌ بيت‌ ميدانند و جزو متشابهات‌ قرآني‌ ‌است‌ و ‌هر‌ چه‌ گفته‌ شود تفسير برأي‌ ‌است‌ فقط ‌در‌ برهان‌ ‌از‌ ‌إبن‌ بابويه‌ نقل‌ نموده‌ ‌که‌ ‌گفت‌

(‌قال‌ الصادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ الر انا اللّه‌ الرؤف‌)

و همين‌ حديث‌ ‌را‌ ‌از‌ سفيان‌ ثوري‌ ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ نيز روايت‌ كرده‌ و اللّه‌ العالم‌.

كِتاب‌ٌ أُحكِمَت‌ آياتُه‌ُ كتاب‌ قرآن‌ مجيد ‌است‌ ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ اسامي‌ قرآن‌ كتاب‌ ‌است‌ بمناسبت‌ آنكه‌ ‌در‌ لوح‌ محفوظ ثبت‌ ‌شده‌ إِنَّه‌ُ لَقُرآن‌ٌ كَرِيم‌ٌ فِي‌ كِتاب‌ٍ مَكنُون‌ٍ لا يَمَسُّه‌ُ إِلَّا المُطَهَّرُون‌َ واقعه‌ ‌آيه‌ 76‌-‌ 78. احكام‌ اتقان‌ و اثبات‌ ‌است‌ مقابل‌ سستي‌ و زوال‌ آيات‌، آيات‌ كتاب‌ ‌است‌ و اطلاق‌ ‌آيه‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌هر‌ ‌آيه‌ دليل‌ و برهان‌ و حجت‌ قاطعي‌ ‌است‌ ‌براي‌ حق‌ و واقع‌ و معجزه‌ ‌است‌ ‌براي‌ نبوّت‌.

ثُم‌َّ فُصِّلَت‌ فصل‌ مقابل‌ وصل‌ ‌است‌ ‌يعني‌ مشتمل‌ ‌بر‌ عقائد حقه‌ و اخلاق‌ فاضله‌ و مواعظ كافيه‌ و احكام‌ متقنه‌ موافق‌ حكم‌ و مصالح‌ لازمه‌ دنيويه‌ و اخرويه‌ و احوال‌ امم‌ ماضيه‌ و ‌غير‌ اينها ‌که‌ ‌هر‌ كدام‌ مستقل‌ و مجزي‌ ‌از‌ ديگري‌ ‌است‌.

مِن‌ لَدُن‌ حَكِيم‌ٍ خَبِيرٍ نظر ‌به‌ اينكه‌ قرآن‌ مجيد مشتمل‌ ‌بر‌ دو جمله‌ ‌است‌ انشائيات‌ و اخباريات‌ لذا ‌براي‌ انشائيات‌ صفت‌ حكمت‌ ‌را‌ ذكر فرمود ‌که‌ ‌اينکه‌ قرآن‌

جلد 11 - صفحه 4

‌از‌ جانب‌ خداوندي‌ ‌است‌ ‌که‌ عالم‌ بجميع‌ مصالح‌ و مفاسد و منافع‌ و مضار و خيرات‌ و شرور و محاسن‌ و مقابح‌ ‌است‌ و تمام‌ دستورات‌ ‌او‌ موافق‌ ‌با‌ حكم‌ و مصالح‌ ‌است‌ ‌که‌ قدر جامع‌ ‌آن‌ حكيم‌ ‌است‌. و ‌براي‌ اخباريات‌ صفت‌ خبير ذكر فرمود ‌که‌ عالم‌ بتمام‌ جزئيات‌ و قضايا و وقايعي‌ ‌که‌ ‌از‌ بدو خلقت‌ ‌تا‌ زمان‌ نزول‌ واقع‌ ‌شده‌ و آنچه‌ ‌تا‌ انتهاء خلقت‌ واقع‌ ميشود نازل‌ ‌شده‌ ‌که‌ تمام‌ صدق‌ و مطابق‌ ‌با‌ واقع‌ و حقيقت‌ ‌است‌ و كذب‌ و خلاف‌ واقع‌ و سهو و اشتباه‌ و نسيان‌ و جهل‌ و شك‌ ‌در‌ مبدء راه‌ ندارد

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 1)- چهار اصل مهم در دعوت انبیاء: این سوره با بیان اهمیت این کتاب بزرگ آسمانی شروع می‌شود، تا مردم به محتویات آن بیشتر توجه کنند.

ذکر حروف مقطعه خود دلیلی است بر اهمیت این کتاب بزرگ آسمانی که با تمام اعجاز و عظمتش از حروف مقطعه ساده‌ای که در اختیار همگان است همچون «الف، لام، راء» تشکیل شده است (الر).

و به دنبال این حروف مقطعه یکی از ویژگیهای قرآن مجید را با دو جمله بیان می‌کند، نخست این که: «کتابی است که تمام آیاتش متقن و مستحکم است» (کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ).

و «سپس شرح و تفصیل (تمام نیازمندیهای انسان در زمینه زندگی فردی

ج2، ص323

و اجتماعی، مادی و معنوی، در آن) بیان شده است» (ثُمَّ فُصِّلَتْ).

این کتاب بزرگ با این ویژگی از سوی چه کسی نازل شده است؟ «از نزد خدایی که هم حکیم است و هم آگاه» (مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ).

نکات آیه

۱- قرآن، کتابى باعظمت و داراى ساختارى بندبند به نام «آیه». کتب أُحکمت ءایته «کتاب» خبر براى مبتداى محذوف (ذلک) است و نکره آوردن آن براى تعظیم مى باشد; یعنى: ذلک الکتاب، کتابٌ عظیم الشأن .

۲- همه آیات قرآن و تعالیم آن متقن و از هر گونه خلل وبطلان پذیرى مبرّاست. کتب أُحکمت ءایته احکام (مصدر اُحکمت) به معناى اتقان است. بنابراین «اُحکمت آیاته» گویاى این است که: آیه هاى قرآن ،متقن است و هیچ خللى نداشته و بطلان در آنها راه ندارد.

۳- همه آیات قرآن، برخوردار از بیانى روشن و پیراسته از ابهام و پیچیدگى کتب أُحکمت ءایته ثم فصلت تفصیل (مصدر فصلت ) به معناى تبیین است. بنابراین «فصلت» گویاى این است که: آیه هاى قرآن، برخوردار از وضوح و روشنى است و در ارائه مقصود نه اجمالى دارد و نه تعقیدى.

۴- استوارى لفظ و معنا و نیز وضوح و روشنى مطالب، دو ویژگى شایسته براى هر کتاب کتب أُحکمت ءایته ثم فصلت

۵- گویایى و روشنى مطالب یک کتاب و نوشته، داراى اهمیتى خاص در دیدگاه قرآن کتب أُحکمت ءایته ثم فصلت ظاهر این است که «ثم» در آیه فوق، براى ترتیب و تراخى رتبى باشد نه تراخى زمانى. بر این اساس «ثم فصلت» دلالت بر این دارد که مبین و روشن بودن آیات، نسبت به اتقان آن، از اهمیت خاصى برخوردار است.

۶- کتابت قرآن، پس از نزول آن بر پیامبر(ص ) کتب أُحکمت ءایته اطلاق کتاب (نوشته و نگارش یافته) بر قرآن، یا بدان جهت است که آیه هاى آن، پس از نزول نوشته مى شده و یا توصیه اى است از جانب خدا که باید، به صورت کتاب درآید. در هر دوصورت، برداشت فوق استفاده مى شود.

۷- قرآن، کتابى است از ناحیه خداوند. کتب ... من لدن حکیم خبیر «من لدن ...» مى تواند هم قید براى «فصلت » و «اُحکمت» باشد و هم مى تواند قید براى کتاب گرفته شود. بنابراین آیه شریفه دلالت مى کند که قرآن از ناحیه خداوند حکیم و خبیر است و اتقان و تبیین آیاتش نیز از جانب اوست.

۸- خداوند، حکیم (کار دانى که امور را متقن بنا مى کند) و خبیر (آگاه) است. من لدن حکیم خبیر

۹-اتقان قرآن و روشنى آیه هاى آن، جلوه اى از حکیم و خبیر بودن خداوند است. کتب اُحکمت ءایته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر

۱۰- آیات قرآن، دلیلى است متقن وروشن بر الهى بودن قرآن و درستى حقایق مطرح شده در آن.* کتب اُحکمت ءایته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر کلمه «آیات» به معناى نشانه هاست. نامیده شدن بندهاى قرآن به این نام سپس توصیف آنها به اینکه از ناحیه خداى حکیم داناست، اشاره به این دارد که: جملات قرآن، آیت و نشانى بر الهى، حکیمانه و عالمانه بودن آنهاست. بنابراین آیه فوق را مى توان چنین معنا کرد: این قرآن، کتابى از ناحیه خداى حکیم و خبیر است و تک تک آیات آن، دلالت بر این مدعا دارد و این دلالت هم متقن است و هم واضح و روشن.

روایات و احادیث

۱۱- «عن سفیان بن سعید الثورى قال: قلت لجعفر بن محمد(ع)... یابن رسول الله ما معنى قول الله عزّوجل:«...الر...» قال:... الر فمعناه أنا الله الرؤف;[۱] سفیان بن سعید ثورى گوید:به جعفر بن محمد(ع) گفتم:... اى فرزند رسول خدا! معناى قول خداى عزوجل:«...الر...»چیست؟ فرمود:... معناى الر، أنا الله الرؤف است (یعنى الف رمز أنا و لام رمز الله و راء رمز رؤف مى باشد ) ».

۱۲- «عن أبى جعفر(ع) قال: إن حُیى بن أخطب و أخاه أبایاسر بن أخطب ونفراً من الیهود من أهل نجران أتوا رسول الله(ص) فقالوا له: ألیس فیما تذکر فیما أنزل الیک «الم»؟ قال:بلى ... ثم قال: (حُیى) لرسول الله(ص): هل مع هذا غیره؟ قال: نعم قال: هات قال: «الر» قال:... الألف واحد واللام ثلاثون والراء مأتان... فقال أبو جعفر(ع): ان هذه الأیات أنزلت منهنّ آیات محکمات هنّ أم الکتاب و أخر متشابهات وهى تجرى فى وجوه أخر على غیر ما تأول به حُیى و أبویاسر و أصحابه;[۲] از امام باقر(ع) روایت شده است که حُیى بن اخطب و برادرش ابویاسر و چند تن از یهود نجران نزد رسول خدا(ص) آمدند و گفتند: آیا در میان آنچه مى گویى بر تو نازل شده «الم» نیست؟ فرمود: چرا... آن گاه حُیىبه آن حضرت گفت: آیا غیر از «الم» نیزهست؟ فرمود: آرى گفت: بیاور، فرمود: «الر» گفت:... الف یک، لام سى و راء دویست...، امام باقر(ع) فرمود: آیات قرآن نازل شده در حالى که بخشى از آنها محکماتند که آنها اساس کتابند و بخشى دیگر متشابهات و این متشابهات راههاى تأویلى دارند غیر از آنچه حُیى و ابویاسر و یاران او تأویل کرده اند».

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: حکیم ۸، ۹; خبیر ۸، ۹
  • حروف مقطعه: مراد از حروف مقطعه ۱۱، ۱۲
  • خدا: نشانه هاى حکمت خدا ۹; نشانه هاى خبیر بودن خدا ۹
  • قرآن: آیات قرآن ۱; اتقان آیات قرآن ۲، ۹; تنزیه قرآن ۲; حقانیت آیات قرآن ۲; حقانیت تعالیم قرآن ۲; دلایل حقانیت قرآن ۱۰; دلایل وحیانیت قرآن ۱۰;ساختارقرآن ۱; عظمت قرآن ۱; کتابت قرآن ۶; متشابهات قرآن ۱۲; محکمات قرآن ۱۲; نزول قرآن ۶; نقش آیات قرآن ۱۰; وحیانیت قرآن ۷; وضوح آیات قرآن ۳، ۹; ویژگیهاى آیات قرآن ۲، ۳; ویژگیهاى قرآن۱، ۷
  • کتاب: اتقان کتاب ۴، ۵; وضوح کتاب ۴، ۵; ویژگیهاى کتاب ۴
  • کتب آسمانى: ۷

منابع

  1. معانى الأخبار، ص۲۲، ح ۱; نورالثقلین، ج ۲،ص۲۹۰،ح ۴.
  2. تفسیر قمى، ج ۱، ص ۲۲۳; بحارالأنوار، ج ۸۹، ص ۳۷۵، ح ۲.