لَنَسْفَعا

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

«لَنَسْفَعاً» از مادّه «سفع» (بر وزن عفو) به گفته بعضى از مفسران، معانى مختلفى دارد: گرفتن و به شدت کشیدن، سیلى به صورت زدن، چهره را سیاه کردن (آن سه قطعه سنگى را که به هنگام گذاردن دیگ بر روى آتش پایه هاى دیگ را تشکیل مى دهد نیز «سفع» مى نامند; چرا که سیاه و دود آلوده است) و بالاخره، علامت گذاردن و خوار کردن. و از همه مناسب تر در اینجا همان معناى اول است، هر چند در آیه مورد بحث، معانى دیگر نیز احتمال دارد (توجّه داشته باشید در اصل «لنسفع» بوده که نون تأکید خفیفه بر آن افزوده شده).

ریشه کلمه

قاموس قرآن

گرفتن. در صحاح گويد «سفعت بناصيته» يعنى پيشانى او را گرفت [علق:15]. نه چنى است اگر بس نكند حتماً از موى پيشانى او مى‏گيرم. در مجمع گويد:ناصيه موى جلوى سر است به علت متّصل شدن به سر ناصيه گفته شده كه ناصى يناصى به معنى چسبيدن است. «لَنَسْفَعاً» دو تأكيد دارد يكى لام، ديگرى نون دارد يكى لام، ديگرى نون تأكيد خفيفه. در كشاف گويد: با نون تأكيد ثقيله نيز خوانده شده و ابن مسعود «لَاَسْفَعاً» متكلم وحده خوانده است. طبرسى و زمخشرى گويد: سفع به معنى گرفتن و محكم كشيدن كشيدن و در قرآن با الف نوشته شده تا حكم وقف بر الف داشته باشد. و لام آن عهد و عوض از مضاف اليه است. اين كلمه در قرآن فقط يكبار آمده است.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...