غافر ٨٢

از الکتاب
کپی متن آیه
أَ فَلَمْ‌ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْضِ‌ فَيَنْظُرُوا کَيْفَ‌ کَانَ‌ عَاقِبَةُ الَّذِينَ‌ مِنْ‌ قَبْلِهِمْ‌ کَانُوا أَکْثَرَ مِنْهُمْ‌ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثَاراً فِي‌ الْأَرْضِ‌ فَمَا أَغْنَى‌ عَنْهُمْ‌ مَا کَانُوا يَکْسِبُونَ‌

ترجمه

آیا روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟! همانها که نفراتشان از اینها بیشتر، و نیرو و آثارشان در زمین فزونتر بود؛ امّا هرگز آنچه را به دست می‌آوردند نتوانست آنها را بی‌نیاز سازد (و عذاب الهی را از آنان دور کند)!

|آيا در زمين سير نكردند تا ببينند فرجام كسانى كه پيش از آنان بودند چه شد؟ آنها [از اهل مكّه‌] زيادتر و در روى زمين نيرومندتر و پر اثرتر بودند، ولى آنچه [از امكانات‌] به دست آورده بودند بى‌نيازشان نكرد
آيا در زمين نگشته‌اند تا ببينند فرجام كسانى كه پيش از آنان بودند چگونه بوده است؟ [آنها به مراتب از حيث تعداد،] بيشتر از آنان، و [از حيث‌] نيرو و آثار در روى زمين، استوارتر بودند، و[لى‌] آنچه به دست مى‌آوردند، به حالشان سودى نبخشيد.
آیا این مردم در زمین به سیر و سفر نرفتند تا عاقبت حال پیشینیانشان را که از اینها بسیار بیشتر و قوی‌تر و مؤثرتر در زمین بودند مشاهده کنند؟ (که چگونه همه هلاک شدند) و آنچه اندوختند آنها را (از مرگ و هلاکت) حفظ و حمایت نکرد.
آیا در زمین گردش نکردند تا با تأمل بنگرند که سرانجام کسانی که پیش از آنان بودند [و سرکشی و تکبّر می کردند] چگونه بود؟ همانان که نفراتشان از اینان بیشتر و از ایشان نیرومندتر بودند، و در زمین آثاری پایدارتر [چون قلعه ها و خانه های استوار و کاخ های بسیار محکم] داشتند، ولی نفرات و قدرت و آثاری که همواره به دست می آوردند [چیزی از عذاب خدا را] از آنان دفع نکرد.
آيا در زمين سير نكرده‌اند تا بنگرند كه عاقبت كسانى كه پيش از آنها مى‌آيسته‌اند چگونه بوده است؟ مردمى كه نيرويشان بيشتر و آثارشان در روى زمين فراوان‌تر بود. پس آن چيزها كه به دست مى آوردند سودشان نبخشيد.
آیا در زمین سیر و سفر نکرده‌اند که بنگرند سرانجام کسانی که پیش از آنان بوده‌اند چگونه بوده است آنان از ایشان پرشمارتر و پرتوان‌تر و پراثرتر بوده‌اند، اما آنچه به دست آوردند به کارشان نیامد
آيا در زمين گردش نكرده‌اند تا بنگرند كه سرانجام كسانى كه پيش از آنان بودند چگونه بود؟ آنان كه از ايشان نيرومندتر بودند و نشانه‌هاى بجامانده بيشترى در زمين داشتند پس آنچه فراهم مى‌كردند به كارشان نيامد- و عذاب را از آنها دفع نكرد-.
آیا در زمین به سیر و سیاحت نپرداخته‌اند تا ببینند سرنوشت کسانی که پیش از ایشان بوده‌اند به کجا کشیده است (و کارشان به کجا انجامیده است؟) آنان که از اینان نیرومندتر و دارای آثار بیشتری در زمین بوده‌اند، ولی چیزهائی که فرا چنگ آورده بودند ایشان را (از عذاب خدا) رهائی نداد و بدیشان سودی نبخشید.
آیا پس در (تاریخ و جغرافیای) زمین نگشته‌اند، تا ببینند فرجام کسانی که پیش از آنان بودند چگونه بوده است‌؟ (آنان) بیشتر از اینان و در نیرویی و در آثاری در زمین، استوارتر بودند و (اما) آنچه به دست می‌آورده‌اند، به حالشان سودی نبخشید.
آیا نگشتند در زمین تا بنگرند چگونه بوده است فرجام آنان که پیش از ایشان بودند بودند بیشتر از ایشان و سخت‌تر در نیرو و نشانیهای جای‌گذارده در زمین پس بی‌نیاز نکرد از ایشان آنچه بودند فراهم می‌کردند

Have they not journeyed through the land, and seen the outcome for those before them? They were more numerous than they, and had greater power and influence in the land. But what they had achieved availed them nothing.
ترتیل:
ترجمه:
غافر ٨١ آیه ٨٢ غافر ٨٣
سوره : سوره غافر
نزول : ١٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«کَانُوا أَکْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثَاراً فِی الأرْضِ»: (نگا: غافر / ). «فَمَآ أَغْنَی عَنْهُم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ»: (نگا: حجر / ، زمر / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ فَما أَغْنى‌ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ «82»

پس آيا در زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنان بوده‌اند چه شد (و چگونه نابود شدند؟ آنان) تعدادشان از اينان بيشتر و قدرت و آثارشان در زمين سخت‌تر (و فزون‌تر) بود، امّا آن چه را به دست آورده بودند به كارشان نيامد.

پیام ها

1- جهانگردى هدفدار مورد ستايش است. أَ فَلَمْ يَسِيرُوا ... فَيَنْظُرُوا

2- يكى از انتقادهاى قرآن هجرت نكردن براى كسب تجربه و عبرت و معارف است. أَ فَلَمْ يَسِيرُوا ... فَيَنْظُرُوا

3- تاريخ، از منابع معرفت و شناخت حقايق است. فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ‌ ... مِنْ قَبْلِهِمْ‌

4- مخالفت كفّار با پيامبر به خاطر مغرور شدن به قدرت و جمعيّت بود، لذا قرآن مى‌فرمايد: ما قوى‌تر از آنان را نابود كرديم. كانُوا أَكْثَرَ ... وَ أَشَدَّ

5- از عوامل سقوط و زوال تمدّن‌ها، مخالفت با انبيا و ترك سنّت‌هاى الهى است.

أَ فَلَمْ يَسِيرُوا ...

6- هر تمدن و پيشرفتى ملاك رستگارى و سعادت نيست. قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ فَما أَغْنى‌ عَنْهُمْ‌ ...

7- حفظ آثار اقوام گذشته، براى عبرت آيندگان لازم است. «فَيَنْظُرُوا»

8- در محاسبات خود امروزِ افراد و جوامع را نبينيم، عاقبت بين باشيم. كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ ...

9- جمعيّت و قدرت، مانع قهر الهى نيست. «أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً»

10- تمدن بشرى دائماً رو به پيشرفت نيست، برخى اقوام گذشته متمدن‌تر بودند.

جلد 8 - صفحه 302

«قَبْلِهِمْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً»

11- هر چه به دست آوريم در برابر قهر الهى پوچ است. «فَما أَغْنى‌ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ فَما أَغْنى‌ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ (82)

بعد از آن تهديد اهل انكار را فرمايد:

أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ‌: آيا سير نكرده‌اند منكران قدرت در زمين عاد و ثمود مانند يمن و شام، فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ‌: پس نظر كنند كه چگونه بود، عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ‌: سر انجام كار آنانكه بودند پيش از ايشان، كانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ‌: بودند امم ماضيه بيشتر از ايشان به عدد و مدد، وَ أَشَدَّ قُوَّةً: و شديدتر از حيث توانائى، وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ‌: و از روى نشانه‌ها در زمين كه آن قصور مشيّده و قلاع مرتفعه بناهاى عاليه است، يا نشانه‌هاى اقدام آنها در زمين كه دال است بر بزرگى اجسام آنها، با وجود اين قوت و شدت، چون تكذيب انبيا و انكار آيات نمودند، حق تعالى ايشان را به عذاب مستأصل ساخت و هلاك فرمود: فَما أَغْنى‌ عَنْهُمْ‌: پس دفع نكرد و باز نداشت از ايشان عذاب را، ما كانُوا يَكْسِبُونَ‌: آنچه بودند كه كسب مى‌كردند از جمع مال و منال و سپاه و بنيان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ يُرِيكُمْ آياتِهِ فَأَيَّ آياتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ (81) أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ فَما أَغْنى‌ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ (82) فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (83) فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ كَفَرْنا بِما كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ (84) فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْكافِرُونَ (85)

ترجمه‌

و مينماياند بشما نشانه‌هاى خود را پس كدام يك از نشانه‌هاى خدا را انكار ميكنيد

آيا پس گردش نميكنند در زمين پس بنگرند چگونه بود انجام كار آنانكه بودند پيش از آنها بودند بيشتر از آنها و سخت‌تر در توانائى و اثرهاى باقى در زمين پس كفايت نكرد از آنها آنچه بودند كسب ميكردند

پس چون آمدند آنها را پيغمبرانشان با معجزات شاد شدند بآنچه بود نزد آنها از دانش و احاطه نمود بآنها آنچه‌


جلد 4 صفحه 543

بودند بآن استهزاء ميكردند

پس چون ديدند عذاب ما را گفتند گرويديم بخدا بتنهائى و كافر شديم بآنچه بوديم بآن شرك آورندگان‌

پس نبود كه سود دهد آنها را گرويدنشان چون ديدند عذاب ما را بوده طريقه خدا كه بتحقيق گذشت در بندگانش و زيان كردند آنجا كافران.

تفسير

خداوند متعال بعد از اشاره ببعضى از نعم خود كه از آن جمله انعام بود و ذكر شد عمده آنها شتر است ميفرمايد و مينماياند بشما نشانه‌هاى قدرت و رحمت خود را پس كدام يك از آنها را ميتوانيد منكر شويد قطع نظر از ساير آيات الهى كه ذكر شده و ميشود همين شتر حيوان باين بزرگى و قوّت مسخّر شدنش براى انسان بطوريكه طفلى مهار او را بدست بگيرد و هر جا بخواهد ببرد چه اندازه دلالت بر قدرت و رحمت خدا نسبت به بندگان دارد هر قدر شخص در نفس خود و زمين خدا فكر و سير نمايد شواهد و دلائل توحيد و علم و حكمت و قدرت و رحمت خداوند ظاهر گردد بقدريكه نميتوان تعداد نمود از آن جمله آثار باقيه در راه شام و يمن است براى اهل مكه در مسافرتهاشان بآن بلاد از ابنيه خرابه و قنوات و قصور و انهار بائره امم سالفه كه دلالت دارد بر آنكه آنها بيشتر و قوى‌تر بودند از اينها و در نتيجه مخالفت با پيغمبرانشان معذّب شدند و تمام عماراتشان ويران و زير و زبر شد و هيچ يك از آنوسائل ظاهرى كه آنها تهيه نموده بودند براى آسايش خودشان بحال آنها فائده نداشت و مانع از نزول عذاب خدا بر آنها نشد و با آنكه وقتى انبياء آمدند و ادلّه دالّه بر نبوت خود را اقامه نمودند از معجزات و شواهد صدقشان آنها بعلم و دانش خودشان در امور دنيا از صناعت و فلاحت و تجارت مغرور شدند و فرحناك بودند بآن و لوازم تعيّش و كامرانى كه براى خود تهيه نموده بودند و انبياء عظام را كه از اوضاع آخرت و مفاسد تعيّشات دنيوى اخبار مينمودند و از عذاب الهى بيمشان ميدادند استهزاء ميكردند و در نتيجه همان عذاب كه مورد استهزاء آنها واقع شده بود احاطه نمود بر آنها بطوريكه راه فرارى براى آنان باقى نماند و همه بجزاى اعمال بدشان در دنيا رسيدند و چون شدّت عذاب خدا را مشاهده مينمودند اقرار بتوحيد حق ميكردند و از بتها بيزارى ميجستند ولى ديگر ايمان بحال آنها فائده نداشت چون از روى الجاء و ترس بود و چنين ايمانى قبول‌


جلد 4 صفحه 544

نميشود طريقه مرضيّه الهيّه از قديم بر اين جارى شده كه ايمان اختيارى مبنى بر فكر و تأمل در آيات را ميپذيرد نه ايمان اجبارى مبنى بر ترس و فرار از عذاب را و زيانى بالاتر از اين نيست كه لذّات دنيوى و نعيم اخروى خودشان را از دست داده ببدنامى و عذاب دنيا و آخرت گرفتار شدند در عيون از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند چرا خداوند فرعون را غرق نمود با آنكه او ايمان آورد و اقرار بتوحيد خدا نمود فرمود براى آنكه ايمان آورد وقت ديدن عذاب و ايمان در چنين وقتى قبول نميشود و اين حكم الهى است كه هميشه بوده و خواهد بود و باين دو آيه استشهاد فرمود و در كافى روايت نموده كه در زمان متوكل عباسى مردى نصرانى با زن مسلمانى زنا كرده بود او را آوردند حد بزنند مسلمان شد بعضى گفتند اسلام كفر و گناه او را از ميان برد و بعضى آراء ديگرى اظهار داشتند و متوكل بحضرت هادى امام دهم عليه السّلام مراجعه نمود و آنحضرت مرقوم فرمود بايد او را بزنند تا بميرد و سايرين منكر شدند و گفتند اين حكم دليلى ندارد و ثانيا براى طلب دليل بآنحضرت مراجعه شد و جوابى رسيد كه در آن بعد از بسمله اين دو آيه نوشته شده بود و متوكل بدستور حضرت عمل نمود و آنمرد زانى را بقدرى زدند كه مرد در ثواب الاعمال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره حم المؤمن را در هر شب بخواند خداوند گناهان گذشته و آينده او را بيامرزد و او را موفق به تقوى و پرهيزكارى فرمايد و آخرت او را بهتر از دنيا قرار دهد و از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه حم‌ها ريحانهاى قرآنند پس حمد و شكر نمائيد خدا را بحفظ و تلاوت آنها و ثواب زيادى براى آن بيان فرموده است و الحمد للّه رب العالمين و صلى اللّه على سيدنا محمد و آله الطاهرين.


جلد 4 صفحه 545

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ فَلَم‌ يَسِيرُوا فِي‌ الأَرض‌ِ فَيَنظُرُوا كَيف‌َ كان‌َ عاقِبَةُ الَّذِين‌َ مِن‌ قَبلِهِم‌ كانُوا أَكثَرَ مِنهُم‌ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً فِي‌ الأَرض‌ِ فَما أَغني‌ عَنهُم‌ ما كانُوا يَكسِبُون‌َ (82)

آيا ‌پس‌ سير نميكنند ‌در‌ اطراف‌ زمين‌ ‌پس‌ نظر كنند چه‌ گونه‌ بوده‌ عاقبة كساني‌ ‌که‌ پيش‌ ‌از‌ ‌آنها‌ بودند ‌با‌ اينكه‌ ‌هم‌ عدّه‌ و عده‌ ‌آنها‌ بيشتر ‌بود‌ و ‌هم‌ قوّت‌ و قدرت‌ و آثار ‌آنها‌ زيادتر ‌بود‌ ‌پس‌ بي‌نياز نكرد ‌آنها‌ ‌را‌ آنچه‌ بودند كسب‌ ميكردند.

أَ فَلَم‌ يَسِيرُوا فِي‌ الأَرض‌ِ سير تاريخي‌ و پرسش‌ ‌از‌ احوال‌ امم‌ سابقه‌.

فَيَنظُرُوا ‌به‌ نظر علمي‌.

كَيف‌َ كان‌َ عاقِبَةُ الَّذِين‌َ مِن‌ قَبلِهِم‌ ‌از‌ اقاصره‌ و اكاسره‌ و فراعنه‌ مثل‌ نمرود شداد، فرعون‌ و ‌غير‌ اينها ‌که‌ چه‌ عمرهاي‌ طولاني‌ داشتند و چه‌ اموال‌ و زخارف‌

جلد 15 - صفحه 405

زياد و چه‌ عمارات‌ محكمه‌ و چه‌ قدرتها و رياستها موقعي‌ ‌که‌ عذاب‌ الهي‌ رسيد و بلاء ناگهاني‌ ‌با‌ اينكه‌:

كانُوا أَكثَرَ مِنهُم‌ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً فِي‌ الأَرض‌ِ قدرت‌ ‌بر‌ دفع‌ بلاء نداشتند و بكلّي‌ هلاك‌ و نابود شدند.

فَما أَغني‌ عَنهُم‌ ما كانُوا يَكسِبُون‌َ ‌در‌ مقابل‌ قدرت‌ و اراده ‌خدا‌ كيست‌ بتواند عرض‌ اندام‌ كند ‌لا‌ راد لقضائه‌ و ‌لا‌ معقب‌ لحكمه‌ بترسيد و بخود ننازيد و ‌از‌ خواب‌ غفلت‌ بيدار شويد و بخود بيائيد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 82)- آخرین آیات سوره مؤمن در حقیقت یک نوع نتیجه گیری از بحثهای گذشته است.

نخست می‌گوید: آیا آنها در زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنها می‌زیستند چگونه شد»؟! (أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ).

همان کسانی «که از نظر تعداد نفرات از آنها بیشتر، و از نظر قوت و آثارشان در زمین از آنها فزونتر بود» (کانُوا أَکْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً فِی الْأَرْضِ).

کثرت نفرات آنها را از قبورشان می‌توان شناخت، و قدرت و آثارشان را در زمین از آنچه از آنها به یادگار مانده! تعبیر به «آثارا فی الارض» ممکن است اشاره به پیشرفت گسترده کشاورزی آنها باشد- چنانکه در آیه 9 سوره روم آمده- و یا اشاره به ساختمانهای عظیم و بناهای محکم اقوام پیشین در دل کوهها و بر صحنه دشتها- چنانکه در آیه 128 و 129 سوره شعرا بیان شده است.

ولی به هر حال «نیروهایی را که به دست می‌آورند هرگز (به هنگام وزش طوفان بلا و عذاب الهی) نتوانست آنها را بی‌نیاز سازد و نجات دهد» (فَما أَغْنی عَنْهُمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ). بلکه تمام این قدرتها در لحظاتی کوتاه درهم کوبیده شدند.

نکات آیه

۱ - تشویق جهان گردى و سیر در زمین از سوى خدا، به منظور تفکر و نظاره کردن در سرگذشت پیشینیان و آثار به جاى مانده از تمدن و قدرت آنان (أفلم یسیروا فى الأرض فینظروا کیف کان عقبة الذین من قبلهم)

۲ - تاریخ گذشتگان، حاوى درس هاى عبرت آموز براى آیندگان (أفلم یسیروا فى الأرض فینظروا کیف کان عقبة الذین من قبلهم)

۳ - تاریخ، از منابع معرفت و شناخت حقایق (أفلم یسیروا فى الأرض فینظروا کیف کان عقبة الذین من قبلهم)

۴ - کاوش نکردن در سرگذشت امت هاى گذشته و عبرت نگرفتن از آنها، مورد سرزنش خداوند است. (أفلم یسیروا فى الأرض فینظروا کیف کان عقبة الذین من قبلهم) استفهام در «أفلم یسیروا» براى توبیخ مى باشد.

۵ - وجود تمدن هاى عظیم و اقوام متعدد نیرومند و داراى آثار ملى در گذشته تاریخ (کانوا أکثر منهم و أشدّ قوّة و ءاثارًا فى الأرض)

۶ - تاریخ عرب، شاهد ظهور و افول تمدن ها و قدرت هاى بزرگ تر، پرجمعیت تر و متمدن تر از مردم جزیرة العرب عصر ظهور اسلام (کانوا أکثر منهم و أشدّ قوّة و ءاثارًا فى الأرض) برداشت یاد شده مبتنى براین احتمال است که آیه شریفه اشاره به مردم جزیرة العرب و کسانى داشته باشد که پیامبراسلام در میان آنان مى زیست.

۷ - تاریخ بشر، عرصه ظهور و افول قدرت ها و تمدن ها (کانوا أکثر منهم و أشدّ قوّة و ءاثارًا فى الأرض)

۸ - وجود آثار تمدن هاى بزرگ و نشانه هایى از توانایى اقوام نیرومند و پرجمعیت گذشته، در عصر نزول قرآن (کانوا أکثر منهم و أشدّ قوّة و ءاثارًا فى الأرض) از ظاهر توصیه خداوند به سیر در زمین و نظر افکندن بر آثار به جاى مانده از پیشینیان، استفاده مى شود که آن آثار تا عصر نزول قرآن باقى مانده بود.

۹ - نابودى بسیارى از اقوام نیرومند و داراى تمدن و آثار ملى، در گذشته تاریخ به خاطر کفر و شرکشان (فما أغنى عنهم ما کانوا یکسبون) جمله «فما أغنى عنهم ما کانوا یکسبون» (ولى آنچه به دست مى آورند، به حالشان سودى نبخشید)، به نزول عذاب گریز ناپذیر و سود نبخشیدن تلاش هاى کافران محکوم به عذاب اشاره دارد. گفتنى است چون این آیه درباره کافران و مشرکان مى باشد، مى توان استفاده کرد که سبب محکومیت آنان به عذاب، همان کفر و شرک آنان بود.

۱۰ - شرک و کفر، زمینه ساز عذاب الهى و نابود شدن تمدن ها، قدرت ها و آثار ملى (فما أغنى عنهم ما کانوا یکسبون)

۱۱ - مخالفت کافران و مشرکان صدر اسلام با پیامبراسلام، برخاسته از فریفتگى آنان به اقتدار نسبى خویش بود. (کانوا أکثر منهم و أشدّ قوّة و ءاثارًا فى الأرض) نکوهش مخالفان پیامبراسلام، بر عبرت نگرفتن آنان از زوال قدرت ها و تمدن هاى گذشته، مى رساند که سرپیچى آنان از پذیرش اسلام، برخاسته از دلخوشى آنان به امکانات و اقتدار نسبى خود بوده است.

۱۲ - محکومان به عذاب استیصال الهى، هیچ راه گریزى از آن نداشته وتلاش هاى آنان، بى ثمر مى باشد. (فما أغنى عنهم ما کانوا یکسبون)

۱۳ - صرف مکنت و پیشرفت اقتصادى و برخوردارى از تمدن نیرومند، ملاک رستگارى و عامل سعادت نیست. (کانوا أکثر منهم و أشدّ قوّة و ءاثارًا فى الأرض فما أغنى عنهم ما کانوا یکسبون)

موضوعات مرتبط

  • آثارباستانى: آثارباستانى در صدراسلام ۸; زمینه انهدام آثارباستانى ۱۰
  • اقوام پیشین: آثارباستانى اقوام پیشین ۵، ۸، ۱۰; تاریخ اقوام پیشین ۵; عوامل هلاکت اقوام پیشین ۹; قدرت اقوام پیشین ۸; مطالعه سرنوشت اقوام پیشین ۱
  • امکانات مادى: بى تأثیرى امکانات مادى ۱۳; نقش امکانات مادى ۱۳
  • تاریخ: عبرت از تاریخ ۲، ۴; فواید تاریخ ۳
  • تفکر: تشویق به تفکر ۱; تفکر در تاریخ ۱; زمینه تفکر در آثارباستانى ۱
  • تمدن: انقراض تمدن ها ۶، ۷; تاریخ تمدن ۵، ۶، ۷; ظهور تمدن ها ۶، ۷; عوامل انقراض تمدن ها ۹، ۱۰
  • جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۹
  • خدا: حتمیت عذابهاى خدا ۱۲; سرزنشهاى خدا ۴
  • رستگارى: عوامل رستگارى ۱۳
  • سعادت: عوامل سعادت ۱۳
  • سیاحت: آثار سیاحت ۱
  • شرک: آثار شرک ۹، ۱۰
  • شناخت: منابع شناخت ۳
  • عبرت: عوامل عبرت ۲
  • عبرت ناپذیرى: سرزنش عبرت ناپذیرى ۴
  • عذاب: بى ثمرى تلاش اهل عذاب ۱۲; بى یاورى اهل عذاب ۱۲; موجبات عذاب ۱۰; نجات اهل عذاب ۱۲
  • عرب: تاریخ عرب ۶
  • کافران: آثار تکبر کافران صدراسلام ۱۱; منشأ دشمنى کافران صدراسلام ۱۱
  • کفر: آثار کفر ۹، ۱۰
  • محمد(ص): منشأ دشمنى با محمد(ص) ۱۱
  • مشرکان: آثار تکبر مشرکان صدراسلام ۱۱; منشأ دشمنى مشرکان صدراسلام ۱۱

منابع