ص ٥٢

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ عِنْدَهُمْ‌ قَاصِرَاتُ‌ الطَّرْفِ‌ أَتْرَابٌ‌

ترجمه

و نزد آنان همسرانی است که تنها چشم به شوهرانشان دوخته‌اند، و همسن و سالند!

|و در كنارشان [دلبران‌] همسالى است كه به همسران خود چشم دوزند
و نزدشان [دلبران‌] فروهشته‌نگاه همسال است.
و در خدمت آنها حوران جوان شوهر دوست با عفّتند.
و نزد آنان زنانی است که فقط به شوهرانشان عشق می ورزند، و با شوهرانشان هم سن و سال اند.
زنانى همسال از آن گونه كه جز به شوى خويش نظر ندارند نزد آنهايند.
و نزد آنان دوشیزگان همسال چشم فروهشته [/قانع به شوهر] هستند
و نزد ايشان زنان فروهشته چشم همسال‌اند.
در کنار ایشان همسرانی هستند که (با زیبائی و ملاحتی که دارند چشم شوهران خود را تنها متوجّه خود می‌کنند و از دیگران باز می‌دارند، و به سبب زیبائی شوهرانشان) تنها به شوهرانشان چشم می دوزند، و جملگی هم‌سنّ و سال می‌باشند (و در میانشان پیر وجود ندارد و گوئی همه در یک زمان متولّد گردیده‌اند).
و در نزدشان (همسرانی) با چشمان فروهشته، همسال و همسانند.
و نزد ایشان است زنان کوته مژگانی (که جز شوهر خویش را ننگرند) همسالان‌

With them will be attendants with modest gaze, of same age.
ترتیل:
ترجمه:
ص ٥١ آیه ٥٢ ص ٥٣
سوره : سوره ص
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ»: (نگا: صافّات / ). همسرانی که به خاطر جمال شوهران خود و عشق بدانان تنها بدیشان چشم دوخته‌اند. همسرانی که با جمال و زیبائی خود چشم شوهرانشان را به خود جلب و ایشان را دلباخته خویش نموده‌اند. «أَتْرَابٌ»: جمع تِرْب، افراد همسن و سال (نگا: واقعه / ، نبأ / ). یعنی همه همسران هم‌سنّ و سال بوده گوئی جملگی در یک زمان آفریده شده‌اند. همگی همسران و جملگی شوهران، جوان و هم‌سنّ و سالند (نگا: تفسیر نمونه).


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ «52» هذا ما تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسابِ «53» إِنَّ هذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ «54»

و در كنارشان همسرانى است كه به شوهرانشان چشم دوخته و هم‌سالند. اين است آن چه براى روز حساب به شما وعده داده مى‌شود. اين رزق ماست كه براى آن پايانى نيست.

پیام ها

1- نقل تاريخ نبايد سرگرمى باشد بلكه بايد هدفدار و وسيله‌ى هوشيارى باشد.

وَ اذْكُرْ ... هذا ذِكْرٌ

2- ذكر، ابعاد مختلفى دارد: قرآن ذكر است، «نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ» «1» نماز ذكر است، «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي» «2» تاريخ بزرگان نيز ذكر است. «هذا ذِكْرٌ» (تاريخ بزرگان وسيله يادآورى و درس آموزى است).

3- تقوا وسيله‌ى خوش عاقبتى است. «لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ» (كلمه‌ «مَآبٍ» به معناى مرجع و بازگشت است).


«1». حجر، 9.

«2». طه، 14.

جلد 8 - صفحه 119

4- براى جذب مردم، به كلّى گويى اكتفا نكنيد. (تنها به‌ «لَحُسْنَ مَآبٍ» اكتفا نشده، بلكه به دنبال آن آمده است: جَنَّاتِ عَدْنٍ‌ ...)

5- شناخت تاريخ گذشته و توجّه به جاذبه‌هاى آينده، در گرايش مردم به حقّ مؤثّرند. وَ اذْكُرْ ... لَحُسْنَ مَآبٍ جَنَّاتِ عَدْنٍ‌

6- انواع نعمت در بهشت جمع است. تعدّد باغ‌ها «جَنَّاتِ» ابديّت‌ «عَدْنٍ» سهل الوصول بودن‌ «مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ» وفور و كثرت‌ «بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ»

7- نشانه همسر خوب آن است كه به غير شوهر چشم ندوزد. «قاصِراتُ الطَّرْفِ»

8- نعمت‌هاى بهشتى، هم حساب و كتاب دارد «لِيَوْمِ الْحِسابِ» و هم دائمى است.

«ما لَهُ مِنْ نَفادٍ»

9- معاد، جسمانى است. (تكيه كردن بر تخت، خوردن ميوه، نوشيدن شراب و داشتن همسر، همه و همه نشانه آن است كه معاد جسمانى است). «مُتَّكِئِينَ‌، بِفاكِهَةٍ، شَرابٍ‌، قاصِراتُ الطَّرْفِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ (52)

وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ‌: و نزد ايشان است زنان كه كوتاه كننده چشمها باشند بر شوهران، يعنى نظر خود را مقصور دارند بر آنان. أَتْرابٌ‌: همسال يكديگر باشند به يك سن، چون اهل بهشت به انواع فواكه و اشربه و حور العين و ساير نعم لذيذه نهايت عزت و جلال متنعم شوند، ملائكه گويند:

جلد 11 - صفحه 206


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصارِ (45) إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ (46) وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ (47) وَ اذْكُرْ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ وَ كُلٌّ مِنَ الْأَخْيارِ (48) هذا ذِكْرٌ وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ (49)

جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ (50) مُتَّكِئِينَ فِيها يَدْعُونَ فِيها بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرابٍ (51) وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ (52) هذا ما تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسابِ (53) إِنَّ هذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ (54)

ترجمه‌

و ياد كن بندگان ما ابراهيم و اسحق و يعقوب صاحبان قوّت و بصيرت را

همانا ما خالص نموديم ايشانرا بخود براى صفت مخصوصى كه ياد آنسراى است‌

و همانا ايشان نزد ما هر آينه از برگزيدگانى نيكانند

و ياد كن اسمعيل و اليسع و ذا الكفل را و همه از نيكانند

اين ذكر جميل ايشان است و همانا براى پرهيزكاران هر آينه خوبى بازگشت است‌

در بهشتهاى جاى اقامت هميشگى با آنكه گشوده است براى ايشان درها

در حاليكه تكيه زنندگانند در آنها ميخواهند در آنها ميوه بسيار و آشاميدنى‌

و نزد ايشانست زنان فروهشته چشم هم سن با هم‌

اينست آنچه وعده داده ميشويد براى روز شمار

همانا اينست روزى ما نيست براى آن پايانى.

تفسير

خداوند متعال متذكر فرموده است پيغمبر خود را از احوال بندگان برجسته خود تا مردم اقتداء نمايند باخلاق حسنه و صفات پسنديده ايشان مانند حضرت ابراهيم و فرزندش اسحق و فرزند او يعقوب عليهم السلام كه صاحبان قواى ايمانى و عبادى بودند و ارباب بصيرتها و معرفتهاى دينى و عقلى و نيز فرموده كه ما بايشان توفيق اخلاص در عبادت و اطاعت خود را عنايت فرموديم براى آنكه مخصوص نموديم آنانرا بخصلت خالصه‌اى از شوائب اوهام و اغراض دنيوى كه آن فكر و ذكر سراى باقى و عالم آخرت بود كه خانه حقيقى است نه دنيا كه سراى عاريت و دار فانى و معبر واقعى است و ايشان در علم ازلى و ابدى ما از برگزيدگان براى نبوّت و رسالت و اهل خير و سعادت بوده و خواهند بود و نيز فرموده كه ياد كن از حضرت اسمعيل جدّ امجد خود و پسر بزرگ حضرت ابراهيم از هاجر خاتون واقعى كه از انبياء نامى و معروف بحلم و صبر و رضا و تسليم بود و از اليسع كه گفته‌اند نام والدش اخطوب بود و الياس پيغمبر او را جانشين خود در بنى اسرائيل فرمود و


جلد 4 صفحه 474

غائب شد و بعدا او بمقام نبوّت فائز گشت و از ذو الكفل كه در سوره انبياء ذكر شد او يوشع بن نون است و بعضى او را پسر عموى اليسع دانند كه كفالت از انبياء مهجور مينمود و از تبيان نقل شده كه او پسر ايّوب پيغمبر است و بعد از او مبعوث به نبوّت شد و در هر حال تمام آنها از مردان نيك نيكوكار اهل خير و سعادت بودند اين فقط ذكر خير و نام نيكى است كه از ايشان در دنيا برقرار و باقى مانده و همانا براى اشخاص پرهيزكار هر آينه عاقبت نيكو و پسنديده‌اى است چه رسد بانبياء عظام و اوصياء كرام ايشان و آن عاقبت نيكو بهشتهائى است كه اقامتگاه دائمى ايشانست و درهاى آنها هميشه بروى ايشان باز است و مانعى از ورود ايشان در آنها نيست و باعمال صالحه خودشان در دنيا نعمتهاى آنرا كامل مينمايند و چون روز قيامت شود بدون انتظار و وقوف داخل در آنها ميگردند و ملائكه باستقبال ميآيند و ايشان بر تختها نشسته و بر پشتيها تكيه ميكنند و فرمان ميدهند كه انواع ميوجات و مشروبات را براى ايشان حاضر نمايند و فورا حاضر مينمايند براى تفكّه و تلذّذ نه براى گرسنگى و تشنگى چون در بهشت بروى كسيكه باز شد در الم و سختى بروى او بسته ميشود و دختران حوريّه با لباسهاى گوناگون بهشتى نزد آنها حاضر شوند و از خصوصيّات آنها آنستكه چشمهاشان مقصور و منحصر بشوهران بهشتى خودشان است و بديگرى چشم نيندازند و با هم همسن و در جمال و كمال متقاربند نه پير در آنها وجود دارد و نه طفل و نه زشت و نه بى‌معرفت اين اجمالى است از آنچه خداوند وعده ميدهد به بندگان پرهيزكار خود براى روز جزاى اعمالشان و اينرا هم بايد دانست كه روزى و عطا و بخشش خدا تمامى ندارد اين اوضاع بهشتى بهمين منوال هميشه باقى و برقرار خواهد بود

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ عِندَهُم‌ قاصِرات‌ُ الطَّرف‌ِ أَتراب‌ٌ (52)

و نزد ‌اينکه‌ متقين‌ حورياني‌ هستند ‌که‌ چشم‌ كوتاه‌ كرده‌ و فرو انداخته‌ تمام‌ يك‌ شكل‌ و يك‌ ‌قد‌ و يك‌ سن‌.

وَ عِندَهُم‌ قاصِرات‌ُ الطَّرف‌ِ عِين‌ٌ كَأَنَّهُن‌َّ بَيض‌ٌ مَكنُون‌ٌ‌-‌ و الصافّات‌ آيه 47‌-‌ ‌در‌ خبر دارد

«يري‌ مخ‌ ساقيها ‌من‌ وراء سبعين‌ حلة ‌کما‌ يري‌ الجواهر تحت‌ الماء و ‌لو‌ سبعين‌ طبقه‌»

بزبان‌ امروزي‌ لباس‌ بدن‌ نما

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 52)- بعد از آن سخن از همسران پاک بهشتی به میان آورده، می‌گوید:

ج4، ص194

«و نزد آنان همسرانی است که تنها چشم به شوهرانشان دوخته‌اند، و هم سن و سالند» (وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ).

نکات آیه

۱ - تقواپیشگان در بهشت، برخوردار از همسرانى علاقه مند که جز به شوهرانشان چشم ندوخته و نظر نمى افکنند. (إنّ للمتّقین لحسن مئاب ... و عندهم قصرت الطرف) مقصود از «قاصرات الطرف» (چشم فروهشتگان) زنانى اند که چشم از دیگران برمى گیرند و تنها به همسران خود مى نگرند. این تعبیر، ممکن است کنایه از علاقه مندى شدید زنان بهشتى به همسرانشان باشد.

۲ - تقواپیشگان در بهشت، برخوردار از زنان چشم فروهشته (و عندهم قصرت الطرف) برداشت یاد شده مبتنى بر این فرض است که مراد از «قاصرات الطرف»، کوتاه کردن از نگاه و فروهشتن اندک چشم از نظر ظاهرى باشد. گفتنى است که این نوع نگاه کردن و فروهشتن چشم، خود بر زیبایى و جذابیت زنان مى افزاید.

۳ - تقواپیشگان در بهشت، مجذوب همسران بهشتى خود (و عندهم قصرت الطرف) برداشت یاد شده مبتنى بر این احتمال است که «طرف» مربوط به غیر زنان بهشتى باشد; یعنى، زنان بهشتى چنان جذاب اند که نظر و چشم دیگران (همسران) را، به خود مشغول مى دارند.

۴ - زنان بهشتى، زنانى بس زیبا و جذاب اند. (و عندهم قصرت الطرف)

۵ - علاقه به همسر و برگرفتن چشم از غیر او و زیبایى چشم، از کمالات و اوصاف پسندیده زنان (و عندهم قصرت الطرف) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که آیه شریفه، در مقام برشمردن کمالات و اوصاف خوب زنان بهشتى است.

۶ - هم سن و سال بودن زنان اهل بهشت (و عندهم ... أتراب) «تِرْب» (مفرد «أتراب») اسم براى کسى است که عمر و سن و سالش در مقایسه با دیگرى مساوى و برابر باشد.

۷ - زنان بهشتى، با همسرانشان هم سن و سال اند. (و عندهم ... أتراب) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که هم سن و سال بودن زنان بهشتى، ممکن است در مقایسه با همسران آنان سنجیده شده باشد.

۸ - معاد انسان ها، جسمانى است. (متّکئین فیها یدعون فیها بفکهة کثیرة و شراب . و عندهم قصرت الطرف أتراب) تکیه کردن بر تخت، درخواست انواع میوه ها و نوشیدنى ها و وجود زنان زیبا و جذاب، همگى حاکى از جسمانى بودن معاد انسان است.

موضوعات مرتبط

  • بهشت: جذابیت همسران بهشتى ۳; چشمهاى همسران بهشتى ۲; زیبایى همسران بهشتى ۲، ۴; صفات همسران بهشتى ۴; علایق همسران بهشتى ۱; ویژگیهاى همسران بهشتى ۱، ۲، ۳، ۶، ۷; همسنى همسران بهشت ۶، ۷
  • زن: زیبایى چشم زن ۵; شوهردوستى زن ۵; صفات پسندیده زن ۵
  • متقین: متقین در بهشت ۳; نعمتهاى اخروى متقین ۱، ۲; همسران بهشتى متقین ۱، ۲
  • معاد: معاد جسمانى ۸

منابع