ص ٤٦

از الکتاب
کپی متن آیه
إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ‌ بِخَالِصَةٍ ذِکْرَى‌ الدَّارِ

ترجمه

ما آنها را با خلوص ویژه‌ای خالص کردیم، و آن یادآوری سرای آخرت بود!

|ما آنها را با خصلتى بى‌آلايش كه آخرت انديشى بود خالص كرديم
ما آنان را با موهبت ويژه‌اى -كه يادآورى آن سراى بود- خالص گردانيديم.
ما آنان را خالص و پاکدل برای تذکر سرای آخرت گردانیدیم.
ما آنان را با [صفت بسیار پرارزش] یاد کردن سرای آخرت با اخلاصی ویژه خالص ساختیم.
آنان را خصلت پاكدلى بخشيديم تا ياد قيامت كنند.
ما آنان را به خصلتی ویژه ساختیم که آخرت اندیشی بود
ما ايشان را ويژه- پاك و خالص- ساختيم به آن ويژگى كه يادكرد آن جهان است.
ما آنان را با صفت خاصّی ویژگی بخشیدیم که یاد (همیشگی ایشان از) سرای آخرت بود.
ما همواره آنان را با پاک‌سازی ویژه‌ای - (که) یادآوریِ سرای (دنیا و آخرت است) - خالص گردانیدیم.
همانا مخصوصشان داشتیم به خاصه‌ای یادآوردن آن سرای‌

We distinguished them with a distinct quality: the remembrance of the Home.
ترتیل:
ترجمه:
ص ٤٥ آیه ٤٦ ص ٤٧
سوره : سوره ص
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَخْلَصْنَاهُمْ»: ایشان را برگزیدیم. آنان را اختصاص دادیم. بدیشان ویژگی بخشیدیم. «خَالِصَةٍ»: صفت اختصاصی. ویژگی خاصّ. «ذِکْری»: یاد کردن. در اندیشه چیزی بودن. خبر مبتدای محذوف و یا بدل از (خَالِصَةٍ) است. «الدَّارِ»: سرا. به طور مطلق مراد سرای آخرت است. گوئی غیر از آن، سرائی وجود ندارد و دنیا جز گذرگاهی به سوی آن نیست.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ «46»

همانا ما آنان را با خلوص ويژه‌اى كه يادآور سراى قيامت بود خالص كرديم.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ (46)

إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ: بدرستى كه ما خالص و پاكيزه گردانيديم ايشان را براى خود به سبب خصلتى كه خالص بود از شوب علائق، و آن، ذِكْرَى الدَّارِ: ياد كردن سراى آخرت است كه مبناى خلوص طاعت باشد، چه محل نظر انبياء جز جوار حضرت عزت نيست.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصارِ (45) إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ (46) وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ (47) وَ اذْكُرْ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ وَ كُلٌّ مِنَ الْأَخْيارِ (48) هذا ذِكْرٌ وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ (49)

جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ (50) مُتَّكِئِينَ فِيها يَدْعُونَ فِيها بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرابٍ (51) وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ (52) هذا ما تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسابِ (53) إِنَّ هذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ (54)

ترجمه‌

و ياد كن بندگان ما ابراهيم و اسحق و يعقوب صاحبان قوّت و بصيرت را

همانا ما خالص نموديم ايشانرا بخود براى صفت مخصوصى كه ياد آنسراى است‌

و همانا ايشان نزد ما هر آينه از برگزيدگانى نيكانند

و ياد كن اسمعيل و اليسع و ذا الكفل را و همه از نيكانند

اين ذكر جميل ايشان است و همانا براى پرهيزكاران هر آينه خوبى بازگشت است‌

در بهشتهاى جاى اقامت هميشگى با آنكه گشوده است براى ايشان درها

در حاليكه تكيه زنندگانند در آنها ميخواهند در آنها ميوه بسيار و آشاميدنى‌

و نزد ايشانست زنان فروهشته چشم هم سن با هم‌

اينست آنچه وعده داده ميشويد براى روز شمار

همانا اينست روزى ما نيست براى آن پايانى.

تفسير

خداوند متعال متذكر فرموده است پيغمبر خود را از احوال بندگان برجسته خود تا مردم اقتداء نمايند باخلاق حسنه و صفات پسنديده ايشان مانند حضرت ابراهيم و فرزندش اسحق و فرزند او يعقوب عليهم السلام كه صاحبان قواى ايمانى و عبادى بودند و ارباب بصيرتها و معرفتهاى دينى و عقلى و نيز فرموده كه ما بايشان توفيق اخلاص در عبادت و اطاعت خود را عنايت فرموديم براى آنكه مخصوص نموديم آنانرا بخصلت خالصه‌اى از شوائب اوهام و اغراض دنيوى كه آن فكر و ذكر سراى باقى و عالم آخرت بود كه خانه حقيقى است نه دنيا كه سراى عاريت و دار فانى و معبر واقعى است و ايشان در علم ازلى و ابدى ما از برگزيدگان براى نبوّت و رسالت و اهل خير و سعادت بوده و خواهند بود و نيز فرموده كه ياد كن از حضرت اسمعيل جدّ امجد خود و پسر بزرگ حضرت ابراهيم از هاجر خاتون واقعى كه از انبياء نامى و معروف بحلم و صبر و رضا و تسليم بود و از اليسع كه گفته‌اند نام والدش اخطوب بود و الياس پيغمبر او را جانشين خود در بنى اسرائيل فرمود و


جلد 4 صفحه 474

غائب شد و بعدا او بمقام نبوّت فائز گشت و از ذو الكفل كه در سوره انبياء ذكر شد او يوشع بن نون است و بعضى او را پسر عموى اليسع دانند كه كفالت از انبياء مهجور مينمود و از تبيان نقل شده كه او پسر ايّوب پيغمبر است و بعد از او مبعوث به نبوّت شد و در هر حال تمام آنها از مردان نيك نيكوكار اهل خير و سعادت بودند اين فقط ذكر خير و نام نيكى است كه از ايشان در دنيا برقرار و باقى مانده و همانا براى اشخاص پرهيزكار هر آينه عاقبت نيكو و پسنديده‌اى است چه رسد بانبياء عظام و اوصياء كرام ايشان و آن عاقبت نيكو بهشتهائى است كه اقامتگاه دائمى ايشانست و درهاى آنها هميشه بروى ايشان باز است و مانعى از ورود ايشان در آنها نيست و باعمال صالحه خودشان در دنيا نعمتهاى آنرا كامل مينمايند و چون روز قيامت شود بدون انتظار و وقوف داخل در آنها ميگردند و ملائكه باستقبال ميآيند و ايشان بر تختها نشسته و بر پشتيها تكيه ميكنند و فرمان ميدهند كه انواع ميوجات و مشروبات را براى ايشان حاضر نمايند و فورا حاضر مينمايند براى تفكّه و تلذّذ نه براى گرسنگى و تشنگى چون در بهشت بروى كسيكه باز شد در الم و سختى بروى او بسته ميشود و دختران حوريّه با لباسهاى گوناگون بهشتى نزد آنها حاضر شوند و از خصوصيّات آنها آنستكه چشمهاشان مقصور و منحصر بشوهران بهشتى خودشان است و بديگرى چشم نيندازند و با هم همسن و در جمال و كمال متقاربند نه پير در آنها وجود دارد و نه طفل و نه زشت و نه بى‌معرفت اين اجمالى است از آنچه خداوند وعده ميدهد به بندگان پرهيزكار خود براى روز جزاى اعمالشان و اينرا هم بايد دانست كه روزى و عطا و بخشش خدا تمامى ندارد اين اوضاع بهشتى بهمين منوال هميشه باقى و برقرار خواهد بود

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِنّا أَخلَصناهُم‌ بِخالِصَةٍ ذِكرَي‌ الدّارِ (46)

جلد 15 - صفحه 253

محققا ‌ما اينها ‌را‌ خالص‌ كرديم‌ بخلوص‌ ياد دار آخرت‌.

إِنّا أَخلَصناهُم‌ ‌از‌ صفات‌ خبيثه‌ و اعمال‌ سيئه‌ و وساوس‌ شيطانيه‌ و خيالات‌ فاسده‌ و شهوات‌ نفسانيه‌ و شبهات‌ وارده‌ و عوارض‌ نفسانيه‌ ‌از‌ شك‌ و سهو و نسيان‌ و غفلت‌ و خطا و اشتباه‌ ‌که‌ معني‌ عصمت‌ ‌است‌ ‌که‌ اولين‌ شرط ‌در‌ انبياء و اوصياء ‌است‌.

بِخالِصَةٍ ذِكرَي‌ الدّارِ فقط قلوب‌ اينها متوجه‌ بعالم‌ آخرت‌ و قرب‌ ‌به‌ مقام‌ ربوبي‌ ‌است‌ ‌که‌ عملا بجميع‌ انحاء عبادات‌ اشتغال‌ دارند و ‌در‌ مقام‌ هدايت‌ و ارشاد ديگران‌ ‌به‌ اندازه‌ قدرت‌ و توانايي‌ كوشش‌ ميكنند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 46)- در چهارمین توصیف از آنان می‌گوید: «ما آنها را با خلوص ویژه‌ای خالص کردیم» (إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ).

«و آن یادآوری سرای آخرت بود» (ذِکْرَی الدَّارِ).

افق دید آنها در زندگی چند روزه این دنیا و لذات آن محدود نمی‌شد، آنها در ماورای این زندگی زود گذر سرای جاویدان با نعمتهای بی‌پایانش را می‌دیدند، و همواره برای آن تلاش و کوشش داشتند.

نکات آیه

۱ - آخرت اندیشى و یاد مستمر قیامت، از اوصاف ابراهیم، اسحاق و یعقوب (علیهم السلام) (إنّا أخلصنهم بخالصة ذکرى الدار) «خالصة» موصوف براى صفت مقدر (چون خصلة) و یا صفت است. «باء» آن براى سببیت و عبارت «ذکرى الدار» نیز بیان براى «خالصة» مى باشد. بر این اساس پیام آیه چنین خواهد بود: ما با خصلت و صفت خالص و بى شائبه - که عبارت است از آخرت اندیشى - آنان را خالص ساختیم.

۲ - ابراهیم، اسحاق و یعقوب (علیهم السلام) از هرگونه آلودگى هاى مادى و متضاد با آخرت اندیشى پاک و منزه بود. (إنّا أخلصنهم بخالصة ذکرى الدار)

۳ - پیامبران، از هرگونه گناه و خطاکارى معصوم اند. (إنّا أخلصنهم بخالصة ذکرى الدار) از این که خداوند پیامبران را به آخرت اندیشى خالص ساخت، مى توان عصمت آنان را به دست آورد; زیرا ریشه گناه و خطاکارى بشر دنیاطلبى است و از آن جایى که انبیا از چنین خواسته اى مبرا بوده و تنها طالب آخرت اند; استفاده مى شود که آنان هرگز گناه نمى کنند و معصوم اند.

۴ - آخرت اندیشى و دورى از دنیاطلبى، از خصوصیات رهبران الهى (إنّا أخلصنهم بخالصة ذکرى الدار)

۵ - آخرت اندیشى و دورى از دنیاطلبى، از ارزش هاى بس والا و مهم (إنّا أخلصنهم بخالصة ذکرى الدار)

۶ - حیات آخرت، حیات اصلى و هدف نهایى براى بشر است. (إنّا أخلصنهم بخالصة ذکرى الدار) از ستایش شدن پیامبران به آخرت اندیشى و دنیاگریزى، مى توان مطلب یاد شده را به دست آورد.

۷ - صفت آخرت اندیشى و دنیاگریزى ابراهیم، اسحاق و یعقوب(علیهم السلام) شایان یاد و یادآورى است. (و اذکر عبدنا ... إنّا أخلصنهم بخالصة ذکرى الدار) برداشت یاد شده بر این اساس مبتنى است که جمله «إنّا أخلصناهم...» تعلیل براى «اُذکر...» باشد; یعنى، سرگذشت ابراهیم(ع) و... را یاد کن; چون آنان را به آخرت اندیشى خالص گردانیدیم.

۸ - آخرت اندیشى و دنیاگریزى، موجب قدرت و توانایى و کمال بصیرت و روشن بینى است. (أُولى الأیدى و الأبصر . إنّا أخلصنهم بخالصة ذکرى الدار) برداشت یاد شده بر این اساس مبتنى است که جمله «إنّا أخلصناهم...» تعلیل براى اوصافى باشد که براى پیامبران ذکر شده است (أُولى الأیدى و الأبصار).

موضوعات مرتبط

  • آخرت طلبى: آثار آخرت طلبى ۸; ارزش آخرت طلبى ۵
  • ابراهیم(ع): آخرت طلبى ابراهیم(ع) ۱; اخلاص ابراهیم(ع) ۲; تنزیه ابراهیم(ع) ۲; فضایل ابراهیم(ع) ۱، ۲
  • ارزشها :۵
  • اسحاق(ع): آخرت طلبى اسحاق(ع) ۱; اخلاص اسحاق(ع) ۲; تنزیه اسحاق(ع) ۲; فضایل اسحاق(ع) ۱، ۲
  • انبیا: عصمت انبیا ۳; مقامات انبیا ۳
  • انسان: فلسفه خلقت انسان ها ۶
  • بصیرت: زمینه بصیرت ۸
  • ذکر: ذکر آخرت طلبى ابراهیم(ع) ۷; ذکر آخرت طلبى اسحاق(ع) ۷; ذکر آخرت طلبى یعقوب(ع) ۷; ذکر زهد ابراهیم(ع) ۷; ذکر زهد اسحاق(ع) ۷; ذکر زهد یعقوب(ع) ۷; ذکر قیامت ۱
  • رهبران دینى: آخرت طلبى رهبران دینى ۴; زهد رهبران دینى ۴; ویژگیهاى رهبران دینى ۴
  • زندگى: اهمیت زندگى اخروى ۶
  • زهد: آثار زهد ۸; ارزش زهد ۵
  • قدرت: زمینه قدرت ۸
  • معصومان :۳
  • یعقوب(ع): آخرت طلبى یعقوب(ع) ۱; اخلاص یعقوب(ع) ۲; تنزیه یعقوب(ع) ۲; فضایل یعقوب(ع) ۱، ۲

منابع