روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۰

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر

علي بن ابراهيم عن ابيه عن احمد بن محمد بن ابي نصر عن ابان بن عثمان عن محمد بن علي الحلبي عن ابي عبد الله ع قال :

إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا أَرَادَ أَنْ يَخْلُقَ‏ آدَمَ ع‏ أَرْسَلَ اَلْمَاءَ عَلَى اَلطِّينِ‏ ثُمَّ قَبَضَ قَبْضَةً فَعَرَكَهَا ثُمَّ فَرَّقَهَا فِرْقَتَيْنِ بِيَدِهِ‏ ثُمَّ ذَرَأَهُمْ فَإِذَا هُمْ يَدِبُّونَ ثُمَّ رَفَعَ لَهُمْ‏ نَاراً فَأَمَرَ أَهْلَ اَلشِّمَالِ أَنْ يَدْخُلُوهَا فَذَهَبُوا إِلَيْهَا فَهَابُوهَا فَلَمْ يَدْخُلُوهَا ثُمَّ أَمَرَ أَهْلَ اَلْيَمِينِ أَنْ يَدْخُلُوهَا فَذَهَبُوا فَدَخَلُوهَا فَأَمَرَ اَللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ اَلنَّارَ فَكَانَتْ عَلَيْهِمْ بَرْداً وَ سَلاَماً فَلَمَّا رَأَى ذَلِكَ أَهْلُ اَلشِّمَالِ قَالُوا رَبَّنَا أَقِلْنَا فَأَقَالَهُمْ ثُمَّ قَالَ لَهُمُ اُدْخُلُوهَا فَذَهَبُوا فَقَامُوا عَلَيْهَا وَ لَمْ يَدْخُلُوهَا فَأَعَادَهُمْ طِيناً وَ خَلَقَ مِنْهَا آدَمَ ع‏ وَ قَالَ‏ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ ع‏ فَلَنْ يَسْتَطِيعَ هَؤُلاَءِ أَنْ يَكُونُوا مِنْ هَؤُلاَءِ وَ لاَ هَؤُلاَءِ أَنْ يَكُونُوا مِنْ هَؤُلاَءِ قَالَ فَيَرَوْنَ‏ أَنَ‏ رَسُولَ اَللَّهِ ص‏ أَوَّلُ مَنْ دَخَلَ تِلْكَ‏ اَلنَّارَ فَذَلِكَ قَوْلُهُ جَلَّ وَ عَزَّ قُلْ إِنْ كََانَ لِلرَّحْمََنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ اَلْعََابِدِينَ‏


الکافی جلد ۲ ش ۹ حدیث الکافی جلد ۲ ش ۱۱
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۲
بخش : كتاب الإيمان و الكفر
عنوان : حدیث در کتاب الكافي جلد ۲ كتاب الإيمان و الكفر‏‏ بَابٌ آخَرُ مِنْهُ وَ فِيهِ زِيَادَةُ وُقُوعِ التَّكْلِيفِ الْأَوَّل‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۴, ۲۷

از امام صادق (ع) فرمود: به راستى خدا عز و جل چون خواست آدم را آفريند آب را بر خاك روان كرد و سپس مُشتى از آن بر گرفت و آن را مالش داد و با دست خود از هم جدا كرد و دو بخش نمود و آنها را در پاشيد و بناگاه به جنبش در آمدند و سپس آتشى براى آنها برافراشت و به اهل شمال فرمان داد در آن درآيند و به سوى آن رفتند و از آن هراس كردند و در آن در نيامدند و سپس به اهل يمين دستور داد تا در آن در آيند و رفتند و در آن در آمدند و خدا به آتش دستور داد تا بر آنها گلستان شد و چون اهل شمال چنان ديدند گفتند: پروردگارا براى ما تجديد قرار كن و از ما در گذر، و خدا از آنها در گذشت و سپس فرمود: در آن در آئيد و رفتند بر سر آن ايستادند و در آن در نيامدند و خدا آنان را به حال گِل باز گردانيد و آدم را از آن آفريد، امام صادق (ع) فرمود: هرگز نتوانند اينان از آنان باشند و نه آنان از اينان شوند، فرمود: بدانند (يعنى اهل بيت (ع) از مجلسى ره) كه رسول خدا (ص) اول كس بود كه در آن آتش در آمد و از اين راه خدا جل و عز فرمايد (۸۱ سوره زخرف): «بگو اگر براى خدا پسرى بود من اول پرستنده بودم».

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۱۱

امام صادق عليه السّلام فرمود: چون خداى عز و جل اراده فرمود آدم را بيافريند، آب را بسوى خاك ارسال داشت، سپس مشتى برگرفت و آن را بماليد، آنگاه آن را با دست قدرت خود، دو نيمه ساخت، و بشر را بيافريد، ناگاه بجنبش در آمدند، سپس براى آنها آتشى برافراخت و باهل شمال دستور داد، داخلش شوند، آنها بسويش رفتند و ترسيدند. و داخل نشدند آنگاه باهل يمين دستور داد، داخلش شوند، آنها برفتند و داخل شدند، خداى عز و جل بآتش امر فرمود تا بر آنها سرد و سلامت گشت. چون اهل شمال چنان ديدند، گفتند: پروردگارا از ما در گذر و تجديد كن، خدا تجديد كرد و به آنها فرمود: بآتش در آئيد. آنها رفتند و كنارش ايستادند و داخل نگشتند، خدا ايشان را بطينت اول برگردانيد و از آن طينت آدم عليه السّلام را آفريد. امام صادق عليه السّلام فرمود از اين رو اينها نتوانند از آن‏ها شوند و آن‏ها نتوانند از اينها گردند. از اين جهت (اهل بيت عليهم السلام) عقيده دارند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله نخستين كس بود كه داخل آن آتش شد، و از اين بابست قول خداى جل و عز: «بگو اگر براى خداى رحمان فرزندى بود، من نخستين پرستنده بودم- ۸۱ سوره ۴۳-).

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۱۹

على بن ابراهيم، از پدرش، از احمد بن محمد بن ابى‏نصر، از ابان بن عثمان، از محمد بن على حلبى، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود: «چون خداى عز و جل اراده نمود كه آدم عليه السلام را بيافريند، آب را بر گل رها فرمود. بعد از آن، قبضه‏اى از آن گل را گرفت و آن را ماليد؛ پس آن را از هم جدا كرد و به دست خود آن را دو فرقه نمود، و ايشان را افشاند و پراكنده فرمود. ناگاه ايشان به جنبش درآمدند. بعد از آن، آتشى را از براى ايشان برافراشت، و اهل دست چپ را امر فرمود در آن داخل شوند، و ايشان به سوى آتش رفتند و از آن ترسيدند و داخل نشدند؛ پس اصحاب دست راست را امر فرمود در آن داخل شوند، و ايشان رفتند و داخل شدند. و خداى عز و جل آتش را امر فرمود تا بر ايشان سرد و سلامت گرديد. و در آن هنگام كه اهل دست چپ اين را ديدند، عرض كردند كه: اى پروردگار ما! از لغزش ما بگذر. و خدا قبول فرمودو از لغزش ايشان گذشت. بعد از آن، به ايشان فرمود: در اين آتش داخل شويد، رفتند و بر كنار آن ايستادند و در آن داخل نشدند. بعد از آن، خدا ايشان را به حالت اول برگردانيد و دو مرتبه ايشان را گل كرد، و از آن، آدم عليه السلام را آفريد». و امام جعفر صادق عليه السلام فرمود: «اين جماعت هرگز نمى‏توانند كه از اين گروه باشند، و اين گروه نمى‏توانند كه از اين جماعت باشند». و فرمود: «مى‏ديدند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله اول كسى بود كه داخل آن آتش شد، و از براى همين است قول خداى عز و جل: «قُلْ إِنْ كانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدِينَ» «۱»؛ يعنى: «بگو كه اگر خداوند مهربان را فرزندى باشد، پس من اوّل پرستندگانم». __________________________________________________

(۱). زخرف، ۸۱.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)