روایت:الکافی جلد ۱ ش ۴۲۷

از الکتاب


آدرس:

قال ابو جعفر محمد بن يعقوب الكليني مصنف هذا الكتاب رحمه الله حدثنا علي بن ابراهيم عن ابيه عن العباس بن عمر الفقيمي عن هشام بن الحكم عن ابي عبد الله ع :

أَنَّهُ قَالَ لِلزِّنْدِيقِ اَلَّذِي سَأَلَهُ‏ مِنْ أَيْنَ أَثْبَتَّ اَلْأَنْبِيَاءَ وَ اَلرُّسُلَ‏ قَالَ إِنَّا لَمَّا أَثْبَتْنَا أَنَّ لَنَا خَالِقاً صَانِعاً مُتَعَالِياً عَنَّا وَ عَنْ جَمِيعِ مَا خَلَقَ‏ وَ كَانَ ذَلِكَ اَلصَّانِعُ حَكِيماً مُتَعَالِياً لَمْ يَجُزْ أَنْ يُشَاهِدَهُ خَلْقُهُ‏ وَ لاَ يُلاَمِسُوهُ‏ فَيُبَاشِرَهُمْ وَ يُبَاشِرُوهُ‏ وَ يُحَاجَّهُمْ وَ يُحَاجُّوهُ‏ ثَبَتَ‏ أَنَّ لَهُ سُفَرَاءَ فِي خَلْقِهِ‏ يُعَبِّرُونَ عَنْهُ إِلَى خَلْقِهِ وَ عِبَادِهِ‏ وَ يَدُلُّونَهُمْ عَلَى مَصَالِحِهِمْ وَ مَنَافِعِهِمْ وَ مَا بِهِ بَقَاؤُهُمْ وَ فِي تَرْكِهِ فَنَاؤُهُمْ فَثَبَتَ اَلْآمِرُونَ‏ وَ اَلنَّاهُونَ عَنِ اَلْحَكِيمِ اَلْعَلِيمِ فِي خَلْقِهِ‏ وَ اَلْمُعَبِّرُونَ عَنْهُ جَلَّ وَ عَزَّ وَ هُمُ اَلْأَنْبِيَاءُ ع وَ صَفْوَتُهُ‏ مِنْ خَلْقِهِ حُكَمَاءَ مُؤَدَّبِينَ بِالْحِكْمَةِ مَبْعُوثِينَ بِهَا غَيْرَ مُشَارِكِينَ‏ لِلنَّاسِ عَلَى مُشَارَكَتِهِمْ لَهُمْ فِي اَلْخَلْقِ وَ اَلتَّرْكِيبِ فِي شَيْ‏ءٍ مِنْ أَحْوَالِهِمْ مُؤَيَّدِينَ مِنْ عِنْدِ اَلْحَكِيمِ اَلْعَلِيمِ بِالْحِكْمَةِ ثُمَّ ثَبَتَ ذَلِكَ فِي كُلِّ دَهْرٍ وَ زَمَانٍ مِمَّا أَتَتْ بِهِ اَلرُّسُلُ وَ اَلْأَنْبِيَاءُ مِنَ اَلدَّلاَئِلِ وَ اَلْبَرَاهِينِ لِكَيْلاَ تَخْلُوَ أَرْضُ اَللَّهِ مِنْ حُجَّةٍ يَكُونُ مَعَهُ عِلْمٌ يَدُلُّ عَلَى صِدْقِ مَقَالَتِهِ وَ جَوَازِ عَدَالَتِهِ‏


الکافی جلد ۱ ش ۴۲۶ حدیث الکافی جلد ۱ ش ۴۲۸
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۱
بخش : -
عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) درباره امامت عامه
موضوعات : امامت عامه، امامت

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۲, ۱۵

هشام بن حكم از امام صادق (ع) گزارش دهد كه در پاسخ زنديق فرموده است (سؤال زنديق اين بود كه: از كجا پيغمبران و رسولان را ثابت مى‏كنى؟)، فرمود: چون ما ثابت كرديم كه آفريننده و سازنده‏اى داريم، برتر از ما و از همه آفريده‏ها و اين صانع حكمت مدار و بلند مقام است و روا نبود احدى از خلقش او را ببيند و بسايد، تا به همديگر بمالند و بچسبند و خدا با آنان احتجاج كند و آنها با خدا احتجاج كند و با يك ديگر يك و دو نمايند، ثابت شد كه اين خدا در خلق خود نمايندگان و واسطه‏هائى دارد كه از طرف او براى مخلوق و بنده‏ها پيام آورند و بيان مقاصد او كنند و مردم را به مصالح و منافع و وسائل بقاى آنان و موجبات فنايشان آگاهى دهند، و ثابت شد كه در ميان خلق از طرف خداى عليم و حكيم امر و نهى كن و مفسر بايد باشد و آنان همان پيغمبران (ع) و برگزيده‏هاى او هستند از خلقش، حكيمانى كه حكمت آموخته و بدان مبعوثند، با مردم در خلقت و جسم شريكند ولى با آنها در احوال و اخلاق شريك نيستند و از طرف خداى حكيم و عليم به حكمت و متانت تأييد شدند و بعلاوه در هر دوره و زمانى اين موضوع به وسيله دلائل و براهين و معجزاتى كه پيغمبران و رسولان آورده‏اند ثابت و محقق گرديده تا آنكه زمين تهى از حجتى نباشد كه همراهش نشانه و دليلى باشد كه دلالت بر صدق گفتار و روش عدالت او كند.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۲۳۶

هشام بن حكم گويد: امام صادق (ع) بزنديقى كه پرسيد: پيغمبران و رسولان را از چه راه ثابت ميكنى؟ فرمود: چون ثابت كرديم كه ما آفريننده و صانعى داريم كه از ما و تمام مخلوق برتر و با حكمت و رفعت است و روا نباشد كه خلقش او را به بينند و لمس كنند و بى‏واسطه با يك ديگر برخورد و مباحثه كنند، ثابت شد كه براى او سفيرانى در ميان خلقش باشند كه خواست او را براى مخلوق و بندگانش بيان كنند و ايشان را بمصالح و منافعشان و موجبات تباه و فنايشان رهبرى نمايند، پس وجود امر و نهى‏كنندگان و تقرير نمايندگان از طرف خداى حكيم دانا در ميان خلقش ثابت گشت و ايشان همان پيغمبران و برگزيده‏هاى خلق او باشند، حكيمانى هستند كه بحكمت تربيت شده و بحكمت مبعوث گشته‏اند، با آنكه در خلقت و اندام با مردم شريكند در احوال و اخلاق شريك ايشان نباشند. از جانب خداى حكيم دانا بحكمت مؤيد باشند، سپس آمدن پيغمبران در هر عصر و زمانى بسبب دلائل و براهينى كه آوردند ثابت شود، تا زمين خدا از حجتى كه بر صدق گفتار و جواز عدالتش نشانه‏اى داشته باشد، خالى نماند.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۵۲۹

ابو جعفر محمد بن يعقوب كلينى رضى الله عنه مصنف اين كتاب (يعنى كتاب كافى كه اين كتاب ترجمه آن است) فرمود كه: حديث كرد ما را على بن ابراهيم، از پدرش، از عباس بن عمرو فُقَيمى، از هشام بن حكم، از امام جعفر صادق عليه السلام كه آن حضرت عليه السلام به زنديقى كه او را سؤال نمود كه از كجا و به چه دليل پيغمبران و رسولان خدا را اثبات كردى؟ فرمود كه: «ما چون ثابت كرديم كه ما را آفريننده‏اى هست كه ما را ساخته و برترى دارد از ما و صفات ما و از همه آنچه آفريده، و اين صانع، حكيمى است برتر از حكيمان، كه بناى تمام امورش بر وفق حكمت و مصلحت است، و جايز نبود كه خلائق او را مشاهده نمايند و او را لمس كنند (كه دست يا غير آن از اعضاى خويش را به او بمالند)، تا توانند كه با يكديگر روبه‏رو شوند و با هم مكالمه و محاجّه و گفت‏وگو كنند، ثابت شد كه آن جناب را ايل‏چيانى «۲» هستند در ميان خلائق، كه امور ايشان را به اصلاح مى‏آورند، و از جانب آن جناب، تعبير مى‏كنند و فرمان او را به سوى خلائق و بندگانش مى‏رسانند، و ايشان را راهنمايى مى‏نمايند بر آنچه مصلحت ايشان در آن و آنچه باعث نفع ايشان است، و دلالت مى‏فرمايند بر چيزى كه بقاى ايشان به واسطه آن و در ترك آن، فناى ايشان است. پس ثابت شد كه بايد جماعتى باشند كه از جانب خداوند حكيم عليم در ميانه خلائق، مردم را امر و نهى فرمايند. پس آنان كه از جانب خداى جلّ و عزّ تعبير مى‏كنند و آنچه‏ __________________________________________________

(۲). سفير و فرستادگان.

مى‏فرمايد به مردم مى‏فرمايند، پيغمبران و برگزيدگان خدايند، از خلائق كه حكيمان و تأديب دهندگان مردمانند به حكمت، و با آن مبعوث شده‏اند و با وجودى كه در آفرينش و صورت و تركيب، با عامه مردمان شركت دارند در چيزى از احوال، از اخلاق و صفات با ايشان مشاركت ندارند، و از نزد خداوند حكيم عليم مؤيدند به حكمت، كه ايشان را (به معجزات و دلايل و براهين و شواهد، كه بر حقيقت ايشان شهادت مى‏دهند) يارى نموده و تقويت فرموده. بعد از آن (همين كه مذكور شد) در هر روزگار و زمانى از زمان‏ها، ثابت گرديد به آنچه رسولان و پيغمبران آورده‏اند از دلايل و براهين (كه جحت‏هاى خدا و ايشان را بر خلائق روشن ساخته و مى‏سازد)، تا آن‏كه زمين خدا خالى نباشد از حجتى كه با او علمى باشد، كه بر راستى گفتارش در دعوت و روايى عدالتش دلالت داشته باشد».


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

  1. آل عمران ١٤٤
  2. آل عمران ١٥٩
  3. ابراهيم ٣٥
  4. الأعراف ١٤٢
  5. الأنبياء ٧٣
  6. الأنعام ١٢٢
  7. الأنعام ٩٣
  8. البقرة ١٢٤
  9. البقرة ٢٥
  10. المائدة ٣


احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)

  1. الکافی جلد ۱ ش ۲۰ (روایت شده از: امام هادى عليه السلام)
  2. الکافی جلد ۱ ش ۴۲۷ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
  3. الکافی جلد ۱ ش ۴۳۳ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
  4. الکافی جلد ۱ ش ۴۴۰ (روایت شده از: امام موسى كاظم عليه السلام)
  5. الکافی جلد ۱ ش ۴۴۵ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
  6. الکافی جلد ۱ ش ۴۴۷ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
  7. الکافی جلد ۱ ش ۴۵۳ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
  8. الکافی جلد ۱ ش ۴۵۵ (روایت شده از: امام محمّد باقر عليه السلام)
  9. الکافی جلد ۱ ش ۴۶۵ (روایت شده از: امام محمّد باقر عليه السلام)
  10. الکافی جلد ۱ ش ۴۶۹ (روایت شده از: امام محمّد باقر عليه السلام)
  11. الکافی جلد ۱ ش ۴۷۲ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
  12. الکافی جلد ۱ ش ۴۷۴ (روایت شده از: امام محمّد باقر عليه السلام)
  13. الکافی جلد ۱ ش ۴۸۶ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
  14. الکافی جلد ۱ ش ۵۱۰ (روایت شده از: امام محمّد باقر عليه السلام)
  15. الکافی جلد ۱ ش ۵۸۶ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
  16. الکافی جلد ۱ ش ۶۰۶ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
  17. الکافی جلد ۱ ش ۷۵۴ (روایت شده از: حضرت محمد صلی الله علیه و آله)
  18. الکافی جلد ۱ ش ۹۵۳ (روایت شده از: امام محمّد باقر عليه السلام)
  19. الکافی جلد ۱ ش ۹۵۶ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
  20. الکافی جلد ۱ ش ۹۵۸ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)

... نتایج بیشتر